یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید قاسم ساری - شهدای ازنا

  • ۱۳:۱۲

پدر شهید «قاسم ساری» آسمانی شد

شهید قاسم ساری در سال ۱۳۴۳ در شهرستان ازنا از توابع الیگودرز در استان لرستان چشم به جهان گشود. وی دوران تحصیلات ابتدایی خود را در روستا به پایان رسانید و دوره راهنمایی و دبیرستان را در ازنا سپری کرد. در دوران نوجوانی و جوانی خود فردی متدین و پاک بود و در کنار خانواده به امور کشاورزی اشتغال می ورزید و در زمینه تحصیلات نیز بسیار پرتلاش بود. شهید قاسم ساری در دوران انقلاب در بسیج و سپاه فعالیت میکرد و فرمانده پایگاه مقاومت محمد رسول اللہ (ص) نیز بود.

از خصوصیات بارز این شهید نماز اول وقت بود و به آن بسیار اهمیت می داد. همیشه با وضو بوده و روزه مستحبی می گرفت. فردی مظلوم نواز و ظلم ستیز بود و در این راه روحیه بسیار بالایی داشت. در زمینه های مختلف دینی فعال بوده و به علوم و معارف اسلامی علاقه وافری داشت. ایشان اعتقاد شدیدی نسبت به حضرت امام داشته و در تمامی امور سعی می نمود که از ایشان پیروی نماید و همیشه در خط امام باشد.

در سال چهارم دبیرستان بود که برای اولین بار به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام می شد. او در دوران حضورش در جبهه ها از حالات معنوی خـاصی بـرخـوردار شـده بـود و همیشه ذکر کربلا بر زبانش جاری بود. فردی بود که با قرآن مأنوس بود و همیشه قرآن تلاوت می نمود. در امر عبادت خیلی با دقت بود و هیچگاه با بی میلی نماز نمی خواند و در امر عبادت سستی به خود راه نمی داد .

شهید قاسم ساری از طـرف بـرخـی افـراد دوست نما زخم زبانهای زیادی میشنید و علت اینکه به جبهه اعزام شده بود را در امور مادی و دنیوی می شمردند. از آنجایی که شهید از متانت و صبر بالایی برخوردار بود به حرفهای آنان اعتنایی نداشت و در نامه هایش به کرات نوشته بود که من سرباز خمینی هستم، او مرجع و رهبرم می باشد و بر خود تکلیف می دانم که به امر رهبرم لبیک گویم این واجب که همانا لبیک گویی به ندای حسین زمان است، با واجبات دیگر مثل نماز فرقی ندارد و اینک بایستی به آن عمل کنم.

این زهد، و پارسایی موجب شد تا در رمضان سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی حاج عمران شهید قاسم ساری نیز شهد شهادت بنوشد و به دیدار معشوق بشتابد.

 شهید قاسم ساری پس از شهادت به مدت 9 سال جاویدالاثر بود. سرانجام در تاریخ 1374/08/10 پیکر مطهرش تفحص و به وطن بازگشت.

تلاوت سوره مبارکه الرحمن به نیت این شهید عزیز

یک درس ؛ یک تکلیف

شهید قرآنی : اکبر فتح اللهی مطلق ، شهدای الشتر

  • ۰۰:۲۹

شهید اکبر فتح الهی مطلق-الشتر

شهید قرآنی

شهید اکبر فتح ­الهی مطلق

نام پدر: عزت الله

تاریخ تولد:1346/9/4

محل تولد: الشتر

تاریخ شهادت:1363/12/23

محل شهادت: شرق دجله

مزار : الشتر - گلزار شهدای روستای کرت آباد

نوید شاهد ، سامانه ملی شهدا

زندگینامه

سال هزاروسیصدوچهل­ وشش، در «الشتر» به دنیا آمد. چون شغل پدرش درجه داری بود، به استان لرستان منتقل شد و در شهرستان الشتر رشد نمود. وارد مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را پشت سر نهاد. وقتی که تقربیا"به سن بلوغ رسید، درس را رها کرد و گفت:

- جبهه نیاز به بسیجی دارد!

به جبهه رفت. چند بار به مرخصی آمد وگفت:

- تا زمانی­که جنگ هست، ما هستیم؛ مگرآن زمانی­که پیروز شویم.

از نماز و حجاب دست برندارید. شهید بشیر مهرنسب ، شهدای کرج

  • ۱۲:۰۷
شهید مهرنسب-بشیر

شهید بشیر مهرنسب

نام پدر: قدرت الله

نام مادر: آمنه

تاریخ تولد: 10-11-1337 شمسی

محل تولد:تهران

سن:23سال

متاهل

پاسدار وظیفه

خدمه خمپاره انداز

تاریخ شهادت : 1-12-1360 شمسی

محل شهادت : چزابه

گلزار شهدا: امامزاده محمد (ع) کرج - استان البرز

 شهید «بشیر مهرنسب»، دهم بهمن‌ماه،1337 در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش قدرت الله، کارمند بود و مادرش آمنه خانه دار . تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. ازدواج کرد. به عنوان پاســدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیســت و دوم بهمن‌ماه، 1360 با ســمت خدمه خمپاره‌انداز در تنگه چزابه با اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده محمد(ع) شهرستان کرج قرار دارد.

تصویری از سنگ مزار شهید:

شهید رحمانعلی اکبری دره دیمه - شهدای نورآباد دلفان

  • ۲۱:۲۲

شهید رحمانعلی اکبری دره دیمه - دلفان

شهید رحمانعلی اکبری دره دیمه

فرزند : رضاقلی

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۸

محل شهادت : شلمچه

محل دفن : بهشت زهرای شهرستان دلفان- استان لرستان 

 هفتم مهر ۱۳۳۷، در شهرستان دلفان دیده به جهان گشود. پدرش رضا قلی (فوت۱۳۵۵) و مادرش فانوس خانه دار بود. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. بنّا بود. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه براثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در بهشت زهرای نورآباد دلفان واقع است.

یاد امام و شهدا

یوسف یعقوبی - ژانویه 27, 2024 در 3:23 ق.ظ

از خاطراتی که از این شهید والامقام دارم توجه به نماز اول وقت بود یادم نمیره همیشه وقت نماز می شد برایش هیچ کاری مهم‌تر از نماز نبود. من بچه بودم بچه سه ساله اش هم پشت سر اون نماز خواند و من هم تشویق شدم نماز بخوانم.

یادداشت در سایت یاد امام و شهدا 

خاطرات شهید اسماعیل هادیان ، شهدای کوهدشت

  • ۰۰:۳۲

شهید دکتر اسماعیل هادیان - شهدای کوهدشت

شهید اسماعیل هادیان 

اسماعیل تازه از منطقه برگشته بود. با لشکر امام حسین و با بچه های دانشجو اعزام شده بود. مستقیم به منزل ما آمده بود.

آن روزها مجتبی آدینه وند تازه شهید شده بود. اسماعیل نامه ای را که مجتبی برایش نوشته بود برایم خواند. در تمام مدت خواندن نامه اشک می ریخت.

از من خواست که پدر و مادرش را راضی کنم که با لشکر 57 ابوالفضل مجددا به منطقه اعزام شود. گفت یا من بروم و اگر اجازه ندهند محمد و فریبرز بروند. 

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan