یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

معلم شهید حسین ماهرخ ، شهدای حاج عمران ، بروجرد

  • ۲۳:۱۱

شهید حسین ماهرخ ، شهدای بروجرد در حاج عمران

منبع: شهدای فرهنگی بروجرد 

http://beest-bro.blogfa.com/post/430

شهید سیدحجت الله موسوی ، شهدای الیگودرز

  • ۱۶:۳۵

شهید سید حجت الله موسوی - الیگودرز

شهید سید حجت الله موسوی 

فرزند : سید محسن

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۲/۳۰

محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران

مزار : گلزار شهدای شهرستان الیگودرز

سوم آذر ۱۳۳۹، در روستای سنج از توابع شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش سید محسن نام داشت و چهره متین و دوست داشتنی داشت . وی با آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود او هم توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را در عالم ملکوت باز نماید و همیشه به او افتخار نمایند. مادرش سلطان خانم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید سید حجت اله پا به عرصه وجود گذاشته بود. گر چه تحصیلات کلاسیک خود را بخاطر انجام تکلیف الهی به پایان نرسانده بود و تا پایان متوسطه بیشتر ادامه نداد، امام بخاطر حس وظیفه شناسی بسیار بالایی که داشت بعنوان پاسدار خود را در کنار همسنگران مجاهد الهی قرار داد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالی‌ترین مرتبه درجه معرفت الهی رسانید ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر می نمود. زندگی عارفانه این شهید عظمی در سی ام اردیبهشت ۱۳۶۵، با سمت معاون فرمانده گردان در حاج‌عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به پایان رسید و به خیل همسنگران شهید پیوست و خود را جاودانه ساخت. مزار وی در گلزار شهدای روستای سنج شهرستان الیگودرز واقع است.

به نقل از یاد امام و شهدا 

http://yadshohada.com

زندگینامه سرباز شهید ذبیح الله آموزگار . شهدای الیگودرز

  • ۱۹:۱۲
شهید ذبیح الله آموزگار -الیگودرز
زندگینامه شهید ذبیح الله آموزگار

در سومین روز آبان سال 1346 در شهرستان الیگودرز میان خانواده ای متدین و زحمتکش کودکی به دنیا آمد که با تأسی به حضرت ابراهیم (ع) او را «ذبیح الله» نامیدند تا در آینده ای نه چندان دور ذبیح راه خدا شود وچون مولایش حسین (ع) در راه دفاع ار آرمانهای اسلامی بند از بندش بگسلند. از همان کودکی در کنار سجاده ی پدر نشست و با تماشای قیام و قعود وی در مقابل پروردگار عالمیان ، با احکام نورانی اسلام آشنا شد و به انجام آنها پرداخت . آن گاه که گامهایش توان پیمودن راه را یافت ، به سوی مدرسه رفت و دوره ی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان برد . سپس وارد هنرستان فنی شهید باهنر الیگودرز شد.

ذبیح الله ، در دوران فراغت تحصیلی به کار می پرداخت و بخشی از هزینه های تحصیلی خود را تأمین می کرد. تحصیل او را از مسجد و عبادت جدا نکرد و همیشه سعی داشت در صف جماعت حضور داشته باشد . اگر چه بودند افرادی که از رفتارهای مذهبی وی عصبانی نشان می دادند و بارها سعی کرده بودند او را از رفتن به مسجد و یا جلسات دینی بازدارند. وی تا سال دوم هنرستان تحصیل کرد ، سپس سنگر آموزش را رها کرد و در سال 1366 لباس مقدس سربازی را پوشید . با درخواست وی ، به یگان کمیته انقلاب اسلامی منتقل و به جمع لشکریان روح الله (ره) از تیپ الحدید در آمد.

زندگینامه شهید محمود آذرخوش ، شهدای الیگودرز

  • ۱۱:۴۲

شهید محمود آذرخوش

فرزند  : عیدی

تاریخ شهادت  :   ۱۳۶۳/۱۲/۲۳

محل شهادت  : جزیره مجنون

محل دفن  : تیران – روستا

دوم تیر ۱۳۴۵، در روستای تیران از توابع شهرستان الیگودرز دیده به جهان گشود. پدرش عیدی، کشاورز بود و مادرش خدیجه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست‌وسوم اسفند ۱۳۶۳،‌ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به کمر، شهید شد. مزار وی در زادگاهش واقع است.

زندگینامه شهید محمود آذرخوش

زندگی بدون حضور پدر (درد دل یک فرزند شهید)

  • ۰۱:۴۴

تشییع شهدای مدافع امنیت در اصفهان

زندگی بدون حضور پدر(درد و دل یک فرزند شهید)

هرچی فکرمیکنم چیزی از چهره پدرم یادم نمیاد،آخه هیچ وقت نتونستم ببینمش.ازوقتی چشمم به این دنیای پراز دروغ و ریا بازشد و تونستم حرف بزنم مدام از مادرم میپرسیدم((بابام کجاست؟کی میاد؟))،همیشه و از همه یه جواب میشنیدم((بابات رفته پیش خدا...)).همیشه توی افکار کودکی با خودم میگفتم بابام برمیگرده و هرروز صبح که بیدار میشدم به امید این بودم که پدرم برگشته باشه. همیشه حسرت این رو داشتم که وقتی صدا میزنم:((بابا...))، پدرم جواب بده:((بله پسرم)). اما هیچ وقت نتونستم این رو تجربه کنم. تمام دوران کودکی رو من در انتظار برگشتن پدرم سپری کردم ودر تمام این دوران مادرم با زحمتها و سختیهای بیشماری من و خواهرم رو بزرگ میکرد. 

خاطرات زندگی یک فرزند شهید

  • ۰۱:۳۶

تشییع شهدا

خاطرات زندگی یک فرزند شهید :

همیشه توی زندگیم یه حسرت بزرگ توی دلم هست که هیچ وقت نمی تونم فراموشش کنم.پدرم در تاریخ 30/02/1365 در عملیات حاج عمران به شهادت رسید .من حدوداً سه ماه بعد از شهادت پدرم به دنیا اومدم. این حسرت ندیدن پدرم بوده و هست و خواهد ماند. امسال بیست و هفتمین سالی بود که سفره هفت سین رو بدون پدرم پهن می کردیم. من برعکس بقیه هیچ وقت شوقی برای نوروز نداشتم چون می دونستم که باز هم به جای اینکه با پدرم سر سفره هفت سین بشینم باید با یه عکس از پدرم لحظات سال تحویل رو سر کنم.

شنیدن یا خوندن این جملات خیلی راحت و آسان است ، اما من 27 سال چشم انتظار بودم.

وبلاگهای شهدا و دفاع مقدس

  • ۰۰:۲۹
  1. یاد لاله ها

  2. دلاورمردان الیگودرز در هشت سال دفاع مقدس

  3. به یاد شهید حسن ریاحی و کلیه شهدای جنگ تحمیلی

  4. وبلاگ شهدا و ایثارگران شهرستان الیگودرز

  5. در آرزوی وصال  (الیگودرز)

  6. لاله های روشن الیگودرز
  7. وصبت نامه شهدای خور

  8. خاطرات رزمندگان وشهدای شهر من خور

  9. نرگس خور   (خور و بیایانک)

  10. یقظه شهید-بانک موضوع بندی آثارشهدا

  11. ایستگاه شهادت(کشکول)

  12. لحظه های ناب شهدائی
  13. رنگ سرخ بهاران  سرداران شهید کوهدشت)

  14. شهدا و رزمندگان کوهدشت (با عکس)
  15. نیروی هوایی ایران (شهدای خلبان)
  16. خلبان شهید بیژن فعلی
  17. دفاع قابل ستایش
  18. سایت مرجع هوانوردی
  19.  زندگینامه ی شهدای بروجرد
  20. بچه های آسمانی (شهدای کازرون)
  21. برادرم قابیل(سلامی به هابیل)

  22. موقعیت ، گردان کمیل
  23. زندگینامه شهدای بروجرد (لرستان)

شهید ابراهیم اسدالهی ، فرمانده گردان ابوذر ، شهدای ازنا

  • ۲۲:۴۰

شهید ابراهیم اسدالهی -ازنا

فرمانده شهید ابراهیم اسدالهی 

نام پدر: اسمعیل

تاریخ ولادت : ۱۳۳۳/۰۲/۲۰

محل ولادت : ازنا - لرستان

تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۰۳

محل شهادت : جزیره مجنون  ‌(تنگه چزابه - شیب میسان )

مسؤلیت در زمان شهادت : فرمانده گردان ابوذر از لشگر ۵۷حضرت ابوالفضل علیه السلام لرستان

سال 1333 ه.ش در روستای ده حاجی ، یکی از روستاهای شهرستان ازنا در استان لرستان و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش اسماعیل کشاورز بود و زندگی آنها مثل بقیه مردم روستانشین ایران در آن روزگار  به سختی می گذشت.

ابراهیم در ۷ سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا سال پنجم ابتدایی ادامه داد.

او عاشق تحصیل بود و علاقه‌ی زیادی به آموزش علم و دانش داشت اما به علت نبود مدرسه راهنمایی و امکانات آموزشی از یک طرف و فقر مادی و اقتصادی خانواده اش از سوی دیگر موفق به ادامه تحصیل نشد .

او بعد از ترک تحصیل به یاری پدر شتافت و با سن کمی که داشت کمک‌های زیادی در تامین هزینه‌های زندگی خانواده انجام داد.

ایستاده تا بهشت ، سردار شهید علی حسن نوری ، شهدای بروجرد

  • ۱۴:۴۳

شهید علی حسن نوری ، شهدای بروجرد

علی حسن نوری
نام پدر: غلامحسن
شغل(ها):
تاریخ تولد: 1-3-1342 شمسی
محل تولد: لرستان - بروجرد - بروجرد
تاریخ شهادت : 28-3-1367 شمسی
محل شهادت : بانه 
گلزار شهدا: بهشت شهدای بروجرد

ایستاده تا بهشت

شهید علی حسن نوری آخرین فرمانده گردان ثارالله که در منطقه تک قمیش سلیمانیه عراق تا آخرین نفس با همرزمانش در مقابل دشمن بعثی جنگیدند و همگی به شهادت رسیدند.

علی‌حسن نوری سال ۱۳۴۲ در شهر بروجرد به دنیا آمد. پدرش غلامحسن ، کارگر بود و مادرش کبری نام داشت .  سه ساله بود که پدرش را از دست داد و تحت تربیت مادرش رشد کرد و بزرگ شد.

از کودکی در مراسم‌های دینی شرکت می‌کرد و فرائض عبادی را با علاقه انجام می‌داد، تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و دیپلم گرفت، سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر شد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و به جبهه‌های جنگ اعزام شد، در طول مدت حضورش در جبهه، در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد و حضور موثری در این عملیات‌ها داشت.

یکی از هم‌رزمانش گفت: در حالی که نیروهایش زخمی و شهید شده بودند، هجمه دشمن گسترده‌تر و حلقه محاصره تنگ‌تر شده بود، یک تنه مقابل چند گردان ایستاد.

علی امانی هم‌رزم شهید علی حسن نوری افزود: بعثی‌ها به چند متری علی‌حسن رسیده بودند، او مهماتی نداشت، خاک و سنگ و کلوخ از روی زمین برمی‌داشت و به سمت دشمن پرتاب می‌کرد.

وصیت نامه شهید حسن حر ریاحی‌ ، شهدای الیگودرز

  • ۰۰:۵۹

شهید حسن حر ریاحی - الیگودرز

شهید حسن حر ریاحی

نام پدر: نصراله

تاریخ تولد: 4-10-1339 شمسی

محل تولد: الیگودرز

تاریخ شهادت : 30-2-1365 شمسی

محل شهادت : حاج عمران

دلیل شهادت : حوادث ناشی از درگیری با دشمن

گلزار شهدا: گلزار مرکزی الیگودرز - لرستان 

منبع: نوید شاهد 

وصیت نامه شهید حسن حر ریاحی :

سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب بنیان گذار جمهوری اسلامی و فرمانده کل قوا امام خمینی .

سلام بر تمامی رزمندگان جبهه توحید علیه شرک و نفاق و تمامی شهدای طریق الله

تاریخ اسلام همیشه شاهد نبرد هابیلیان علیه قابیلیان بوده است. تاریخ اسلام نمایانگر جوانانی برومند و فداکار بوده است که برای حفظ مکتب خود تا مرز شهادت پیشرفته اند و بالاخره این تاریخ به فرموده امام با رنگ خون نوشته شده است.   

 بعنوان سرباز کوچکی از جندالله وظیفه خود دانستم چند جمله ای از اعماق قلبم برای شما امت همیشه سر بلند بیان کنم.

 ما مسلمانها بر این عقیده هستیم که معادی وجود دارد و طبق این اعتقاد هیچ کس نمیداند تا کی زنده است. ما وظیفه های شرعی زیادی بر عهده داریم اگر خدای نا کرده احساس مسئولیت نکنیم و از کارهایمان سرپیچی کنیم دچار عذاب الهی خواهیم شد یکی از این وظایف شرعی اطاعت از امام است اگر از فرمان این فرزند زهرا اطاعت نکنیم نابود خواهیم شد، چون این بزرگوار بود که ما را نجات داد ما را از چنگال آمریکای جهان خوار و روسیه تجاوزگر و اسرائیل غاصب نجات داد. او بود که به ملتهای محروم جان داد و فرمود : آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند پس بیائید به چنین رهبری افتخارکنیم و او را رها نکنیم مانند یاران امام حسین(ع) نباشیم . [مردم کوفه]

سخنان کوتاهی با پدر و مادرم:

پدر و مادر مهربانم :

 از شما تشکر می کنم برای اینکه مرا به این سن رسانده بودید من در دوران حیاتم هیچ کاری برای شما انجام ندادم . امیدوارم شهادتم افتخاری برای شما باشد.

منبع: وبلاگ شهید حسن حر ریاحی 

http://shahidriyahi.blogfa.com/1390/11

زندگینامه شهید علی کیارش ، خلبان هوانیروز ، شهدای خرم آباد

  • ۲۲:۰۳

خلبان شهید علی کیارش -خرم آباد

زندگینامه شهید علی کیارش

نام پدر: مستح عالی

متولد 1332  خرم آباد (ازنا سگوند) 

تاریخ شهادت: 1359/9/23

محل شهادت : جنوب رودخانه کرخه

شهید علی کیارش در سال 1332 در روستای ازنا سگوند از توابع خرم آباد لرستان متولد شد و دوران تحصیلی اش را در دبستان روستای ایمان آباد شروع و کلاس ششم را در دبستان حکیم نظامی ازنا پشت سر گذاشت. بعد از آن به علت نبودن دبیرستان در ازنا برای ادامه تحصیل به شهرستان خرم آباد عزیمت نمود و دوران دبیرستان را در دبیرستان امام خمینی فعلی واقع در خیابان 13 آبان با موفقیت سپری کرد. همزمان با تحصیل در رشته ورزشی بوکس تمرین می کرد.

کیارش در خانواده ی متوسط کشاورز و مذهبی رشد نمود و در سال 1351 در هوانیروز ارتش ثبت نام کرد. وی برای گذراندن آموزشهای لازم وارد پایگاه فعلی شهید وطن پور اصفهان شد و بعد از طی آموزشهای پرواز با هلی کوپترهای کبری انتخاب شدند.ایشان به علت رتبه های عالی که هنگام آموزش کسب می کرد به عنوان مربی آموزش هلی کوپتر انتخاب شد و در همان پایگاه محل آموزش خود مشغول آموزش خلبانان جدید شد.

شهید غلامرضا چاغروند ، خلبان شجاع هوانیروز

  • ۱۴:۰۴
https://poldokhtarnews.ir/uploads/posts/2020-09/1601381498_img_20200929_153913_050.jpg

یادی از سرلشگر خلبان شهید غلامرضا چاغروند

شهادت نیروهای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران هریک به سهم خود بیان کننده حماسه­‌ای زیبا است و شهادت خلبان غلامرضا چاغروند نیز از این پدیده مستثنی نیست.

غلامرضا چاغروند سال ۱۳۵۳ در هوانیروز استخدام شد و پس از گذراندن دوره­‌های (نظامی – زبان انگلیسی – پرواز بالگرد) در تهران و پایگاه مرکز آموزش اصفهان، با درجه ستوانسومی و پرواز با «بالگرد ۲۱۴ » به پایگاه هوانیروز کرمانشاه منتقل شد.

خلبان چاغروند نیز همانند دیگر نیروهای هوانیروز با آغاز جنگ تحمیلی، به جبهه­‌های جنگ غرب و جنوب شتافت و جان‌فشان پرواز کرد. آخرین ماموریت این خلبان جسور و با ایمان هوانیروز در بعد از ظهر ۱۲ مهرماه ۱۳۵۹ بود. در آن روز، چاغروند و کمک خلبان ستوانیار حسین مصری و «کروچیف(مهندس پرواز)» گروهبان‌یکم عادل موسوی عازم ماموریتی از کرمانشاه به ایلام و دهلران می­‌شوند.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan