یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

بسیجی دلاور شهید ‌‌‌سعید دارابی وفسی ، شهدای مرصاد - تهران

  • ۰۱:۱۶

شهید سعید دارابی وفسی - تهران

نــام : سعید

نـام خـانوادگـی : دارابی وفسی

نـام پـدر : کریم

تـاریخ تـولـد : ۱۳۴۸/۱۲/۰۷

مـحل تـولـد : تهران

سـن : ۱۹ سـال

دیـن و مـذهب : اسلام شیعه

وضـعیت تاهل : مجرد

دسـته اعـزامـی : بسیج 

تـحصیـلات : دیپلم

تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۰۵/۰۶

محل شهادت : اسلام آباد غرب 

عملیات مرصاد - بدست منافقین کوردل 

مزار: گلزار بهشت زهرا (س) تهران - قـطعـه ۴۰ ردیـف ۱۱۰شـماره ۲

زندگینامه 

هفتم اسفند ۱۳۴۸، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش کریم و مادرش، توران نام داشت. تا سوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. ششم مرداد ۱۳۶۷، در اسلام آباد غرب بر اثر درگیری منافقین شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. اصالتا اهل روستای وفس از توابع اراک هستند. 

سامانه ملی شهدا

شهید اردشیر کرم توکلی ، شهدای الیگودرز

  • ۲۱:۴۹

شهید اردشیر کرم توکلی -الیگودرز

شهید اردشیر کرم توکلی 

نام : اردشیر

نام خانوادگی : کرم توکلی

نام پدر: نصرالله

شغل: پاسدار افتخاری 

تاریخ تولد: 5-7-1345 شمسی

محل تولد: الیگودرز

تاریخ شهادت : 19-4-1367 شمسی

محل شهادت : بانه - سورکوه- دره شیلر

دلیل شهادت : اصابت گلوله مستقیم دشمن بعثی 

گلزار : گلزار شهدای الیگودرز - استان لرستان

نوید شاهد

از حنظله بسیار شنیده ایم، ولی جنگ تحمیلی باعث شد تا حنظله های زیادی را به چشم خود ببینیم و از نزدیک به دنیای عرفانی و معنوی آنان آشنا شویم.

اردشیر، از قبیلۀ حنظلۀ غسیل الملائکه بود که تیرماه سال 1345 همزمان با آغاز گرما طبیعت، وجود زیبایش، گرمابخش خانه ای در شهرستان الیگودرز شد که اهل آن از علاقه مندان به خاندان نبوت (ع) و مقید به احکام هدایتگر و نورانی محمدی (ص) بودند. هنوز پنج بهار از زندگی را درک نکرده بود که به دلیل شغل پدر به شهرستان اهواز مهاجرت کردند .

درد دلهای همسر شهید سلطانعلی رایج با سه فرزند ناشنوا ، شهدای گرگان

  • ۲۳:۵۱

شهید سلطانعلی رایج کفشگیری

روایتی که جز با عشق حک نمی شود ؛

عاشقانه ای از یک همسر شهید گلستانی / روایتی سخت اما شیرین از شکوفایی سه دسته گل ناشنوا یادگار شهید

تاریخ مصاحبه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵

زندگی خانواده های شهدا خودش داستانی بس شنیدنی است خاصه اینکه در دل این خانواده ها شیرزنی پیدا شود که سه فرزند ناشنوا را به توصیه شهید به مرز شکوفایی برساند . [

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گلستان ما ؛ تمام زندگی انسان از اول تا آخر خاطره است.هر کس به یک نحوی زندگی را آغاز کرده و هر کسی هم به نحوی زندگی را تمام می کند. آدمی از کجا میخواهد شروع کند و به کجا تمام !!!! زندگی ما از شروع و اولش خاطره بود و تا آخر هم با خاطره تمام شد.

همسر شهید سلطانعلی رایج کفشگیری

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, گلستان ما,

اینها سرآغاز سخنان همسر شهیدی است که از نای دل بر می خیزد .... سخنانی که سالهاست در تاریکخانه قلبش رسوب شده و به مانند عقده ای مقدس سودای فریادکشیدن دارد که تو ای شهید نبودی ببینی سه دسته گلت را با چه مشقت‌هایی بزرگ کردم.

رهدگبنامه و آشنایی با شهید

زهرا رایج خود را متولد سال ۱۳۴۲ معرفی می کند. او می گوید: در سال ۵۶ با سلطانعلی رایج که پسرخاله بنده بودند ازدواج کردم.

شهید در آن زمان ۲۴ سال داشتند و معلم بودند و با وجود ۹ سال اختلاف سنی قبول کردم که با او ازدواج کنم . ازدواج ما کاملا سنتی بود و خاتمه ی زندگی ما در سال ۱۳۶۷ با شهادت وی به پایان رسید.

آهی می کشد و ادامه می دهد . . .

خاطره شهادت شهید محمد آزادبخت ، شهدای کوهدشت

  • ۰۰:۲۵

شهید-حاج-محمد-آرادبخت-کوهدشت

شهید محمد آزادبخت و شهید شهرام عباسی 

خاطره آقای علی اسفندیار پور                               

   در حالی که نماینده مردم کوهدشت در مجلس شورای اسلامی بودم راهی جبهه جهت ملاقات آن عزیزان در شلمچه شدم. وارد سنگر شدم. در قسمت بالای سنگر ژاکتی توجهم را جلب کرد. گفتم ژاکت از آن کیست؟ گفتند مال شهرام است که راهی خط مقدم جبهه است، الان هم خبر رسید که شهید شده است. در هر صورت در سنگر نشسته بودیم مکدّر و ناراحت، هر کس به فکر فرو رفته بود.

   گاهی اوقات از پزشک شهید و سخنانش یاد میکردند و میگفتند این روزهای آخر در جواب آقایی که از شیرین زبانی و سخنوری او تعریف میکرده گفته بود: فلانی به خدا سخنانم ته کشیده و دیگر حرفی برای گفتن ندارم.

   در هر صورت شب فرا رسید. ده یا دوازده نفر از فرماندهان مختلف در سنگر نشسته بودند. ساعت یازده شب جمعه بود. بنده با صدای بلند، سوره ی جمعه را به یاد شهدا تلاوت کردم، بعدها گفتند زمانی که شما قرآن تلاوت میکردید حاج محمد آزادبخت (از دانش آموزان ما که مسؤولیت حفاظت تیپ را بر عهده داشت) به شدت می گریسته است و امروز مدام تکرار میکرده: من با شهرام برادر صیغه ای بودم، چگونه و با چه رویی، بدون ایشان به کوهدشت برگردم.

   تلاوت قرآن تمام شد.جهت استراحت پتوها را پهن کردیم. محمد آزادبخت جهت تجدید وضو به بیرون سنگر رفت و در این لحظه از میان خمپاره و توپ هایی که به شدت اطراف سنگر را میزد، یکی بر درب سنگر اصابت کرد و همه چیز را تغییر داد. فرمانده تیپ، سردارحاج نوری که از خرمشهر (چهار کیلومتری) قسمت تسلیحات می آمد در حالی که دست به شکم خود گرفته بود ترکش را از قسمت پوست شکمش بیرون آورد و با آرامی و صلابت خود گفت:«من هیچیم نشده ولی محمد آزادبخت شهید شد».

شهید محمد آزادبخت و شهید شهرام عباسی

زندگینامه شهید حسین شهسواری ، معمولان پلدختر

  • ۱۲:۱۷

شهید حسین شهسواری - پلدختر - روستای چول هول

شهیدحسین شهسواری

نام پدر: نورمراد

شغل: پاسدار
تاریخ تولد: 1-5-1342 شمسی
محل تولد: پلدختر
تاریخ شهادت : 10-5-1367 شمسی
محل شهادت : بوکان
دلیل شهادت : اصابت تیر مستقیم دشمن
گلزار شهدا: گلزار شهدای پلدختر - استان لرستان

صفحه شهید در سامانه ملی شهدا

شهیدحسین شهسواری درسال1342در روستای چولهول وسطی از توابع بخش معمولان شهرستان پلدختر لرستان دیده به جهان گشود و با زحمت فراوان پدر و مادر بزرگ شد تا به سن 7سالگی رسید. حسین از همین سنین کودکی علاقه زیادی به خواندن و نوشتن داشت بطوری که هر نوشته ای را که روی کتاب یا لوحه ای می دید با خود می خواند یا از کسی که می دانست سوال می کرد. چون به مدرسه دسترسی نداشتیم این عزیز ما آنچنان به یادگیری علم عشق می ورزید که در سن ده سالگی  دیگر توانست هر کتابی را بخواند و هر چیزی را بنویسد.

دانشجوی شهید تیمور سلیمانی ، شهدای پلدختر

  • ۱۳:۴۸

شهید تیمور سلیمانی

 

دانشجوی شهید تیمور سلیمانی
نام پدر : عزیز
دانشگاه : مرکز تربیت معلم شهید بروجردی بروجرد
مقطع تحصیلی : کاردانی
رشته تحصیلی : تربیت معلم
مکان تولد : لرستان (لرستان)
تاریخ تولد : 1347
تاریخ شهادت : 1367/03/27
سمت : تیربارچی از گردان ویژه شهداء
مکان شهادت : قمیش
عملیات : مقابله با تک عراق

محل شهادت:ماووت - قمیش

شهید تیمور سلیمانی در سال 1347 در روستای مورانی از توابع شهرستان پلدختر استان لرستان در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود و دوران تحصیلی ابتدائی را در روستای مورانی سپری و دوران راهنمای و متوسطه را در دبیرستان های شهر پلدختر طی کرد و بعد از اخذ دیپلم به امر تحصیل ادامه داد و دوره کاردانی را در شهر ستان بروجرد آغاز کرد و در سال 1364 برای اولین بار شرکت در جبهه را به تحصیل در کلاس ترجیح داد و عازم جبهه نبرد حق علیه با طلی شد و درمنطقه عملیاتی کربلای 5 از ناحیه هر دو پا مجروح گردی جانباز عزیز از نظر اهمیت به فرایض دینی و احکام شرعی دقیق بود و در روستای محل سکونت مورد احترام عام و خاص بود و از مجریان مراسمات عبادی و الهی روستا بود تیمور عزیز بعد از بهبودی نسبی مجدداً عازم جبهه شد و در تاریخ 67/3/27 در منطقه عملیاتی ماووت در کنار دیگر رزمندگان جان بر کف به نبرد پرداخت و در همان عملیات (ماووت) به درجه رفیع شهادت نائل گردید پیکر شهید سلیمانی بعد از سالها سال در جبهه توسط گروه تفحص پیدا و به زادهگاهش روستای مورانی انتقال و در کنار دیگر شهدای جنگ به خاک سپرده شد.

منبع: پورتال جامع شهدای دانشجو

ایستاده تا بهشت ، سردار شهید علی حسن نوری ، شهدای بروجرد

  • ۱۴:۴۳

شهید علی حسن نوری ، شهدای بروجرد

علی حسن نوری
نام پدر: غلامحسن
شغل(ها):
تاریخ تولد: 1-3-1342 شمسی
محل تولد: لرستان - بروجرد - بروجرد
تاریخ شهادت : 28-3-1367 شمسی
محل شهادت : بانه 
گلزار شهدا: بهشت شهدای بروجرد

ایستاده تا بهشت

شهید علی حسن نوری آخرین فرمانده گردان ثارالله که در منطقه تک قمیش سلیمانیه عراق تا آخرین نفس با همرزمانش در مقابل دشمن بعثی جنگیدند و همگی به شهادت رسیدند.

علی‌حسن نوری سال ۱۳۴۲ در شهر بروجرد به دنیا آمد. پدرش غلامحسن ، کارگر بود و مادرش کبری نام داشت .  سه ساله بود که پدرش را از دست داد و تحت تربیت مادرش رشد کرد و بزرگ شد.

از کودکی در مراسم‌های دینی شرکت می‌کرد و فرائض عبادی را با علاقه انجام می‌داد، تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و دیپلم گرفت، سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر شد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و به جبهه‌های جنگ اعزام شد، در طول مدت حضورش در جبهه، در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد و حضور موثری در این عملیات‌ها داشت.

یکی از هم‌رزمانش گفت: در حالی که نیروهایش زخمی و شهید شده بودند، هجمه دشمن گسترده‌تر و حلقه محاصره تنگ‌تر شده بود، یک تنه مقابل چند گردان ایستاد.

علی امانی هم‌رزم شهید علی حسن نوری افزود: بعثی‌ها به چند متری علی‌حسن رسیده بودند، او مهماتی نداشت، خاک و سنگ و کلوخ از روی زمین برمی‌داشت و به سمت دشمن پرتاب می‌کرد.

شهید علی عباس اکبری دهنو - شهدای نورآباد لرستان

  • ۱۴:۱۵

شهید علی عباس اکبری دهنو شهدای نورآباد

شهید علی عباس اکبری دهنو

فرزند  : حاج علی نقی

تاریخ ولادت: ۱۳۴۰/۰۲/۰۱

محل تولد : نورآباد - روستای سراب داوود

تاریخ شهادت  :   ۱۳۶۷/۰۱/۰۹

محل شهادت  : شاخ شمیران

محل دفن  : روستای سراب داوود – نورآباد لرستان

 یکم اردیبهشت ۱۳۴۰، در روستای سراب داوود از توابع شهرستان دلفان به دنیا آمد. پدرش حاج علی نقی، کشاورز بود . در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. او نیز کشاورز بود. سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. از سوی سپاه در جبهه حضور یافت. نهم فروردین ۱۳۶۷، با سمت معاون دسته در شاخ شمیران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

منبع: یاد امام و شهدا

پاسدار شهید حسین بداغی ، شهدای جاویدالاثر

  • ۰۱:۱۶

پاسدار شهید گمنام حسین بداغی

شهید حسین بداغی

تاریخ تولد : ۱۳۴۲/۶/۱۸

تاریخ عروج: ۱۳۶۷/۳/۲۳

محل شهادت : شلمچه

عملیات : بیت المقدس ۷

مزار: شهید جاویدالاثر 

خــودم هم نمی دانم چه از تو می دانـــم

اما همین بس که می دانم

دخترت هنوز طعـــم بی "پ د ر ی" را می چشد

هنوز هم اشک در چشمان کودکانه ام حلقه می زند

وقتی نام "پ د ر" را می شنوم هنوز هم حسرت آغوش تو را دارم ...

همین بس که می دانم

تمام داشته هایم را می دهم تا یک دم دست محبتـــت را بر سرم بکشی

کـــاش شفاعت کنی همه ما را ...

**************************

بانگاهتان می شود

تمام چشمهای جهان را تا ابدخیره نگه داشت

به احترام خون شهدا...

خواهرم حجابت...

برادرم نگاهت ...

ودیگر هیچ.

شهید گمنام حسین بداغی

اشـــک هایم را بــرایت پست کرده ام

ســـلام ب ا ب ا

مـــی گویــــند ...

گلـــوله پـــشت گـــلوله خوردی

تا قـــد بکـــشی

مــــادرت در قــــاب عکــــس های خانه

دنــــبال استــــخوانت مـــی گردد

آدم تــــوی عکس هــــیچ وقت پـــیر نمی شود

امــا تــو تا استـــخوان ترکانــدی

مادرت ســفید شد و به خواب رفـت

شـاید برای یک بــار خــوابت را ببــیند ...

پ...ن : ســـخت است تمام حرفـــهای نا گفته ات را به یکباره بگــویی...

یادداشتهای سوزناک فرزندان شهدا 

منبع : وبلاگ گمنام مثل پدرم

عنایت امام کاظم (ع) به پدر شهید غلام علی رجبی

  • ۱۰:۱۶

عنایت امام کاظم (ع) به پدر شهید غلام علی رجبی

حاج حسن؛ پدر غلام علی همیشه می گفت: «من این زندگی و همه بچه هایم را مدیون امام کاظم (ع) هستم. همه بچه ها به خصوص غلام علی»

وقتی تازه ازدواج کرده بود، بیماری حصبه می گیرد. حالش طوری وخیم می شود که وصیت نامه اش را می نویسد و می گوید برای مراسم ختم اش لپه آماده کنند.

می گفت: همان شب در عالم رؤیا آقایی نورانی را دیدم که به من گفت: «بلند شو برو دعای کمیل ».
گفتم: «می بینید که نای بلند شدن ندارم».
آقا فرمودند: «بلند شو. من شفایت را از خدا گرفته ام. تو زنده می مانی و خدا به تو فرزندانی خواهد داد که از پیروان راستین ما خواهند بود».

پرسیدم: مگر شما که هستید؟
فرمودند: من موسی بن جعفر (ع) هستم.

مجموعه یادگاران،جلد ۲۴؛ کتاب غلام علی رجبی، به قلم سید احمد معصومی نژاد، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: دوم-۱۴۲۲؛ خاطره شماره یکم.

منبع: برش ها

دانشجوی شهید حمیدرضا حسابی مقدم -شهدای زابل

  • ۰۱:۳۴

شهید حمیدرضا حسابی -زابل

شهید حمیدرضا حسابی مقدم

نام پدر: غلامعلی

شغل(ها): دانشجو

تاریخ تولد: 22-5-1344 شمسی

محل تولد: زابل - سیستان و بلوچستان

تاریخ شهادت : 4-3-1367 شمسی

محل شهادت : شلمچه 

دلیل شهادت : حوادث ناشی از درگیری با دشمن بعثی

گلزار شهدا: زابل 

معرفی دانشجوی شهید حمید رضا حسابی مقدم

سال 1344 در شهرستان زابل دیده به جهان گشود. یک ساله بود که پدر را از دست داد و غبار یتیمی بر عصمت رخسارش نشست. اما آغوش پر مهر مادر سایبان امن او شد.

با نام امامت و عاشورا بالید و در آسمان مهربانی خانواده شاخ و برگ برافراشت و قدر کشید. دوران تحصیل را تا مقطع دبیرستان با موفقیت و نمرات عالی در زادگاهش پست سر نهاد. سال 66 در آزمون سراسری شرکت کرد و در رشته مهندسی امور زراعی دانشکد کشاورزی زابل پذیرفته شد. اما به جای دانشگاه، کلاس آراسته به درس شهادت را برگزید و به سوی جبهه شتافت. از سال 61 تا هنگام شهادت بارها راهی جبهه شد و در عملیات های متعدد لشکر ثارالله شرکت جست و با وجود جراحات متعدد که چون مدال عقیق افتخار بر پیکرش زیور یافته بود در عملیات پی در پی حضور یافت و نمونه ای شجاعت فرزندان سیستان را متجلی کرد.

شهید محمد بختیاری از شهدای عملیات مرصاد ، بروجرد

  • ۰۳:۱۹

شهید محمد بختیاری

شهید محمد بختیاری

فرزند : محمدرضا

تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۰۳/۱۵

محل ولادت : بروجرد _روستای خایان

تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۰۵/۰۶

محل شهادت : اسلام آباد غرب

مزار : بروجرد - روستای خایان

پانزدهم خرداد ۱۳۴۷، در روستای خایان از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش محمّدرضا، کشاورز بود و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره متوسطه و در رشته علوم تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. ششم مرداد ۱۳۶۷، در اسلام-آباد غرب توسط نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.

منبع: سایت یاد امام و شهدا

۱ ۲ ۳ . . . ۴ ۵ ۶ ۷ ۸
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan