- يكشنبه ۲۱ آذر ۰۰
- ۱۴:۱۶

شهدا را فراموش نکنیم
صدام جنایتکار هم آغازگر جنگ بود و هم ادامه دهنده جنگ. این نکته خیلی مهم است. نمونه اش حملات مختلف زمینی و هوایی و دریایی در سالهای مختلف جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران است. مثلا خرداد ۶۵ جهت تصرف شهر پیرانشهر به مرز شمالی ما حمله کرد که با عملیات حاج عمران جلوی آنها گرفته شد. همچنین در سال ۶۷ با همکاری منافقین و تجهیز آنها عملیات فروغ جاویدان یا همان مرصاد را علیه ایران انجام داد که با شکست ذلت بار منافقین روبرو شدند. و حتی در مرداد ماه ۶۷ پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران و عقب نشینی رزمندگان از مناطق تحت تصرف در خاک عراق ، دوباره به مناطق مختلف مرزی ایران حمله کرد ولی خداوند ذلت و خواری را نصیب آنها کرد. به خاطر همین است که ما به جنگ تحمیلی می گوییم *دفاع مقدس* . چون در تمام طول این مدت ، آنها دست از تجاوز به خاک کشورمان نکشیدند و رزمندگان ما از تمامیت ارضی ایران دفاع کردند.
18 آذر 1370
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم شیار 143 را تقریبا اکثرمان چند بار یددهایم. داستان مادری کرمانی که جوان رعنایش را راهی جبهه میکند و فرزندش در جنگ مفقود میشود. روایت چشم انتظاریها و بیم و امیدهای یک مادران شهدای مفقودالاثر همه شبیه همین مادر شیار 143 است اما با تفاوتهای نه چندان زیاد. بیگم اسحاقی هم یکی از همین مادران است که روایتهای مشابهی از زندگی فرزندش و 35 سال چشم انتظاری دارد. او چهار پسر و چهار دختر داشت. دو تن از پسران او در هشت سال دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند. یکی در سال 63 و دیگری سال 66
شهید «محمد اسحاقی» فرزند صفت اله، متولد 1340 بود که در سن 26 سالگی در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید اما پیکر مطهر او که در اول فروردین ماه سال 1366 به شهادت رسیده بود در منطقه شلمچه ماند و در شمار شهدای مفقود الاثر جای گرفت. پیکری که سالها مفقود بود در عملیات تفحص پیدا شده و هویتش توسط آزمایش DNA شناسایی شد و مادرش چند روز پیش بعد از سالها فراق توانست پیکر فرزند گمشده را در آغوش بگیرد.
مادر شهیدان اسحاقی از چشم انتظاری این سالها در گفتگو با تسنیم چنین میگوید: خیلی خوشحالم که پیکر پسرم بازگشت است. اگر بدانید در این سال ها چه حالی داشتم. هر کسی که در خانه را میزد، می گفتم محمد من آمده است. محمد و احمد همیشه در جبهه با هم بودند و معمولاً با هم میآمدند. نهایتاً هر دو هم شهید شدند. خبر شهادت احمد را محمد برای من آورد. احمد سال 1363 به شهادت رسید. اینبار محمد هم رفت و برای همیشه در منطقه ماند. هر دو مفقودالاثر بودند. اول پیکر احمد آمد. اما 35 سال طول کشید تا پیکر محمد برگردد. در این سالها همسرم مریض شد و فوت کرد.
شهید سیدعلیرضا حسینی
نام پدر: سید موسی
(نام جهادی: سیدهاشم)
تاریخ تولد : 1371/10/01
محل تولد : مشهد
تاریخ شهادت : 1393/07/11
محل شهادت : حلب - سوریه
وضعیت تاهل : مجرد
محل مزار شهید : تهران - امامزاده باقر (ع)
سید علیرضا حسینی معروف به سید هاشم، در اول دی ماه ۱۳۷۱ متولد شد. به گفته خانواده، بر خلاف خونگرمی او و حسن خلقی که در خانه و بین اطرافیانش داشت، از دوران کودکی عاشق مبارزه و دفاع بود. هیچگاه مانند بعضی از مردان که خود را از انجام کارهای خانه مبرا میدانند رفتار نمیکرد. این همان خصوصیتی است که هنوز که هنوز است بعد از گذشت چند سال از پرکشیدنش، دل پدر و مادر را میسوزاند و نبودش را به رخ آنان میکشد.
سال ۹۲ با اصرار به پدرش توانست برای اعزام به مناطق جنگی سوریه اقدام کند و بلافاصله نیز برای گذراندن دوره آموزشی بار سفر را بست.
هر بار که به مرخصی میآمد چندان دوام نمیآورد و بلافاصله بر میگشت. می گفت:« ما سادات هستیم و منتسب به حضرت زینب و حضرت رقیه (علیهما السلام)، اگر من برای محافظت از ایشان نروم چه کسی برود؟»
به گزارش نوید شاهد خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند میزبان مادر مکرمه شهید تازه احراز هویت شده، که در سال 1386 به عنوان شهید گمنام در دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند خاکسپاری شد، می باشد. این شهید قهرمان که علیرضا حسینی نام دارد در لشکر21حمزه سیدالشهداء ارتش جمهوری اسلامی خدمت نمود و در سال 1367به درجه رفیع شهادت نایل گردید. شهید علیرضا حسینی متولد شهرری از استان تهران می باشد که در سن 21 سالگی در منطقه مهران به ملکوت اعلی بال و پر گشود.
امروز شانزدهم آذرماه 1400 ساعت 9 صبح مراسم استقبال از مادر محترمه شهید در دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند برگزار خواهد شد.
مردم خراسان جنوبی در هفته های قبل نیز میزبان خانواده های سه شهید احراز هویت شده به نامهای شهید حسین بابایی از خراسان رضوی، شهید جهانگیر نقدی پور از استان خوزستان و شهید اصغر رستمی از استان اصفهان که در شهرستانهای بیرجند و زیرکوه خاکسپاری شده اند، بود. تا بحال تعداد 4 نفر از شهدای گمنام این استان احراز هویت شده اند.
شهید محمد نوریزاده که به عنوان شهید گمنام در گلزار شهدای دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد مدفون است، پس از گذشت ۳۳ سال از شهادت احراز هویت شد.
سرباز وظیفه محمد نوریزاده از شهدای گمنام دوران دفاع مقدس است که پیکر مطهر وی به عنوان شهید گمنام در گلزار شهدای دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد مدفون است و اخیراً با آزمایش DNA احراز هویت شده است.
این شهید که متولد سال ۱۳۴۷ و متولد تبریز است در جمعی گردان ۱۷۵ تیپ ۴۰ سراب آذربایجان شرقی خدمت میکرده که در ۲۱ تیرماه سال ۶۷ در عملیات شرهانی به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.
خانواده این شهید دوران دفاع مقدس شامل مادر پیر و سالخورده وی و تنها دخترش و خواهران و برادرانش پس از گذشت ۳۳ سال انتظار فردا سهشنبه، ۱۶ آذرماه طی مراسمی بر مزار این شهید حاضر خواهند شد.
فرمانده قرارگاه عملیاتی لشگر84 پیاده لرستان عنوان کرد: پیکر شهید نوری زاده سال 92 توسط کمیته جستجوی مفقودین به وطن بازگشت ولی از آنجا که فاقد مدارک شناسایی بود به عنوان شهید گمنام در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد به خاک سپرده شده است.
وی با بیان اینکه این شهید گرانقدر از جمله شهدای مفقودالاثر شهر تبریز بود که پیکر مطهرش طی روزهای اخیر با آزمایش دی ان ای شناسایی شده است گفت: شهید نوری زاده در زمان شهادت متاهل و دارای یک دختر سه ماه بود که دخترشان اکنون 33 سال سن دارد.
خوشکنار تصریح کرد: جهت استقبال از خانواده شهید صبح سه شنبه 16ام آذرماه مصادف با روز دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد برگزار میشود.
تصاویر خانواده و مزار شهید را ببینید
آرامگاه شهدای گمنام دئانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد
یادداشت: من و خانواده ام در سال 1392 توفیق پیدا کردیم در مراسم تشییع و خاکسپاری این شهید عزیز و شهید همراهش شرکت کنیم. واقعا مراسم معنوی شلوغ و با شکوهی بود. سلام خدا بر ایشان و همه شهدای گرانقدر. خدا کمک کند راه شهدا را ادامه بدیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد، تاریخ سراسر حماسه ایران اسلامی سرشار از جانفشانی شهیدان و ایثارگرانی است که جان در گروی دین، ایمان و ولایت نهادند و لرستان این روزها داغدار فرزند رشید خود است، بزرگمردی که در راه حق جانفشانی کرد و پای دفاع از میهن خویش ایستاد و پس از سالها جانبازی، شامگاه سه شنبه 15 آبان درشب رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) شد.
سید نورخدا موسوی مفرد یکم شهریورماه سال 1349 در شهر خرمآباد چشم به جهان گشود، وی در سن جوانی لباس سبز پرافتخار میهن را به تن کرد و پس از فارغالتحصیلی در دانشگاه علوم انتظامی تهران مشغول به کار شد. حاصل ازدواج سید نورخدا و کبری حافظی دو فرزند بهنام سیده زهرا و سید محمد است؛ وی بعد از اتمام دانشگاه افسری بههمراه خانواده مدتی ساکن تهران میشوند و سپس به خرمآباد آمده و پس از چند سال زندگی در خرمآباد به وی مأموریت داده شد که به زاهدان برود.
مجروحیت سید نورخدا در سال 87
وقتی تو جبهه رفتی من خواب ناز بودم
بهر محبت تو غرق نیاز بودم
وقتی شهید گشتی، شبها چه گریه کردم
از دوریت نهان در سوز و گداز بودم
مادر که گریه می کرد می سوخت قلب زارم
من با خدای خوبم مشغول راز بودم
وقتی نماز می خواند آرام می گرفتم
من هم کنار مادر اندر نماز بودم
مادر ز خاطراتت با افتخار می گفت
از این شهادت تو من سرفراز بودم
جان عزیز خود را کردی فدا و من هم
آماده شهادت با دست باز بودم
با کسب علم و دانش راهت ادامه دادم
من بهر کشور خود آینده ساز بودم
======================
حمیدرضا فاطمی
(این شعر با الهام از عکس بالا سروده شده)
تقدیم به فرزندان عزیز شهدا و رزمندگان
شهید حسین رضا حقی کنگرشاهی، فرزند رضامراد در تاریخ ۱۳۴۰/۳/۲۰ در شهرستان صحنه در استان کرمانشاه دیده به جهان گشود. پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود که با تلاش فراوان معاش خانواده را تأمین می کردند. در زادگاهش در مدرسه ثبت نام کرد و مشغول تحصیل شد. بعد از اتمام دوره ابتدایی و راهنمایی با توجه به علاقه ای که به نظام داشته به خدمت در ارتش مشغول گردید و به عنوان کادر رسمی ارتش در گروه مهندسی رزمی ۴۱۱ بروجرد استخدام و در این سال ها هم سرپرستی و کمک کار پدر و مادر خود بود و هم خدمت صادقانه خود را انجام می داد.
با شروع انقلاب اسلامی او نیز مانند دیگر جوانان انقلابی ایران زمین همواره در راهپیمایی ها شرکت می کرد و این حرکت مردمی به رهبری امام خمینی (قدس سره) به ثمر نشست و به پیروزی رسید. شهید در تاریخ ۱۳۶۰/۰۲/۰۳ به سنت حسنه ازدواج اهتمام ورزید که فرزندش افشین در تاریخ ۱۳۶۰/۱۲/۱۰ ، شش ماه پس از شهادت پدر به دنیا آمد و از او به یادگار ماند.
وی پس از آغاز جنگ تحمیلی 4 ماه دوره آموزشی تخصصی را در بروجرد گذراند و به آبادان اعزام شد و در حدود 9 ماه در منطقه عملیاتی علیه صدامیان کفار جنگید تا اینکه پای چپش ترکش خورد. او را برای درمان به بروجرد فرستادند که پس از بهبودی دوباره به سوسنگرد بازگشت. سرانجام گروهبان یکم، شهید حقی کنکرشاهی فداکار و دلاور، پس از 4 سال خدمت خالصانه و رشادت های فراوان در میدان حق علیه باطل در منطقه جاده سوسنگرد به بستان در تاریخ ۱۳۶۰/۰۵/۰۹ هنگام خنثی کردن مین، جام شیرین شهادت را نوشید و سوار بر بال ملائک به لقاء الله رسید. پیکر پاک و مطهر این شهید سرافراز میهن در زادگاهش روستای شاهسون با احترام تشییع و در دل خاک آرام گرفت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
یادشهید عزیزواکبر همیشه ماندگارست ، روحش شاد. این وصیت نامه ...