- چهارشنبه ۲۳ اسفند ۰۲
- ۱۲:۲۱
شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران
فرزند : اسفندیار
تاریخ شهادت : ۱۳۶۳/۰۹/۱۳
محل شهادت : منطقه پدافندی زبیدات عراق
مسؤلیت درزمان شهادت : فرمانده گردان ثارالله از لشگر۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام
محل دفن : گلزار شهدای شهرستان خرم آباد
سوم مرداد ۱۳۳۴، در شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش اسفندیار و مادرش شکر نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. سیزدهم آذر ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گردان در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او را در گلزار شهدای شهرستان خرم آباد واقع است.
پاسدار شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران یکم فروردین ماه1334 در روستای «درهباغ» الشتر لرستان به دنیا آمد. اوایل دوران دفاع مقدس که فرماندهی گردان «ثارالله» را بر عهده داشت از طرف تیپ 57 حضرت ابوالفضل(ع) لرستان به جبههها اعزام شد و سرانجام در سیزدهم آذرماه 1363 در منطقه عملیاتی «زبیدات» عراق بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نایل می شود. پیکر پاک این شهید والامقام در گلزار مطهر شهدای خرم آباد مدفون است.
برگ زرین شهید کرمخدا ابراهیمی
شهید کرمخدا ابراهیمی و پدرش
وصیت نامه شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران
بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
سلام بر تو ای امام عزیز، ای کوه حلم و تقوی، ای خلیفه الله. مرا ببخش که بیش از این نتوانستم در جهت حاکمیت الله در زمین تو را یاری کنم. ای کاش میتوانستم صدها بار زنده گردم و دوباره چنین بمیرم. ای امام شما در هر صبح و شام که دست بر دعا بر میداری و با خدای خویش در خلوتگاه عشق به نیایش مشغول میشود، آمرزش شهیدان را نیز از خداوند تبارک و تعالی بخواه تا از سر تقصیرات دنیوی ما در گذرد و آن لحظات شهادت را از ما بپذیرد تا خدای ناکرده اگر هوایی در سر میپرورانده و افکار دنیوی داشته باشم، موجب از دست دادن فضیلت شهادت نگردد.
وصیت من پیامی است به همة نسل های آینده تاریخ بشری و پیغامی است که برای همة پرچمداران توحید دار. پیغامی که از شهیدان دارم، من خود مدعی سخنی نیستم، بلکه سخنان دهها هزار شهید است و چون آهنگ پیوستن به آنان نمودهام، بر آنم که همشعارشان شوم، باشد که خداوند مرا در زمره پذیرفتگان خویش بپذیرد. همه شهیدان محور خطابشان به آیندگان و ماندگان سه مطلب است: وحدت، پشتیبانی ولایت فقیه، نفی مستکبران و اتخاذ حقِ مظلومان از ظالمان در همه جهان. آنها خود بر این مهمات معتقد بودند و با شهادتشان ثابت کردند و الآن جمع شاهدان نظارهگر این است که ما چگونه عمل کنیم.
ما چقدر در قبال خونی که آنها نثار کردند خود را مسئول احساس میکنیم؟ وحدت اساس تشکیلات سالم و پیشرو میباشد و ولایت خون بهای مظلومیت تاریخ از آدم تا خاتم بوده و ولایت فقیه تداومبخش ندای برحق مظلومان در زمان غیبت کبری؛ ولایت فقیه حبل المتین مظلومان انسان است که با تکیه بر اسلام، یگانه محوری است که بر آن است تا حق نسل مستضعف را از ظالمان بگیرد. جامعه منهای ولایت فقیه انسان منهای روح. ای کاش روشنفکران دنیا این مسئله را در تمامی جوامع تا آنجا که تاریخ میبیند، تحقیق میکردند و آن وقت جهانیان میفهمیدند که هیچ حکومتی در تاریخ گذشته انسانیتر از حکومت انبیا نبوده و بعد از آن هیچ نظامی عادلتر و اساسیتر از نظام حاکم بر مدینه در زمان پیامبر خاتم و به دنبال آن حکومت چند ساله حضرت علی (ع) با تکیه بر همین قالب.
هیچ جامعهای ایدهآلتر از جامعه ای که بر اساس ولایت فقیه بنیانگذاری بشود، وجود نداشته است، زیرا مسیر گذشته هر جا و طلیعهای نشان میداده و انسانها را چند صباحی با حقیقت عدل انسانیت استقلال و آزادی آشنا میکرده است و اینک که در آستانه شهادت واقعم، مسئولم که ندای بر حق شهدا را برای مظلومان که تنها مخاطبان ایناناند، بیان کنم و به آنها بگویم تنها مسیری که میتواند حق از دست رفته پدرانمان را و حق از دست رفته خودتان را از دیکتاتوران موجود بگیرد، مسیری است که تکیهگاهش ولایت فقیه باشد.
معبودا، پروردگارا، تو را قسم میدهم به خون امام حسین (ع) به خستگی حضرت علیاکبر در آن روزی که با دشمنان اسلام در کربلا میجنگید و در برگشت از پدرش آب خواست، قسمت میدهم که مشتری جان و مال ما باش، ای خداوند متعال میدانم همه کس را قبول نداری و مشتری فردی هستی که در قرآن خودت فرمودهای، ای ارحم راحمین، ما این شرایط را نداریم، فقط خودت این سعادت را نصیب این کشور مسلمان ایران کردهای تا شاید افرادی مثل من که شرایط سوره توبه، آیه 112 را نداشته باشند و در این جبهه که جنگ با کفار است، شهادت را نصیب ما بگردانی تا شاید در پیش پیغمبر و امامان و به خصوص در پیش امام حسین (ع) و در حضور این رهبر بزرگ روسفید شوند. بارپروردگارا تو را قسم میدهم به خون حسین (ع)، به عزت زهرا (س) گناهکارم فقط این راه نجات است، ما را از این بن بست نجات بده و شهادت را نصیب ما بگردان. شاید با این جانی که تا حالا در اختیار نفس اماره بوده است، در این آخر بتوانم با یاران حسین (ع) صحبت کنم.
پروردگارا حکومت تو را بر جان خود حس میکنم. ای خداوند تبارک و تعالی ما را از این ظلمات نجات بده و به سوی نور ببر. یا رب العالمین، پروردگارا این توفیق را نصیب ما بگردان و این وصیتنامه را با خون خودم رنگ کنم و شهادت را نصیبم را بگردان. پروردگارا صبر و ایمان را به پدرم و مادرم عنایت بفرما. پروردگارا به خون حضرت علی (ع) این امام بزرگوار را در صحت و سلامت بدار و یارانش را حفظ و مصون بفرما.
پدر عزیز و بزرگوارم، تو را به خداوند آن زحماتی که برای من کشیدهای حلالم کن، میدانم فرزندی نبودهام که به تو خدمت کنم، اما برای خاطر خداوند ما را ببخشید و مادر مهربان آن رنج و شببیداریها و زحمات دیگرت و آن شیر دادنت برای خاطر خداوند حلال کن. مادر میدانم واقعاً خجالتم در عوض این همه زحمت مادری که کشیدهای و همة مادرها میکشند، به خصوص شما که عاطفة مادریت را میدانم که چطور است، اما حلالم کن و همیشه صبر داشته باشید. برادرانم، شما را به خداوند قسم میدهم که بزرگترین قدرت است قسم دادهام همیشه پیرو خط امام باشید و تا میتوانید در دعای کمیل و توسل و نماز جماعت در مساجد و نماز جمعه شرکت کنید و اگر این اعمال را انجام بدهید، فریب شیطان را نمیخورید. اما همسرم و فرزندانم حلالم کنید، میدانم فردی نبودم که آرزوهای شما را که به دستم بود انجام دهم، اما باز با این همه بدی که برای شما داشتم، حلال کنید. در آخر در مورد فرزندانم باید حتماً به مدرسه بروند و درس را ادامه دهند و آنها را به کلاس راهنمایی کنید. در پایان از خانواده سوگوارم تقاضامندم که در فراغم صبور باشند و بدانند تحمل شهادت یک شهید اجر بزرگی دارد.
والسلام کرم خدا ابراهیمی
منبع: نوید شاهد - تصویر وصیت نامه