- سه شنبه ۱۳ مهر ۰۰
- ۱۵:۱۶
سرهنگ پاسدار شهید جلال (مجید) جنیدی جعفری
در سال 1340 (ه.ش) در شهر پیشوا (امامزاده جعفر) در یک خانواده مذهبی فرزند دوم خانواده دیده به جهان گشود, نام او را مجید گذاشتند , لکن به نام جلال برای او شناسنامه گرفتند.
پدرش حاج علی اصـغر جنیدی جعفری در سال 1332 (ه.ش) با صبیه شیخ محمدرضا جنیدی جعفری بنام حاجیه خانم اقدس جنیدی جعفری ازدواج نمود که حاصل این ازدواج یک دختر و سه آقازاده به نامهای مرحوم جواد و شهید گرانقدر جلال (مجید) و حاج مهدی جنیدی جعفری می باشد.
با شروع علنی نهضت حضرت امام خمینی ( رضوان الله تعالی علیه ) در سال 1356 (ه.ش) شهید جلال مصداق بارز کلام رهبر فقید انقلاب اسلامی بود که در جواب (محمد رضا پهلوی) فرمودند , یاوران من در قنداق هستند , شهید جلال همانند دیگر نوجوانان و جوانان اهل پیشوا به یاری اسلام برخواستند و پیرو پیر و مراد خود حضرت امام روح الله موسوی خمینی ( رحمت الله علیه ) شدند.
شهید جلال در سال 1362 ( ه ش ) با صبیه حاج محمد کاظم جنیدی جعفری ازدواج می نماید که حاصل این ازدواج دو آقازاده بنام های آقای محمدجواد وآقای علی اصغر می باشد . که هنگام شهادت آن بزرگوار در سال 1369 ( ه ش ) هر دو خردسال بوده اند .
درطول هشت سال جنگ تحمیلی حزب بعث عراق علیه کشورمقدس جمهوری اسلامی ایران,شهیدبزرگوار جناب سرهنگ جلال جنیدی چند بار در مقاطع مختلف تحت عناوین گوناگون در لشگرهای {7 ولیعصر - 28 روح الله و تیپ های مختلف } به اسلام و ایران سرفراز , در جای جای جبهه ها خدمت نموده است .
هیچگاه مسئولیتهای خدمتی آن شهید گرامی در شهر ها و استانها مانع حضور پررنگ ایشان در جبهه ها نشده و جالب اینکه همیشه در جبهه ها مانند یک بسیجی عمل مینمود و یک فرد خاکی و خودمانی بود.
شهیدعزیز جناب سرهنگ جنیدی اعتقاد عجیبی به این مطلب داشت که پاسداران علاوه بر ایمان وافر باید مسلح به علم کلاسیک هم بشوند فلذا هم خودش در پی آموختن بیشتر علم بود و هم نزدیکانش را به این امر تشویق می نمود .
شهید والامقام جناب سرهنگ جنیدی از نعمت (خوش صدائی) برخودار بود به همین جهت اگر مجلسی برقرار می شد و مداح خاصی در دسترس نبود ایشان بی چشمداشت و بی تکبر آبروی صاحب مجلس را می خرید و نمی گذاشت آن جلسه خراب شود و الحق که سنگ تمام می گذاشت .
عشق به روحانیت با گوشت و پوست و استخوان , شهید جلال جنیدی عجین شده بود و از جمله افرادی بود که حساب سال (سهمین) را عین نفس کشیدن واجب میدانست و عنوان می کرد اگر برای میهمانی به منزلی رفتید و متوجه شدید صاحب خانه اهل خمس دادن نیست, حتما" بهای چیزهائی را که آنجا خوردید حساب کنید و خمس آن را پرداخت نمائید . و حلقه اتصال عامه مردم به ائمه را جامعه روحانیت میدانست.