یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید مرتضی زارع عضو کمیته فرهنگی جهاد سازندگی شهریار

  • ۱۰:۵۷

جهادگر شهید مرتضی زارع- شهریار کرج

شهید مرتضی زارع عضو کمیته فرهنگی جهاد سازندگی شهریار و ساکن روستای فرارت از توابع شهریار متولد سال 1338 یکی از مؤمنین و مذهبی ترین افراد در محل بوده و مورد احترام بزرگ و کوچک بود و در بین جوانان محل نقش محوری داشت و در اوائل انقلاب و سالهای جنگ بطور شبانه روزی در کمیته فرهنگی جهاد سازندگی خدمت میکرد و چندین بار از طرف بسیج به جبهه های نبرد اعزام شد و درنهایت در تاریخ 1361/11/22 در منطقه عملیاتی فکه در عملیات والفجر مقدماتی به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در منطقه باقی ماند و چندین بار دوستان سعی در بازگرداندن پیکر مطهر داشتند و پس از سالها موفق شدند. روحش شاد

وصیت نامه جهادگر شهید مرتضی زارع

بسم الله الرحمن الرحیم

حجاب روی تو همان روی توست در همه حال           پنهان ز چشم جهانی ز بس که پیدائی

"اذا جاء نصرالله والفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا"

با اهدا سلام به پیشگاه مقدس آقا امام زمان(عج) و نایب بر حقش این روح خدائی خمینی کبیر و با درود بر تمامی شهدا از صدر اسلام تا کنون که با نثار خون خویش از اسلام عزیز پاسداری نموده و این مکتب حیاتبخش را در اقصی نقاط کشور سایه گستر نمودند و موجب دلگرمی و امیدواری رنج کشیدگان و مظلومان دنیای سراسر استثمار شدند.

 هم اکنون که وصیت نامه ام را آغاز می کنم قلم را قاصر از آن می بینم که بتواند احساس درونیم را ترسیم نماید. ولی با بودن در سنگری که در چند صد متری دشمن زبون قرار گرفته ، و با به مشام رسیدن بوی خوش کربلای سالار شهیدان حسین ابن علی(ع) و افتخار شرکت در مکانی مقدس ، در وجودم شور و تحرکی وصف ناشدنی در جهت نیل به اهداف عالیه اسلام این مکتب حیات بخش بوجود می آورد ،که این توانایی را به من می دهد تا بتوانم آتش اشتیاقی را که همانا عشق به الله و اسلام است بروی کاغذ بیاورم.

آری مکان مقدس است و عاری از هر گونه ریا ،چرا که سخنهای جاری از زبانها همه ذکر است و دعا ، همه از آقا امام زمان (عج) می گویند که چگونه در شبهای حمله به یاری برادران رزمنده در جبهه ها آمده و به همین منظور است که همه برای فرا رسیدن و لحظه شروع لحظه شماری می کنند . و انتظار زیارت روی مبارک و نورانیش همه را به وجد می آورد (ادرکنی یا صاحب الزمان (عج)) ، و اما از نایب بر حقش که همه درخواست طول عمرش را دارند و از جان دعا می کنند و می دانم کیست این بزرگوار ، لحظه لحظه اش راز و نیاز با خداوند تبارک و تعالی است ، آری می دانم کیست این عاشق ، تنها اوست که با آقا از نزدیک ملاقات دارد و نور چهره اش را می‌بیند این حقیقت است ، نیک می دانم کیست این نور دیدگانم ،این اسلام مجسم او که مرا از تاریکی و ظلمت به روشنائی و نور از گناه و معصیت و خسران به ساحل نجاتم رسانید. حال خدایا با این درک عینی که از مکتبم دارم کمکم کن تا بتوانم از این قفس تنگ و دنیای خالی که مرا عذاب می دهد خود را رهانیده و در این صراط مستقیم تو به کمال مطلوبم برسم و توفیق آن یابم که این جان ناقابل را فدای اسلام عزیز نموده و به این فوز عظیم الهی که برایم از عسل شیرین تر است برسم و دینم را به این انقلاب عظیم اسلامی که انسان گنه کاری چون مرا حیاتی تازه بخشید و از تباهی و پوچی به سر منزل مقصودم رسانیده ادا نمایم ، باشد تا از بار گناهانم کاسته شود. و اما جمله ای در رابطه با جهاد و برادران جهادیم که مدتی افتخار همکاری با آنها را داشتم ، از آنها تقاضا دارم تا آنجا که در توان دارند در اعتلای نظام جمهوری اسلامی و این نهاد مقدس اهتمام ورزند و لحظه ای سستی به خود راه ندهند که خطشان و هدفشان در رابطه با انقلاب و منطقه در مسیر اصلی خود برسد و انشاء الله خواهد بود و طوری نشود که خدای نخواسته زحمات چند ساله و شبانه روزی برادرانم که در این نهاد مشغول خدمت هستند توسط عده ای که حب جاه و مقام کور و گنگشان کرده به بازی گرفته شود و آنگاه اگر چنین شود که روزی اینها مسلط شدند در نهایت ضربه به پیکر نظام خواهند زد و ما مسئول خواهیم بود و تنها راهی که نخواهد گذاشت این کور دلان که به مطامع پلید خود رسند ،ارتباط داشتن شما برادران با روحانیت در خط امام امت و سعی شود با حاج آقا همکاری نزدیکتر شود و قاطع و استوار همچون گذشته جلوی هر گونه خط انحرافی سد شده و به ضد انقلاب جرأت نفس کشیدن ندهید. در آخر از همگی تان خدا حافظی می کنم و توفیق شما را از خداوند خواستارم و از تک تک شما حلالیت می طلبم.

در پایان از پدر و مادری که با مشقت و تنگدستی در تربیت من کوشیدند نهایت سپاسگزاری را دارم و از اینکه نتوانستم فرزندی شایسته برایشان باشم شرمسارم. از برادران عزیزم و  خواهر گرامیم می خواهم که راهم را ادامه دهند. و از خسرو تقاضا دارم که درس طلبگی خود را ادامه دهد که انقلاب احتیاج به نیروهای مجرب و آشنا به معارف اسلامی دارد. تنها خواهشی که از خانواده اقوام آشنایان دارم این است که سعی کنند برایم گریه و زاری نکنند و لباس سیاه به تن نکنند، لیک خوب می دانم که برای شهیدی که به این فوز عظیم الهی رسیده است عزاداری نباید کرد. چرا که خداوند با جانها و مال هایی که خود به ما عطا نموده ما را دعوت به تجارت نموده، آنهم راه یافتن به جنت و بهشت است. پس چه جای ناراحتی برای شما می ماند جز اینکه شما نیز در تجارتی که از جانب خداوند است شرکت کنید .در مورد دفنم هر کجا صلاح می دانید دفن کنید.

خدایا تعجیل در ظهور آقا امام زمان(عج) بفرما.

رزمندگان اسلام نصرت عطا بگردان.

در هنگام ظهور آقا مرا از جمله خدمتگزاران ایشان قرار بده.

والسلام علیکم و رحمه الله

خدایا،خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

شادی روح پرفتوح این شهید گرامی صلوات 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan