- دوشنبه ۸ شهریور ۰۰
- ۰۳:۲۸
نامه شهید آشتیانی به دخترش
بسمه تعالی
مریم (فاطمه ) عزیزم، اولین گفتاری است که با زبان قلم با تو در میان میگذارم و راز دل خود را که از کانون مهر و محبت سرچشمه گرفته و مشعلهای سوزان آن درد و رنج فراق را نصیبم ساخته است با تو میگویم .
دختر عزیزم این را بدان که این مهر و محبت و این علاقه و الفت را خدای توانا در دل و کانون حیات بشر قرار داد تا در نتیجه افراد انسان باهم هماهنگ شوند و با بکار بستن دستورهای حیات بخش خویش مردان صالح و زنانی مظهر عفاف گردند . یعنی من بکوشم و از روی علاقه به تو تو را چنان تربیت کنم که خانمی پرهیزکار و گوهری گرانبها گردی تا دامن پربهایت فرزندان امانت و راستی و فضیلت و درستی تربیت کند.
خلاصه آنکه تو نمونه از فضیلت و انسانیت از من به یادگار بمانی و از خود هم فرزندان شایسته ثمر دهی. بگذرم این رشته مهر و محبتی که خدای مهربان در دلم گذارده و در اثر جدائی تو مرا در رنج انداخته برای چنین هدف بزرگی است .
تو خود این را بدان و این مختصر نامه پدر را با خود از دوران کودکی و اولین وحله زندگی بیادگار داشته باش و به گوش دل بسپار تا چون بزرگ شدی یادگاری از من نزد تو باشد و همیشه در آن اندیشه کنی و از آن پند بگیری.
این علاقه من به تو دوامی ندارد و تا زمانی رشته دل من را با تو و هرکس دیگر پیوند میدهد و ما را به یکدیگر نزدیک نگه می دارد که آن خدای عزیز را فراموش نکنی و خشنودی و خیرخواهی او را در نظر داشته و فرمانهای سعادت بخش وی که در وحله اول نسبت به تو شناسایی او و پرستش وی و رعایت عفت و اطاعت از شوهر است به کار بندی تا در نتیجه به کار بستن دستورهای خدا از لذت و آسایش آن برخوردار گشته و دریابی که دین خدا از روی علاقه ای است که او به تو دارد و از علاقه پدر و هرکس دیگر به تو بیشتر است .
خواهان سعادت و عزت تو و همه
پدر مهربانت
غلامرضا دانش آشتیانی
۵/۶/۱۳۳۲ شمسی برابر بتاریخ ۱۸ ذی الحجه الحرام ۱۳۷۲ قمری
زندگینامه و خاطرات شهید در ادامه مطلب
زندگی نامه روحانی شهید غلامرضا دانش آشتیانی
نام پدر : ابوالفضل
تاریخ تولد : جمعه ، ۱ فروردین ، ۱۳۰۹
محل تولد : آشتیان
سن هنگام شهادت: ۵۱ سال
تحصیلات : علوم حوزوی، دکتری
تخصص : خارج فقه و اصول، الهیات و فقه و مبانی حقوق اسلامی
زندگی نامه
سابقه مبارزاتی: همکاری با مبارزات مردمی ایران علیه استعمار انگلیس در سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ (هـ .ش)، همکاری با کادر رهبری گروه شیعیان و شهید حاج صادق امانی، همکاری با گروه فدائیان اسلام و شهید مجتبی نواب صفوی، مبارزه علیه رژیم ستمشاهی همزمان با قیام حضرت امام خمینی(ره) در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ (هـ.ش)، همکاری با مؤتلفه اسلامی، تحمل زندان رژیم ستمشاهی.
کار تشکیلاتی: همکاری با گروه شیعیان، فدائیان اسلام، بنیانگذار گروه فرهنگی قدس، مدیریت موسسه اسلامی دبیرستان جهان آرا، عضویت در کمیته استقبال حضرت امام خمینی(ره)، تشکیل هسته های مطالعاتی نهج البلاغه، قرآن،احادیث و روایات، مرتبط با مراجع عظام تقلید، عضویت در حزب جمهوری اسلامی.
مسئولیت ها: دبیری مدارس، سازماندهی برنامه های وزارت آموزش و پرورش پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نقش موثر در انسجام و اعتلای مدارس خارج از کشور، مدیر عامل گروه فرهنگی و بازرسی ویژه وزارت آموزش و پرورش، بنیانگذاری جهاد سازندگی شهرستان آشتیان، نماینده مردم شهرستان های تفرش، آشتییان و خلجستان در اولین دوره مجلس شورای اسلامی.
آثار علمی: تالیف بیش از یک هزار صفحه آثار تحقیقی با موضوعات قرآنی و تألیف دهها مقاله علمی و اجتماعی.
تولد تا جوانی
غلامرضا دانش آشتیانی در سال ۱۳۰۹ (هـ .ش) در شهر آشتیان، شهری که اهالی آن به پرهیزگاری و پویندگی علمی و اخلاقی موصوف هستند دیده به جهان گشود. نوزادی که بعدها نه تنها در آسمان شهرستان آشتیان بلکه سراسر ایران به خوبی درخشید. ابوالفضل دانش آشتیانی پدر شهید، در فضل و کمال شهره شهر بود. نسبت شهید دانش آشتیانی به «زین العابدین آشتیانی» از مشاهیر این سامان که در عصر «قاجاریه» می زیست بر می گردد. او بر اثر تلاش های علمی و عبادی در سلک عارفان و عالمان قرار داشت و مراتب کمال و فضیلت او مثال زدنی بود.
غلامرضا، دوران کودکی را تحت تربیت و هدایت پدر بزرگوارش سپری کرد. هوش سرشار و نبوغ فکری او از همان دوران کودکی آشکار بود و به همین سبب مرحوم حاج ابوالفضل دانش آشتیانی تصمیم گرفت در رشد و شکوفایی نبوغ ذاتی فرزندش دقت ویژه ای داشته باشد. غلامرضا ۱۱ بهار از کمالات پدر فرهیخته خود بهره گرفت و در سال ۱۳۲۰ خداوند خواست او را در برابر مصائب آبدیده کند و از این رو او را از داشتن پدر مهربانش محروم ساخت. با کوچ پدر، سرپرستی غلامرضا و چهار برادر دیگرش به مادر بزرگوارش محول شده و آن بانوی مومنه، همه همت خود را برای ادامه تربیت علمی فرزندانش ادامه داد.
غلامرضا دانش آشتیانی، با جدیت تمام تحصیل را آنگونه که در خانواده اش نهادینه شده بود آغاز و پس از پایان تحصیلات ابتدایی وارد مقطع متوسطه شد و سال دوم دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت. در این هنگام غلامرضا دانش با اشتیاق زایدالوصفی که به تحصیل علوم دینی داشت رهسپار شهر قم شد و با ورود به حوزه علمیه قم طی هشت سال سخت کوشی در کنار تهذیب نفس، به کسب فقه آل محمد(ص) روی آورد. او از محضر آیات عظام مرحوم بروجردی، مرحوم گلپایگانی(ره)، مرحوم محقق داماد (ره) بهره گرفت و در درس اخلاق حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) جهاد اکبر و مراحل تقوی و فضیلت را آموخت و شیفته اندیشه فروغ فروزان مرجعیت و ولایت شد.
او در مدرسه فیضیه با شخصیت های مجاهدی همچون آیت الله شهید دکتر بهشتی(ره) و شهید آیت الله دکتر مفتح(ره) هم حجره و هم مباحثه بود.
شهید دانشآشتیانی در سال ۱۳۳۰ (هـ .ش) همراه مادر و برادرانش به تهران هجرت کرد و تحصیلات دینی و جدید را همزمان با هم ادامه داد. او با هدف انتقال آموخته های علمی به نوجوانان و جوانان و نیز تامین هزینه تحصیل و گذراندن زندگی به شغل مقدس معلمی روی آورد و تحصیلات جدید را با گرفتن دیپلم مدرسی و وارد شدن به دانشکده الهیات تا اخذ درجه دکترا ی فقه و مبانی حقوق اسلامی ادامه داد.
شهید دانش آشتیانی برای تعالی فکری، اخلاقی و علمی جوانان اهمیت فراوانی قائل بود و سعی داشت با انتقال مفاهیم غنی اسلامی، آنان را در برابر هجوم توطئه های فرهنگی دشمنان اسلام بیمه نماید. وی در دبیرستانهای علوی، قریب، وحید، خاقانی، جعفری اسلامی، قدس و جهان آرا، شبانه روز برای تعلیم و تربیت جوانان کوشش می کرد و دروسی مانند ادبیات فارسی،تعلیمات دینی و زبان انگلیسی را به آنان آموزش می داد.
دکتر دانشآشتیانی، در تأسیس «گروه فرهنگی قدس» نقش به سزایی داشت و تشکیل هسته های مطالعات قرآن، نهج البلاغه، احادیث و روایات از برنامه های فرهنگی او بود.
وی بواسطه ارتباط مستمر با مجامع علمی و حوزوی، حدود یک هزار صفحه مطالعات در خصوص موضوعات قرآنی از خود به یادگار گذاشت و برنامه های فرهنگی طلاب جوان قم و تهران را هدایت و رهبری می نمود.
دکتر غلامرضا دانش آشتیانی در سال ۱۳۳۰ (هـ .ش) ازدواج کرد که ثمره تشکیل این کانون پر مهر و عطوفت، دو پسر و چهار دختر شد.
تحصیل زاهدانه این معلم شهید در حوزه علمیه و ارتباط با جامعه دانشگاهی او را در مسیر زندگی و تصمیم گیری صحیح و اصولی بسیار دوراندیش و توانمند ساخته بود و به هدف های بزرگی که همانا تحقق احکام اسلام راستین محمدی(ص) در کشور بود می اندیشید.
نصیحت و اندرز مومنان از ویژگی های بارز شهید
شهید دانش آشتیانی، بواسطه کسب فیض در درس اخلاق امام و مراد خود، به خودشناسی بالایی رسیده بود و همواره دیگران را با نصیحت و اندرز های ارزنده راهنمایی می کرد.
او با استناد به بیانات حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام که می فرمایند: «مَن قَبِل النصیحه سلمَ من الفضیحَهِ»، «کسانیکه اندرز و نصیحت را بپذیرد، از رسوایی مصون خواهد ماند» ، هیچگاه از نصیحت دیگران کوتاهی نمی کرد و به فکر تأمین خیر و سلاح و رستگاری مردم بود. او در مقام نصیحت هرگز شخصیت افراد را زیر سوال نمی برد و سعی می کرد از راه تدبیر و عقل، دیگران را آموزش دهد.
او همواره در سخنان خود به دیگران توصیه می کرد در برابر توطئه های دشمنان هوشیار باشند و می گفت:
«ملت باید بداند که انگیزه و جهت افراد امکان دارد باطل باشد، هر چند سخن و عمل آنان در شکل ظاهر درست باشدکه راه گمراهان و شیطنت منافقان و سیاست معمولی مغرضان همین است.»
او همواره تاکید می کرد که پشتوانه اصیل انقلاب ما، قانون اساسی و … شهادت و اخلاص و حمایت صادقانه و وحدت امت مسلمان ماست و پیروزی واقعی مان در گرو پیروی از رهبری و ولایت فقیه است.
شهید دانش منفرد و آغاز مبارزه با طاغوت
شهید حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا دانش آشتیانی، مسلمانی متعهد و دردمند بود و از یک سو به عمق درد و رنج ملت مسلمان ایران آشنا بود و از سوی دیگر، بینش عمیق و درک از اسلام ناب محمدی (ص) و ایمان استوارش او را به قیام برای خدا دعوت می کرد.
مبارزه او برای محو ظلم و ستم در ایران در سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ که مبارزات مردم ایران علیه استعمار انگلیس قوت گرفت، با همکاری گروهی از طلیعه داران خورشیـد و چهره های مبـارز مسلمان و نستوه، هم چـون شـهید حاج صادق امانـی و شهید صادق اسلامی «گروه شیعیان» را در تهران تشکیل دادند. او همچنین ارتباط نزدیکی با گروه فدائیان اسلام داشت و مجذوب شخصیت روحانی مبارز شهید سید مجتبی نواب صفوی بود. و با مؤتلفه اسلامی همکاری داشت.
شهید دانش آشتیانی و نهضت انقلاب اسلامی
شهید حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا دانش آشتیانی، از سال ۱۳۴۱ (هـ.ش) همسو با نهضت امام خمینی، مبارزات خود بر ضد رژیم ستمشاهی را قوت بخشید و پس از قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و تبعید امام و مقتدای خویش، مبارزه علنی را در سطح گسترده تری ادامه داد. او که شخصیت دینی و مبارزاتی خود را از دوران نوجوانی مدیون ارشادات و رهبری های حضرت امام راحل می دانست، به او عشق وافری می ورزید و فرامین ایشان را به عنوان مرجع و رهبر گردن می نهاد و به فرزندانش توصیه می کرد « فقط راه امام را ادامه دهند» و حرکت و نهضت امام راحل را یگانه راه نجات مردم مسلمان ایران می دانست.
او با برپایی جلسات سخنرانی و نیز در کلاس های درس به معرفی امام خمینی(ره) می پرداخت و برای مبارزه با رژیم فاسد پهلوی و برقراری حکومت اسلامی همه را به راه ایشان دعوت می کرد. او در طول مبارزه تهدید به مرگ شد و در واقعه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ توسط عمال رژیم پهلوی دستگیر و روانه زندان گردید، اما هیچ یک از این سختی ها نتوانست مانع از ادامه مبارزه وی شود. روشنگری های شهید علیه دستگاه ظلم و ستم موجب شد تا به دستور ساواک و با هدف ممانعت از ارتباط مستمر وی با دانش آموزان، او را در سال ۱۳۵۵ پیش از موعد و با ۲۵ سال خدمت در آموزش و پرورش بازنشسته نمایند.
با ارشادات شهید دانشآشتیانی، مبارزه علیه استبداد به خانواده او نیز کشیده شده بود و همسر و فرزندان او نیز برای تحقق آرمان های انقلاب، به صف مبارزان اسلامی پیوسته بودند. در جمعه خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ (هـ .ش) فرزند شایسته اش «محبوبه» به همراه هزاران تن از فرزندان ملت، به ضرب گلوله دژخیمان رژیم در میدان ژاله به شهادت رسید. شهادت فرزند عزیزش اراده او را خلل ناپذیرتر ساخت و انقلابی جدید در روح پاک او به پا نمود.
شهید خود نماز بر پیکر فرزند محبوبش اقامه کرد و با دستان خود این امانت الهی را به صاحب اصلی اش بازگرداند. او به حال فرزند خود که گوی سبقت را در میدان مبارزه فی سبیل الله از او ربوده بود غبطه می خورد. شهید حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا دانش آشتیانی در رثای دردانه اش چنین گفت: «محبوبه، وقتی پیکر سرد تو بوی کافور می داد و از جای گلوله دشمن پشت تو سوراخ شده بود، من به چکه چکه خون تو سوگند خوردم که مثل تو شهید شوم و همان گونه که مظلومیت تو باعث رسوایی رژیم شاه خائن شد، مرگ من سرنوشت تو را پیدا کند. محبوبه، آن دشمن نابکار که از پشت، چادر سیاه تو را نشانه گرفت دیگر زبون شده است. محبوبه اگر قرار باشد خداوند این نعمت بزرگی را که به تو داده نصیب من کند، آرزو دارم همچون تو در مقابل دشمن بایستم تا او را وادار کنم دست به عملی ناجوانمردانه بزند و با مرگ من برای خودش رسوایی به بار بیاورد. اگر امروز تو در خانه ما نیستی، همه اهل خانه محبوبه هستند، مریم، سکینه، زهرا، مسعود، مهدی، من و مادرت همه محبوبه شده ایم و محبوبه وار خواهیم مرد.»
با افزایش موج اعتراضات مردمی درماه های آخر عمر فاسد رژیم پهلوی، شهید دانش آشتیانی، بی هیچ دغدغه ای به مبارزات خود ادامه داد و زمانی که شاپور بختیار، فرودگاه مهرآباد را برای جلوگیری از بازگشت امام راحل به میهن اسلامی بست، ایشان به همراهی جمعی از روحانیان مبارز در اعتراضی به این اقدام بختیار، در مسجد دانشگاه تهران متحصن شد.
در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ او که در کمیته استقبال از امام امت نقش موثری داشت در بهشت زهرا حضور یافت و ثمره خون محبوبه های ملت ایران را نظاره گر شد.
شهید دانش آشتیانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
شهید دانشآشتیانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه را برای تعلیم و تربیت آینده سازان ایران اسلامی مناسب دید، به صحنه آموزش و پرورش بازگشت و با عزمی نو، رشد فکری و بالندگی اجتماعی فرزندان ملت را ادامه داد.
وی در سازماندهی و طرح برنامه های وزارت آموزش و پرورش صادقانه تلاش کرد و برای ارتقاء سطح کیفی و اسلامی مدارس ایران در خارج به کشورهایی مانند: ترکیه، کویت، عراق، امارات متحده عربی، بحرین، قطر سفر کرد و در کنار رسیدگی به اهداف ماموریت های تعیین شده، در جهت تبلیغ احکام رفیع اسلامی و دینی تلاش های موثری را بعمل آورد. شهید دانشآشتیانی برای ایجاد انسجام دربین نیروهای حزب اللهی و سازماندهی تلاش های انقلابی وجود یک تشکیلات اسلامی را ضروری می دانست، از این رو با تاسیس حزب جمهوری اسلامی و به سبب آشنایی دیرینه ای که با شهید بهشتی داشت به عضویت در حزب درآمد و از اعضای فعال آن شد. وی همچنین مدیر عامل گروه فرهنگی و بازرس ویژه وزارت آموزش و پرورش بود. او که با درد و رنج مردم آشنایی داشت و بی توجهی رژیم پهلوی به مناطق محروم آزارش می داد در پی آغاز فعالیت جهاد سازندگی در کشور، این نهاد انقلابی را با هدف توسعه و آبادانی آشتیان در این شهرستان پایه گذاری کرد.
شهید دانشآشتیانی در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی،بعنوان نماینده شهرستان های تفرش، آشتیان و خلجستان به خانه ملت راه یافت و صیانت از دستاوردهای انقلاب اسلامی را در این سنگر ادامه داد.
شهید دانشآشتیانی در سنگر خانه ملت
شهید حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا دانش آشتیانی با هدف خدمت به مردم و نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، به سنگر مجلس آمد و می گفت: «به عقیده من مجلسی که با آزادی و اصالت و به معنی واقعی خود به وجود آمده، خود ایران کوچکی است که در عین تکیه بر مذهب و آراء مردم، اصالت آزاد منشی خود را داشته و دارد.»
او معتقد بود: «رسیدن به استقلال اقتصادی و سیاسی و رهایی از اسارت وابستگی و اقتصاد تک محصولی بدون انقلاب و ارزش ها و گام نهادن به سوی فضایل و فرهنگ پویای اسلام و پرورش انسانهای صالح، دلسوز و متدین، امکان پذیر نمی باشد.»
شهید دانش آشتیانی، کمبود نیروی انسانی متخصص را از مشکلات اساسی درآن مقطع از انقلاب می دانست و می گفت: «… وزارت آموزش و پرورش [باید] برنامه های انقلابی خود را در سطح کشور، با تقویت و گسترش دانشسراهای تربیت معلم در مرکز استان،با تشکیل و تقویت مجتمع های آموزشی و شبانه روزی در مراکز هر شهرستان و نیز به جای تشکیل یک واحد آموزشی چند کلاسه در هر روستا با تمرکز یک واحد آموزشی کامل در مرکز روستا و در اختیار گذاشتن وسیله نقلیه برای روستاهای اطراف آن و همچنین در تربیت معلم و ایجاد تسهیلات برای تحصیل نوجوانان، امکانات رشد علمی و آگاهی و تعهد مکتبی آنان را از نظر کمی و کیفی به چند برابر برساند و بدینوسیله در حقیقت ارتش ۲۰ میلیونی انقلاب را سازمان دهد… اگر نیروی انسانی متعهد و آگاه و کارا بیشتر داشتیم، سپاه،جهاد، کمیته، دادگاه انقلاب، و سایر نهادهای انقلابی ما به طور چشمگیرتری می توانستند در به اصطلاح خرابی ها و … کارایی داشته باشند… این آموزش پرورش و آموزش عالی و مدرسه و دانشگاه و دانشجو و روحانی است که باید پاسخگوی نیازها و کمبودها باشد و تمام ارگانها و نهادهای کشور را خود کفا سازد.»
شهید حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا دانش آشتیانی،یکشنبه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ (هـ.ش) پس از اقامه نماز مغرب و عشاء به همراه ۷۲ یار با وفای حضرت امام خمینی(ره) به سوی آسمانها پر کشید و در کنار شهدای اسلام و انقلاب و شهید محبوبه دانش دختر دردانه و ۱۷ ساله اش آرامش گرفت.
او همواره به مقام شامخ شهدا ارج می نهاد و در تعریف آنان چنین بیان می کرد:
«… شهیدان این فرزندان راستین حسین زمان و یاوران مخلص کربلای ایران هستند که آگاهانه دریافتند راهی جز صلاح، صلاح در اندیشه و صلاح در کردار برای رهایی از سقوط و جلوگیری از خسارت و نابودی انسان وجود ندارد. اینان به جان و دل این حقیقت را پذیرفتند و به خوبی دریافتند که صلاح در اندیشه و کردار بدون اخلاص مفهومی نخواهد داشت؛ و لذا دریافتند که راه خمینی خط انسان و شهادت سرخ از ویژگی های آن است.»
ویژگی های اخلاقی و شخصیتی شهید
ـ ساده زیستی
ـ قناعت پیشه
ـ خودساختگی
ـ محقق و پوینده علم و دانش
ـ مقاوم در برابر مصائب
ـ ارزش گذاری به نیروهای مخلص و متخصص
ـ راز داری
ـ تلاشگر در مسیر هدف
ـ صداقت در همه زمینه ها
ـ خدمتگزاری به مستضعفان
ـ تعبد در راه الله و عبادت عاشقانه و اخلاص از سجایای این روحانی جلیل القدر بود. او به نیایش در برابر درگاه خداوند عشق می ورزید و در نیمه های شب با تهجد، دل را با راز و نیاز به محضر حضرت احدیت جلا و صفا می داد.