یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید علی جعفر کاکاوند پاتپه -شهدای ملایر

  • ۰۰:۱۲

شهید علی جعفر کاکاوند پاتپه -شهدای ملایر

شهید علی جعفر کاکاوند پاتپه

نام پدر: اسمعیل

شغل(ها): سرباز

تاریخ تولد: 12-11-1343 شمسی

محل تولد: همدان - ملایر - ملایر

تاریخ شهادت : 22-3-1364 شمسی

محل شهادت : فکه

سن در زمان شهادت : 20 سال

گلزار شهدا: بلوک: نام گلزار:عاشورا شهر:همدان - ملایر

صفحه شهید در نوید شاهد

کد ایثارگری: 6412541

شهدای ارتش 

وصیت نامه شهید پیرزاد قائدرحمتی معروف به رضا رحمتی - شهدای دورود

  • ۱۳:۳۹

شهید پیرزاد قائدرحمتی- دورود-

وصیت نامه شهید پیرزاد قائدرحمتی (معروف به رضا رحمتی)

۱۳۶۴/۱۱/۲۳

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا

از مومنان کسانی هستند که با خدای خود پیمان بسته اند و سپس برخی از آنها ایستادگی کردند تا در راه خدا به شهادت رسیدند و به پیمان خویش وفادار ماندند .

سپاس خداوندی را سزاست که بزرگ تر و والاتر از آن است که بتوان وصفش نمود و درود بر محمد(ص) که برگزیده خداست که به وسیله قرآن ما را از ظلمت و تاریکی برهاند . و درود و سلام بر پیشگاه ولی عصر (عج) و نایب بر حقش خمینی بت شکن این اسوه زمان و این رهبر آگاه ، امامی که فریادش فریاد جهان خواران را در سینه هایشان خفه کرده است و می کند و سلام بر شهیدان راه حق از کربلای حسینی تا کربلای خمینی و سلام بر امت همیشه بیدار و در صحنه حاضر.

شهید مدافع حرم سید محمدحسن حسینی ملقب به سید حکیم - لشکر فاطمیون

  • ۱۴:۲۴

من به شما (فاطمیون) افتخار می کنم . امام خامنه ای

به مناسبت سالگرد شهادت شهید سید محمد حسن حسینی ملقب به سید حکیم

سید بزرگوار از بنیان گزاران لشگر فاطمیون که سرانجام در 16خرداد 95 در شرق تدمر به شهادت رسید.

فاطمیون

کشف پیکر خلبان شهید بیرجند بیک محمدی بعد از ۳۲ سال در خاک عراق

  • ۰۳:۱۱

http://farhangeiranian.ir/wp-content/uploads/2021/02/%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C%DA%A9%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-e1614251762992-1098x700.jpg

پیکر مطهر شهید «بیرجند بیک محمدی»، از خلبانان شجاع نیروی هوایی ارتش که اخیرا در خاک عراق کشف شده است، شناسایی شد.
سردار سرتیپ پاسدار محمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در مراسمی که امیر سرتیپ نصیرزاده فرمانده نیروی هوایی ارتش، و تعدادی از مسئولین و پیشکسوتان این نیرو در منزل شهید «بیرجند بیک محمدی» حضور داشتند، طی یک مکالمه تلفنی، خبر کشف پیکر مطهر این شهید سرافراز را به خانواده معظم ایشان، اطلاع داد.

شهید حمیدرضا حاج حسینی ، از شهدای حاج عمران ، الیگودرز

  • ۰۰:۰۰

شهید حمیدرضا حاج حسینی -الیگودرز

شهید حمیدرضا حاج حسینی

کد ایثارگری: 6510425

نام پدر: قربانعلی

محل تولد: الیگودرز 

تاریخ تولد: 1349/04/01

شغل: دانش آموز

تاریخ شهادت: 1365/02/30

محل شهادت: حاج عمران

مزار : گلزار شهدای الیگودرز -استان لرستان 

سامانه ملی شهدا

شهید حمید حاج حسینی ، از شهدای حاج عمران ، الیگودرز

دانشجوی جهادی شهید حسین محمدخانی فرد - شهدای خرم آباد

  • ۱۴:۰۰

شهید-حسین-محمدخانی-فرد-خرم آباد

شهید حسین محمدخانی

فرزند  : امان الله

تاریخ شهادت  :   ۱۳۶۵/۰۳/۰۲

محل شهادت  : فاو عراق

مزار  : خرم آباد – گلزار شهدای روستای دارایی

در پانزدهم مرداد ۱۳۴۴، در روستای دارایی از توابع شهرستان خرم‌آباد به دنیا آمد. پدرش امان‌الله، کشاورز بود . دانشجوی سال دوم دوره کارشناسی در رشته عمران بود و در دانشگاه شیراز درس می خواند . از سوی جهاد سازندگی به عنوان جهادگر در جبهه حضور یافت. دوم خرداد ۱۳۶۵، در فاو بر اثر اصابت ترکش به دست و صورت، شهید شد. مزار وی در روستای زادگاهش واقع است.

شادی روح شهدای اسلام صلوات

درد دلهای همسر شهید سلطانعلی رایج با سه فرزند ناشنوا ، شهدای گرگان

  • ۲۳:۵۱

شهید سلطانعلی رایج کفشگیری

روایتی که جز با عشق حک نمی شود ؛

عاشقانه ای از یک همسر شهید گلستانی / روایتی سخت اما شیرین از شکوفایی سه دسته گل ناشنوا یادگار شهید

تاریخ مصاحبه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵

زندگی خانواده های شهدا خودش داستانی بس شنیدنی است خاصه اینکه در دل این خانواده ها شیرزنی پیدا شود که سه فرزند ناشنوا را به توصیه شهید به مرز شکوفایی برساند . [

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گلستان ما ؛ تمام زندگی انسان از اول تا آخر خاطره است.هر کس به یک نحوی زندگی را آغاز کرده و هر کسی هم به نحوی زندگی را تمام می کند. آدمی از کجا میخواهد شروع کند و به کجا تمام !!!! زندگی ما از شروع و اولش خاطره بود و تا آخر هم با خاطره تمام شد.

همسر شهید سلطانعلی رایج کفشگیری

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, گلستان ما,

اینها سرآغاز سخنان همسر شهیدی است که از نای دل بر می خیزد .... سخنانی که سالهاست در تاریکخانه قلبش رسوب شده و به مانند عقده ای مقدس سودای فریادکشیدن دارد که تو ای شهید نبودی ببینی سه دسته گلت را با چه مشقت‌هایی بزرگ کردم.

رهدگبنامه و آشنایی با شهید

زهرا رایج خود را متولد سال ۱۳۴۲ معرفی می کند. او می گوید: در سال ۵۶ با سلطانعلی رایج که پسرخاله بنده بودند ازدواج کردم.

شهید در آن زمان ۲۴ سال داشتند و معلم بودند و با وجود ۹ سال اختلاف سنی قبول کردم که با او ازدواج کنم . ازدواج ما کاملا سنتی بود و خاتمه ی زندگی ما در سال ۱۳۶۷ با شهادت وی به پایان رسید.

آهی می کشد و ادامه می دهد . . .

لحظات آخر شهید «یحیی سپهوندی» ، شهدای خرم آباد

  • ۱۳:۴۲

شهید یحیی سپهوندی
نام پدر: برانازار
تاریخ تولد: 9-2-1344
محل تولد: خرم آباد
تاریخ شهادت : 2-3-1365
محل شهادت : حاج عمران
دلیل شهادت : اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی
گلزار شهدا: بهشت شهدای خضر خرم آباد - استان لرستان

نوید شاهد

لحظات آخر شهید «یحیی سپهوند»

من و یحیی سپهوند کنار هم بودیم، ناگهان با یک خمپاره هدف قرار گرفتیم. بنده پشت سرش بودم به فاصله نیم متر؛ خمپاره 120 کنار ما فرود آمد و به هوا پرت شدیم. برای یک لحظه دیدم؛ دارم پایین میام، بالا و پایین محل حرکت ما پرتگاه عمیقی بود؛ نمی توانستم حرکت کنم. به خود که آمدم، دیدم «شهید یحیی سپهوند» لحظات آخرش هست و داره پرواز می کنه. دمر افتاده بود به سختی برش گردوندم. صداش زدم. خون از گلویش فواره می زد. روح ملکوتی «شهید یحیی سپهوند»، پرواز کرد. خدا او را انتخاب کرد، جدا کرد و پذیرفت و ما از قافله جا ماندیم. من هم که پای راستم تقریباً از کار افتاده بود؛ امکان حرکت نداشتم. آمبولانس آمد، نمی تونست رد بشه! بدن مطهر شهدا وسط جاده بود. راننده جهت باز کردن راه پایین آمد. شهدا را جابجا کرد که متوجه من شد؛ عذرخواهی کرد ولی چند دقیقه دیگر برگشت و ما را چون که جای خالی نداشت؛ روی صندلی جلو انداخت. من از هوش رفتم. در بیمارستان پیرانشهر به هوش آمدم، دیدم «شهید فیروز سرتیپ نیا» بالای سرم داره صدام می زنه. علت بازگشت راننده آمبولانس داستان بسیار جالبی دارد؛ تا فرصتی دیگر بیان خواهم کرد.

شهید «یحیی سپهوند» در عملیات حاج عمران در تاریخ ۶۵/۳/۲ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

راوی: حجت الاسلام قاسم متقی نیا، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان

 

وصیت نامه شهید غلامرضا سعادت ، شهدای خور

  • ۱۰:۵۴

https://shohada.org/assets/styles/3_4/public/media-images/1391523174.jpg?itok=sfIkArsr

شهید غلامرضا سعادت

کد ایثارگری: 6212937
نام پدر: عباسعلی
محل تولد: خور ، شهرستان خور و بیابانک ، استان اصفهان
تاریخ تولد: 1340/07/15
شغل: پاسدار
تحصیلات: کارشناسی
تاریخ شهادت: 1362/03/04
محل شهادت:

صفحه شهید در سامانه ملی شهدا

وصیتنامه شهید غلامرضا سعادت

بسم الله الرحمن الرحیم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
من طلبنی وجدنی و من وجدنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتله دیته و من دیته فأنا دیة

و گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنها زنده اند و نزد خدایشان روزی می خورند.

با سلام و درود بر خاندان آل محمد(ص) و بر منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج) این یگانه رهبر مسلمین جهان و یار و یاور رزمندگان اسلام و با سلام و درود بر نائب بر حقش و به پیر جماران حضرت امام خمینی و با سلام و درود بر شهدای اسلام و شهدای این جنگ تحمیلی و با سلام و درود بر خانواده های شهدای انقلاب اسلامی ایران و با سلام و درود بی پایان بر رزمندگان و جنگجویان انقلاب اسلامی ایران و سپس با سلام و درود بر شما امت حزب ا... و همیشه در صحنه این خطه خور و بیابانک.

ای آفریدگار توانا از آنکه مرا سعادت بخشیدی که در راهت قدم بردارم و برای تو به جهد و تلاش دست یاری کنم هزاران بار سپاست می گویم. ای دانای بخشنده و ای کریم و حکیم و ای دانای دانندگان ، تو مرا از لجن زار رکود به بهشت موعود خواندی و با نبرد حق علیه باطل به بهشت هدایت کردی. تو مرا توفیق آن دادی که خویشتن خویش را ترک کنم و بی آن بروم و برای چه مرا خلق کرده ای و آنگاه سعادتم بخشیدی که از میان فراوان راههای زندگیم شاهراه ایثار حسین گونه را بپذیرم. ای خدای من سپاست می گویم از آنکه نور عشقت را در قلب من تاباندی و این قلب سرد و خاموش مرا با نور عشق فروزانت روشن گردانیدی و قلب پر تلاطم مرا آرامش بخشیدی، به راستی که الا به ذکر ا... تطمئن القلوب. پروردگارا تو را به عظمت و کرمت سوگند می دهم که لحظه ای این بنده گنهکارت را به حال خود وا مگذار زانکه بی لطف تو تباهم. خدایا از تار و پود وجودم از تو می خواهم که سعادت شهادت در راهت را به من عطا کنی. آخر نمی خواهم که زنده باشم و غریبی آقا حسین و امام و انقلاب و غریبی اسلام عزیز را ببینم. حال که فرصتی پیش آمد تا درباره سرانجام خود و سایر انسانها بیاندیشیم خدایا مرا توفیق آن ده که آنچه در دل و عقیده دارم بی ریا روی کاغذ بیاورم و آن چه می ماند وصیتی باشد وسیله ای برای هدایت. خدایا اینکه به یاد تو و به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم به جبهه می روم و نه به خاطر انتقام و یا نام و مقام.

از ملت رزمنده می خواهم که فقط خط ا... و راه روح ا... را ادامه دهند که تنها راه سعادت فقط همین راه است. برادران و خواهران شما را به خدا سوگند گفتارهای امام را تحلیل کنید و روی آنها عمل کنید زیرا هیچ صحنه ای دردناک تر از این نمی تواند باشد که دشمنان در یک صف بر علیه جمهوری اسلامی ایران بشورند ولی ما پراکنده باشیم پس چه بهتر که مسلمان و برادر باشیم به حرف های منافقین گوش ندهید وتحت تأثیر این بلندگوهای تبلیغاتی گروه ها قرار نگیرید و هرچه رهبر و دیگر عالمان ربانی گفتند گوش دهید درغیر این صورت نه نامی از اسلام می ماند و نه یک لحظه به شما اجازه حرف زدن خواهند داد.

من دو وصیت به شما عزیزان می کنم یکی این که اطاعت از رهبر کنید و دوم اینکه دشمن در فکر این است که افراد حزب ا... انحلالی درش بوجود آید شما به خاطر خدا این دشمنان را نابود کنید و نگذارید یک منافق در جامعه نفاق به وجود بیاورد امیدوارم که بعد از من اسلحه بردارید و از اسلام و میهن خود دفاع کنید ما که در صدر اسلام در کربلای حسین(ع) نبودیم تا فرزند زهرا تنها نماند اینکه به یاری امام کبیرمان لبیک بگوئیم تا اسلام برای همیشه سربلند بماند.

و اما ای دشمنان اسلام و انقلاب که در این گوشه‌های ایران نق می زنید پیامی هم برای شما دارم و آن این است که ای دشمنان اسلام و ای جنایت کاران تاریخ، ما به اسلام بیش از وجود خودمان معتقدیم اگر هزار بار تکه تکه ام کنید و دوباره زنده ام کنید باز با شما می جنگم و برای جمهوری اسلامی تا پای جان به پیش میروم و لحظه‌ای اجازه نفس کشیدن را به شما نخواهم داد.

و اینک ای پدر و مادرم شما که اینگونه ابراهیم وار فرزندتان را به قربانگاه عشق و وادی ستیز حق با باطل فرستادید استوار باشید و از قربانی شدن این هدیه تان با آغوش باز استقبال کنید. در صورتی‌که من شهید شدم جامه سیاه به تن نکنید و برای من ماتم نگیرید زیرا که این راه را خود انتخاب کرده ام و به سویش رفتم. دوست دارم در این آغاز زندگیم که شهادت است شیرینی پخش کنید و پیروزی اسلام را جشن بگیرید چرا که می دانم اگر من شهید می شوم ولی با شما در گلستان شهدای خور هستم و پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی کفر صدامی را جشن می گیریم ولی شما مرا نمی بینید. هرگز راضی نمی باشم که در فقدان من گریه کنید چرا که من آنقدر گنهکارم که خود را لایق آن مراسم و عزاها نمی دانم.

ای برادران من ، من به عنوان برادر بزرگتر خانواده به شما وصیت می کنم که بعد از شهادتم باید اسلحه به خون آغشته و با خون تمیز شده مرا که به زمین افتاده بردارید و با قمقمه ای پر از آب و خشابی پر و نارنجکی چند با فانوسقه به کمر بسته و با آن اسلحه قلب دشمن را نشانه روید و با شلیک آتشین گلوله هایت به دشمن بفهمانی که حق پیروز است.

و اما ای همسر عزیزم پیامی دارم برایت که همان طور که قبل از ازدواجمان به شما گفتم که زن من نمی شوی گفتم که شما زن لباسهای من میشوی شما همسر لباسهای رزم منی و حال این جسم بی ارزش من می رود و این لباسهای رزم که شما همسر اویید برای شما می ماند از شما عاجزانه می خواهم که اگر انشاءا... فرزندی متولد شد و اگر پسر بود لباسهای رزم مرا بپوشد و با دشمنان اسلام بجنگد. شما باید این فرزند را چنان بزرگ و تربیت کنید که ادامه دهنده راه پدرش باشد، اگر دختر هم بود باید او را همچون فاطمه زهرا(س) بسازی این فرزند را به حوزه علمیه بفرست و او باید یک روحانی و شخصی باشد از برای تبلیغ اسلام در این کشور. مبادا گریه کنی که با گریه ات قلب مرا آزرده می کنی، امیدوارم چنان پایدار و صبور باشی چنان حجابت را رعایت کنی تا در قیامت یکدیگر را ملاقات کنیم؛ نمازهای جمعه و جماعات را ترک نکنی. دنباله رو امام و روحانیت باشید. دعای کمیل و توسل را زیاد بخوان.

و در پایان تأکید می کنم ای امت حزب ا...از امام از روحانیت و از اسلام و انقلاب حمایت کنید، برادران را دعوت کنید به سپاه و بسیج و دست بدست یکدیگر بدهید و مملکتی آباد و اسلامی بسازید و زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) فراهم آورید.

در پایان اگر کسی از من بدی دیده و آزاری دیده مرا حلال کند که طاقت آتش جهنم را ندارم.

به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی به سرکردگی آمریکای جنایتکار .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا

والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته 
بنده سراپا تقصیر و گنه‌کار غلامرضا سعادت

منبع: وصیتنامه سه شهید از یک خانواده

دانشجوی شهید تیمور سلیمانی ، شهدای پلدختر

  • ۱۳:۴۸

شهید تیمور سلیمانی

 

دانشجوی شهید تیمور سلیمانی
نام پدر : عزیز
دانشگاه : مرکز تربیت معلم شهید بروجردی بروجرد
مقطع تحصیلی : کاردانی
رشته تحصیلی : تربیت معلم
مکان تولد : لرستان (لرستان)
تاریخ تولد : 1347
تاریخ شهادت : 1367/03/27
سمت : تیربارچی از گردان ویژه شهداء
مکان شهادت : قمیش
عملیات : مقابله با تک عراق

محل شهادت:ماووت - قمیش

شهید تیمور سلیمانی در سال 1347 در روستای مورانی از توابع شهرستان پلدختر استان لرستان در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود و دوران تحصیلی ابتدائی را در روستای مورانی سپری و دوران راهنمای و متوسطه را در دبیرستان های شهر پلدختر طی کرد و بعد از اخذ دیپلم به امر تحصیل ادامه داد و دوره کاردانی را در شهر ستان بروجرد آغاز کرد و در سال 1364 برای اولین بار شرکت در جبهه را به تحصیل در کلاس ترجیح داد و عازم جبهه نبرد حق علیه با طلی شد و درمنطقه عملیاتی کربلای 5 از ناحیه هر دو پا مجروح گردی جانباز عزیز از نظر اهمیت به فرایض دینی و احکام شرعی دقیق بود و در روستای محل سکونت مورد احترام عام و خاص بود و از مجریان مراسمات عبادی و الهی روستا بود تیمور عزیز بعد از بهبودی نسبی مجدداً عازم جبهه شد و در تاریخ 67/3/27 در منطقه عملیاتی ماووت در کنار دیگر رزمندگان جان بر کف به نبرد پرداخت و در همان عملیات (ماووت) به درجه رفیع شهادت نائل گردید پیکر شهید سلیمانی بعد از سالها سال در جبهه توسط گروه تفحص پیدا و به زادهگاهش روستای مورانی انتقال و در کنار دیگر شهدای جنگ به خاک سپرده شد.

منبع: پورتال جامع شهدای دانشجو

شهید محمدرضا گودرزی ، شهدای روستای دهگاه بروجرد

  • ۰۰:۲۰

شهید محمدرضا گودرزی - بروجرد روستای دهگاه

شهید محمدرضا گودرزی

کد ایثارگری: 6531871

نام پدر: اسمعیل

محل تولد: بروجرد ، استان لرستان

تاریخ تولد: 1344/07/03

شغل: کارگر

تحصیلات: دیپلم

تاریخ شهادت: 1365/03/02

محل شهادت: حاج عمران 

مزار : گلزار شهدای بروجرد 

صفحه شهید در سامانه ملی شهدا

نوید شاهد

شهید محمدرضا گودرزی سال ۱۳۴۴ در روستای دهگاه بروجرد در میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش به دنیا آمد.

از کودکی پسری زرنگ و دوست‌داشتنی بود و با کنجکاوی‌های قشنگ و برخورد مهربان با دیگران در دل آن‌ها جای ویژه‌ای داشت.

وی دوره ابتدایی را در دبستان آغاز و تحصیلاتش را در همان‌جا به پایان رسانید. در همه امور زندگی بامتانت و صبر و آرامی حرکت می‌کرد و در برخورد با دیگران همیشه رعایت احترام آنان را می‌نمود. محمدرضا برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی به شجره طیبه بسیج پیوست و به‌سوی مناطق نبرد عازم شد.

در منطقه حاج عمران حضور یافت و در عملیاتی شرکت نمود. در ۱۳۶۵/۳/۲ با اصابت ترکش خمپاره دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی خود که همانا شهادت درراه خدا بود رسید.

پیکر مطهرش به بروجرد منتقل و در بهشت شهدا خاک‌سپاری شد.

در بخشی از وصیت‎نامه شهید محمدرضا گودرزی آمده است:

شهید سید مهرعلی موسوی - شهدای روستای سنج الیگودرز

  • ۲۱:۰۶

شهید سید مهرعلی موسوی -روستای سنج الیگودرز

شهید سید مهرعلی موسوی

فرزند : سید حبیب الله 

تاریخ ولادت: ۱۳۴۶/۰۴/۰۱

محل ولادت : الیگودرز - روستای سنج

 تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۳/۲

محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران

مزار : گلزار شهدای روستای سنج - شهرستان الیگودرز

برادر وی بنام سید کاظم موسوی نیز در سال ۶۱ در منطقه کوشک به شهادت رسید.

یاد امام و شهدا

صفحه شهید : نوید شاهد

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan