- شنبه ۲۶ آذر ۰۱
- ۰۱:۴۴
شهدا را فراموش نکنیم
در آرزوی وصال (الیگودرز)
نرگس خور (خور و بیایانک)
فرمانده شهید ابراهیم اسدالهی
نام پدر: اسمعیل
تاریخ ولادت : ۱۳۳۳/۰۲/۲۰
محل ولادت : ازنا - لرستان
تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۰۳
محل شهادت : جزیره مجنون (تنگه چزابه - شیب میسان )
مسؤلیت در زمان شهادت : فرمانده گردان ابوذر از لشگر ۵۷حضرت ابوالفضل علیه السلام لرستان
سال 1333 ه.ش در روستای ده حاجی ، یکی از روستاهای شهرستان ازنا در استان لرستان و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش اسماعیل کشاورز بود و زندگی آنها مثل بقیه مردم روستانشین ایران در آن روزگار به سختی می گذشت.
ابراهیم در ۷ سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا سال پنجم ابتدایی ادامه داد.
او عاشق تحصیل بود و علاقهی زیادی به آموزش علم و دانش داشت اما به علت نبود مدرسه راهنمایی و امکانات آموزشی از یک طرف و فقر مادی و اقتصادی خانواده اش از سوی دیگر موفق به ادامه تحصیل نشد .
او بعد از ترک تحصیل به یاری پدر شتافت و با سن کمی که داشت کمکهای زیادی در تامین هزینههای زندگی خانواده انجام داد.
علی حسن نوری
نام پدر: غلامحسن
شغل(ها):
تاریخ تولد: 1-3-1342 شمسی
محل تولد: لرستان - بروجرد - بروجرد
تاریخ شهادت : 28-3-1367 شمسی
محل شهادت : بانه
گلزار شهدا: بهشت شهدای بروجرد
ایستاده تا بهشت
شهید علی حسن نوری آخرین فرمانده گردان ثارالله که در منطقه تک قمیش سلیمانیه عراق تا آخرین نفس با همرزمانش در مقابل دشمن بعثی جنگیدند و همگی به شهادت رسیدند.
علیحسن نوری سال ۱۳۴۲ در شهر بروجرد به دنیا آمد. پدرش غلامحسن ، کارگر بود و مادرش کبری نام داشت . سه ساله بود که پدرش را از دست داد و تحت تربیت مادرش رشد کرد و بزرگ شد.
از کودکی در مراسمهای دینی شرکت میکرد و فرائض عبادی را با علاقه انجام میداد، تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و دیپلم گرفت، سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و به جبهههای جنگ اعزام شد، در طول مدت حضورش در جبهه، در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد و حضور موثری در این عملیاتها داشت.
یکی از همرزمانش گفت: در حالی که نیروهایش زخمی و شهید شده بودند، هجمه دشمن گستردهتر و حلقه محاصره تنگتر شده بود، یک تنه مقابل چند گردان ایستاد.
علی امانی همرزم شهید علی حسن نوری افزود: بعثیها به چند متری علیحسن رسیده بودند، او مهماتی نداشت، خاک و سنگ و کلوخ از روی زمین برمیداشت و به سمت دشمن پرتاب میکرد.
شهید حسن حر ریاحی
نام پدر: نصراله
تاریخ تولد: 4-10-1339 شمسی
محل تولد: الیگودرز
تاریخ شهادت : 30-2-1365 شمسی
محل شهادت : حاج عمران
دلیل شهادت : حوادث ناشی از درگیری با دشمن
گلزار شهدا: گلزار مرکزی الیگودرز - لرستان
منبع: نوید شاهد
وصیت نامه شهید حسن حر ریاحی :
سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب بنیان گذار جمهوری اسلامی و فرمانده کل قوا امام خمینی .
سلام بر تمامی رزمندگان جبهه توحید علیه شرک و نفاق و تمامی شهدای طریق الله
تاریخ اسلام همیشه شاهد نبرد هابیلیان علیه قابیلیان بوده است. تاریخ اسلام نمایانگر جوانانی برومند و فداکار بوده است که برای حفظ مکتب خود تا مرز شهادت پیشرفته اند و بالاخره این تاریخ به فرموده امام با رنگ خون نوشته شده است.
بعنوان سرباز کوچکی از جندالله وظیفه خود دانستم چند جمله ای از اعماق قلبم برای شما امت همیشه سر بلند بیان کنم.
ما مسلمانها بر این عقیده هستیم که معادی وجود دارد و طبق این اعتقاد هیچ کس نمیداند تا کی زنده است. ما وظیفه های شرعی زیادی بر عهده داریم اگر خدای نا کرده احساس مسئولیت نکنیم و از کارهایمان سرپیچی کنیم دچار عذاب الهی خواهیم شد یکی از این وظایف شرعی اطاعت از امام است اگر از فرمان این فرزند زهرا اطاعت نکنیم نابود خواهیم شد، چون این بزرگوار بود که ما را نجات داد ما را از چنگال آمریکای جهان خوار و روسیه تجاوزگر و اسرائیل غاصب نجات داد. او بود که به ملتهای محروم جان داد و فرمود : آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند پس بیائید به چنین رهبری افتخارکنیم و او را رها نکنیم مانند یاران امام حسین(ع) نباشیم . [مردم کوفه]
سخنان کوتاهی با پدر و مادرم:
پدر و مادر مهربانم :
از شما تشکر می کنم برای اینکه مرا به این سن رسانده بودید من در دوران حیاتم هیچ کاری برای شما انجام ندادم . امیدوارم شهادتم افتخاری برای شما باشد.
منبع: وبلاگ شهید حسن حر ریاحی
شهیدی از ارامنه که در منطقه عملیاتی حاج عمران به شهادت رسید
شهید رایموند باغرامیان :
شهید رایموند باغرامیان (خاتون نژاد) از جمله دلاوران دفاع مقدس است. شهید عزیز در تاریخ ۲۶ تیر ماه ۱۳۴۲ در شهر تهران متولد شد. در شش سالگی به همراه خانواده به شهرستان اصفهان نقل مکان کرد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس ارامنه «آرمن و کاتاریتیان» گذراند و پس از آن در دبیرستان ابوذر اصفهان در رشته صنایع فلزی مشغول به تحصیل شد. در سال 1364 همراه دوستان خود به خدمت سربازی رفت. پس از اتمام دوره آموزشی در مرکز آموزشی 05 کرمان، به لشکر 64 ارومیه (قسمت توپخانه) پیوست. پس از مدتی به شهرستان پیرانشهر اعزام شد و در تاریخ 29 اردیبهشت ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران بر اثر موج شدید ناشی از انفجار در زمان تک هوایی دشمن بعثی، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید رایموند باغرامیان پس از انجام مراسم مذهبی، با حضور پرشور صدها نفر از ارامنه شاهین شهر و اصفهان در حالی که با برگزاری راهپیمایی علیه حکومت بعثی صدام حسین، اسرائیل و حامیان جانی آنان همراه بود، در فضایی آکنده از غم و اندوه در گورستان ارامنه اصفهان به خاک سپرده شد. یکی از سخنرانان در نطقی اعلام کرد: امروز، نام رایموند عزیزمان در کنار اسامی ارمنیانی قرار میگیرد که با نثار زندگی خود در راه آزادی و خوشبختی ملت ایران، باعث سربلندی و عزت جامعه ارمنی شده اند. در این لحظه که پیکر جوان او را به خاک میسپاریم امیدواریم تا خون ریخته شده وی، موجبات تحکیم بیشتر روابط ارمنیان با دیگر هموطنان مسلمان خویش را فراهم آورد.
خاطرات
شهید «رایموند باغرامیان» به روایت برادرش:
اسامی شهدای گروهای حمزه ، از گردان شهدا لشگر ۵۷ اباالفضل (ع)
این فهرست را شهید ولیان یک هفته قبل از شهادتش نوشته است.
فرمانده گردان : سردار شهید سیدجواد میرشاکی بوده است.
ارتفاعات حاج عمران
دوم خرداد ماه 1391، مصادف با بیست و ششمین سالگرد شهید والامقام سردار شهید دکتر علیرضا ولیان در گلزار شهدای شهرستان الیگودرز، گرامیداشتی با همت بسیج جامعه پزشکی استان لرستان و شبکه بهداشت و درمان شهرستان الیگودرز برپا شد.
وبلاگ شهید علیرضا ولیان
حاج سید نبی موسوی یکی از رزمندگان دلاور و از جانبازان گمنام وبی ادعای دفاع مقدس است. در بهمن ماه سال 1361 به اتفاق سردار شهید سید محمد موسوی و دو تن از همرزمان خود برای شناسایی منطقه عملیاتی به سمت خاک دشمن حرکت کرده تا با زیر نظر گرفتن تردد و گرفتن آمار تقریبی از نفرات و سلاح و مهمات دشمن کم کم برای عملیات بزرگ والفجر مقدماتی آماده شوند درحین شناسایی گلوله خمپاره ای درنزدیکی آن عزیزان به زمین میخورد که موجب عروج ملکوتی سردارشهید سید محمد موسوی گردیده و حاج نبی تامرز شهادت پیش میرود بطوریکه ایشان را با دیگر شهدا به پشت خط انتقال میدهند که پس از مدتی که تقریبا هوشیاری نسبی بدست می آورند. نگهبان سردخانه متوجه میشود که پلاستیکی که ایشان در آن قرار داده شده بخار کرده بلافاصله سید را به بیمارستان انتقال داده و بصورت معجزه آسایی شفا می یابند .
ایشان برادر سه شهید والامقام شهید سید حجت و شهید سید کاظم و شهید سید مهرعلی نیز میباشند روح تمامی شهدای اسلام از صدر تاکنون شاد و یادشان گرامی باد .
برای این انسان بزرگوار و نیک سیرت آرزوی سلامتی و سعادت از خداوند متعال آرزومندیم
زندگینامه شهید علی کیارش
نام پدر: مستح عالی
متولد 1332 خرم آباد (ازنا سگوند)
تاریخ شهادت: 1359/9/23
محل شهادت : جنوب رودخانه کرخه
شهید علی کیارش در سال 1332 در روستای ازنا سگوند از توابع خرم آباد لرستان متولد شد و دوران تحصیلی اش را در دبستان روستای ایمان آباد شروع و کلاس ششم را در دبستان حکیم نظامی ازنا پشت سر گذاشت. بعد از آن به علت نبودن دبیرستان در ازنا برای ادامه تحصیل به شهرستان خرم آباد عزیمت نمود و دوران دبیرستان را در دبیرستان امام خمینی فعلی واقع در خیابان 13 آبان با موفقیت سپری کرد. همزمان با تحصیل در رشته ورزشی بوکس تمرین می کرد.
کیارش در خانواده ی متوسط کشاورز و مذهبی رشد نمود و در سال 1351 در هوانیروز ارتش ثبت نام کرد. وی برای گذراندن آموزشهای لازم وارد پایگاه فعلی شهید وطن پور اصفهان شد و بعد از طی آموزشهای پرواز با هلی کوپترهای کبری انتخاب شدند.ایشان به علت رتبه های عالی که هنگام آموزش کسب می کرد به عنوان مربی آموزش هلی کوپتر انتخاب شد و در همان پایگاه محل آموزش خود مشغول آموزش خلبانان جدید شد.
ایسنا/قم پیکر پاک و مطهر طلبه بسیجی مدافع امنیت شهید حسن مختارزاده عصر دوشنبه با حضور گسترده قشرهای مختلف مردم، روحانیان و مسئولان در قم تشییع و در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
عصر امروز ۲۱ آذرماه مردم قم با تجمع در مصلای قدس شهر قم، پیکر پاک شهید مدافع امنیت را با شور و نوا و برگزاری آیین های مختلف عزاداری تا حرم مطهر حضرت معصومه (س) بدرقه کردند.
پیکر این شهید مدافع امنیت پس از طواف گرداگرد مضجع شریف و نورانی کریمه اهل بیت و اقامه نماز توسط حجتالاسلام احمد عابدی از استادان حوزه علمیه قم، در حرم مطهر بانوی کرامت آرام گرفت.
گفتنی است؛ حسن مختارزاده طلبه بسیجی فعال یگان فاتحین استان قم که به صورت خودجوش از سال ۹۸ به عنوان بسیجی همکار در گردان ۶۰۲ یگان امنیتی امام علی (ع) سپاه محمد رسول الله تهران نیز فعالیت داشت، در ماموریت آرامسازی اغتشاشات تهران مصدوم شد و پس از ۲۲ روز بستری در کما عصر روز جمعه ۱۸ آذرماه به فیض شهادت نائل آمد.
وی روز ۲۶ آبان همراه با برادرش در حال بازگشت از مأموریت آرام سازی در اتوبان حکیم غرب به شرق، ابتدای ۳۵ متری گلستان بود که بر اثر روغن و گازوییل ریخته شده توسط اغتشاشگران در مسیر حرکت کاروان موتوری بسیج، دچار سانحه میشود و یک خودرو از روی بدن وی گذر میکند و متواری میشود.
تشییع باشکوه پیکر شهید حسن مختارزاده در قم
امیر سرلشکر خلبان شهید علیرضا حراف یکی از خلبانان هوانیروز ارتش در دفاع مقدس است که در سال ۱۳۳۲ در شیراز در یک خانواده مذهبی متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی و همچنین دوران ابتدایی و دبیرستان خود را در زادگاهش گذراند و موفق به اخذ دیپلم شد. اوایل سال ۱۳۵۱ بود که به علت علاقه خود وارد هوانیروز ارتش شد و بعد از گذراندن دورههای نظامی و زبان انگلیسی برای یادگیری پرواز با بالگرد وارد دورههای آموزش پرواز شد. چندی بیشتر نگذشته بود که دوره های خلبانی را با موفقیت گذراند و برای خدمت به هوانیروز مسجد سلیمان اعزام شد.
یکی از ویژگیهای ذاتی علیرضا هوش بسیار بالای او بود، اساتید آمریکایی که علیرضا زیر نظر آنها آموزش میدید از این ویژگی او آگاه شده بودند و به همین دلیل پس از پایان آموزشهای خلبانی او را به دوره آموزش استاد خلبانی اعزام کردند. همین هوش او باعث شد تا علیرضا علاوه بر اینکه خلبان خوبی بود به یک استاد خلبان ماهر بالگرد کبرا نیز تبدیل شود و در جوانی با سن کم خود خلبانان بسیاری را آموزش دهد.
شهادت نیروهای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران هریک به سهم خود بیان کننده حماسهای زیبا است و شهادت خلبان غلامرضا چاغروند نیز از این پدیده مستثنی نیست.
غلامرضا چاغروند سال ۱۳۵۳ در هوانیروز استخدام شد و پس از گذراندن دورههای (نظامی – زبان انگلیسی – پرواز بالگرد) در تهران و پایگاه مرکز آموزش اصفهان، با درجه ستوانسومی و پرواز با «بالگرد ۲۱۴ » به پایگاه هوانیروز کرمانشاه منتقل شد.
خلبان چاغروند نیز همانند دیگر نیروهای هوانیروز با آغاز جنگ تحمیلی، به جبهههای جنگ غرب و جنوب شتافت و جانفشان پرواز کرد. آخرین ماموریت این خلبان جسور و با ایمان هوانیروز در بعد از ظهر ۱۲ مهرماه ۱۳۵۹ بود. در آن روز، چاغروند و کمک خلبان ستوانیار حسین مصری و «کروچیف(مهندس پرواز)» گروهبانیکم عادل موسوی عازم ماموریتی از کرمانشاه به ایلام و دهلران میشوند.
آهان . من فهمیدم . من دوتا وبلاگ دارم در بلاگ . وبلاگ اصلی ...