یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهیدی در حرم شاهچراغ؛ سنگ قبری که فقط یک اسم دارد: شهید احسان حدائق

  • ۱۲:۲۸

شهید احسان حدائق- شیراز

شهید احسان حدائق
نام پدر: علاءالدین

شغل(ها): 
تاریخ تولد: 21-5-1340 شمسی
محل تولد: شیراز (یا تهران)
تاریخ شهادت : 2-3-1361 شمسی
محل شهادت : خرمشهر
علت شهادت :
نام گلزار:گلزار شهدای سیدمیرمحمد(ع) شیراز - استان فارس

نوید شاهد ؛ سامانه ملی شهدا

حرم احمدبن موسی(ع)، محل دفن بسیاری از افراد شهیر و سرشناس شیراز و استان فارس است اما در میان مهمانان مدفون در حرم شهید ۱۹ ساله‌ای را می‌بینیم که کمتر کسی از زندگی او اطلاعی دارد.

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، نام مدفونان حرم را که جستجو می‌کنم، هیچ اسمی از او نمی‌بینم انگار ناخواسته همه وصیت ‌نامه‌اش را عملی کرده‌اند.

شهیدی که در صحن حضرت شاهچراغ مدفون است و برای هر بار زیارت مزارش باید محدوده کنار دیواره شرقی حرم  و محوطه روبروی موزه آستان را دقیق جستجو کنی تا پیدایش کنی، حقا که خوشنام و گمنام و ساده‌زیست بود.

از شلوغی خیابان که می‌گذری و پا در حریم امن حضرت احمدبن موسی(ع) می‌گذاری، در میان سنگفرش مات و پر از حرف صحن، قطع سنگی کوچک که فقط یک نام روی آن حکاکی شده، جذبه زمین را چند برابر. می‌کند، شهید احسان حدائق اسمی است که با خط نستعلیق بر یک سنگ کوچک نوشته‌ شده‌ است.

شهیدی در حرم شاهچراغ؛ سنگ قبری که فقط یک اسم دارد

زندگینامه شهید
 

وصیت نامه شهید شهرام کاوه ، شهدای شیراز

  • ۲۱:۰۹

https://shahidanefars.com/gallery/1612232.png

وصیتنامه شهید شهرام کاوه

خدایا من هرچه به خود و عمر خود نگاه می‌کنم چیزى را که براى تو باشد به انجام نرسانده ام و آنچه را که سایه رضا و خشنودى تو باشد نکرده ام و همه گناه و معصیت است خدایا گرچه رویى ندارم اما بجز تو هم کسى را ندارم و نمى شناسم که قادر به بخشندگى گناهانم باشد.

  

وصیت نامه شهید شهرام کاوه 

خلبان ارتش که با خدا مصاحبه کرد/خلبان شهید علیرضا حراف

  • ۱۴:۳۰

خلبان شهید علیرضا حراف -شیراز

کدام خلبان ارتش با بالگرد از ارتش بعثی اسیر گرفت؟

امیر سرلشکر خلبان شهید علیرضا حراف یکی از خلبانان هوانیروز ارتش در دفاع مقدس است که در سال ۱۳۳۲ در شیراز  در یک خانواده مذهبی متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی و همچنین دوران ابتدایی و دبیرستان خود را در زادگاهش گذراند و موفق به اخذ دیپلم شد. اوایل سال ۱۳۵۱ بود که به علت علاقه خود وارد هوانیروز ارتش شد و  بعد از گذراندن دوره‌های نظامی و زبان انگلیسی برای یادگیری پرواز با بالگرد وارد دوره‌های آموزش پرواز شد. چندی بیشتر نگذشته بود که دوره های خلبانی را با موفقیت گذراند و برای خدمت به هوانیروز مسجد سلیمان اعزام شد. 

یکی از ویژگی‌های ذاتی علیرضا هوش بسیار بالای او بود، اساتید آمریکایی که علیرضا زیر نظر آن‌ها آموزش می‌دید از این ویژگی او آگاه شده بودند و به همین دلیل  پس از پایان آموزش‌های خلبانی او را به دوره آموزش  استاد خلبانی اعزام کردند. همین هوش او باعث شد تا علیرضا علاوه بر اینکه خلبان خوبی بود به یک استاد خلبان ماهر بالگرد کبرا نیز تبدیل شود و در جوانی با سن کم خود خلبانان بسیاری را آموزش دهد.

خلبانی که با خدا مصاحبه کرده بود...

پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب در پی حمله تروریستی به حرم شاهچراغ (ع)

  • ۲۱:۵۲

🏴 پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پی حادثه‌ی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز 

🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 

جنایت شقاوت‌آمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بی‌گناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهم‌السلام جز با جستجو از سررشته‌ی این فاجعه‌آفرینی‌ها و اقدام قاطع و خردمندانه درباره‌ی آن، جبران نخواهد شد. همه در مقابله با دست دشمن آتش‌افروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوه‌ی قضائیه تا فعالان عرصه‌ی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحده‌ئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بی‌اعتنائی و بی‌احترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئه‌ی خباثت‌آمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله. 

🔺 اینجانب به خانواده‌های عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همه‌ی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم.  

سید علی خامنه‌ای

۵ آبان ۱۴۰۱

شهید محمدرضا یاراحمدی ، شهدای نیریز فارس

  • ۰۱:۱۱

شهید محمدرضا یاراحمدی - شهدای نیریز فارس

نام : محمدرضا

نام خانوادگی: یار احمدی

نام پدر: آقامراد

محل تولد: نی ریز - استان فارس

شغل: کشاورز

نهاد اعزامی: بسیج

تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۸/۸

تاریخ شهادت ۱۳۶۲/۵/۱

محل شهادت : حاج عمران 

گلزار شهدا: سیدمحمد ریزاب شهر: نی ریز - استان فارس

منبع: نوید شاهد 

https://navideshahed.com

-وصیتنامه شهید محمد رضا یاراحمدی

شهید "مسعود مظفری" در قاب تصاویر ، شهدای استهبان فارس

  • ۱۲:۰۳
شهید "مسعود مظفری" 11 بهمن 1340 در شهرستان استهبان دیده به جهان گشود. او دومین فرزند خانواده بود . 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان مغربی و دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه دکتر علی شریعتی و متوسطه را در دبیرستان انقلاب اسلامی در رشته اقتصاد گذارند. 
سال 1357 قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت خود را با شرکت در تظاهرات، سخنرانی ها، پخش اعلامیه و پوستر امام شروع کرد و خانواده را مداوم به پیروی از امام دعوت می کرد. در همان روزهای آخر حکومت طاغوت مدارس به صورت نیمه تعطیل در آمده بود. دوستانش را از کلاس ها به خیابان ها می کشاند و آن ها را به شرکت در راهپیمایی و شعارهای ضد طاغوتی دعوت می کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج "مسعود" همراه با دوستانش وارد بسیج شد و از طرفی دیگر در انجمن اسلامی دبیرستان عضو شد. او با این فعالیت ها از درس عقب نماند و در تحصیلش موفق بود. 
سال 1359 جنگ تحمیلی شروع شد و "مسعود" سال چهارم دبیرستان را می گذراند. او در جبهه های سوسنگرد ـ کردستان در پیکار با بعثی های مزدور بود که سرانجام  23 تیر ماه 1361 مصادف با ماه مبارک رمضان در سن 20سالگی در جبهه گلگون شلمچه با اصابت ترکش خمپاره بعثیان به شهادت رسید.
روحش شاد و یادش گرامی

شهیدی که روز عید غدیر بدنیا آمد و روز عید غدیر هم به شهادت رسید

  • ۱۵:۵۰

شهید حاج علی کسایی - شهدای شیراز و عید غدیر

📌 شهیدی که ظهر عیدغدیر عروسی گرفت و خودش روزه بود

🔹️ برای خطبه عقد به محضر امام شرفیاب شدیم. حضور در جوار امام امت شوری وصف ناپذیر در دلم ایجاد کرده بود

◇ از هیجان این پیوند در حضور ایشان سینه‌ام گنجایش قلب تپنده‌ام را نداشت. امام لب باز کرد و خطبه عقد ما را جاری کرد. بعد به‌عنوان هدیه عقد، این جمله را به ما هدیه کرد: «عزیزانم گذشت داشته باشید، با هم بسازید ان‌شاءالله که مبارک باشد.»

🔹️ علی قبل از اینکه به نزد امام برویم به من گفته بود: «ما فقط در دنیا زن و شوهر نخواهیم بود بلکه در بهشت نیز با هم هستیم، بعد هم این آیه را برایم تلاوت کرد: «هم و ازواجهم فی ضلال علی الارائک متکئون...»

◇ عروسی را به خاطر خانواده شهدا ظهر گرفتیم.

◇ گفتم: ناهار بخور. گفت روزه‌ام!

گفتم :روز عروسی

گفت: نذر داشتم، اگر روز عروسیم عید غدیر بود روزه بگیرم!

گفت: دعا می‌کنم, امین بگو!

🔹️ گفت :خدایا همان‌طور که عید غدیر به دنیا آمدم، عید غدیر ازدواج کردم، شهادتم را عید غدیر بذار!

◇گفتم: امین

🔹️ هر عید غدیر منتظر شهادتش بودم. عید غدیر سال ۱۳۶۶ شهید شد.

◇ راوی: همسر شهید حاج علی کسائی

شادی روحش فاتحه با صلوات 🌹

زندگینامه مروج نهج البلاغه شهید علی کسایی 

۴۰ شهید شهرستان زرقان در گردان فجر، لشکر 33 المهدی (عج) ، استان فارس

  • ۱۳:۰۴

40 شهید زرقان

هوالجمیل

شهدای شهرستان زرقان در *گردان فجر، لشکر 33 المهدی*(عج) استان فارس :
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

١_ شهید محمدرضا حاجی زمانی
٢_  شهید عباس حاجی زمانی
٣_ شهید عبدالله مقدم 
۴_ شهید علی اکبر مقدم
۵_ شهید سید حسین حسینی
۶_ شهید سید عباس حسینی
٧_ شهید عباس گل محمدی
٨_ شهید محمدجواد گل محمدی
٩_ شهید عباس شعبانی نژاد
١٠_ شهید محمدجواد شعبانی نژاد
١١_ شهید محمدجعفر ایزدپور
١٢_ شهید محمدرضا جاوید
١٣_ شهید محمدرضا آل طاها
١۴_ شهید محمد حسن زمانی
١۵_ شهید محمد حسین شیعه
١۶_ شهید عبدالرضا زارعی
١٧_ شهید علی اصغر سیف
١٨_ شهید عبدالواحد شفیعی
١٩_ شهید علی اکبر علیشاهی
٢٠_ شهید علیرضا نتیجه بر
٢١_ شهید اصغر کلان
٢٢_ شهید غلامعلی مرادی
٢٣_ شهید سید محمود بهارلو
٢۴_ شهید عبدالرضا غفاری پور
٢۵_ شهید عبدالاحد خدامی
٢۶_ شهید مراد نجاتی
٢٧_ شهید هاشم حاتم زاده
٢٨_ شهید سعید شیعه
٢٩_ شهید عباس کوهکن
٣٠_ شهید عباس شیعه
٣١_ شهید عبدالرضا رنجبر
٣٢_ شهید سید علی اکبر زرقانی
٣٣_ شهید حمید قائدشرف
٣۴_ شهید غلامرضا زارعی
٣۵_ شهید محمدتقی بذرافکن
٣۶_ شهید محمد تقی خدامی
٣٧_ شهید محمدرضا رضایی
٣٨_ شهید ابوالفضل صادقی
٣٩_ شهید سیاوش (محمود) همتی
۴٠_ شهید محمد حسین علیزاده پور

جانبازان بالای ٧٠ درصد
١_ سید محمدجواد بهارلو
٢_ محمد نعمت الهی
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ستاد یادواره شهدای گردان فجر شهرستان زرقان استان فارس

 40 شهید زرقانی گردان فجر المهدی

اسامی شهدای زرقان به ترتیب الفبا

+ زندگینامه و عکس های هر شهید

معجزه ی دعای شهدا ، چله شهدا با هدیه صلوات

فرمانده ای که امام خمینی (ره) پیشانیش را بوسید ! شهید مرتضی جاویدی

  • ۰۱:۰۵

شهید مرتضی جاویدی - فسا فارس

❤️شهید «مرتضی جاویدی» معروف به «اشلو» تنها فرماندهی که امام خمینی (ره) پیشانی‌اش را بوسید !
شهید «مرتضی جاویدی»
متولد :   1337              
محل تولد : روستای جلیان شهرستان فسا استان فارس
سال ازدواج :  1360                    
تعداد فرزندان :  دو دختر
آخرین عملیات : کربلای 5              
محل شهادت :شلمچه65/11/8
«مرتضی جاویدی» بین عراقی‌ها معروف شده بود به اشلو! 
از بس که خودش را به سنگرهایشان می‌رسانده و به عربی باهاشان صحبت می‌کرده و می‌گفته: 
«اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! داخل کیفش یک دست لباس نظامی عراقی بود. پر از جای ترکش و خون خشک!
«این به چه درد تو می خورد، نجس است.»
گفت:
«من با این لباس، کارهای بزرگ انجام می‌دهم.»
عکسی را نشان داد که با لباس و کلاه عراقی در یک جیپ غنیمتی نشسته بود. 
تعریف می کرد:
«من با همین لباس چند بار به داخل عراقی‌ها رفتم و با آنها نان و ماست خوردم! با این جیپ هم با بچه‌ها در منطقه گشت می‌زنیم. این جیپ را هم از خودشان گرفتم!»
بعد که می‌رفته، می‌فهمیده‌اند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آن‌ها اطلاعات منطقه را بگیرد. 
از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند.
آنها هر چند وقت یکبار در رادیوشان بلوف می‌زدند که «اشلو» را کشته‌ایم. اشلو مخفف «ان شی لونک» بود، به معنی حال و روزت چطور است؟
۴۰۰ نفر بودند که تپه «بردزرد» را فتح کردند. کار سختی نبود، اسیر هم گرفتند اما سختی کار تازه بعد از مستقر شدن گردان فجر روی تپه شروع شد. 
عراق نمی‌خواست تپه را از دست بدهد، اما بچه‌های گردان فجر مقاومت کردند، آن هم بدون آب و غذا. چهار الی پنج روز مقاومت کردند تا نیروی کمکی رسید و تپه حفظ شد.
اما دیگر خبری از گردان فجر نبود؛ گردان شده بود گروهان و کم‌کم گروهان هم شده بود دسته؛ آخر از ۴۰۰ نفر فقط ۱۸ نفر مانده بودند
آنقدر شهید زیاد شده بود، که می‌گفتند تعداد اسرای عراقی از تعداد رزمنده‌های ایرانی بیشتر شده است! 
گردان رفته بود و دسته برگشته بود، بله باورش سخته اما مرتضی جاویدی درعملیاتی سخت و طاقت فرسا به نام والفجر۲، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن مقاومت جانانه‌ای کرد.
در حالی که ۴ شب و ۳ روز در ۴۰ کیلومتری خاک عراق با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب عقب نشینی می‌دهد، او پشت بیسیم می‌گوید که قصه احد در تاریخ برای بار دیگر تکرار نخواهد شد و ما تنگه را ترک نمی‌کنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم می شناسند.
بعد از عملیات والفجر ۲ فرماندهان جنگ به محضر امام خمینی می‌روند. 
محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات می‌دهند و به رشادت‌ و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره می‌کنند. 
امام خمینی با شنیدن سخنان صیاد از جا برمی‌خیزد و تمام قد می‌ایستد و شهید جاویدی را در بغل می‌گیرد. 
همه‌ نگاه‌ها به امام بود و لب‌هایی که بر پیشانی مرتضی می‌نشیند و مرتضی در حالی که اشک می‌ریخته است، شروع به بوسیدن دست و بازو وصورت امام می‌کند.
در یک عملیات شهید مرتضی، شهید حاج قاسم سلیمانی و نیروهایش که در محاصره نیروی عراقی بودند نجات می دهد از فرماندهی کل دستور می رسد که گردان حاج قاسم سلیمانی در حال اسارت و محاصره شدید نیروهای عراقی هستند و دستور می رسد نیروی زبده و شجاع گردان فجر به فرماندهی جوان فسایی شهید مرتضی جاویدی عملیات نجات را انجام دهد که در ناباوری گردان فجر حاج قاسم و نیروهایش را از اسارت و محاصره عراقی ها آزاد می کند که فرماندهان جبهه از این عمل گردان تکاور فجر مبهوت می شوند حاج قاسم سلیمانی همیشه از شهید مرتضی جاویدی یاد می کرد و خوش فکری و شجاعت او را می ستود. 
به عنوان حسن ختام از دستنوشته های شهید جاویدی برای شما مینویسم:
🌹(( نمیدانم من چکار کرده‌ام که شهید نمیشوم
شاید قلبم سیاه است. خدا رحمت کند حاج مجید ستوده را، 
وقتی باهم صحبت میکردیم می‌گفتیم اگر جنگ تمام شود ما زنده باشیم چکار کنیم؟ 
واقعا نمی شود زندگی کرد و به صورت خانواده های شهدا نگاه کرد...
واین جاست که ما و جاماندگان از قافله نور باید بگوییم
خوشابه حال آنان که با شهادت رفتنند.))
🌷☘️🌸💐🌴🌹
«ادای احترام
شهید صیاد شیرازی به اشلو»
شهیدصیاد شیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را می‌گیرد.
 تا می‌رسد به شهر فسا
بعد روستای جلیان، همراهان صیاد می‌گویند از فاصله‌ ۵۰ متری مزار از ماشین پیاده می‌شود.
 لباسش را مرتب می‌کند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار می‌رود و آنجا دست راست را به گوشه‌ی کلاه نظامی می‌چسباند و فاتحه می‌خواند و هرچه بچه‌های سپاه فسا که از حضورش خبردار شده بودند از او می‌خواهند ناهار را آنجا بماند، می‌گوید من در ماموریتم و فقط به احترام مردی که امام به پیشانی‌اش بوسه زد، به اینجا آمده‌ام و باید بروم. 

شهید حبیب الله طهماسبی پور - شهدای شیراز

  • ۱۲:۳۳

شهید حبیب الله طهماسبی پور -شیراز

شهید حبیب الله طهماسبی پور

(نام شناسنامه ای : حبیب اله عدل بند طهماسبی)
تولد:1342/10/1- شیراز
شهادت: 1361/8/23

عملیات محرم

دستان مهربان حبیب

🌷 عملیات محرم, برای خانواده ما عملیات سنگینی بود. برادرم علی اصغر اتحادی شهید شده و همسرم به شدت مجروح شده بود. مجروحیت حسن را خانه نشین کرده بود. یکی از روزها, عصر هنگام- عصرانه ای برایش فراهم کرده بودم، تلویزیون روشن بود و اخبار استان می گفت. گفتم حسن آخر جریان مجروح شدنت را برای من نگفتی.
بعد از کمی دست دست کردن گفت: آن روز مسؤلیت گردانی را به من و علی اصغر دادند. اصغر از یک طرف رفت و من هم از طرف دیگر. منطقه ای که ما در آن بودیم منطقه ای رملی بود. نمی دانم از کجا ترکشی به پشت زانویم اصابت کرد. پاهایم توان سنگین بدنم را نداشتند و افتادم. نیروها ایستادند. دستور پیشروی دادم و خودم را به صورت نیمه خیز به کناری کشاندم، در همین حالت زانوی زخمیم در چاله ای متعفن فرو رفت. تا استخوانم از درد می سوخت، ناگهان خمپاره ای نزدیک من منفجر شده و باعث زخمی شدن پشتم گردید.

خاطراتی از شهید غلامحسین بغداد پور - شهدای شیراز

  • ۱۱:۱۳

۱۳ رجب بود که شهید شد...

🌷 عملیات رمضان ؛ یه شب رفتیم یه جایی معروف بود به سه راه مرگ.
شب سختی بود تا صبح گلوله از همه طرف میومد. هوا داشت روشن می شد دیدیم یه عده زیاد دارن میرن عقب. خیلی مطمئن گفتیم اینا ترسیدن ولشون کن بعد یه عده دیگه و ...
مونده بودیم حدود بیست نفر زمین از شدت انفجار می لرزید و از همه طرف گلوله میومد. خلاصه یه وقت شهید حسن حق نگهدار اومد و گفت شما اینجا چکار میکنین خوشحال گفتیم ما اینجا رو حفظ کردیم.
گفت یکی بمونه کمک من و یه مسیر رو نشون داد و گفت سریع از این طرف فرار کنین محاصره شدیم و اون هایی هم که رفتن اسیر شدن!
تا چشم کار میکرد دور تا دور تانک بود و جوری بود که با تانک مث تک تیرانداز نفر میزدن!

خاطره مجروحیت شهید ابوالحسن حق نگهدار

  • ۱۰:۵۷

http://shohadayefars.com/data/1243404.jpg

شهید ابوالحسن حق نگهدار

نام پدر : رحیم

ولادت : 1336 شیراز

متاهل و دارای سه فرزند

تاریخ شهادت:  1367/03/04

ایشان شهید مفقودالاثر است و در شلمچه آسمانی شد. 

دستان مهربان حبیب

🌷 عملیات محرم, برای خانواده ما عملیات سنگینی بود. برادرم علی اصغر اتحادی شهید شده و همسرم به شدت مجروح شده بود. مجروحیت حسن را خانه نشین کرده بود.یکی از روزها, عصر هنگام- عصرانه ای برایش فراهم کرده بودم، تلویزیون روشن بود و اخبار استان می گفت. گفتم حسن آخر جریان مجروح شدنت را برای من نگفتی.
بعد از کمی دست دست کردن گفت:

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan