- دوشنبه ۳۰ بهمن ۰۲
- ۲۲:۳۴
🌹تصویر سرهنگ محمود خداداد رئیس اطلاعات پلیس ملایر که ۲۳ بهمن در مأموریت دستگیری قاتل به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
شهدا را فراموش نکنیم
🌹تصویر سرهنگ محمود خداداد رئیس اطلاعات پلیس ملایر که ۲۳ بهمن در مأموریت دستگیری قاتل به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، مطلبی که در ادامه خواهید خواند، روایتی زیبا از کرامات یک شهید است؛ شهیدی گمنام مانند هزاران فرزند گمنام حضرت روحالله که شاید تا امروز کسی نامی از او نشنیده باشد؛ او که در کربلای خیبر آسمانی شد، در دوران حضورش در جبهه خاطرات روزانهاش را ثبت میکرد به امید اینکه برای آیندگان بماند. او در یکی از خاطراتش ماجرای دیدارش با امام عصر (عج) را بعد از مجروحیت روایت کرده است که معصومه سپهری نویسنده کتاب «نورالدین پسر ایران» آن را در وبلاگش منتشر کرده است:
****
این #کلیپ را حتما ببینید
پای صحبت مادر شهید بایرامعلی ورمزیاری و همرزمانش
قبل از عملیات والفجر4 یکی از شبها در کاسه گران بدیدن فرمانده گردان علی اکبر ، سردار شهید بایرامعلی ورمزیاری رفتم ، آقا مهدی (باکری ، فرماند شهید لشگر 31 عاشورا) به بنده توصیه کرده بودند شبها فرصت کردی به بچه ها در گردانها سری بزن ، بچه ها عوالمی دارند که قابل وصف نیست ، نالة حزین کسانی که در دل شب زیرچتر آسمان پر ستاره به بارگاه ربوبی وصل میشوند به دیده دل دیدنی است. ورمزیاری تا مرا دید و احوالپرسی کردیم ، از احوال بچه های گردان و حال آنان را در پیروی از علی اکبر(ع) گفت و فرمودند: دیشب در عالم رویا امام حسین علیه السلام را دیدم که دست فرزندش علی اکبر(ع) را گرفته و دور و بر چادر های گردان علی اکبر میگردد ، ورمزیاری از امام خواسته بودند که آقا شما کی هستید؟. امام فرموده بودند: من حسین بن علی هستم و این جوان: فرزندم علی اکبر است و امشب برای زیارت بچه های گردان آمده ایم. ورمزیاری این سخنان را با حالی بیان میکردند که حال عجیبی داشتند و خود و بچه ها را برای عشق بازی در راه امام حسین آماده میکردند. صل الله علیک یا اباعبدالله.
راوی و نویسنده : حاج جواد صبور نماینده سابق اردبیل
یک شب پیش از رفتن حاجی، او لرز کرده بود و برای همین از بچه ها خواست که بخاری را روشن کرده و رختخوابش را هم در کنار آن، پهن کنند... این بود که من، قدری هم نگران حال حاجی شدم.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - بعضی مواقع که حاجی در مراسم تشییع جنازه شهدا می دید همسرانشان، بلندگو را به دست می گیرند و صحبت می کنند، از من می پرسید: «شما هم میتوانید بعد از شهادت من، اینگونه بایستید و صحبت کنید؟» من هم ناراحت می شدم و در جواب می گفتم: «ان شاءالله زنده باشید و راه شهیدان را ادامه بدهید و خداوند، اجر شهید را به شما بدهد...»
خلاصه! وقتی که حاجی به شهادت رسید، به ذهنم آمد که این خواسته را از من داشت و این کار را کردم.»
شهید ذبیح الله دودانگه
کد ایثارگری: 6514864 نام پدر: عزیزالله محل تولد: ایران ، استان قزوین ، شهرستان تاکستان ، تاریخ تولد: 1330/04/02 شغل: کارگر کارخانه تحصیلات: زیر دیپلم تاریخ شهادت: 1365/04/10 محل شهادت: مهران-ایلام
شهید ذبیح الله دودانگه، 2 تیر ماه 1330، در روستای داکان از توابع تاکستان دیده به جهان گشود. پدرش عزیزالله، کشاورز بود و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره مقطع راهنمایی درس خواند. کارگر کارخانه بود. ازدواج کرده و دارای 3 فرزند دختر و 3 پسر شد. با آغاز جنگ تحمیلی از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. 10 تیرماه 1365، در منطقه ی مهران توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکر او را در تهران به خاک سپردند.
سوم شعبان، سالروز میلاد سراسر میمنت بزرگ پاسدار اسلام و شریعت محمدی (ص) است که با فداکاری بی نظیر خویش در آوردگاه کربلا، درس آزادگی و عزت را به همه جهانیان آموخت؛ شخصیتی بزرگ که نمونه دفاع و پاسداری از قرآن کریم و اسلام عزیز شد.
حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران روز میلاد امام حسین(ع) را روز پاسدار نام نهاد تا عزت، آزادگی و بصیرت امام سوم شیعیان جهان تا همیشه اسوه و نمونه زندگی و سیره شیعیانش به خصوص پاسداران انقلاب اسلامی شود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک نیروی نظامی موثر در حفظ و صیانت از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، از افتخارات بزرگی است که همواره در تاریخ ایران می درخشد.
فرارسیدن سالروز ولادت امام حسین (ع) را به همه مسلمانان و دیگر آزادیخواهان جهان تبریک می گوید.
23 بهمن 1357 خونینترین روز تاریخ مبارزات مردم لرستان، بهویژه شهر خرمآباد است. در این روز برای فتح آخرین سنگرهای حکومت پهلوی، شهر یکپارچه در دود و آتش فرورفت.
دهها تن جان باختند و یا زخمی شدند. با فتح ژاندارمری هزاران سلاح به دست مردم افتاد. رخدادهای این روز ابعاد گستردهای دارد. خبرنگاران حاضر درصحنه، گزارشهایی تهیهکردهاند که تصویر کلی وقایع را روشن میکند.
در گزارش خبرنگار کیهان آمده است: «پس از تصرف قرارگاه شهربانی استان، همه کلانتریهای خرمآباد توسط مردم تصرف و اموال و مهمات شهربانی ضبط شد. مردم پس از اعدام انقلابی سروان محمدعلی قهرمانی، معاون گارد شهربانی که در چند ماه گذشته مرتکب فجایع فراوانی شده بود، برای تصرف ژاندارمری بهطرف این محل رفتند. بعد از 6 ساعت زد و خورد بین مردم مسلح و افراد ژاندارمری، ستاد تصرف و افراد تسلیم شدند. در این نبرد عشایر مسلح خرمآباد به کمک مردم آمدند و اموال و مهمات ژاندارمری از طرف مردم به غنیمت گرفته شد.
شهید «یدالله میرزایی» دوازدهم آذر ۱۳۲۷، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش نورالله (فوت۱۳۳۷) و مادرش عشرت نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته حسابداری درس خواند. حسابدار بود. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. بیست و سوم بهمنماه ۱۳۵۷، در زادگاهش هنگام تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار او در همان شهرستان واقع است.
برادر شهید یدالله میرزایی از شب و روز شهادت برادرش اینگونه روایت میکند:
صبح روز بیست و دوم بهمنماه 1357 بعد از بیرون آمدن از خانه با بچههای محل به طرف زندان شهر رفتیم. میگفتند، مردم زندانیان را آزاد کردهاند.
داخل زندان جسته گریخته درگیریهایی بوجود آمد خیلی از کسانی را که به سوی مردم شلیک کرده بودند و مردم دقیقا آنها را میشناختند، توسط مردم دستگیر شدند.
افسری به نام قهرمانی که خیلی باعث اذیت و آزار مردم شده بود، همان روز جلوی در اصلی زندان کشته شد.
شهید انقلاب «اکبر سهم الدینی» ششم خرداد 1329، در شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش ناصر، کاسب بود و مادرش عنبرطلا نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. بنا بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. یازدهم دی 1357، در زادگاهش هنگام شرکت در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای همان شهرستان قرار دارد. برادرش عزیزالله نیز شهید شده است.
زندگی نامه شهید اکبر سهم الدینی
شهید شهرام حافظی
فرزند : نعمت الله
تاریخ شهادت : ۱۳۵۷/۰۹/۲۱
محل شهادت : خرم آباد
محل دفن : خرم آباد – خضر
یکم فروردین ۱۳۳۸، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش نعمت الله و مادرش فرخ نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه بود. بیست و یکم آذر ۱۳۵۷، در زادگاهش هنگام شرکت در تظاهرات توسط عوامل رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار او در آرامگاه خضر همان شهرستان واقع است.
روحشان شاد🌹