شناسایی شخصیت شهید فکوری و مطلب درباره او نوشتن، هم شیرین است و هم تلخ. ذکر شادی های، پیروزی ها، شکست ها، غم ها،همه وهمه باعث می شود که شوق برای شناخت شخصیت والای او بیشتر شود. دریکی از روزهای سرد زمستان دی ماه سال 1317 در محله چرنداپ شهر تبریز در یک خانواده مذهبی متولد شد. پدر شهید فردی مذهبی و از کاسب های جزء بود. به دلیل این که کارش رونق نداشت، به همراه خانواده به تهران عزیمت می کند. جواد در این موقع دوران کودکی را سپری می کند. پس از طی شدن دوران کودکی، برای گذراندن دوره تحصیلات ابتدایی وارد مدرسه اقبال می شود و پس از آن تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان مروی تهران آغاز و در سال 1337 مدرک دیپلم خود را با موفقیت کسب می کند.
شهید سرلشکر خلبان بربری، پرنده مهاجری که پس از 23 سال به وطن بازگشت
شهید سرلشکر خلبان شهید اسدالله بربری، فرزند حسن در دهم مهرماه 1326 در روستای راونج شهرستان دلیجان (محلات) دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش به پایان رسانید و در آبان 1347 به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد و در دانشکده خلبانی مشغول به تحصیل شد.
وی پس از طی دوره مقدماتی آکادمی و پرواز برای ادامه تحصیلات هوانوردی به آمریکا اعـزام و پس از طی دوره تکمیلی و پرواز با هواپیماهای جت دو موتوره (T-37) و (T-38) در 28فروردین 1350 موفق به اخذ دانشنامه کارشناسی و نشان خلبانی شد.
آنچه در پی میآید به مرور خاطراتی از سرتیپ دوم خلبان محمود ضرابی اختصاص دارد که در گفتوگو با سایت تاریخ شفاهی ایران بیان شد. مردی که بهترین سالهای زندگیاش را بیهیچ هراسی در کابین هواپیماهای شکاری گذرانده و همواره معتقد است دو عامل ایمان و وحدت باعث موفقیت ملت ما شد و نسل کنونی باید قهرمانهای واقعی کشورشان را بشناسند. این بار از دریچه دلاورمردیهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران، به هشت سال دفاع مقدسمان نگاه میکنیم.
■
خودتان را معرفی کنید.
خلبانان معمولا اینگونه شروع میکنند: به نام خالق آسمانها، بلند آسمان جایگاه من است.
من خلبان محمود ضرابی هستم و در 23 اسفند سال 1325 در خانوادهای پرجمعیت در کرمان که یکی از محرومترین نقاط ایران بود به دنیا آمدم.
عقابان خونین بال دفتری است برای نسل حال و آینده ما تا جوانان شجاع این مرز و بوم را بهتر بشناسند و بدانند که چه عزیزانی در راه دفاع از این مرز و بوم در خون خود غوطه ور شدند .
شهیدان عزیز ، غیور ، میهن پرست ، شجاع ، دلیر و قهرمان سال 1359
در خرداد ماه سال ۱۳۳۰ در ساوه متولد شد پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۴۹ وارد نیروی هوایی گردید و پس از طی دوره پیشرفته پرواز در سال ۱۳۵۲ به ایران باز می گردد و بعنوان خلبان اف 5 انتخاب می شود با توجه به توانایی بالای پروازی در کمتر از دوسال به عنوان معلم خلبان اف 5 انتخاب می شود صبح روز بیست و هفتم شهریور ماه سال ۱۳۵۹ خبر می رسد نیروهای متجاوز عراقی به مهران حمله کرده اند. بلافاصله دو فروند اف 5 ئی به لیدری سروان محمد زارع نعمتی و شماره دو ستوانیکم بیژن هارونی جهت بمباران آنها به پرواز در می آیند. با رسیدن روی مهران بمباران انجام می شود، ولی هواپیمای زارع نعمتی هدف قرار می گیرد و شماره دو تایید می کند هواپیما با سر به زمین برخورد کرده و خلبان موفق به خروج نشده است ولی محمد مجروح شده بوده و هواپیما با سینه به زمین برخورد می کند و خلبان به صورت impact eject به بیرون پرتاب می شود در این حالت اگر چه پیکر خلبان در ظاهر سالم می باشد ولی از درون کاملا متلاشی می شود .
تا پس از آزادی شهید لشکری ایشان جزو خلبانان مفقودالاثر جنگ بودند که پس از گواهی شهید لشکری مبنی بر شهادت ایشان و تقاضای رسیدگی ایران از دولت عراق آنها اعلام می کنند جسد در قبرستان العماره دفن شده است که مدتی بعد با حضور نماینده ایران پیکر پاک ایشان تحویل می گردد .
خلبان لشگری یک روز جلوتر از خلبان زارع نعمتی اسیر شده بود و همانطور که در خاطراتش نوشته است عراقیها کارت و مدارک شهید زارع نعمتی را به او نشان دادند و گفتند که او شهید شده و هواپیماش منهدم شده است. عراقیها با این کار میخواستند روحیه شهید لشگری را خراب کنند اما غافل بودند که همین مدرکی میشود برای پیگیری های آینده ایران و بازگشت پیکر خلبان شهید به خاک وطن .
همزمان با روز عرفه و برگزاری مراسم پرفیض دعای عرفه پیکرهای پاک 7 شهید خلبان دوران هشت سال جنگ تحمیلی در حرم رضوی طواف داده شدند.
مهر: پیکر پاک شهدای والا مقام هشت سال دفاع مقدس، شامگاه پنچشنبه پس از طواف در حرم رضوی توسط خادمین بارگاه منور حضرت ثامن الحجج(ع) در مراسم پر فیض دعای عرفه حضور یافتند.پیکر پاک هفت شهید خلبان دوران دفاع مقدس پس از طواف و حضور در مراسم دعای عرفه با پرواز ساعت 18 روز گذشته مشهد به تهران منتقل و بعد از تشییع توسط مردم تهران در زادگاه هایشان به خاک سپرده می شود.
پیکر مطهر هفت تن از خلبانان شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در منطقه کوت عراق کشف شده و برای طواف در حرم رضوی به مشهد انتقال یافتند. شهید محمد صالحی، خالد حیدری ،محمد حاجی، قدرت الله کیان جو و چهار تن از شهدای دارای نام و سه تن دیگر این شهدا گمنام هستند که در دوران هشت سال دفاع مقدس در خاک عراق مدفون شدند.
گاه انسان های بزرگی در جبهه پیدا می شدند که عظمت روح آن ها ستودنی بود؛ کسانی مانند شهید «حسین دل حامد». او مؤمنی 23ساله بود. من با او در آموزش های نیروی هوایی در آمریکا آشنا شدم. دل حامد یک دفعه متحول شده و شیفتگی و شوریدگی خاصی پیدا کرده بود که رهایش نمی کرد. یکی از برادرهایش پاسدار بود که شهید شد. برادر دیگری داشت که خلبان بود و او هم شهید شد. شاید این خانواده با دو شهید دِین خود را به انقلاب و جنگ ادا کرده بود، اما دل حامد آرام و قرار نداشت.
در یکی از پروازها کابین جلویش را زدند. «اسماعیل عسکری» در جلو بود. دل حامد به دریا پرید تا بال گرد نجاتش دهد. بالاخره شب، پیدایش کردند، ولی هنگام نجات، دوباره رها شد و به دریای متلاطم افتاد. همة امکاناتی را که همراه داشت نیز از دست داد؛ تنها یک جلیقة نجات برایش مانده بود. سه روز بعد پیدایش کردند. با این که ورزشکار و تنومند بود، پس از آن سه روز، تکیده و لاغر شده و حتی دفترچه ای را که در جیب داشته برای رفع گرسنگی خورده بود. پس از این ماجرا، تیمسار «سفیدموی» که او را خیلی دوست داشت، گفته بود: آقا! دیگر بس است، شما امتحانت را پس داده ای.
و دل حامد گفته بود: نه! اگر امتحان الهی را از اول دبستان تا آخر در نظر بگیری، من هنوز کلاس اولم.
در این روز، نیروی هوایی ارتش تعدادی از بهترین های خود را نیز از دست داد. شهیدان عزیز:
همایون شوقی،
غفار رامین فر ،
غلامحسین عروجی،
مسیح الله دین محمدی،
بهرام عشقی پور ،
عباس اسلام نیا
که از این دسته، پیکر پاک و مطهر چهار نفر اول تاکنون بدست نیامده و جزو مفقودین دفاع مقدس می باشند و دو نفر دیگر نیز که به عنوان لیدر دسته پروازی پایگاه همدان بودند، هنگام درگیری با هواپیماهای مهاجم دشمن ، بر روی پایگاه دچار نقص فنی شدند و تلاش شان برای نشاندن هواپیما نیز موفق نبود و برای اینکه هواپیمای شان بر روی خانه های سازمانی فرودگاه سقوط نکند، آن را به ساختمان نیمه کاره ای در پایگاه کوبیدند و بدین شکل به شهادت رسیدند.
شهید حسین خلعتبری در سال ۱۳۲۸ در روستای «بصل کوه» شهرستان رامسر به دنیا آمد. کسی که بعدها در بین بعثیون به «حسین ماوریک» شکارچی ناوهای اوزای عراقی معروف شده بود و برای زنده و مردهاش جایزه تعیین کرده بودند، کسی که مهارت او در خلبانی و شلیک موشک ماوریک (نوعی موشک هوا به سطح) در نیروی هوایی شهره بود.
حسین دوران کودکی و جوانی را در رامسر بود. با پشت سر گذاشتن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در سال ۱۳۴۹ به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از طی دوران سربازی، در سال ۱۳۵۱ به دلیل علاقه وافری که به فن خلبانی داشت وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد. پس از دوره مقدماتی پرواز برای دیدن دوره پیشرفته به کشور آمریکا رهسپار شد.
پیش از سفر به آمریکا، حسین خلعتبری به دیدار خانواده میشتابد و به مادرش وکالت میدهد که: «مادر! تمام حقوق ماهیانهام را براى رفع مشکلات نیازمندان هزینه کن.»
او در کشور آمریکا، نخست دوره خود را در دانشگاه شپارد آغاز کرد و سپس به دانشگاه تگزاس منتقل شد و استعداد خیره کننده او در یادگیری و در پی آن هدایت هواپیما، باعث شده بود به عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شود و نام او را همه اساتید به عنوان یک دانشجوی برجسته بر زبان آورند.
در همین حین، به دلیل مهارت خاصی که در خلبانی داشت، دوره شلیک موشک ماوریک را که یک موشک هوا به سطح است و به وسیله آن میتوان انواع شناورها را هدف قرار داد، با موفقیت پشت سر گذاشت.
سرانجام دوره خلبانی پایان مییابد و او با دریافت گواهینامه خلبانی در هواپیمای اف ۴ به ایران باز میگردد و در پایگاه ششم شکاری بوشهر با درجه ستوان دومی مشغول به خدمت میشود.
درود خدا قوت برادر بزرگوار و ولایی روح پدر تان شاد و قرین ...