یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

وصیتنامه شهید علی اکبر سعادت ، شهدای خور

  • ۱۱:۰۹

شهید علی اکبر سعادت

نام پدر: هرمز

تاریخ تولد: 1-9-1343 شمسی
محل تولد:  خور

تاریخ شهادت : 2-1-1361 شمسی
محل شهادت : شلمچه
مزار: گلزار شهدای شهر خور ، نائین، استان
اصفهان
وصیتنامه شهید علی اکبر سعادت

بسم رب االشهداء والصدیقین

با سلام و درود بیکران به رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی و با سلام به همه شهدای اسلام به خصوص شهیدان جنگ تحمیلی

اینجانب علی اکبر سعادت بر حسب وظیفه ای که داشتم روانه میدان نبرد شدم و در جنگی که کفر برعلیه انقلاب اسلامی ما حمله ور شده وظیفه ماست برخیزیم و او را نابود کنیم و پرچم اسلام را بر پا داریم. اما شما ای جوانان و دوستان من هوشیار باشید و درست بیاندیشید و در آغوش اسلام زندگی کرده و از اتلاف عمر و پرورش دادن خیالات خام در سر بپرهیزید مانند جوانانی باشید که در راه اسلام مخلص بودند و برای هدف واقعی یعنی اسلام دست از جان کشیدند و همچون امام حسین(ع)باشید که در راه حمایت از اسلام به شهادت رسید.

وصیت نامه شهید احمد سعادت ، شهدای خور

  • ۱۱:۰۴

احمد سعادت
نام پدر: عباسعلی
تاریخ تولد: 15-5-1342 شمسی
محل تولد:
خور - نائین - اصفهان
تاریخ شهادت : 16-2-1361 شمسی
محل شهادت : خرمشهر
مزار: گلزار شهدای خور شهر: خور -  استان ا
صفهان

صفحه شهید در سامانه ملی شهدا

وصیتنامه شهید احمد سعادت

بسم الله الرحمن الرحیم و بسم الله القاصم الجبارین
سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار

سلام بر شما ملت و امت شهید پرور و مقاوم حزب ا... ایران. سلام و درود بر شما ای پدر ومادر و ای یگانه همشیره و ای برادران من. برادر من راه را شناختم و پس آن را برگزیدم و در راه خدا و برای خدا و برای پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین عاشق شدم. برادر تو هنوز نمی دانم که دچار عاشقی شده ای یا نه نمی دانم که آیا عاشق حسین، عاشق علی، عاشق امام و عاشق ملت و میهن شده ای یا نه. من و برادر عزیزم این برادر همسنگرم حکمت عاشق خدا شدیم و برادر نشانه عاشقی را در تو می بینم. برادر من می روم و به گفته معلم شهید آنها که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که ماندند بایستی کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند.

و اکنون تو ای برادر آرزوی منی موقعی که شهید شدم تو بایستی به پدر و مادر دلداری بدهی. من می دانم که پدرم مرا خیلی دوست دارد و من شرمنده و خجلم از اینکه من نتوانستم به زحمتهای ایشان جوابی مثبت بدهم ؛ امیدوارم که تو بتوانی جواب این همه زحمتهای آنها را به خوبی بدهی.

وصیت نامه شهید غلامرضا سعادت ، شهدای خور

  • ۱۰:۵۴

https://shohada.org/assets/styles/3_4/public/media-images/1391523174.jpg?itok=sfIkArsr

شهید غلامرضا سعادت

کد ایثارگری: 6212937
نام پدر: عباسعلی
محل تولد: خور ، شهرستان خور و بیابانک ، استان اصفهان
تاریخ تولد: 1340/07/15
شغل: پاسدار
تحصیلات: کارشناسی
تاریخ شهادت: 1362/03/04
محل شهادت:

صفحه شهید در سامانه ملی شهدا

وصیتنامه شهید غلامرضا سعادت

بسم الله الرحمن الرحیم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
من طلبنی وجدنی و من وجدنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتله دیته و من دیته فأنا دیة

و گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنها زنده اند و نزد خدایشان روزی می خورند.

با سلام و درود بر خاندان آل محمد(ص) و بر منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج) این یگانه رهبر مسلمین جهان و یار و یاور رزمندگان اسلام و با سلام و درود بر نائب بر حقش و به پیر جماران حضرت امام خمینی و با سلام و درود بر شهدای اسلام و شهدای این جنگ تحمیلی و با سلام و درود بر خانواده های شهدای انقلاب اسلامی ایران و با سلام و درود بی پایان بر رزمندگان و جنگجویان انقلاب اسلامی ایران و سپس با سلام و درود بر شما امت حزب ا... و همیشه در صحنه این خطه خور و بیابانک.

ای آفریدگار توانا از آنکه مرا سعادت بخشیدی که در راهت قدم بردارم و برای تو به جهد و تلاش دست یاری کنم هزاران بار سپاست می گویم. ای دانای بخشنده و ای کریم و حکیم و ای دانای دانندگان ، تو مرا از لجن زار رکود به بهشت موعود خواندی و با نبرد حق علیه باطل به بهشت هدایت کردی. تو مرا توفیق آن دادی که خویشتن خویش را ترک کنم و بی آن بروم و برای چه مرا خلق کرده ای و آنگاه سعادتم بخشیدی که از میان فراوان راههای زندگیم شاهراه ایثار حسین گونه را بپذیرم. ای خدای من سپاست می گویم از آنکه نور عشقت را در قلب من تاباندی و این قلب سرد و خاموش مرا با نور عشق فروزانت روشن گردانیدی و قلب پر تلاطم مرا آرامش بخشیدی، به راستی که الا به ذکر ا... تطمئن القلوب. پروردگارا تو را به عظمت و کرمت سوگند می دهم که لحظه ای این بنده گنهکارت را به حال خود وا مگذار زانکه بی لطف تو تباهم. خدایا از تار و پود وجودم از تو می خواهم که سعادت شهادت در راهت را به من عطا کنی. آخر نمی خواهم که زنده باشم و غریبی آقا حسین و امام و انقلاب و غریبی اسلام عزیز را ببینم. حال که فرصتی پیش آمد تا درباره سرانجام خود و سایر انسانها بیاندیشیم خدایا مرا توفیق آن ده که آنچه در دل و عقیده دارم بی ریا روی کاغذ بیاورم و آن چه می ماند وصیتی باشد وسیله ای برای هدایت. خدایا اینکه به یاد تو و به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم به جبهه می روم و نه به خاطر انتقام و یا نام و مقام.

از ملت رزمنده می خواهم که فقط خط ا... و راه روح ا... را ادامه دهند که تنها راه سعادت فقط همین راه است. برادران و خواهران شما را به خدا سوگند گفتارهای امام را تحلیل کنید و روی آنها عمل کنید زیرا هیچ صحنه ای دردناک تر از این نمی تواند باشد که دشمنان در یک صف بر علیه جمهوری اسلامی ایران بشورند ولی ما پراکنده باشیم پس چه بهتر که مسلمان و برادر باشیم به حرف های منافقین گوش ندهید وتحت تأثیر این بلندگوهای تبلیغاتی گروه ها قرار نگیرید و هرچه رهبر و دیگر عالمان ربانی گفتند گوش دهید درغیر این صورت نه نامی از اسلام می ماند و نه یک لحظه به شما اجازه حرف زدن خواهند داد.

من دو وصیت به شما عزیزان می کنم یکی این که اطاعت از رهبر کنید و دوم اینکه دشمن در فکر این است که افراد حزب ا... انحلالی درش بوجود آید شما به خاطر خدا این دشمنان را نابود کنید و نگذارید یک منافق در جامعه نفاق به وجود بیاورد امیدوارم که بعد از من اسلحه بردارید و از اسلام و میهن خود دفاع کنید ما که در صدر اسلام در کربلای حسین(ع) نبودیم تا فرزند زهرا تنها نماند اینکه به یاری امام کبیرمان لبیک بگوئیم تا اسلام برای همیشه سربلند بماند.

و اما ای دشمنان اسلام و انقلاب که در این گوشه‌های ایران نق می زنید پیامی هم برای شما دارم و آن این است که ای دشمنان اسلام و ای جنایت کاران تاریخ، ما به اسلام بیش از وجود خودمان معتقدیم اگر هزار بار تکه تکه ام کنید و دوباره زنده ام کنید باز با شما می جنگم و برای جمهوری اسلامی تا پای جان به پیش میروم و لحظه‌ای اجازه نفس کشیدن را به شما نخواهم داد.

و اینک ای پدر و مادرم شما که اینگونه ابراهیم وار فرزندتان را به قربانگاه عشق و وادی ستیز حق با باطل فرستادید استوار باشید و از قربانی شدن این هدیه تان با آغوش باز استقبال کنید. در صورتی‌که من شهید شدم جامه سیاه به تن نکنید و برای من ماتم نگیرید زیرا که این راه را خود انتخاب کرده ام و به سویش رفتم. دوست دارم در این آغاز زندگیم که شهادت است شیرینی پخش کنید و پیروزی اسلام را جشن بگیرید چرا که می دانم اگر من شهید می شوم ولی با شما در گلستان شهدای خور هستم و پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی کفر صدامی را جشن می گیریم ولی شما مرا نمی بینید. هرگز راضی نمی باشم که در فقدان من گریه کنید چرا که من آنقدر گنهکارم که خود را لایق آن مراسم و عزاها نمی دانم.

ای برادران من ، من به عنوان برادر بزرگتر خانواده به شما وصیت می کنم که بعد از شهادتم باید اسلحه به خون آغشته و با خون تمیز شده مرا که به زمین افتاده بردارید و با قمقمه ای پر از آب و خشابی پر و نارنجکی چند با فانوسقه به کمر بسته و با آن اسلحه قلب دشمن را نشانه روید و با شلیک آتشین گلوله هایت به دشمن بفهمانی که حق پیروز است.

و اما ای همسر عزیزم پیامی دارم برایت که همان طور که قبل از ازدواجمان به شما گفتم که زن من نمی شوی گفتم که شما زن لباسهای من میشوی شما همسر لباسهای رزم منی و حال این جسم بی ارزش من می رود و این لباسهای رزم که شما همسر اویید برای شما می ماند از شما عاجزانه می خواهم که اگر انشاءا... فرزندی متولد شد و اگر پسر بود لباسهای رزم مرا بپوشد و با دشمنان اسلام بجنگد. شما باید این فرزند را چنان بزرگ و تربیت کنید که ادامه دهنده راه پدرش باشد، اگر دختر هم بود باید او را همچون فاطمه زهرا(س) بسازی این فرزند را به حوزه علمیه بفرست و او باید یک روحانی و شخصی باشد از برای تبلیغ اسلام در این کشور. مبادا گریه کنی که با گریه ات قلب مرا آزرده می کنی، امیدوارم چنان پایدار و صبور باشی چنان حجابت را رعایت کنی تا در قیامت یکدیگر را ملاقات کنیم؛ نمازهای جمعه و جماعات را ترک نکنی. دنباله رو امام و روحانیت باشید. دعای کمیل و توسل را زیاد بخوان.

و در پایان تأکید می کنم ای امت حزب ا...از امام از روحانیت و از اسلام و انقلاب حمایت کنید، برادران را دعوت کنید به سپاه و بسیج و دست بدست یکدیگر بدهید و مملکتی آباد و اسلامی بسازید و زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) فراهم آورید.

در پایان اگر کسی از من بدی دیده و آزاری دیده مرا حلال کند که طاقت آتش جهنم را ندارم.

به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی به سرکردگی آمریکای جنایتکار .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا

والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته 
بنده سراپا تقصیر و گنه‌کار غلامرضا سعادت

منبع: وصیتنامه سه شهید از یک خانواده

دانشجوی شهید محمدجعفر جواهری نیستانک ، شهدای نائین

  • ۲۳:۲۱

شهید محمدجعفر جواهری نیستانک - نائین

نام شهید: محمدجعفر جواهری نیستانک 

نام پدر: مرحوم حاج میرزا محمدرضا 

تاریخ تولد: ۱۳۳۸/۰۲/۲۰

محل تولد : نیستانک ، نائین 

تحصیلات: دانشجو رشته مهندسی برق     

و دارنده مهندسی افتخاری دانشگاه علم و صنعت تهران

مدت حضور در جبهه: ۱۰ ماه

تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۰۶/۱۱

محل شهادت: ارتفاعات بازی دراز - استان کرمانشاه

سمت: فرمانده عملیاتی بخشی از ارتفاعات بازی دراز

مزار: گلزار شهدای بهشت زهرای تهران 

زندگی نامه

شهید محمدجعفر جواهری در روستای نیستانک نائین در خانواده ای مذهبی و روحانی در سال 1338 چشم به جهان گشود. از همان کودکی دارای استعداد فوق‌العاده بود و در کلاس‌های درسی جزء شاگردان ممتاز بود از همان دوران کودکی به فراگیری مبانی قرآن کریم پرداخت و با تعلیمات اسلامی آشنا گردید. در سن شانزده سالگی بر اثر مشکلات زندگی ناشی از کاهش سطح درآمد و خشکسالی عازم تهران شده و مشغول به کار گردید و در کنار کار روزانه، تحصیلات خود را نیز در دبیرستان شبانه ادامه داد و با معدل ۱۸/۲۳ موفق به دریافت دیپلم ریاضی گردید.

وصیت نامه شهدای خور - استان اصفهان

  • ۲۲:۵۴

شهید چهل علیخانی - شهدای خور

منبع: وصیت نامه شهدای خور 

http://vasyat.blogfa.com/

وصیت نامه شهید سید احمد آل داوود ، شهدای خور

  • ۲۱:۴۴

شهید سید احمد آل داوود -خور و بیابانک

شهید سیداحمد آل داود

نام پدر: سیدهادی

محل تولد: خور -  شهرستان خور و بیابانک ، استان اصفهان 

تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۰۱/۰۲

شغل: کشاورز

 تحصیلات: دیپلم

 تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۲/۱۸

 محل شهادت : شلمچه

مزار : گلزار شهدای خور - استان اصفهان 

سامانه ملی شهدا  https://shohada.org

وصیتنامه شهید سید احمد آل داود

 بسم رب الشهداء والصالحین         

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون.

گمان می برید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مردگانند بلکه آنان زنده اند و نزد خدای خویش روزی داده می شوند.

با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی امید مستضعفین قلب محرومین اینجانب سید احمد آل داود وصیت می نمایم که اگر شهادت نصیب من شد و به لقاءا... پیوستم از شما پدر و مادر عزیزم می خواهم که برای من و بنده ناقابل خدا و فرزند کوچک خودتان گریه نکنید زیرا که بنده با شوق و اشتیاق فراوان به مکان جنگ بین حق و باطل که همیشه مشاهده کرده اید که پیروز شده است و ما همه بخاطر اسلام می رویم و کشته می شویم و یا می کشیم و یا هر دو حال پیروز می شویم.

پدرم درود برتو که چون ابراهیم فرزند را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادید بدان و آگاه باشی که اسماعیلت هرگز از فرمان باری تعالی سر باز نمی زند و مرگ در راه خدا را بجز سعادت نمی داند و زندگی را جز جهاد در راه عقیده‌ی درست نمی داند و شهادت را از بهترین نعمتهای خداوند می داند.  

مادر عزیزم که عزیزترین عزیزها هستی و بعد از خدا مهربانترین مهربانها، من به وجود تو افتخار می کنم که در نزد تو اینچنین تربیت شدم که توانستم در هنگام جوانی خدمت ناچیزی به اسلام بکنم وچنان مرا تربیت کردی که پای خود را جای پای علی اکبر بگذارم که چه کشته شوم یا سالم باشم برای تو افتخار است.

ای برادران عزیزم پیوسته در راه پیشبرد اسلام عزیز به رهبری امام خمینی بکوشید و تمامی قوانین اسلام را انجام دهید و سخنان امام را به جان و دل پذیرا باشید چون زمان، زمان حسین(ع) و روزها نیز هر کدام عاشورا است.

و تو ای خواهر حجاب و عفت و پاکدامنی را بیش از هر چیز مورد اهمیت قرار بده چون حجاب تو مشت محکمی به دهان یاوه گویان است.

ودیگر خواهشی که دارم در فکر دفن کردن من نباشید اگر مکان دارد که کنار قبر شهید وهب علیخانی و مهدی فرخ خاکم کنید و اگر امکان ندارد هرکجا باشد مانعی ندارد. شهادت در راه خدا برای من از عسل شیرین تر است چون که شهداء شمع محفل تاریخ بشریت‌اند. در درجه اول امیدوارم که پیروز برگردیم ودر راه پیروزی اگر شهادت نصیبم شد چه بهتر.     

والسلام علیکم ورحمه ا... وبرکاته    

دوستانم راه مرا ادامه دهید.

سید احمد آل داود

منبع : وصیت نامه شهدای عزیزمون در شهرستان خور

بازگشت شهید محسن عبدالحمیدی پس از ۳۳ سال ، شهدای گلپایگان

  • ۱۳:۴۶

https://dl.bayangolpayegan.ir/2016/03/1-1-227x300.jpg

در ایام شهادت بانوی بی نشان خبر از شناسایی شهید گلپایگانی رسید

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ شهید محسن عبدالحمیدی پس از ۳۳ سال در غیاب پدر به چشم انتظاری مادر پایان می بخشد.

امسال عطر فاطمیه خبری را برای ما آورده از جنس بوی پیراهن یوسفی گمگشته که پس از ۳۳ سال به آغوش شهر و خانواده باز می گردد.

شهید محسن عبدالحمیدی در تاریخ ۳۹/۲/۱۱ در شهر گوگد و خانواده ای مذهبی و متوسطه جامعه متولد شد. ایشان در دوران کودکی و نوجوانی علاوه بر درس خواندن در کارهای سخت کشاورزی هم به خانواده کمک می کرد. وی از نسل انقلاب بود یعنی دوران بلوغ او با اوج گیری انقلاب همراه شد و حال و هوای انقلاب بر ذهن او سایه انداخت.

او با شروع جنگ به خدمت سربازی رفت و پس از پایان خدمت سربازی به شهر خود باز گشت اما حال و هوای عجیبی داشت، نمی توانست جبهه و جنگ را فراموش کند این بود که از طرف بسیج عازم جبهه شد.

وی سرانجام در عملیات محرم سال ۶۱ و منطقه عین خوش در سن ۲۲ سالگی جان خود را فدای اسلام و انقلاب کرد تا اینکه در سال ۸۳ پس از مایوس شدن از دست یابی به بقایای پیکر مطهرش به صورت رسمی شهادت او اعلام شد.

خاطره ای از هم رزم شهید

دو برادر شهیدی که در یک روز و یک لحظه و یک شکل به شهادت رسیدند

  • ۱۰:۵۰
برادران شهید مکتوبیان - اصفهان
دو برادر شهیدی که در یک روز، یک لحظه و به یک شکل به شهادت رسیدند
شهید اصغر مکتوبیان، یکم فروردین 1340، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود.یازدهم آبان 1361،عملیات محرم در عین خوش دهلران بر اثر غرق شدن در آب توسط نیروهای عراقی شهید شد.
شهید سعید مکتوبیان، نوزدهم تیر 1345، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. یازدهم آبان 1361، در پل چم هندی عملیات محرم بر اثر غرق شدن در آب توسط نیروهای عراقی شهید شد.
در عملیات محرم استان اصفهان بیش‌از ۷۰۰شهید تقدیم کرد که فقط در شهرستان اصفهان در یک روز ۳۷۰ شهید تشییع شد.
شهید اصغر مکتوبیان، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. صافکار بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. و در عملیات متعدد حضور داشت مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است.
برادرش شهید سعید مکتوبیان، . تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. صافکار بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. .ودر عملیات متعدد شرکت داشت مزار او در گلستان شهدای اصفهان زادگاهش واقع است. 
شادی روحشان الفاتحه مع صلوات التماس دعا فرج آقا امام زمان عج و شفا بیماران ان شاالله زیارت عتبات عالیات و آخر عاقبت بخیری

شهید اسفندیار طوطیان , شهدای کاشان

  • ۲۳:۲۹

شهید اسفندیار طوطیان - کاشان

شهید اسفندیار طوطیان

نام پدر: علی اکبر

استان: اصفهان - شهر: کاشان

تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۳/۲٠

تاریخ عروج: ۱۳۶۴/۴/۷

محل شهادت : مریوان

دلیل شهادت : اسیر شدن بدست کومله و بر اثر شکنجه های فراوان

نام گلزار: گلزار شهدای دارالسلام شهر کاشان

دولا دولا راه رفتند تا امروز بتوانیم راست راست راه برویم.

نوید شاهد

 هدیه به روح مطهر شهید فاتحه آنلاین‌‌

شهید عباس قادری ، که با یک‌چشم و یک دست در مقابل دشمن ایستاد

  • ۱۲:۳۳

شهید عباس قادری  یکم فروردین 1344، در روستای زفره از توابع شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش محمدحسین، کارگر بود و مادرش معصومه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان  بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم خرداد 1360، در دارخوین بر اثر اصابت گلوله شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

 

فرازی از وصیت نامه شهید عباس قادری

شهید مصطفی رئیسی ، شهدای چاه ملک‌ - خور و بیابانک

  • ۱۴:۲۹

شهید مصطفی رئیسی -چاه ملک - خور

شهید مصطفی رئیسی

نام پدر: نعمت الله
تاریخ تولد: 1-7-1350 شمسی
محل تولد: خور - روستای چاه ملک

شغل: دانش آموز

اعزامی : بسیجی

تاریخ شهادت : 29-1-1367 شمسی
محل شهادت : فاو
مزار:  گلزار شهدای چاه ملک - شهرستان خور -( استان
اصفهان )

منبع: نوید شاهد  

سامانه ملی شهدا

غبار روبی مزار 31 شهید روستای چاه ملک - خور

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan