یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید حسن رضا یوسف زاده ، فرمانده گردان علی بن ابیطالب (ع) بوکان

  • ۰۰:۱۹

شهید حسن رضا یوسف زاده - کوهدشت

شهید حسن رضا یوسف زاده

فرمانده دلاور گردان علی ابن ابیطالب(ع) بوکان

_______________________________

وصیت نامه شهید حسن رضایوسف زاده

 خوشحالم از این که در سرزمین غریب به سر می برم و از این خوشحالم که در خطه ای محروم و در میان مردم مستضعف که دست های شان از شدت کار پینه بسته است.

مهم ترین مسله ای که به قول شهید دستغیب در زیر آسمان کبود هیچ خدمتی بالاتر از خدمت در کردستان نیست و به حقیقت راست می گوید؛ زیرا که در کردستان دو جهاد وجود دارد جهاد اکبر و جهاد اصغر؛ هر کسی نمی تواند باورکند، مگر کسانی که در کردستان خدمت کرده باشند.

اسماعیل قربانی امیرآبادی فرزند ابراهیم ، شهدای دزفول

  • ۱۸:۵۹

شهید اسماعیل قربانی امیرآبادی - دزفول

شهید اسماعیل قربانی امیرآبادی

نام: اسماعیل

نام خانوادگی: قربانی امیرآبادی

نام پدر: ابراهیم

تاریخ تولد: ۱۳۳۸/۰۲/۰۱

محل تولد : شوش دانیال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۰۳/۲۶

منطقه عملیاتی شهادت: دارخوین

مزار شهید: گلزار شهدای امیرالمؤمنین (اسحاق ابراهیم) شهر:دزفول ،استان خوزستان

بانک اطلاعات شهدا

سامانه ملی شهدا

شهید اسماعیل قربانی فرزند ابراهیم ، روز شهادت عید قربان

  • ۲۳:۰۸

شهید اسماعیل قربانی فرزند ابراهیم

روز عید قربان بود!

بعد از خواندن نماز عید انجام دادن باقی اعمال با بچه ها تصمیم گرفتیم که یه سری به بهشت زهرا بزنیم!

پشت موتورها نشستیم و هرکدوم دوترک راهی شدیم!

به اونجا که رسیدیم بعد زیارت قبور دوست وآشنا، کم کم راهی پاتوقمون یعنی گلزار شهدا شدیم.

بچه ها داشتن جلو جلو میرفتن و من که یه خورده پام درد میکرد آروم آروم پشت اونها

را ه میرفتم.

همینطور که ازبین قبرها داشتم میگذشتم یه دفعه صدای ناله ی عجیبی شنیدم!

با اینکه میدونستم صدای این نوع ناله ها توی گلزار شهدا عادیه ولی این گریه بدجوری

فکرم رو مشغول کرده بود!

ازبین یادبود و تابلو و درخت و قبرها که رد شدم دیدم یه پیرمرد با کت سورمه ای و

یک کلاه نمدی به سرش داشت با یه صدای عجیبی گریه میکرد!

طاقت نیاوردم و رفتم جلو گفتم:

پدر جان! خوبیت نداره روز عیدی آدم اینطور گریه کنه! بخند مومن! بخند!

یه خورده که از صحبتم گذشت دیدم هیچ تغییری حاصل نشد که هیچ، تازه صدای ناله های پیر مرد بلند تر و جانسوز تر هم شد!

رفتم و کنارش نشستم و گفتم:

پدرجان! اولین باره میای گلزار شهدا؟

جوابی نداد و بعد من گفتم:

من هم هر وقت میام همینطوری دلتنگ میشم! اما امروز فرق میکنه پدرم! امروز عید قربانه خوبیت نداره!

صدای ناله مرد بیشتر شد انگار هر وقت من از واژه ی قربان استفاده میکردم پیر مرد دلتنگ تر میشد!

همینطور که نشسته بودم و نمیدونستم چطور آرومش کنم ، چشمم به کارت بنیاد شهیدش افتاد

که توی کیسه ی پلاستیکی کناره دستش بود!

دقت کردم دیدم اسمش ابراهیمه! شصتم خبر دار شد که پدر شهیده!

پیش خودم گفتم حالا بهتر شد حداقل میدونم پدر شهیده و راحت تر میتونم آرومش کنم!

بر گشتم از روی سنگ قبر نگاه کنم ببینم که اسم شهیدش چیه که حداقل با صحبت کردن آرومش کنم!

بعد همین که نگاهم به سنگ قبر افتاد خشکم زد!

روی سنگ قبر نوشته بود:

شهید اسماعیل قربانی ، فرزند :ابراهیم!

پدر در سالروز شهادت پسرش به دیدنش اومده بود!

تازه دوزاریم افتاد که پدر چرا اینقدر بی تابی میکرد!

به نقل از ابر و باد 

https://www.abrobad.net/fa-ir/Article/Details/ishmael-son-of-abraham

در سایت های جستجوی شهدا اطلاعات بیشتری از شهید پیدا نکردم. 

باز هم جستجو می کنم .

شهید حسین دیبایی ، شهدای بروجرد

  • ۰۱:۰۵

شهید حسین دیبایی - بروحرد

شهید حسین دیبایی

فرزند : حسن

محل ولادت : بروجرد 

تاریخ ولادت: ۱۳۴۸/۰۶/۱۵

سن درزمان شهادت : ۱۷ سال

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۳/۰۲

محل شهادت : حاج عمران

مزار شهید : گلزار شهدای شهر بروجرد - استان لرستان

 پانزدهم شهریور ۱۳۴۸، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش حسن، سرایدار مدرسه بود و مادرش مریم نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. خیاط بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم خرداد ۱۳۶۵، در حاج‌عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.

سایت یاد امام و شهدا 

پاسدار شهید صیدعلی کاکولوند ، شهدای الشتر

  • ۱۱:۵۷

شهید-صید-علی-کاکولوند-الشتر

شهید صیدعلی کاکولوند

فرزند : احمدعلی

ولادت: ۱۳۴۳۳/۰۳

محل ولادت : الشتر

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۵/۲۸

محل شهادت : شهرستان بوکان

مزار شهید : گلزار شهدای شهرستان الشتر ، استان لرستان

سوم خرداد ۱۳۴۳، در روستای محمدتیپ از توابع شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش احمدعلی، کشاورز بود. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت  و با  آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که  توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش گل زینب (فوت۱۳۶۵) خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید صید علی  پا به عرصه وجود گذاشت.

گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت و تا پایان دوران راهنمایی بیشتر ادامه نداد ، اما  تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سره الشریف به عنوان پاسدار مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالی ترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوری که ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه این شهید عظمی در بیست و هشتم مرداد ۱۳۶۵، در بوکان توسط گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید. مزار وی در گلزار شهدای شهرستان الشتر واقع است.

سایت یاد امام و شهدا

شهید مرتضی حسن پوری ، شهدای کوهدشت

  • ۱۲:۱۲

شهید-مرتضی-حسن-پوری-کوهدشت

شهید مرتضی حسن پوری

فرزند  : غلامحسن

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۳/۰۵/۰۴

محل شهادت  : بوکان - کردستان

محل دفن  :  گلزار شهدای اولاد قباد - کوهدشت لرستان

مسؤلیت در زمان شهادت فرمانده گردان


 بیستم دی ۱۳۴۴، در شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش غلامحسن، خیاط بود و مادرش شرف خاتون نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم مرداد ۱۳۶۳، در بوکان هنگام درگیری با گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در روستای تکیه اولادقباد تابعه زادگاهش واقع است.

سایت یاد امام و شهدا

شهید مرتضی حسن پور و شهید محمود رضایی

خاطره شهادت شهید مرتضی حسن پوری در بوکان

خاطره ی داریوش گراوند از شهید حمیدرضا ابراهیمی

  • ۱۱:۳۰

رزمنده دلاور داریوش مرادی - کوهدشت

خاطره ای از رزمنده دلاور داریوش گراوند، در رابطه با سردار شهید حمیدرضا ابراهیمی

🟠 «هو الحی»

و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون. 

کسی را که در راه خدا کشته شد، مرده نپندارید، بلکه او زنده جاوید است ولیکن شما این حقیقت را نخواهید یافت سوره آل عمران ، آیه ١٤٠-١٣٩

از بنده خواسته شده خاطره ای از سردار شهید حمیدرضا ابراهیمی نقل کنم. کاش قلمی داشتم تا عبارات را با جوهر روح و روان آدمی بر صفحه کاغذ می چرخاند و کلماتی در صندوقچه بیان که در هیچ گنجینه ای از لغات ناب و شیوای فارسی یافت نمیشد اما چه کنم که دست روزگار ما را با پای لنگ ادبیات به وادی خاطره نویسی از حمید کشانده . خدا کند دست حمید همچون روزهای سخت جنگ در این وادی نیز دستگیرم گردد. به قول خواجه خوش سخن حافظ شیراز :

ما در درون سینه هوایی نهفته ایم

 بر‌ باد اگر رود دل ما زان هوا رود

شهید حمیدرضا محمدی گراوند ، شهدای کوهدشت

  • ۲۳:۲۷

شهید حمیدرضا محمدی گراوند

شهید حمیدرضا محمدی گراوند

فرزند : جهانگیر

تاریخ ولادت: ۱۳۴۴/۱۱/۱۶

محل ولادت: کوهدشت 

تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۰۵/۰۵

محل شهادت : اسلام آباد غرب ، بدست منافقین در عملیات مرصاد 

محل دفن : گلزار شهدای شرستان کوهدشت

شانزدهم بهمن ۱۳۴۴، در روستای ضرونی از توابع شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش جهانگیر، خواربارفروش بود. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت و با آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش طوبا خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید حمیدرضا پا به عرصه وجود گذاشت. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت ، اما تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف بعنوان بسیجی مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه این شهید عظمی در پنجم مرداد ۱۳۶۷، با سمت تیربارچی در عملیات مرصاد در اسلام آباد غرب هنگام درگیری با سازمان مجاهدین خلق (همان منافقین وطن فروش متحد با شیاطین مستکبر جنایتکار قرن ) بر اثر اصابت ترکش به سر پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید . مزار وی در گلزار شهدای شهرستان کوهدشت واقع است.

وصیت نامه شهید : 

اینجا شهیدآباد است / روستایی با ۵۲ شهید سرافراز

  • ۱۳:۰۲

اینجا شهیدآباد است / روستایی با عظمت ۵۲شهید سرافراز

پایگاه خبری چهاردانگه: تروجن نام یکی از روستاهای شهرستان بهشهر است، همان روستایی که سال‌ها پیش آیت‌الله جباری(ره) نامش را «شهیدآباد» نهاد تا یادآور مجاهدت ۴۹ شهید، ۲ جاویدالاثر و مهمانی با نام «شهید گمنام» باشد.

آنچه می‌خوانید گزارشی از مراسم اختتامیه هفته هنر و انقلاب اسلامی است که با عنوان “اینجا شهیدآباد است” در مسجد جامع‌النبی بهشهر برگزار شد.

***

شهید عباسقلی حاتمیان ، شهدای کوهدشت روستای باباگردعلی

  • ۱۲:۵۸

شهید عباسقلی حاتمیان - گراب کوهدشت

شهید قاسمعلی حاتمیان

فرزند : موسی

ولادت: ۱۳۳۶/۰۱/۰۷

محل تولد: کوهدشت 

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۲/۰۶

محل شهادت : کوهدشت ، حین آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه

محل دفن : روستای باباگردعلی-  گراب - کوهدشت لرستان

هفتم فروردین ۱۳۳۶، در روستای خیاران طرهان از توابع شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش موسی، کشاورز بود و مادرش خانم ملک نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. ششم اردیبهشت ۱۳۶۵، در کوهدشت هنگام آموزش نظامی بر اثر انفجار و اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در روستای باباگردعلی گراب از توابع شهرستان زادگاهش واقع است.

یاد امام و شهدا

شهید شاهمراد محمدی ، شهدای گراب کوهدشت

  • ۱۲:۰۳

شهید شاهمراد محمدی- شهدای گراب کوهدشت

شهید شاهمراد محمدی

نام پدر: فرهاد 

تاریخ تولد :۱۳۳۸

محل تولد:گراب کوهدشت 

تاریخ شهادت:  ۸/۲۹/ ۶۶         

محل شهادت : ماووت عراق

عضویت: بسیج

عملیات: نصر ۸

مزار : کوهدشت ، گراب ، روستای باباگردعلی (استان لرستان)

خاطراتی از سردار شهید ملک محمد آدینه وند:

عاقبت در همان عملیات نصر۸ در تاریخ ۱۳۶۶/۰۸/۲۹ در حالی که ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بر زبان داشتند و مکررا قمر بنی هاشم، حضرت عباس را صدا می زدند به شهادت رسیدند. در ضمن در همان روز و در آن عملیات خواهر زاده متدین و با اخلاصش، شهید شاهمراد محمدی نیز به شهادت رسیده بودند. طوری تعریف می کردند که شهید محمدی نیز همانند مولایش حسین (ع) بر اثر اصابت تیر مستقیم سرش از تنش جدا شده بود.

سردار خط شکن ماووت شهید ملک محمد آدینه وند

روایت شهید «احمد مومنی» از لحظه جانبازی‌اش - شهدای ملایر

  • ۱۱:۲۱

https://defapress.ir/files/fa/news/1399/4/9/1019556_282.jpg

روایت شهید «احمد مومنی» از لحظه جانبازی‌اش

«احمد مومنی» یکی از جانبازان شیمیایی است که در عملیات «والفجر هشت»، به درجه رفیع جانبازی نایل آمد و سرانجام پس از سال‌ها زندگی سخت، اول تیر سال ۱۳۷۳ بر اثر جراحات وارد شده به شهادت رسید.

ارتش بعث عراق با حمایت ابرقدرت‌ها و کشور‌های اروپایی، جنگ هشت‌ساله را بر ملت ایران تحمیل کرد و حامیان صدام از در تسلیح او با انواع و اقسام سلاح‌های پیشرفته و ممنوعه، هیچ‌گونه کوتاهی نکردند.

ارتش بعث عراق با استفاده از سلاح‌های شیمیایی، بسیاری از مناطق جنگی و نظامیان، شهر‌ها و غیرنظامیان را هدف قرار داد که این اقدامات وی موجب شد تا آثار ناشی از استفاده این سلاح‌های ممنوعه تا سال‌ها و سال‌ها بر روی بدن افراد باقی بماند، تا جایی که هنوز هم با وجود گذشت بیش از ۳۴ سال از پایان جنگ تحمیلی، جانبازان زیادی با سختی و مشقت دست و پنجه نرم کرده و برخی نیز به شهادت می‌رسند.

شهید احمد مومنی یکی از این جانبازان شیمیایی است که در عملیات والفجر هشت، به درجه رفیع جانبازی نایل آمد و سرانجام پس از سال‌ها زندگی سخت، اول تیر سال ۱۳۷۳ بر اثر جراحات وارد شده به شهادت رسید.

این جانباز و شهید والامقام در مصاحبه‌ای، نحوه مجروحیت خود و سختی‌های ناشی از آن را بیان کرده است که در ادامه متن آن را مشاهده می‌کنید.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan