- چهارشنبه ۱۰ خرداد ۰۲
- ۲۳:۳۹
شهید حبیب الله کردعلیوند
نام پدر : قنبر
تاریخ تولد: ۱۳۵۰/۰۵/۰۱
محل تولد : پلدختر- پاعلم
شغل: دانش آموز بسیجی
شهادت: ۱۳۶۷/۰۳/۲۷
محل شهادت : منطقه ماووت عراق - ارتفاعات قمیش
شهدای لرستان
شهدا را فراموش نکنیم
شهید حبیب الله کردعلیوند
نام پدر : قنبر
تاریخ تولد: ۱۳۵۰/۰۵/۰۱
محل تولد : پلدختر- پاعلم
شغل: دانش آموز بسیجی
شهادت: ۱۳۶۷/۰۳/۲۷
محل شهادت : منطقه ماووت عراق - ارتفاعات قمیش
شهدای لرستان
راوی : کرم رضا میررضایی ،خاطره (3) اردیبهشت 1367 منطقه عملیاتی ماووت عراق ،ارتفاعات قمیش - تهیه و تنظیم : نورالدین احمدی سایت بالاگریوه
باتوجه به نیاز گردان به نیروهای متخصص درسال67-66، شهید حسین رضائی که فردی متعهد، مومن و خوش رو بود به همراه جمعی دیگر از همرزمان، به گردان شهدا معرفی شدند. خصوصیات مثبت رفتاری و اخلاقی شهید رضائی و همچنین تخصص کاری ایشان در زمینه مخابرات باعث شد تا وی به عنوان مسؤل مخابرات گردان منصوب گردد.
شهید علی جعفر امیری ندری اول بهمن ۱۳۴۹، در شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش روحالله، کشاورز بود و مادرش تاجدولت نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پنجم فروردین ۱۳۶۷، با سمت تک تیرانداز در شاخ شمیران بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. مزار وی در زادگاهش واقع است.
شهید عبدالحسین کردی
نام پدر: عبدل
وصیت نامه شهید پیرزاد قائدرحمتی (معروف به رضا رحمتی)
۱۳۶۴/۱۱/۲۳
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا
از مومنان کسانی هستند که با خدای خود پیمان بسته اند و سپس برخی از آنها ایستادگی کردند تا در راه خدا به شهادت رسیدند و به پیمان خویش وفادار ماندند .
سپاس خداوندی را سزاست که بزرگ تر و والاتر از آن است که بتوان وصفش نمود و درود بر محمد(ص) که برگزیده خداست که به وسیله قرآن ما را از ظلمت و تاریکی برهاند . و درود و سلام بر پیشگاه ولی عصر (عج) و نایب بر حقش خمینی بت شکن این اسوه زمان و این رهبر آگاه ، امامی که فریادش فریاد جهان خواران را در سینه هایشان خفه کرده است و می کند و سلام بر شهیدان راه حق از کربلای حسینی تا کربلای خمینی و سلام بر امت همیشه بیدار و در صحنه حاضر.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، اسمعیل رحمانی پدر شهید بزرگوار مهدی رحمانی دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
پیکر پاک این پدر شهید بزرگوار در مزار والدین شاهد همجوار گلزار شهدای شهر قزوین تشییع و به خاک سپرده شد. (پنجشنبه, ۰۵ فروردین ۱۴۰۰)
در بخشی از وصیتنامه این شهید بزرگوار آمده است:
« مادر جان و پدر جان! وقتى جنازهام را براى شما آوردند، نماز شُکر بجا آورید و برایم طلب بخشش کنید؛ چرا که برایم زحمات فراوانى کشیدید. امیدوارم با صالحین درگاه خدا محشور شوید، مرا نیز حلال کنید، پس از مرگم نگریید و صبور باشید.
مادر جان! که جانم فداى تو انشاءالله مرا حلالم کن. مادر! مانند مادرهاى دیگر، مانند زینب کبرى (س) و سکینه (س) که وقتى اهل قافله شهید شدند، صبور بودند، شما هم همان گونه باشید.
وقتى زینب (س) بر سر بالین برادرش حسین (ع) رسید، صبور بود و خدا را شُکر کرد و با اینکه اهل قافله را شهید کردند و خود ایشان را شکنجه دادند، ولى با این حال در زیر شکنجه ها «لا اله الا الله» می گفت و دین خدا را ابلاغ مىکرد؛ که با ابلاغهاى زینب (س) بود که جهان به لرزه درآمد ...»
زندگینامه شهید
گفتنی است شهید مهدی رحمانی، چهاردهم آبان ۱۳۴۶ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش اسماعیل، کارگر بود و مادرش اقدس نام داشت و تا اول متوسطه درس خواند.
این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و هشتم فروردین ۱۳۶۷ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به کمر و پاها، شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
شهید جواد امرائی
فرزند : خوردعلی
تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۰۴/۲۲
محل شهادت : فکه
مزار : رومشکان – روستای رشنو - استان لرستان
یکم شهریور ۱۳۴۳، در شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش خوردعلی، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. پنج ماه به صورت بسیجی به جبهه رفت و بعد از آن به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و دوم تیر۱۳۶۷، در فکه بر اثر مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید. مزار او در روستای رشنو - از توابع رومشکان شهرستان کوهدشت واقع است.
خاطرات مادر شهید جواد امرایی در تلوبیون
عکس از میرملاس نیوز
پیکر مطهر شهید «بیرجند بیک محمدی»، از خلبانان شجاع نیروی هوایی ارتش که اخیرا در خاک عراق کشف شده است، شناسایی شد.
سردار سرتیپ پاسدار محمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در مراسمی که امیر سرتیپ نصیرزاده فرمانده نیروی هوایی ارتش، و تعدادی از مسئولین و پیشکسوتان این نیرو در منزل شهید «بیرجند بیک محمدی» حضور داشتند، طی یک مکالمه تلفنی، خبر کشف پیکر مطهر این شهید سرافراز را به خانواده معظم ایشان، اطلاع داد.
نــام : سعید
نـام خـانوادگـی : دارابی وفسی
نـام پـدر : کریم
تـاریخ تـولـد : ۱۳۴۸/۱۲/۰۷
مـحل تـولـد : تهران
سـن : ۱۹ سـال
دیـن و مـذهب : اسلام شیعه
وضـعیت تاهل : مجرد
دسـته اعـزامـی : بسیج
تـحصیـلات : دیپلم
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۰۵/۰۶
محل شهادت : اسلام آباد غرب
عملیات مرصاد - بدست منافقین کوردل
مزار: گلزار بهشت زهرا (س) تهران - قـطعـه ۴۰ ردیـف ۱۱۰شـماره ۲
زندگینامه
هفتم اسفند ۱۳۴۸، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش کریم و مادرش، توران نام داشت. تا سوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. ششم مرداد ۱۳۶۷، در اسلام آباد غرب بر اثر درگیری منافقین شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. اصالتا اهل روستای وفس از توابع اراک هستند.
شهید اردشیر کرم توکلی
نام : اردشیر
نام خانوادگی : کرم توکلی
نام پدر: نصرالله
شغل: پاسدار افتخاری
تاریخ تولد: 5-7-1345 شمسی
محل تولد: الیگودرز
تاریخ شهادت : 19-4-1367 شمسی
محل شهادت : بانه - سورکوه- دره شیلر
دلیل شهادت : اصابت گلوله مستقیم دشمن بعثی
گلزار : گلزار شهدای الیگودرز - استان لرستان
از حنظله بسیار شنیده ایم، ولی جنگ تحمیلی باعث شد تا حنظله های زیادی را به چشم خود ببینیم و از نزدیک به دنیای عرفانی و معنوی آنان آشنا شویم.
اردشیر، از قبیلۀ حنظلۀ غسیل الملائکه بود که تیرماه سال 1345 همزمان با آغاز گرما طبیعت، وجود زیبایش، گرمابخش خانه ای در شهرستان الیگودرز شد که اهل آن از علاقه مندان به خاندان نبوت (ع) و مقید به احکام هدایتگر و نورانی محمدی (ص) بودند. هنوز پنج بهار از زندگی را درک نکرده بود که به دلیل شغل پدر به شهرستان اهواز مهاجرت کردند .
روایتی که جز با عشق حک نمی شود ؛
عاشقانه ای از یک همسر شهید گلستانی / روایتی سخت اما شیرین از شکوفایی سه دسته گل ناشنوا یادگار شهید
تاریخ مصاحبه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵
زندگی خانواده های شهدا خودش داستانی بس شنیدنی است خاصه اینکه در دل این خانواده ها شیرزنی پیدا شود که سه فرزند ناشنوا را به توصیه شهید به مرز شکوفایی برساند . [
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گلستان ما ؛ تمام زندگی انسان از اول تا آخر خاطره است.هر کس به یک نحوی زندگی را آغاز کرده و هر کسی هم به نحوی زندگی را تمام می کند. آدمی از کجا میخواهد شروع کند و به کجا تمام !!!! زندگی ما از شروع و اولش خاطره بود و تا آخر هم با خاطره تمام شد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, گلستان ما,
اینها سرآغاز سخنان همسر شهیدی است که از نای دل بر می خیزد .... سخنانی که سالهاست در تاریکخانه قلبش رسوب شده و به مانند عقده ای مقدس سودای فریادکشیدن دارد که تو ای شهید نبودی ببینی سه دسته گلت را با چه مشقتهایی بزرگ کردم.
رهدگبنامه و آشنایی با شهید
زهرا رایج خود را متولد سال ۱۳۴۲ معرفی می کند. او می گوید: در سال ۵۶ با سلطانعلی رایج که پسرخاله بنده بودند ازدواج کردم.
شهید در آن زمان ۲۴ سال داشتند و معلم بودند و با وجود ۹ سال اختلاف سنی قبول کردم که با او ازدواج کنم . ازدواج ما کاملا سنتی بود و خاتمه ی زندگی ما در سال ۱۳۶۷ با شهادت وی به پایان رسید.
آهی می کشد و ادامه می دهد . . .
بنده هم کتاب را مطالعه کردم هم خیلی تخیلی بود هم تناقض زیاد داشت نویسندگی کار هرکسی نیست