- جمعه ۱۶ آذر ۰۳
- ۰۱:۴۱
شهید محمدصادق بهرامی
فرزند : ایمانقلی
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۳/۰۲
محل شهادت :منطقه عملیاتی حاج عمران
محل دفن : گلزار شهدای روستای تنگ موسی از توابع شهرستان خرم آباد
یکم فروردین ۱۳۳۷، در روستای تنگ موسی از توابع شهرستان خرمآباد به دنیا آمد. پدرش ایمانقلی، کشاورز بود و مادرش پریجان خانه دار. تا پایان دوره کاردانی درس خواند. معلم بود. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم خرداد ۱۳۶۵، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
شهید محمدصادق بهرامی در سال 1337 در خانواده ای مستضعف و مسلمان در روستای تنگ موسی از توابع بخش چگنی متولد شد. این برادر شهید، تحصیلات ابتدایی را در روستای همجوار به پایان رسانیده و تحصیلات راهنمایی را با پیمودن بیش از ده کیلومتر در سرمای زمستان در کمال فقر و سختی به اتمام رساند و تحصیلات دبیرستان را در شهرستان خرم آباد ادامه داد و در سال 1358 موفق به اخذ دیپلم علوم تجربی از دبیرستان طالقانی گردید. شهید بهرامی در جریان تظاهرات و مبارزه علیه رژیم سفاک پهلوی شرکت فعالانه داشت و در سال 1359 به عنوان معلم حق التدریس پذیرفته شد. با وجود جنگ تحمیلی، داوطلبانه به خدمت سربازی رفت که بعد از شش ماه در رشته آموزش ابتدایی مرکز تربیت معلم قبول گردید که در ضمن تحصیل در عملیات پیروزمندانه فتح خرمشهر شرکت نمود. بعد از فارغ التحصیل شدن در منطقه کوهدشت به معلمی ادامه داد که با دادن صد در صد قبولی تشویق گردید. بعد از آن در منطقه چگنی با عناوین نماینده آموزش و پروری چگنی در ناحیه شاهیوند و راهنمای تعلیماتی خدمت شریف معلمی را دنبال کرد. شهید بهرامی بیش از 5 بار به جبهه های حق علیه باطل در غرب و جنوب عازم گردید. او عاشق جبهه و حمله به مزدوران بعثی و عاشق شهادت بود. آرزویش رسدن به شهادت بود. او معلمی خستگی ناپذیر، دلسوز به انقلاب اسلامی، عاشق امام و روحانیت پیرو خط امام بود. یاور حق و حقیقت و پیرو راستین خط امام بود.
محمدصادق از اخلاق فراوانی برخوردار بود. علی رغم حمله تیز ضدانقلابیون و دشمنان اسلام و مسلمین و تهدید شفاهی و کتبی و مورد تهمت و غیبت قرار گرفتن، به تلاش و مبارزه خستگی ناپذیری با عوامل امپریالیسم شرق و غرب ادامه می داد. تنها راه سعادت را به پیروزی رسیدن انقلاب و پیروی بی چون وچرا از حضرت امام می دانست. این برادر شجاع و دلیر تنها انجام به تکلیف الهی برایش مطرح بود و همین تعهد نظری و عملی به ولایت فقیه و رهبری حضرت امام بود که او را با پیام نایب بر حق امام زمان(عج)، امام خمینی، به جبهه کشاند که در عملیات حاج عمران مورخه 2/3/65 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.شهید آرپیچی زن دسته بود که شجاعت و رشادت های بی نظیری، اخلاص فراوان، تقوای زیاد، علاقه به تلاوت قرآن و دعا خواندن، نماز به جماعت و با حضور قلب، رک گویی و قاطع بودن و صابر در برابر مشکلات و برخورد گرم با برادران حزب الله و برخورد قاطع با دشمنان انقلاب نام برد. او به راستی مصداق آیه «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم» بود..
به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید محمدصادق بهرامی یکم فروردین 1337، در روستای تنگ موسی از توابع شهرستان خرمآباد به دنیا آمد. پدرش ایمانقلی، کشاورز بود و مادرش پریجان نام داشت. تا پایان دوره کاردانی درس خواند. معلم بود. سال 1363 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم خرداد 1365، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
در ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را می خوانید:
اگر کشته شویم پیروزیم و اگر بکشیم هم پیروزیم . «امام خمینی»
بنام آنکه جان داد تا چگونه زیستن و زندگی کردن را خود انسان انتخاب کند و بخواهد خلیفه خدا در زمین باشد و اگر نخواهد که از حیوان پست تر است تبدیل شود.
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد و ان محمد رسول الله گواهی می دهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و محمد (ص) پیامبر خداست و امام امت ولی امر اوست.
راستی چه بنویسم که در پیشگاه خدا شرمنده نشوم، در پیشگاه خدا چون هیچ ندارم به جز گناه فقط پناه می برم به خدای رحمن. خدایا همچنان که آگاهی ما دست خالی بسوی تو می آییم و امیدواریم که با فضلت با ما رفتار کنی نه با عدلت.
خدایا چنان مرا بمیران تا تو راضی باشی و ما رستگار. خدایا ما را بیامرز که امیدواریم به رحمت تو و تو دریای رحمتی ما را غرق بگردان در رحمت خود.
سخنی چند با دوستان و آشنایان خود دارم؛ برادران اگر کمی فکر کنیم آخر کار همه ما مردن است. کل نفس ذائقه الموت. هر کسی خواهد مرد ولی چه بهتر مردنی در راه خدا و چه شیرین جان دادنی در راه خدا. من که سراغ ندارم و فکر نکنم باشد و نیست و از هیچ نیرویی نترسید غیر از خدا چون آنها همه عدم هستند جز الله. بنده با علم یقین و رضایت کامل به پیام رهبر عزیز لبیک گفته و به یاری خدا تا آیه شریفه قرآن را در جهان پیاده نکنیم از پای نخواهیم نشست. «و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه». یعنی قتال خواهیم کرد تا فتنه ای در روی زمین هست. صدام و عراق که چیزی بیش نیست و از تمام کسانی که مسلمان و مقلد امام و آزاده می باشند می خواهم که تا قطره خونی در بدن دارند امام را تنها نگذارند و فقط و فقط گوش به فرمان امام و یاران عزیز او باشند که وعده و مژده می دهم رستگاری در خط امام می باشد که همان خط انبیاست.
درباره ی جنگ بگویم، بنگرید در برابر مردم مسلمان ما تمام ابر جنایتکاران دنیا ایستاده اند باید نشست و دست روی دست گذاشت؟ خیر! چون ما اعتقاد به معاد داریم باید برخیزیم و دفاع کنیم و اساس و سرلوحه کار پیشوایان ما مقابله با دشمنان اسلام بوده. صدام و حامیان آن را به یاری خداوند پوزشان را به خاک بمالیم.
خدایا تو از ما قبول کن این جانی را که تعلق به خودت دارد در راه تو می دهم و قبول کنید دوستان من به حدیث بسیار اعتقاد دارم. حدیث داریم که اگر چهل مومن برای کسی طلب عفو کند آمرزیده می شود. شما هم برای من طلب عفو کنید باشد که با شهید شدن خود دین خود را ادا کرده باشم و از همه کسانی که پشت سر من حرف زده اند آنان را حلال می کنم به خاطر رضای خدای بزرگ و از آنان می خواهم به قلب شکسته تمام مادر شهیدان من را حلال کنند. تمام کسانی که غیبت مرا کرده اند برای رضای خدا آنها را حلال می کنم. اگر شهید شدم پدر و مادرم مرا حلال کنند چون که آنان را زیاد اذیت کرده ام و از مادرم می خواهم که هیچ ناراحتی نکند زیرا دشمنان اسلام خوشحال خواهند شد بلکه شاد و خندان بایستند.
خدایا مرا بیامرز. خدایا العفو. والسلام به امید پیروزی اسلام بر تمام کفر.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
خداحافظ محمد صادق بهرامی