یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

مادری کردن یک زن عراقی برای شهدای دفاع مقدس/ زبیدات

  • ۰۷:۱۳

مادری کردن یک زن عراقی برای شهدای دفاع مقدس

در روستای زبیدات عراق، وقتی گروهی از تفحص شهدای ایرانی به آنجا می‌رسند،‌ مرد عراقی خبر از پیکر شهدایی را می‌دهد که بانوی عراقی برای آن‌ها، در این مدت مادری کرده است!

تفحص شهدا هنوز بعد از گذشت سالیان زیادی از پایان دفاع مقدس ادامه دارد. تفحصی که در دل آن، داستان‌ها و عنایت‌هایی نهفته است که گوشه‌ای از آن توسط برخی از متولیان تفحص شهدا بیان شده است، مانند ماجرایی که حسین عشقی، فرمانده قرارگاه عملیاتی کمیته جستجوی ستاد کل نیروهای مسلح در جمع زائران معراج شهدای تهران بیان کرده است. ماجرایی که عمق ارتباط قلبی میان مردم شیعه عراق و ایران را نشان می‌دهد. در ادامه این روایت را می‌خوانیم:

روز ۲۹ اسفندماه سال ۱۳۹۳ که روز جمعه بود، ما با گروه تفحص از الاماره به سمت منطقه زبیدات راه افتادیم. همین که به اصطلاح تفریحی برای بچه‌ها باشد و هم اگر شد کاری را هم انجام داده باشیم. وارد منطقه‌‌ای شدیم که میدان مین وسیعی بود، در قسمتی که به اصطلاح کمتر آلوده بود پیاده و مستقر شدیم.

شهید حسن غفرانی - شهدای خرم آباد

  • ۱۸:۲۶

شهید حسن غفرانی - خرم آباد

شهید حسن غفرانی 

فرزند : حسین

تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۱/۰۳

محل شهادت : منطقه پدافندی زبیدات عراق

محل دفن : گلزار شهدای شهرستان خرم آباد

نهم مرداد۱۳۴۱، در روستای سراب تل از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش حسین، خوار و بارفروش بود و مادرش عزت ، خانه دار. تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سوم فروردین۱۳۶۲، با سمت فرمانده دسته در منطقه پدافندی زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. مزار او در بهشت رضای زادگاهش واقع است.

سایت یاد امام و شهدا

فرمانده شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران ، شهدای الشتر

  • ۱۲:۲۱

شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران - خرم آباد

شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران

فرزند  : اسفندیار

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۳/۰۹/۱۳

محل شهادت : منطقه پدافندی زبیدات عراق             

مسؤلیت درزمان شهادت : فرمانده گردان ثارالله از لشگر۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام

محل دفن  :  گلزار شهدای شهرستان خرم آباد

سوم مرداد ۱۳۳۴، در شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش اسفندیار و مادرش شکر نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. سیزدهم آذر ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گردان در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او را در گلزار شهدای شهرستان خرم آباد واقع است.

سایت یاد امام وشهدا

ماجرای اسارت و شهادت شهید علی احمد قیطاسی در اردوگاه‌های عراق

  • ۱۱:۳۰

شهید علی احمد قیطاسی-نهاوند

شهید علی احمد قیطاسی

شهید علی احمد قیطاسی از جمله شهدای مفقودالاثر استان همدان بود که پیکر مطهرش پس از ۲۷ سال گمنامی در سال ۹۳ توسط کمیته جست‌وجوی مفقودین در العماره عراق تفحص شده و به وطن بازگردانده شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از نهاوند، سال 1395 بود که پیکر مطهر شهید علی احمد قیطاسی پس از 27 سال از اردوگاه العماره عراق به کشور بازگردانده شده و در کنار دیگر برادر شهیدش علی محمد قیطاسی به خاک سپرده شد. شهیدی که ماجرای اسارت، شهادتش و بازگشت پیکر مطهرش به وطن عجیب و خواندنی است.

خانم بهجت جابری مادر شهیدان قیطاسی اظهار داشت: پسرم علی احمد متولد سال 1344 و دومین فرزند خانواده است. او در ژاندارمری اوایل انقلاب (نیروی انتظامی فعلی) به صورت رسمی حضور داشت و از همان اوایل جنگ در منطقه زبیدات حضور پیدا کرد.

شهید محمود امیرسرداری ، شهدای بروجرد

  • ۰۱:۱۳

شهید محمود امیرسرداری - بروجرد

شهید محمود امیر سرداری 

فرزند : ولی

تاریخ شهادت : ۱۳۶۳/۰۳/۰۶

محل شهادت : منطقه پدافندی زبیدات عراق

محل دفن : گلزار شهدای شهرستان بروجرد

چهارم اسفند ۱۳۴۳، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش ولی، کشاورز بود و مادرش کبرا عزیزی (شهادت۱۳۶۵) نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد. از سوی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. ششم خرداد ۱۳۶۳، به عنوان تیربارچی در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.

خواهرش آذر امیرسرداری نیز  در حادثه بمباران هوایی شهر بروجرد توسط هواپیماهای دشمن بعثی و آمریکایی در ۲۱ دی ماه ۱۳۶۵‌ به شهادت رسیده است.

شهیده آذر امیر سرداری ، شهدای بروجرد

یادی از برادر شهید صید احمد سپهوند - - شهدای خرم آباد

  • ۱۰:۵۱

شهید صید احمد سپهوند و شهید جوزی امیری- خرم آباد.jpg

سرداران شهید احمد سپهوند و جوزی امیری از فرماندهان لرستان

در منطقه عملیاتی زبیدات عراق سال ۱۳۶۴

 

به بهانه یادی از  برادر شهید احمد سپهوند

معاون فرمانده گردان انبیاء لشگر 57 ابو الفضل لرستان

راوی محمد سلیمانی مخابرات گردان انبیاء :

برادر سپهوند انسانی مومن ، شجاع ، و به سلامتی و حفظ جان رزمندگان اهمیت زیادی میداد . در یکی از روزهای بهار در منطقه زبیدات عراق شب را تا  تا سحر پای بی سیم بیدار بودم دم صبح خوابم برد، بچه ها بیدارم نکردند ساعت 10 صبح بود بیدار شدم . فرصتی پیش آمده بود تا لباس هایم را بشویم . کنار تانکر آب که پشتش به عراقی ها بود و با گونی شن محصور شده بود نشسته بودم . کلاه خود سرم نبود .

برادر سپهوند با لنکروز فرماندهی از کنارم رد شد از اینکه کلاه نداشتم از او خجالت کشیدم خودم را پنهان کردم و زیر چشمی به او نگاه میکردم دیدم اتفاقاً خودش نیز کلاه ندارد. خیلی تعجب کردم . چون برادر سپهوند در حفظ جان بسیجیان بسیار حساس بود و با کلاه بچه ها همیشه مسئله داشت . با ماشین نزدیک پارکینگ فرماندهی شد . در یک لحظه آنقدر خمپاره بر سرمان ریخت که فرصت نشستن هم نداشتیم خمپاره اولی به پشت تانکر آب اصابت کرد ولی عمل نکرد . بچه ها فکر کردند به من اصابت کرده به طرف من آمدند که دومین گلوله به کنار تانکر اصابت کرد و برادر میرزا علی دریکوند را مجروح کرد . سومی و چهارمی و پنجمی به سنگر تدارکات و فرماندهی و ماشین اصابت کرد . تعدادی از بچه ها زخمی شدند . خمپاره بارید و بارید، همه نگران بودند و فریاد میزدند بخوابید . احتمالاً آتش تهیه است هرکس مجروح

نشده خودش را به سنگر دیدبانی برساند . همه این ماجرا با بلند شدن گرد و خاک و دود در کمتر از یک دقیقه بود . لحظه ای آتش قطع شد به دنبال هم می گشتیم .

وقتی بلند شدم برادر میرزا علی دریکوند را دیدم که به شکم او ترکش خورده و با لبخند همیشگی به طرف آمبولانس می رود .

یک نوجوان   15- 14 ساله را دیدم که با چهره ای دگرگون شده و صورتی سیاه شده به طرفم می آید . فهمیدم ترکش خورده ولی نمیدانستم به کجای او ، نمی توانست حرف بزند . ترکش  به قفسه سینه اش و در نزدیکی قلبش اصابت کرده بود .

به سراغ ماشین رفتیم ، برادر احمد سپهوند تکان می خورد ولی خون تمام بدنش را گرفته بود، او را از ماشین بیرون کشیدیم . اتفاقاً ترکش درست به سرش اصابت کرده بود . جایی که او همیشه به آن حساسیت نشان میداد و بچه ها را تشویق به کلاه خود کرده بود. او را به بیمارستان منتقل کردیم که مداوا اثر نکرد و به آرزوی دیرینه اش ، شهادت در راه خدا رسید. روحش شاد و یادش گرامی .                  

 صلوات را فراموش نکنید

 

شهید سلطان مراد دریکوند ، شهدای خرم آباد

  • ۲۰:۴۹

شهید سلطان مراد دریکوند - خرم آباد

سلطان مراد دریکوند

نام پدر: شیرزاد

شغل: پاسدار

تاریخ تولد: 20-2-1341 شمسی

محل تولد: خرم آباد - استان لرستان

تاریخ شهادت : 20-10-1363 شمسی

محل شهادت : زبیدات عراق

دلیل شهادت :

مزار: گلزار شهدای روستای سالی بزرگ - شهر خرم آباد - استان لرستان 

نوید شاهد

بیستم اردیبهشت ۱۳۴۱، در روستای سالی بزرگ تابعه شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش شیرزاد و مادرش معصومه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیستم دی ۱۳۶۳، در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و بازو، شهید شد. مزارش در انگز (روستای شهید رحیمی) زادگاهش واقع است.

سردار شهید حسن گودرزی ، فرمانده گردان ثارالله ، شهدای بروجرد

  • ۱۷:۱۵

شهید حسن گودرزی - بروجرد

فرمانده شهید حسن گودرزی

فرزند : کریم

تاریخ شهادت : ۱۳۶۳/۰۹/۰۷

محل شهادت : منطقه پدافندی زبیدات عراق

مسؤلیت در زمان شهادت : فرمانده گردان ثارالله

مزار : گلزار شهدای شهرستان بروجرد

نهم مرداد ۱۳۳۸، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش کریم، کشاورز بود و مادرش عصمت نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. هفتم آذر ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گردان ثارالله در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

شهید حسن گودرزی و شهید مصطفی نوروزیان - بروجردبا تشکر از برادر مهرداد سلیمانی که برگ زرین شهید حسن گودرزی را برای سایت ارسال فرموده است. یاد امام و شهدا

جانباز شیمیایی؛ شهید احمد (محمدی) سپهوندی ، شهدای خرم آباد

  • ۱۱:۴۵

جانباز سرافراز احمد(محمدی) سپهوندی - قهرمان ورزش های رزمی - معاون وقت گردان أنبیاء

 یار سفر کرده ما مخلص بود. او باور عجیبی به امام راحل (ره) داشت. اسم امام (ره) را که می شنید، به احترام؛ تمام قامت می ایستاد. بوی عطر نماز شبش در سنگرهای زبیدات می پیچید. در ورزش های رزمی، بخصوص کاراته، تسلط مثال زدنی داشت در یکی از مأموریت ها، در خیابانی در اهواز، یکی از اراذل و اوباش؛ خیابان را بسته بود و عربده می کشید. مردم می ترسیدند، کسی جرأت نزدیک شدن نداشت. برادر پاسدار محمدی سپهوندی، جلو رفت و با چند حرکت او را مهار کرد و به باد کتک گرفت و گفت: سرتو پایین بنداز و برو و دیگه مزاحمت ایحاد نکن. مردم صلوات فرستادند و تکبیر گفتند. او در روز دو جلسه تمرین برای بعضی از بچه های رزمنده گذاشته بود. به خاطر تمرین های خوب ایشان وعلاقمندی حقیر به فرمانده ام؛ در برگشت به قم رفتم و در باشگاه کاراته انقلاب، خیابان امام (ره)، ثبت نام کردم و زیر نظر استاد دباغیان که قمی هستند و الآن مربی تیم ملی است، ادامه دادم. البته می دانید که ما دو نفر فرمانده به نام محمدی سپهوند داشتیم. چهره جوانتر که معاون اول سردار «حاج ولی الله میرهاشمی» بود، درعملیات حاج عمران به شهادت رسید و به دوست دیگرش یعنی شهید احمد سپهوند پیوست و احمد (محمدی) سپهوندی؛ مسن تر که ماند و جانباز شیمیایی شد و در هفته جاری - 1394/06/06- پروازکرد. روحش شاد و یادش گرامی باد.

شهید مجید دریکوند - شهدای خرم آباد

  • ۱۲:۴۱

شهید مجید دریکوند - شهدای خرم آباد روستای دارایی

شهید مجید دریکوند

فرزند  : قلی جان

تاریخ تولد: 1-7-1346 شمسی

سن : ۱۷ سال

تاریخ شهادت :   ۱۳۶۳/۰۹/۱۶

محل شهادت : زبیدات عراق

گلزار شهدا : بهشت رضای شهرستان خرم آباد

یکم مهر ۱۳۴۶، در روستای دارابی از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش قلی جان، کشاورز بود و مادرش گل آفتاب نام داشت و خانه دار بود. تا سوم ابتدایی درس خواند. تعمیرکار خودرو بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. شانزدهم آذر ۱۳۶۳، در زبیدات عراق بر اثر سانحه رانندگی و ضربه مغزی هنگام انجام مأموریت به شهادت رسید. مزار او در بهشت رضای شهرستان زادگاهش واقع است.

منبع: سایت یاد امام و شهدا

صفحه شهید در سایت نوید شاهد

شهید جوزی امیری -روستای بدرآباد خرم آباد

  • ۰۱:۱۵

شهید جوزی امیری _ روستای بدرآباد علیا خرم آباد

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، شهید جوزی امیری در فرازی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: شما باید حافظ ولایت فقیه باشید و امام و رهبرمان را همچون نگین انگشتری در میان نگه دارید. ملت ما الآن باید خود را بسازد تا فرد فرد این ملت یک مربی شوند و اول از خودمان شروع کنیم.

سردار شهید «جوزی امیری»، هجدهم مردادماه سال ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی «زبیدات» دوشادوش رزمندگان، دلاورمندانه جنگید و با نثارخون خود، به ندای ابراهیم زمان لبیک گفت، همان‌طوری که قبل از شهادتش گفته بود «شهادت لبیک گفتن به ابراهیم زمان است.»

به همین مناسبت، گذری کوتاه داریم بر زندگی سراسر حماسه این شیرمرد دیار لرستان.

کودکی و نوجوانی

شهید محمدعلی حسنوند ، شهدای خرم آباد

  • ۰۱:۱۲

شهید محمدعلی حسنوند

#سالروز_شهادت

شهید محمدعلی حسنوند  

فرزند احمد 

تولد: ۱۳۴۵/۱۱/۰۵ 

محل تولد : خرم آباد 

شهادت: ۱۳۶۳/۱۱/۰۴  

محل شهادت : زبیدات

مزار : گلزار شهدای خرم آباد 

شهید محمدعلی حسنوند ، پنجم بهمن ۱۳۴۵، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش احمد نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم بهمن ۱۳۶۳، در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به دست و پا، شهید شد. مزار او در بهشت رضای زادگاهش واقع است.

🌷شادی ارواح مطهر شهدا و امام شهدا صلوات🌹

🆔⭕️ https://t.me/kharizlorestan 👈join💢

🆔⭕️ https://splus.ir/lorestan_bonyaddefa 👈join💢

۱ ۲
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan