یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

زندگینامه شهید حاج جعفر کوشکی ، فرمانده توپخانه لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع)

  • ۱۱:۴۳
شهید جعفر کوشکی فرمانده تو پخانه لشگر 57 ابوالفضل علیه السلام

شهید جعفر کوشکی فرمانده تو پخانه لشگر 57 حضرت ابوالفضل علیه السلام

نام پدر: امیدعلی
محل تولد:  پلدختر ، معمولان
تاریخ تولد:1344/02/02
شغل:پاسدار
تاریخ شهادت:1365/10/24
محل شهادت:شلمچه
مزار : گلزار شهدای معمولان - پلدختر - استان لرستان

زندگینامه شهید حاج جعفر کوشکی :
شهید جعفرعلی کوشکی فرزند امیدعلی در سال 1342 در میان خانواده ای مذهبی در پلدختر دیده به جهان گشود دوران ابتدائی و راهنمای و چند سال هم از دوران تحصیلی دبیرستان را گذارند در هنگام تحصیل همراه پدر و دیگر اعضای خانواده در امر کشاورزی شرکت کرده و همواره با تحصیل علم همدوش دیگر اعضای خانواده اش به کار مشغول می شد.

شهید سید شکرالله میرنظامی ، شهدای ازنا

  • ۱۷:۴۷

شهید سید شکرالله میر نظامی -ازنا

شهید سید شکرالله میرنظامی

نام پدر: سید نعمت اله

تاریخ تولد: اول دی ماه سال 1341

محل تولد: روستای امامزاده قاسم از توابع شهرستان ازنا

تاریخ شهادت: 15 بهمن سال 1365

محل شهادت: منطقه عملیاتی شلمچه

عملیات: کربلای 5

شهید محمود صوفی ، شهدای ازنا

  • ۱۷:۰۸

شهید محمود صوفی - ازنا

شهید محمود صوفی

نام پدر:

تاریخ تولد: اول مهر 1347

محل تولد: ازنا -روستای مکی آباد

تاریخ شهادت: 22 دی ماه 1365

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای 5

شهید حاج محمد آزادبخت ، فرمانده اطلاعات تیپ ۵۷ ، شهدای کوهدشت

  • ۲۲:۵۴

شهید حاج محمد آزادبخت - کوهدشت

زندگینامه شهید حاج محمد آزادبخت

شهید در سال 1345 در تابستانی گرم در خانواده ای با ایمان در شهرستان کوهدشت قدم به خاک هستی گذاشت. 

در کودکیش بسیار با ایمان بود و نسبت به احکام شرعی و دینی از خود علاقه نشان می داد چنانکه قبل از فرا رسیدن سن شرعیش به فرائض عبادی-مذهبی خود کاملاٌ عمل می نمود.

خاطره ای از شهید علی مروت طرهانی ، شهدای کوهدشت

  • ۰۱:۲۷

شهدای کوهدشت که در شلمچه شهید شدند

شهید علی مروت طرهانی

فرزند : علی

تاریخ شهادت : 1365/11/06

محل شهادت : شلمچه

محل دفن : گلزار شهدای شهرستان کوهدشت

پنجم اسفند۱۳۴۰، در روستای چم کبودعلیا از توابع شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش علی راست، کشاورز بود و مادرش فردوس نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. ششم بهمن ۱۳۶۵، با سمت معاون فرمانده گردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به شهادت رسید. مزار او در شهرستان زادگاهش واقع است.

یاد امام و شهدا

خاطره ای از شهید علی مروت طرهانی به نقل از همرزم شهید

وصیت نامه شهید امیر حاج امینی ، شهید معروف ،شهدای تهران

  • ۱۷:۲۲

شهید امیر حاج امینی - زرند ساوه

نــام : امیر

نـام خـانوادگـی : حاج امینی

نـام پـدر : نظرعلی

تـاریخ تـولـد : ۱۳۴۰/۱۰/۰۵

مـحل تـولـد :ساوه - زرند - روستای علیشار

سـن :۲۵ سـال

دیـن و مـذهب :اسلام شیعه

وضـعیت تاهل :مجرد

دسـته اعـزامـی : بسیج 

تـاریخ شـهادت :۱۳۶۵/۱۲/۱۰

مـحل شـهادت :شلمچه

عـملیـات :کربلای۵

نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری

موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا- بهشت زهرا (س) - قـطعـه ۲۹ردیـف ۶۰ شـماره ۱۰

پنجم دی ۱۳۴۰، در ساوه چشم به جهان گشود. پدرش نظرعلی و مادرش،رقیه نام داشت. تاپایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یازدهم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به کتف شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

وصیت نامه شهید

وصیت نامه شهید امیر ﺣﺎﺝ ﺍﻣﯿﻨﯽ شهید امیر حاج امینی در روستای علیشار از توابع زرند ساوه در سال 1340 متولد شد. امیر حاج امینی از جمله دلاورمردان عرصه دفاع مقدس است. بیسیم چی لشگر 27 محمد رسول الله (ص) بود. دهم اسفند 1365 در شلمچه در عملیات کربلای 5 .به شهادت رسید. به مناسبت سی امین سالروز شهادت امیر حاج امینی وصیت نامه این شهید بزرگوار را با هم می خوانیم:

وصیت نامه شهید امیر ﺣﺎﺝ ﺍﻣﯿﻨﯽ : 

شهید محسن میرزایی ، شهدای شازند اراک

  • ۱۹:۲۵

شهید محسن میرزایی -شهدای شازند

شهید محسن میرزایی 

نام پدر: صفر

شناسه ملی: 621234575

تاریخ تولد: 04 فروردین 1348

محل تولد : شازند - استان مرکزی 

سن: 17 سال 

شغل : محصل - دانش آموز

تاریخ شهادت: 13 اسفند 1365

محل شهادت: شلمچه عراق - منطقه باغ رضوان

نحوه شهادت : اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی

نام عملیات: کربلای 5

گلزار شهدا: شازند استان مرکزی

زندگی نامه

مختصر زندگینامه شهید قنبر امانی وجنی ، شهدای اهر

  • ۲۳:۱۹

شهید قنبر امانی وجنی - شهدای اهر

شهید قنبر امانی وجنی

نام پدر: رشید

محل تولد: اهر 

تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۰۱/۱۰

شغل: دانش آموز 

تحصیلات: دیپلم

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۰

محل شهادت: شلمچه

مزار: گلزار شهدای روستای وجنی ، اهر ، آذربایجان شرقی

صفحه شهید در سامانه ملی شهدا

زندگینامه شهید 

شهید قنبر امانی وجنی در سال ۱۳۴۷ در روستای وجنی از توابع شهرستان اهر دیده به جهان گشود. این شهید دفاع مقدس در دوران کودکی، پدرش را که مردی مومن بود از دست داد. با شروع انقلاب شکوهمند اسلامی در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می نمود و به خاطر علاقه ای که به انقلاب داشت، به عضویت نیروی بسیج در آمد.

شهید امانی با شروع جنگ تحمیلی درس و مدرسه را رها کرده و به جبهه های حق علیه باطل شتافت و به رزمندگان اسلام پیوست. او در چندین عملیات از جمله: عملیات قادر، عملیات والفجر ۸ ، عملیات کربلای ۴ و عملیات کربلای ۵ شرکت کرد. وی از نیروهای خط شکن گردان حبیب بن مظاهر بود و در واقع از غواصان زبده گردان حبیب ابن مظاهر محسوب می شد. ایشان در عملیات والفجر ۸ به شدت زخمی شدند و بدون طی کامل دوره درمان بنا به ضرورت به جبهه باز گشتند. و در عملیات کربلای پنج که بیستم دی ماه سال ۱۳۶۵ انجام شد، در سن ۱۸ سالگی به فیض شهادت نائل آمدند.

https://amani-app.blog.ir

وصیت نامه شهید بزرگوار قنبر امانی

وصیت نامه شهید ماشاالله ابراهیمی سیریزی - شهدای زرند کرمان

  • ۱۱:۲۵
شهید ماشاالله ابراهیمی سیریزیشهید ماشاءالله ابراهیمی سیریزی
نام پدر: محمد 
تاریخ تولد: 1349/01/11
محل تولد: زرند کرمان

تاریخ شهادت: 1365/10/22

زندگینامه:

ماشاءالله در روستای سی ریز از توابع شهرستان زرند کرمان به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش سکینه نام  داشت. تحصیلات خود را تا سال سوم دبیرستان ادامه داد. دانش آموز بود که داوطلبانه از طریق بسیج عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. در چندین عملیات با مسئولیت سکاندار شرکت کرد. آنگاه در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه در اثر اصابت ترکش خمپاره به شرف شهادت نایل آمد.

مزار پاکش در گلزار شهدای سی ریز قرار دارد. از این شهید عزیز یک وصیت نامه و تعدادی یادداشت و یک عدد نوار به جا مانده است.

یادداشت و مناجات شهید : 

خاطره فرمانده شهید جان محمد جاری ، از شهدای دزفول

  • ۲۲:۱۴
شهید جان محمد جاری
قبل از عملیات کربلای 5 جمعی از بچه های گروهان غواص الحدید از گردان حمزه سیدالشهدا لشگر 7 ولی عصر (عج) مشغول شوخی و مزاح با فرمانده بودیم که ناگهان فرمانده گفت: «بچه ها دیگر شوخی بس است، چند لحظه ای اجازه بدهید می خواهم وصیت نامه بنویسم. من تا دو ساعت دیگر شهید می شوم، بگذارید برایتان چیزی به یادگار بگذارم».
نیم ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که فرمان حمله صادر شد و درست زمانی که هنوز دو ساعت از آغاز عملیات سپری نشده بود فرمانده شهید «جان محمد جاری» به ملاقات معشوق خویش رسید و کربلایی شد.
راوی : پرویز پورحسینی

بسیجی شهید احمدقلی زرینی بساطی از شهدای الشتر که در شلمچه آسمانی شد

  • ۲۲:۴۴
شهید احمد قلی زرینی بساطی
🌺🌺
#ازخاک_تا_افلاک
اواخر سال ۶۵ جوانی بلند قد و درشت اندام، با چشمانی نافذ، از بسیج الشتر به مناطق جنگی اعزام شده بود تا به قول خودش ادای تکلیف کند؛ دست قضا او را به شلمچه رسانده بود تا ما هم افتخار آشنایی با او را داشته باشیم...
جوانی با نشاط و شوخ طبع که در آن گلوله باران بی امان شلمچه (که اگر برای گرفتن وضو از سنگرهای حفره روباهی اش خارج می شدی، باید با دوستانت خداحافظی می کردی، چرا که احتمال بازگشت مجدد به جمع آنان، هیچ تضمینی نداشت) هر روز عادت داشت تا به یکایک سنگرهای گردان شهداء در خط مقدم (روبروی پتروشیمی عراق) سرکشی کند و احوال همه را بپرسد...
در یکی از روزها اما "احمد زرینی" حالش با تمام روزها فرق می کرد...
در حالی که طبق روال از دوستان در سنگرها دیدار می کرد، دیگر آن شوخ طبعی همیشگی را نداشت و خبری از شادی و خنده نبود...
احمد آن روز خیلی جدی شده بود و در بازدید از سنگرها، ضمن سلام و احوالپرسی، یک جمله ترکیبی را هم به احوالپرسی هایش اضافه کرده بود:
"بچه ها، مرا حلال کنید؛ من فردا عصر شهید می شوم!"
شوخ طبعی همیشگی احمد باعث می شد تا همه در جواب این درخواست، به او بگویند: 
"برو بابا، توام ما رو مسخره کردی..."
احمد اما خیلی جدی درخواست خود را تکرار می کرد و راهی سنگرهای بعدی می شد، در حالی که هیچکس او را جدی نگرفت...
نمی دانم چرا این جمله احمد مثل زنگ توی گوشم طنین انداخته بود...
عصر روز بعد، صدای آژیر آمبولانس توجه ما را به خود جلب کرد...
گلوله خمپاره ۶۰( معروف به خمپاره نامرد) احمد را دریافته و در میان خاک و خون، او را از خاک به افلاک رسانده بود...
امدادگران با برانکارد نتوانستند کاری از پیش ببرند، چرا که پیکر "احمد زرینی" چنان قطعه قطعه شده بود که فقط باید با کیسه جمع می شد...
پیکر احمد را جمع کردند و بردند...
 و آن روز خورشید شلمچه آرام آرام غروب کرد و جمع یاران، شبی تاریک و اندوهگین را در فراق عزیزشان سپری کردند...
نقل خاطره از برادر "سیدحجت الله موسوی زاده"
رزمنده و جانباز دفاع مقدس- بروجرد
رزمندگان الشتر
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan