یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

دو خاطره از شهید سید شعبان موسوی ، شهدای حاج عمران

  • ۱۰:۴۵

شهید سید شعبان نوسوی - خرم آباد

شهید سید شعبان موسوی

فرزند  :  سید نور اله

تاریخ ولادت: 9-6-1337 شمسی

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۵/۰۳/۰۲

محل شهادت  :  منطقه عملیاتی حاج عمران

محل دفن  :  گلزار شهدای روستای دارایی از توابع شهرستان خرم آباد

نهم شهریور ۱۳۳۷ در روستای دارایی از توابع شهرستان خرم‌آباد به دنیا آمد. پدرش سیدنورالله (فوت۱۳۶۲) کشاورز بود . چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که  توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش رقیه خانم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید سید شعبان  پا به عرصه وجود گذاشته  بود. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت ، اما  تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف   بعنوان بسیجی مخلص اسلام  مخلص خود را در کنار همسنگاران مجاهد الهی قرار دهد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه  پر از رمز و رازهای الهی وی در دوم خرداد ۱۳۶۵، با سمت فرمانده گروهان در حاج‌عمران عراق پایان یافت و به خیل همسنگران شهیدش پیوست. پیکرش مدت ها در منطقه جا ماند و در نوزدهم خرداد۱۳۷۳، پس از تفحص یافت شد و در روستای دارایی از توابع خرم‌آباد به خاک سپرده شد.

وصیت نامه و خاطرات شهید

گذری بر زندگی شهید هاشمی نژاد

  • ۱۲:۱۲

بررسی بعد سیاسی ولایت فقیه/ گفتاری از شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد | ندای  اصفهان

سید عبدالکریم هاشمی نژاد 5 مرداد 1311 ه.ش در شهر بهشهر از پدر و مادری سادات به عنوان اولین فرزند خانواده متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در بهشهر آغاز نمود و به دلیل علاقه زیادی که به روحانیت داشت، تحصیل در حوزه را مشتاقانه انتخاب کرده و در اولین گام در حوزه علمیه مرحوم آیت الله کوهستانی ثبت نام کرد؛ به زودی به لحاظ هوش و استعداد از سایرین ممتاز گشت و مورد محبت خاص آن پیر بزرگوار قرار گرفت.
سید عبدالکریم تا 17 سالگی در نزد استاد به علم آموزی ادامه می دهد و پس از آن با کسب اجازه از استاد خود برای عمق بخشی به تحصیلاتش راهی شهر قم می شود. ایشان در قم از محضر اساتید بزرگواری چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام خمینی (ره)، بهره بردند. از دیگر اساتید ایشان در قم، می توان به شخصیت های علمی و مجاهدی همچون شهید محراب آیت الله شیخ محمد صدوقی (ره)، آیت الله سید رضا صدر (ره) و آیت الله آقا میرزا محمد مجاهدی تبریزی اشاره کرد. با این حال بیشترین تأثیرپذیری شهید هاشمی نژاد از شخصیت ممتاز امام خمینی (ره) در اخلاق، فقه، اصول و فلسفه بود.
شهید هاشمی نژاد پس از ازدواج در مشهد، در این شهر ساکن می شود و به تدریس و فعالیت اجتماعی می پردازد. تدریس ایشان بیشتر در شبستان مرحوم نهاوندی مسجد گوهرشاد، مدرسه میرزا جعفر (که هم اکنون دانشگاه علوم اسلامی رضوی است) و مسجد ملا هاشم دایر می گردید.

شهیدی که در روز شهادت امام جواد(ع) شهید شد ، شهید عبدالکریم هاشمی نژاد

  • ۱۱:۵۶

چرا شهید هاشمی نژاد خاری درچشم منافقین بود؟- اخبار رسانه ها تسنیم | Tasnim

شهید سید عبد الکریم هاشمی نژاد شیدا و عاشق امام جواد الائمه علیه السّلام بود و به آن حضرت چون دیگر امامان عشق می ورزید. 

یکی از بستگان بسیار نزدیک هاشمی نژاد، پس از شهادت او در عالم خواب، خود را بالای قبر شهید در حرم رساند. اما با قبر خالی شهید مواجه گردید، با جستجوی فراوان او را، داخل ضریح امام رضا علیه السّلام دید که نشسته است. خطاب به شهید گفت: شما که در دنیا با همه لیاقتها، پست های پیشنهاد شده از سوی امام خمینی را قبول نکردید. حالا در ضریح به چه کاری اشتغال دارید؟
سرش را بالا آورد و گفت داخل قبر جایم خیلی تنگ بود. اینجا آمده ام و مسئولیت تنظیم ملاقاتهای امام جواد علیه السّلام را قبول کرده ام.
 
جوانمرد فاضل و دانشمند در روز شهادت امام جواد علیه السّلام راس ساعت 7 صبح به مکان حزب جمهوری اسلامی آمد. یکی از اعضای منافقین به بهانه خرید کتاب و پوستر با نارنجک به سالن حزب رفت و در آنجا مخفی شد. وقتی راس ساعت 8 صبح کلاس پایان گرفت، منافق سیه روز، خود را به جوانمرد فاضل رساند. او را در بغل گرفت و نارنجک را در جلوی شکم آن عاشق شهادت منفجر کرد.
 
انفجاری که روح بلندش را از قفس تن پرواز داد و فریاد رسوایی شب پرستان و طلوع خورشیدی دوباره را در آسمان شهر نوید داد فریاد رستگاری از مأذنه شهادت برخاست و هاشمی نژاد را به مهمانی جدش رسول خدا برد و با اتصال به اقیانوس جاوید و بیکران روحش را از کوثر کمال سیراب ساخت. یادش گرامی باد.

هفتم تیر سالروز شهادت آیت الله شهید دکتر بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب

  • ۰۰:۵۶

https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/13920404152237632748634.jpg

شهید بهشتی و ولایت فقیه

یک روز پس از سوء قصد به جان آیت الله خامنه ای در ششم تیر سال 1360، در ساعت بیست و سی دقیقه شامگاه روز یکشنبه، هفتم تیر 1360، جلسه ای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، واقع در سرچشمه تهران برگزار شد. نمایندگان مجلس و برخی اعضای هیئت دولت در جلسه حاضر بودند و درباره تورم بحث می شد. برخی از اعضا خواستند درباره انتخابات ریاست جمهوری نیز صحبت شود. شهید بهشتی سخنانش را با این عنوان آغاز کرد: «ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند.... » این آخرین کلماتی بود که از لبان حق گوی ایشان شنیده شد. ناگهان انفجاری مهیب روی داد و در کمتر از ثانیه ای، از سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی جز تلی از خاک چیزی نماند. فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران در تهران و شهادت مظلومانه هفتاد و دو تن از برجستگان و نیروهای شایسته و کارآمد انقلاب و در رأس آنها دکتر شهید بهشتی، با توطئه سازمان منافقین، واکنش استکبار جهانی و عوامل داخلی آنها در قبال برکناری بنی صدر خائن و حذف ضد انقلاب از صحنه سیاسی کشور با تدبیر مسئولان نظام اسلامی بود.

با شهادت این یاران والامقام انقلاب، سیر انقلاب اسلامی بر مبنای اسلام و ولایت و فقاهت، قوت و بالندگی یافت و توطئه های منافقان و نقشه های التقاطی و انحرافی آنان را رسوا ساخت. اگر حیات و شهادت فرزانگانی چون شهید بهشتی نبود، شاید سرنوشت انقلاب به گونه ای دیگر رقم می خورد. امام خمینی رحمه الله، با کمال شهامت و شجاعت، به سرعت پس از حادثه فرمود: «گرفتن این شهیدان از ملت، ملت را عقب نمی نشاند؛ صف ها فشرده تر می شود، مشت ها گرهش محکم تر می شود. شما نمی توانید با ترور بعضی شخصیت ها، با بمب گذاشتن در بعضی جاها، هر جا که باشد، نمی توانید این ملت را از صحنه خارج کنید. این ملت در سرتاسر کشور، الان در صحنه است...».

امام با این سخنان حماسی از دل برآمده، روحیه دیگری به ملت بخشید و با سرانگشت تدبیر خود، نگذاشت کشور حتی یک روز، دچار بحران شود. بی شک، ولایت فقیه برای ملت ما راز عزت، عظمت و استقلال بوده است.

سلام و درود خدا بر شهید مظلوم، بهشتی که فرمود: «ما معتقدان سرسخت به ولایت فقیه و امامت قاطع رهبر عالی قدرمان هستیم. اصل ولایت فقیه در اسلام، تعارف نیست و یک اصل بنیادی نظام اسلامی است».

یادمان شهدای خمسه سادات کوثر - سه راهی کوشک خوزستان

  • ۰۱:۳۸

یادمان شهدای خمسه سادات

اول مرداد سال 67 در جاده اهواز - خرمشهر که عراقی ها آن جا را گرفته بودند با تیپ حضرت زهرا، از لشکر ده سید الشهدا درگیر می شوند و دامنه این درگیری به حدی شدید بوده که عبارت تن برابر تانک در این جا مصداق علنی پیدا می کند، آن هم در صبح روز عید قربان !

حدود 200 نفر از رزمنده ها در آن جا شهید می شوند اما سرانجام جاده را از دست دشمنان می گیرند .

اما یکی از موارد قابل تأمل در میان این 200 شهید عزیز، پنج شهیدی هستند که با عنوان «شهدای سادات خمسه کوثر» یاد می شوند که در کیلومتر 65 جاده اهواز - خرمشهر بنای یادبود پنج ضلعی به نام آنها ساخته شده است.

با نام های؛ سید علی رضا جوزی که فقط 14 سال سن داشت، سید داود طباطبایی ، سید صاحب محمدی که با فاصله ۵ روز در گیلان غرب به دست منافقین کور دل، برادر دیگرشان (سید مهدی) را به شهادت رساندند و سید مهدی موسوی و سید حسین حسینی که به گفته و شناسایی دوستان شان شناسایی شدند .

قضیه از این قرار است که آن روز در حدود ۲۸ رزمنده سوار بار کامیونی می شوند به قصد جاده اهواز - خرمشهر، که تیر مستقیم تانک بعثی ها که تا آن جا هم راه پیدا کرده بودند به وسط کامیون اصابت می کند و خیلی از بچه ها زخمی می شوند ولی فقط آن پنج سید شهید می شوند . هشت سال بعد یادمانی در همین محل (سه راهی کوشک) ساخته می شود که امروز زیارتگاه عاشقان و دلسوختگان است.

یکی از شهدای این یادمان سید صاحب محمدی است. از سیدصاحب تنها دو پا برگشت. پدرش می گوید: در دوران بچگی سیدصاحب، خیلی از اطرافیان به نیت جدش، نذر او می کردند؛ حتی چند مسیحی حاجت گرفته بودند. سیدصاحب هشت ساله بود که به زیارت امامزاده هاشم(ع) در شمال رفتیم. در زیارتگاه همین طوری به زبانم آمد و به صاحب گفتم: »مردم آن قدر برای تو نذر می کنند، آخر تو هم می شوی امامزاده صاحب در سه راهی«. این جمله را به شوخی گفتم اما اکنون صاحب، در سه راهی کوشک واسطه حوائج مردم شده است.

دعای پدر مستجاب شد...

خواستگارهایم شهید می‌شدند ؟! همسر شهید سید داود طباطبایی

  • ۰۰:۵۵

یادمان شهدای خمسه سادات - خوزستان

یادمان شهدای خمسه سادات در خوزستان

«خواستگارهایم شهید می‌شدند»

ما غالباً عادت کرده‌ایم که معمولاً از خود شهدا صحبت کنیم و کمتر به همراه و همرزم آنها که همان همسرانشان بودند، توجه کنیم.

در گفت‌وگویی که با «اعظم تنها» همسر شهید سیدداود طباطبایی انجام دادیم، سعی کردیم علاوه بر معرفی همسر شهیدشان داوود طباطبایی، گذری هم به زندگی خود ایشان داشته باشیم.

شهید طباطبایی یکی از پنج شهید ساداتی است که در آخرین روزهای جنگ همگی در یک مکان به شهادت رسیدند و اکنون یادبود شهادت آنها در محل شهادتشان، به عنوان «شهدای خمسه سادات» مورد زیارت کاروان‌های راهیان نور قرار می‌گیرد.

متن زیر برگرفته از صحبت‌های همسر شهید طباطبایی است که با هم می‌خوانیم:

ماجرای ازدواج

شهید سیدمصطفی میرشاکی ، الیگودرز (سید مرتضی)

  • ۱۷:۳۶

شهید سید مصطفی میرشاکی -الیگودرز

زندگینامه شهید سیدمرتضی( مصطفی) میرشاکی

زندگی کوتاه یا بلند شهدا سراسر الگو و افتخار است. الگو برای تمامی ما که زندگی آنها را مطالعه می کنیم. چرا که آنها با دادن جان خود زندگی دوباره و بدون بند و زنجیر به همه ما هدیه کردند. زندگی سید مصطفی نیز از جمله زندگی هایی است که باغ افتخار او و خانواده و الگو برای یکایک ماست.

آری در تیرگی و ظلمت شبی سرد از شبهای پاییزی در سال 1338 سیدی از ذریه رسول الله چشم به جهان گشود. سیدی که می رفت در آینده ای نه چندان دور، پرچم عدل الهی را به پیروی از اجداد مطهرش بر دوش کشد و اسلام ناب محمدی را سربازی صدیق باشد. ولادت سید مصطفی قلب و چشم خانواده را روشن ساخت و این مصطفی بود که در اولین لحظه ورود به دنیا در آن لیله مبارک برگزیده گشت و نام بامسمای مصطفی را به خویش گرفت.

وی دوران طفولیت خود را تحت تربیت پدرش که فردی متدین و پارسا بود پشت سر گذارد. وی در گذر از روزگار کودکی، همپای پدر در مجالس و محافل مذهبی، شرکت می نمود اگرچه سنش کم بود ولی از استعدادهای قابل تحسین برخوردار بود چنانکه در سن 7 سالگی یکی از قاریان خوب قرآن بود.

سید مصطفی دوران تحصیل خود را با بهترین نمرات پشت سر نهاد،همیشه به عنوان شاگردی ممتاز و نمونه در درس،اخلاق و انضباط به شمار می آمد. او در کنار تحصیل به ورزش نیز می پرداخت. لذا در دو رشته کشتی و ورزش باستانی از ورزشکاران نمونه بود.

با اتمام تحصیلات متوسطه خود در سال 56 که با آغاز مبارزات مردم ایران مقارن بود به خدمت سربازی فرا خوانده شد 6 ماه نخست این دوره را در سراب اردبیل سپری نمود. وی نقش مهمی در بیداری سربازان همدوره خود داشت. مدتی بعد به علت داشتن معدل بالا به عنوان سپاهی دانش به روستای قاسم آباد الیگودرز اعزام شد. در آنجا با پاره کردن عکس شاه ملعون مبارزه خود را با رژیم علنی ساخت. در پی این اقدام خبر به ژاندارمری محل (پاسگاه) و به دنبال آن توسط ساواک دستگیر شد به طبس تبعید شد ولی با زیرکی و هشیاری اقدام به فرار نمود. در بحبوحه انقلاب نقش مهمی را ایفا نمود. با پیروزی انقلاب شهربانی به دست مردم افتاد و سید مصطفی در این ارگان ثبت نام و اقدام به سرکوب طاغوتیان نمود. سید مصطفی با همیاری دوستانش اقدام به تشکیل ستاد حزب الله الیگودرز نمود و به مبارزه با منافقین پرداختند. با شروع درگیریهای اشرار در کردستان سید مصطفی به همراه برادر شهیدش به سرکوب اشرار پرداختند. وی پس ازاتمام درگیریها برای ادامه تحصیل به الیگودرز بازگشت و برای اخذ فوق دیپلم به مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی خرم آباد عزیمت نمود. پس از اتمام تحصیلات به عنوان دبیر بینش دینی به جبهه رفت در آنجا فرماندهی دسته،گردان،گروهان طرح و عملیات قرارگاه در لشگرهای مختلف سپاه به نبرد با دشمن پرداخت.

سید مصطفی در اول فروردین 65 با دختری متدین و مومنه از اهالی کوهدشت پیمان عقد و ازدواج بست. درست پنجم فروردین بود که بار سفر به جبهه را بربست. سید مصطفی خلاقیت عجیبی در امور نظامی داشت و بارها به او پست های مهم نظامی پیشنهاد کردند ولی او رد کرد. او معتقد بود که در لباس بسیجی در کنار سربازان گمنام مبارزه کردن افتخاری دیگر است. پس از مدتی سید مصطفی همراه سید جواد اقدام به تشکیل گردان ویژه شهدای حزب الله نمودند. این گردان توانست در عملیات والفجر 9 در محور سلیمانیه عراق و نیز کربلای 2 در محور حاج عمران حماسه ها بیافریند.

نحوه شهادت سید مصطفی از زبان برادرش

یکی از برادران بی سیم چی از من پرسید سید مصطفی پیش شما نیامد؟ گفتم نه، چون در سمت چپ گردان بوده است. بی سیم چی گفت قرار بود بیایند بروند جلو. بعد من حرکت کردم و جلو رفتم ولی هرچه گشتم سید مصطفی را پیدا نکردم. وقتی برمی گشتم برادرم زیر آتش دشمن به حالت سجده و با زبان روزه سر بر زمین نهاده و شهید شده بود او را بغل کردم و به عقب آوردم و تحویل برادران امدادگر دادم و برگشتم، بدین سان سید مصطفی شربت شیرین شهادت نوشید.

نوید شاهد لرستان

قسمتی از وصیت‌نامه شهید مصطفی میرشاکی

گفتم فرمانبر و تسلیم ولایت باشم که در غیر اینصورت بزرگترین گناهم این است. عقب ماندن و جلوتر از امام حرکت کردن هلاکت و نابودی را به دنبال خواهد داشت. به خودم گفتم اصلا برای چه خلق شده ای؟ هدف از خلقت تو چه بود؟ از چه خلق شده ای؟ تا به حال چه کرده ای؟ و بعدا چه خواهی کرد؟ و آخر الامر به کجا خواهی رفت؟ مگر نه این است که انسان برای تکامل و به کمال رسیدن خلق شده است؟ چرا نتوانستم به این کمال برسم؟ انسان بودم و خطاکار.

... از عموم ملت مسلمان تقاضا دارم که غیر از خط امام که همان خط خدا و اسلام و قرآن، پیغمبر و ائمه معصومین(ع) است دنباله روی از دیگران نکنند و هوشیارانه و گوش بفرمان امام عزیز مواظب توطئه خوارج و نهروانی‌ها باشند که دشمنی برای اسلام هستند.

خبرگزاری دفاع مقدس

خاطره ی جانباز حاج بهزاد باقری از سردار شهید سید مصطفی میرشاکی

شادی رو پاک این شهدای عزیز صلوات

شهید سیدجواد میرشاکی- الیگودرز

  • ۱۲:۰۰

شهید سیدجواد میرشاکی _ الیگودرز

شهید سید جواد میرشاکی

فرزند : سید مجتبی

تاریخ ولادت: ۱۳۴۲/۰۴/۰۱ الیگودرز 

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۲/۳۰

محل شهادت : منطقه عملیاتی شلمچه

محل دفن : گلزار شهدای شهرستان الیگودرز

یکم تیر ۱۳۴۲، در شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش سیدمجتبی(فوت۱۳۶۳) و مادرش صدیقه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی ۱۳۶۵، با سمت فرمانده گردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. مزار وی در گلزار مرکزی الیگودرز قرار دارد. برادرش سید مصطفی نیز به شهادت رسیده است.

زندگینامه و وصیت نامه و عکس ها 

شهید سید مرتضی آوینی از خصوصیات اخلاقی تا خانواده

  • ۱۱:۲۱

https://media.imna.ir/d/2021/04/10/4/1692280.jpg

شهید سیدمرتضی آوینی ، فیلمساز و نویسنده برجسته ای است که در جریان فیلمسازی در منطقه فکه به شهادت رسید. خصوصیات اخلاقی، زندگینامه، همسر، فرزندان و انتقادات خانواده آوینی نسبت به مستند آقا مرتضی از نکات جالب زندگی این شهید والا مقام است.

به گزارش ایمنا، نام مرتضی آوینی همیشه در کنار روزنامه‌نگاری و مستندسازی جبهه و جنگ عنوان می‌شود. مرتضی آوینی بعد از انقلاب اسلامی، خدمات ارزنده ای را در عرصه‌های گسترده هنر از خود به یادگار گذاشت به همین دلیل با پیشنهاد شاعران، نویسندگان و هنرمندان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به مقام معظم رهبری، سالروز شهادت مرتضی آوینی را به عنوان روز هنر انقلاب اسلامی نام گذاری گردید.

خصوصیات اخلاقی شهید آوینی

9 روایت از ایثار و شهادت شهید سید اسماعیل مرتضوی - شهدای جاجرم

  • ۱۱:۲۶

زندگی نامه شهید والا مقام سید اسماعیل مرتضوی

شهید سیداسماعیل مرتضوی

نام پدر : علی

تاریخ تولد : 7-3-1343 شمسی

محل تولد :  روستای سنخواست - جاجرم

تاریخ شهادت : 12-10-1363 شمسی

محل شهادت: منطقه عملیاتی شوش

مزار: گلزار شهدای روستای سنخواست- جاجرم- خراسان شمالی

صدای گامهای حاجیان نزدیک و نزدیک تر می شد به قبله گاه ، اواخر ذیحجه بود ، باید اسماعیل به قربانگاه می رفت تا اینکه خداوند قوچی را برای ابراهیم (ع) فرستاد که ای ابراهیم این را قربانی کن و او حاجی شد .

لحظات سال 1343 به تندی می گذشت که چشمان اسماعیل اولین بار به اشک نشست شهید اسماعیل مرتضوی در سوم ذیحجه در روستای سنخواست به دنیا آمد به خاطر ماه ذیحجه او را اسماعیل نامیدند .

اسماعیل پسری بسیار توانمند و زیبا بود ، دوران کودکیش را در دامان پدر ومادری دلسوز و مقید به دین اسلام بود و پدر اسماعیل کشاورز و مادرش خانه دار بود . اسماعیل قبل رفتن به مدرسه برای فراگیری قران راهی مکتب خانه شد قرآن را بطور کامل یاد نگرفت ولی می توانست حروف را تشخیص بدهد و صداها را بکشد.

 اسماعیل در سن هفت سالگی وارد دبستان شد. اسماعیل مقطع ابتدایی و راهنمایی را در روستای سنخواست گذراند. او برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان راهی بجنورد شد . شهید در آن دورانی که در بجنورد بود به فعالیت های انقلابی می پرداخت با شروع انقلاب او به خاطر ارتباطی که با افراد انقلابی و مبارز بجنورد داشت نقش مفید و موثری در مبارزات و راهپیمایی ها ایفا کرد و پس از پیروزی انقلاب اسماعیل به عضویت در سپاه درآمد با گذراندن دوران آموزشی شهید به عنوان خنثی کننده مین و مربی در مناطق عملیاتی حضور داشت و به رزمندگان آموزش می داد .

لیاقت و کاردانیش سبب گردید که به سمت فرماندهی برسد . سرانجام دوازدهم دی ماه 1363  در حین انجام ماموریت در منطقه شوش در اثر جدا شدن سر از بدن به مانند مولایش حسین برات آزادیش را به خون خویش امضا کرد . پیکر مطهرش در گلزار شهدای امامزاده زین العابدین سنخواست به خاک سپرده شد

در ادامه خاطراتی را از زبان خانواده شهید می خوانیم :

شهید سید اسماعیل رضوی - شهدای بیرجند

  • ۱۷:۲۵

شهید سید اسماعیل رضوی

شهید سید اسماعیل رضوی

نام پدر: سید ابوالفضل

تاریخ تولد:  ۱۳۴۲/۰۲/۰۵

محل تولد: روستای سیدان

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۰ 

محل شهادت: سومار

مزار: روستای سیدان - بیرجند- خراسان جنوبی

یگان خدمتی: جهاد سازندگی

منبع: پایگاه روستای سیدان

شهید سید علیرضا شفیعی نجفی ، شهدای خرم آباد

  • ۲۳:۱۳

شهید سید علیرضا شفیعی نجفی

شهید سید علیرضا شفیعی نجفی

فرزند  :  سید فضل الله

تاریخ ولادت : ۱۳۴۵/۱۲/۵

محل ولادت : خرم آباد 

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۶/۱۰/۱۹

محل شهادت: استان سلیمانیه عراق، ارتفاعات اطراف شهر ماووت

مزار :  گلزار شهدای شهرستان خرم آباد

پنجم اسفند ۱۳۴۵، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش سید فاضل، کارگر بود و مادرش فانوس نام داشت. دانشجوی سال دوم کاردانی در رشته تربیت معلم بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نوزدهم دی۱۳۶۶، بر روی ارتفاع قمیش اطراف شهر ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کتف، صورت و زانو به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای خرم آباد واقع است.
۱ ۲ ۳ . . . ۶ ۷ ۸ ۹
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan