- سه شنبه ۱۹ مهر ۰۱
- ۱۴:۴۱
دایی عزیزم سلام
امروز امدم تا برات بگم امدم مثل تمام بچه های دیگه که برای دایی، عمو، بابا و..... نامه می نویسند منم واسه داییم بنویسم که هرگز ندیدمش
وقتی بدنیا امدم تنها چیزی که ازت دیده بود یک عکس بود همیشه توی حسرت دیدنت بودم از تو فقط یک پلاک شنیدم یادگاری مونده بود حتی دیگه بر نگشتی ولی قبرت توی مزار شهداست قبری بی تو بجاش مشتی لاله ی سرخ توشه. می دونی دایی بعضی وقت ها می گم تو دایی عزیز گمنام بودی معلوم نشد جنازه ی پاکت چی شد توی فکرم می گفتم تو برمی گردی به خودم می گفتم عراق حتما بعضی از اسیر ها را نگه داشته و تو توشونی ولی اینا همش فکر و خیال بود توی عالم بچگی تو رفته بودی به جایی که سعادت می خواد من تو رو هیچ موقع ندیدم ولی از خوبیهات زیاد شنیدم ولی دایی من پیشت شرمنده هستم چون نتونستم از اون چیزی که تو بخاطرش شهید شدی دفاع کنم از ایران از حجاب و.... من شرمنده هستم وقتی می بینم همون دخترایی که توی مدرسه بلند و یکصدا می خوندند ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است و اینو توی دهن اون دشمن می کوبیدند حالا چی شده که همشون با اون وضع در جامعه حاضر شدن
من شرمنده ام
شرمنده ام دایی حمید عزیزم
------------------------------------------------------
امروز سالگرد دایی عزیزم شهید حمیدرضا بزرگی می باشد
با این که نتونستم کار چندانی بکنم برای او
برای دلاوری های او
ولی می خوام بگم که خیلی دوسش دارم و هنوز روی عهدی که باهاش بستم هستم و خواهم بود
فردا هم سالگرد پدر بزرگ عزیزم هم می باشد
یاد و نام هر دوشون گرامی باد
+ نوشته شده در یکشنبه چهارم تیر ۱۳۹۱
منبع: وبلاگ : عشق یعنی یه پلاک
نام و نام خانوادگی شهید : حمیدرضا بزرگی کوشکجانی
فرزند : فیض الله
تاریخ تولد : ۱۳۴۳/۰۵/۰۳
تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۷/۲۰ (مصادف بـا پنجم محرم سال ۱۴۰۴هجری قمری)
محل شهادت : مریوان
شهیدان را میگویم٫از کجا بگم ٫از جبهه پیرانشهر که کوههای اطراف آن به رشادت و جانفشانی تیربارچی دلاور اسلام (شهید گمنام حمیدرضا بزرگی )به عنوان نیروی جنداله که با شلیک آخرین فشنگ هایش بسوی دشمن حاضر به عقب نشینی نشد ...
قسمتی از وصیتنامه شهید :
خداوندا، تو را سپاس می گویم که مرا این سعادت نائل آمد که در راه تو ودر رکاب بنده خالص تو خمینی کبیر(ره) و به سرداری امام زمان(عج) برای پیشرفت و پیشبرد و اهداف عالیّه ی اسلام بجنگم و جهاد نمایم.
* * * * *
باری پروردگارا ،من بنده گنهکاری هستم که از عملهای انجام داده ام خجلم و از تو که مظهر عفو و بخشش هستی و عالم وجودی من در دست توست میخواهم که این بنده حقیرت را از درگاه لطفت مورد عفو قرار دهی. بار پروردگارا، می دانم که تو خود بهتر می دانی. پروردگارا، تو شمعی چون خمینی(ره) در دستمان نهادی و راه کدر و تاریک را بر ما نمایان ساختی ،امّا این بندگان نافرمان تو حقیقت این روشنائی را درک نکردند و از او پیروی نکردند .تو را به عزّت و جلالت چشم و گوش و وجود ما را با حقیقت سازگار بگردان و ما را از بند نفس سرکش دور گردان و تو را به حق آخرین فرستاده ات محمّد (ص) ، فرزندش را ، این چراغ هدایت ره گم کردگان را، این کشتی بان کشتی در طوفان گرفتار را و این خداگونهای در جلوه انسان را این خمینی (ره) را تا انقلاب حضرت حجّت (عج) برای ما بندگان ناسپاس حفظ بگردان.
منبع: نوید شاهد استان گیلان