یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

معلم شهید کیومرث معظمی گودرزی ، شهدای بروجرد

  • ۱۴:۴۹

شهید کیومرث معظمی گودرزی ، گلچهران

شهید کیومرث معظمی گودرزی فرزند ولی در تاریخ 2/1/1350 در روستای گلچهران از توابع شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود. زمان تولد در ایام بهار بود و خانواده این شهید نیز درگیر فعالیت و کارهای کشاورزی بودند که خدا هدیه ای به این خانواده می دهد. بعد از یکسال بعلت جابجایی شغل پدر که در ذوب آهن اصفهان بود، خانواده نیز به اصفهان مهاجرت می کنند و پس از مدتی نیز دوباره به بروجرد بر می گردند.

شهید مدرسه ابتدایی را در دبستان زادگاهش در روستای گلچهران گذراند و برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی و دبیرستان به بروجرد رفته و در مدرسه علامه مجلسی مقطع راهنمایی و در دبیرستان امام رضا (علیه السلام) مقطع متوسطه را با موفقیت می گذراند. از همان اوان کودکی به انجام واجبات مقید بود و قبل از سن تکلیف به ادای فریضه نماز و روزه خیلی اهمیت می دادند. اکثرا سعی می کرد که نمازها را به جماعت بخواند و در مسجد امام سجاد (علیه السلام) حاضر شود و یکی از افراد علاقمند به حضور در درس اخلاق استاد صاحب الزمانی بود که ضمن گرفتن درس به آن نیز عمل می کرد.

رویای صادقه شهید احمد معظمی گودرزی ، شهدای بروجرد

  • ۱۳:۰۶

رویای صادقانه شهدا/ امشب سفری در پیش دارم

رویای صادقه شهید احمد معظمی گودرزی

امشب از شناسایی برنمی گردم

 
نوید شاهد - خاطره ای از یکی از همرزمان شهید «احمد معظمی گودرزی» در مورد شهیدی که خواب شهادت خود را دیده بود و حتی زمان آن را می دانست.

نوید شاهد: یک روز که صبحانه را آماده کرده بودیم قدری منتظر ماندیم، ولی احمد نیامد. برای صرف صبحانه سراغ او رفتم. دیدم روی تخته سنگی نشسته گفتم: احمد صبحانه آماده است، بیا برویم صبحانه بخوریم. گفت: احمدی بیا بنشین. در کنار او نشستم. به سیمای او نگاه کردم. دیدم انگار در دنیایی دیگر به سر می برد. پرسیدم:مگر از کسی ناراحتی؟ چرا از برادران کناره گیری می کنی؟ گفت: امشب سفری در پیش دارم و به این گردان می اندیشم. به راستی چرا ناراحت نباشم؟گردانی تازه تاسیس و بدون امکانات است و من هم امشب می خواهم بروم. بعد گفت ناراحتی من به خاطر خودم نیست، به خاطر این گردان است. پرسیدم: مگر ماموریتی در پیش داری؟ یا به مرخصی می خواهی بروی؟ گفت:آری به یک مرخصی دائمی. امشب از شناسایی بر نمی گردم. چون دیشب همه چیز را در عالم خواب دیدم.

او در آن روز با تمام برادران گروهان تحت فرماندهی خود با حالتی که متوجه نشوند، خداحافظی کرد. غروب آن روز حرکت کردیم، به منطقه عملیاتی رسیدیم. ماموریت به نحو احسن انجام شد. محمد در بازگشت لحظه شماری می کرد. چندبار به او گفتم: نمی دانم چرا امشب مثل شب های گذشته سرحال نیستی. گفت: نیم ساعت بیشتر به شهادتم نمانده. گفتم: شوخی نکن. در این حالت بودیم که خودمان را در پشت یک سنگر کمین دشمن دیدیم. برخورد ما با سه تن از مزدوران عراقی که در کمین گاه بودند، غیر منتظره نبود. از کمین دشمن هم گذشتیم. به ستون یک در حال بازگشت بودیم. مقداری از راه راست پیمودیم. ناگهان دیدم احمد به آسمان نگاه می کند و دقیقه شماری می کند. سبب را پرسیدم. باز به آسمان نگاه کرد ستاره ای را به من نشان داد و گفت:این ستاره را می بینی ؟ گفتم :بله . گفت: این ستاره من است و تا لحظاتی دیگر از دیده ها محو می شود. هنوز چند قدمی به جلو نرفته بودیم که صدای انفجار مین با صدای ناله برادرانی که در جلوی ما در حرکت بودند، ادغام شد. احمد چند قدم جلوتر از من در حرکت بود. خود را در بالین او رساندم. دیدم روی زانو نشسته و صلوات می فرستد. گفتم: احمد موقع صلوات نیست دو تن از برادران ما شهید شده‌اند، چون کمین دشمن نزدیک است و تا عراقی ها متوجه نشده اند بلند شو. تا اجساد را از منطقه دور کنیم. نگاهی جانسوز به من کرد و گفت: نگاه کن ببین ستاره ای که به تو نشان دادم محو نشده. با عجله به آسمان نگاه کردم تا شاید ستاره را ببینم، اما ستاره را ندیدم. از درخشش افتاده بود. خواستم به احمد بگویم بلند شو. دیدم گفت:سلام مرا به امام عزیز و خانواده ام و دیگر برادران حزب اللهی برسان. من هم سلام تو را به امام زمان(عج) و سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام می رسانم. بار دیگر با عجله به سوی آسمان نگاه کردم. آن ستاره را ندیدم. تا سریع سرم را به سوی احمد برگرداندم، دیدم به شهادت رسیده است.

منبع: کتاب لحظه های آسمانی/ دفتر سوم/ کرامات شهدا/ رویای صادقانه شهدا/ غلامعلی رجایی/ ناشر: نشر شاهد

منبع: نوید شاهد

پاسدار شهید علی میرعلیزاده ، شهدای مشگین شهر

  • ۱۲:۲۹

شهید علی میرعلیزاده

نام پدر:کامران 

محل تولد: مشکین شهر ، روستای احمد آباد

تاریخ تولد:۱۳۳۲

تاریخ شهادت: ۱۳۶۱

محل شهادت: زندان دوله تو «پیرانشهر »

نحوه شهادت: درگیری با حزب دمکرات 

درجه یا سمت: پاسدار

شهید عباس معظمی گودرزی ، شهدای اشترینان

  • ۱۱:۵۴

شهید عباس معظمی گودرزی - گلچهران

عباس معظمی گودرزی
نام پدر: محمدعلی
شغل(ها):
تاریخ تولد: 2-4-1338 شمسی
محل تولد: لرستان - بروجرد - اشترینان
تاریخ شهادت : 20-9-1362 شمسی
محل شهادت : پیرانشهر
دلیل شهادت : حوادث مربوط به درگیری با نیروهای بعثی 
گلزار شهدا: روستای گلچهران شهر:لرستان - بروجرد

منبع: نوید شاهد

شهید دکتر حسن آیت ، نماینده مردم تهران در مجلس

  • ۰۳:۰۹

شهید دکتر حسن آیت

نگاهی به زندگی شهدای انقلاب اسلامی استان اصفهان

شهید دکتر سید حسن آیت نماینده مردم تهران در مجلس

شهید دکتر سید حسن آیت سوم تیر 1317 هجری شمسی در شهرستان نجف آباد در خانواده ای روحانی و کشاورز دیده به جهان گشود.

وی تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در همین شهرستان سپری کرد و پس از پایان تحصیلات علوم دینی از جمله علوم حوزه و تا حدود فقه و اصول در نجف‌آباد و اصفهان، به تهران رفت و در دانشسرای عالی در رشته تربیت معلم، در بخش ادبیات فارسی موفق به اخذ لیسانس شد.
شهید آیت مطالعات خود را در رشته جامعه‌شناسی ادامه داد و سال 1340 فوق لیسانس جامعه‌شناسی از مؤسسه علوم اجتماعی دانشگاه تهران دریافت کرد.

شهید احمد معظمی گودرزی ، شهدای اشترینان

  • ۰۱:۳۱

شهید احمد معظمی گودرزی ، گلچهران

شهید احمد معظمی گودرزی

نام پدر: عزت اله

تاریخ تولد: 9-1-1341 شمسی

محل تولد: بروجرد - اشترینان - روستای گلچهران

تاریخ شهادت : 

محل شهادت : شلمچه

دلیل شهادت : حوادث ناشی از درگیری با دشمن بعثی

گلزار شهدا: گلچهران شهر:لرستان - بروجرد

شادی روح شهید صلواتی هدیه کنید

شهید رضا معظمی گودرزی ، شهدای اشترینان

  • ۰۱:۰۴

شهید رضا معظمی گودرزی ، روستای گلچهران

رضا معظمی گودرزی

نام پدر: پیرمحمد

شغل: نگهبان انبار شرکت نفت خرم‌آباد 

تاریخ تولد: 8-1-1317 شمسی

محل تولد: لرستان - بروجرد - اشترینان - روستای گلچهران

تاریخ شهادت : 16-11-1365 شمسی

محل شهادت : خرم آباد

دلیل شهادت : بمباران هوایی انبار شرکت نفت خرم‌آباد توسط هواپیماهای دشمن بعثی (  ۱۰ ۱۱ ۶۵) 

گلزار شهدا: روستای گلچهران شهر:لرستان - بروجرد - اشرینان

نوید شاهد 

https://navideshahed.com

شهید عیسی معظمی گودرزی ، شهدای اشرینان

  • ۱۳:۰۹

شهید عیسی معظمی گودرزی ، روستای گلچهران

شهید عیسی معظمی گودرزی    

نام پدر: غلامرضا

شغل: کارمند شرکت نفت انبار خرم آباد 

تاریخ تولد: 1-1-1331 شمسی

محل تولد: بروجرد ، اشترینان ، روستای گلچهران 

تاریخ شهادت : 10-11-1365 شمسی

محل شهادت : خرم آباد

دلیل شهادت : بمباران هوایی انبار شرکت نفت خرم‌آباد توسط هواپیماهای دشمن بعثی 

گلزار شهدا: روستای گلچهران شهر:لرستان - بروجرد

نوید شاهد 

در دهم بهمن ماه سال ۱۳۶۵ انبار شرکت نفت خرم آباد مورد اصابت بمباران‌های هواپیماهای بعثی قرار گرفت که در این جریان ۸ نفر از کارکنان شرکت نفت خرم آباد به شهادت رسیدند.

اسامی شهدای انبار نفت خرم آباد ۱۳۶۵/۱۰/۱۱

شهید عبدالرحیم ویسکرمی

شهید عباس محمودوند

شهید عیسی معظمی گودرزی

شهید رضا معظمی گودرزی

شهید غریب ترکی چاهستانی

شهید عزیز قلندرزاده

شهید نجفعلی فرهادی

شهید محمد ساکی هنری

به نقل از سایت وزارت پ

شهید جاویدالاثر موسی خاکپور ، شهدای ناجا

  • ۱۳:۲۶

 شهید موسی خاک پور - اشترینان

شهید موسی خاکپور  شهید دفاع مقدس
نـام پـدر :محمود
تـاریخ تـولـد :۱۳۲۵/۰۴/۰۱
مـحل تـولـد : بروجرد - اشترینان ( روستای ده یوسفعلی)
سـن : ۳۴ سـال
دیـن و مـذهب : اسلام شیعه
وضـعیت تاهل : متاهل و دارای دو فرزند
شـغل : نیروی انتظامی - شهربانی سابق
درجـه نظـامی : استوار یکم
تـحصیـلات : ابتدایی
محل سکونت: استان البرز - آسارا 
تـاریخ شـهادت :۱۳۵۹/۰۸/۰۸
مـحل شـهادت : آبادان 
نـحوه شـهادت : درگیری با نیروهای دشمن بعثی
مـحل مـزار : مشخص نیست 
وضـعیت پـیکر : جـاویدالاثـر
شهید عالی مقام موسی خاکپور سال ۱۳۲۵ در روستای ده یوسفعلی از توابع شهرستان بروجرد در خانواده ای کشاورز و متدیّن و مؤمن که دارای یک برادر و یک خواهر بود چشم به جهان گشود. پس از اتمام دوره مقدس سربازی در سال ۱۳۴۸ به استخدام شهربانی سابق در آمدند و در همان سال ازدواج نموده و صاحب یک دختر و یک پسر شدند و همواره به این سفارش قرآن در رابطه با احترام به پدر و مادر و بزرگتر ها اهتمام می ورزیدند.
در سن ۳۴ سالگی با شروع جنگ تحمیلی به جبهه آبادان اعزام و در سال ۱۳۵۹ به اسارت نیروهای بعثی در آمدند و بعد از پیگیری مستمر همسرشان خبر آمد که مشارالیه مفقوالأثر شده است که سرانجام در سال ۱۳۶۷ همزمان با آزادی اسرای جنگ تحمیلی خبر موثق به دست آمد که نامبرده در اثر درگیری با صدامیان کافر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
شهید موسی خاک پور -شهدای اشترینان ، شهدای ناجا
منبع: پایگاه گلزار شهدا 
و پایگاه شهدای ناجا 

شهید گلمیرزا بختیاری شهدای کمیته انقلاب اسلامی - نورآباد

  • ۱۲:۵۱

شهید-گل-میرزا-بختیاری- نورآباد

شهید گل میرزا بختیاری سرابی

فرزند: ولی خان

متولد: 1337/01/30

محل تولد : نورآباد - روستای سراب غضنفر

تاریخ شهادت : 1363/03/30

محل شهادت : نور آباد - مطقه کاکاوند

مذهب : شیعه

صفحه شهید در سایت شهدای ناجا

نقش شهیدگلمیرزا بختیاری در کشته شدن موسی خیابانی نفر دوم منافقین

زندگینامه سردار سپاه اسلام شهید حاج حسین همدانی

  • ۰۴:۲۳

سردار حاج حسین همدانی

سردار سرلشگر شهید حسین همدانی (ابو وهب) در سال ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان دیده به جهاد گشود و در سن ۶۱ سالگی پس از چهل سال مجاهدت و نبرد در راه اسلام در تاریخ ۱۶ مهرماه ۹۴ در نبرد با تروریست های تکفیری در سوریه به فیض شهادت نایل آمد.
سردار حاج حسین همدانی در همان ابتدای جوانی در صف مبارزان انقلابی درآمد و با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی در همدان به مبارزه به رژیم شاهنشاهی پرداخت.

خواهران باید حجاب خود را رعایت کنید. شهید محسن میرزایی ، زرند کرمان

  • ۰۴:۱۷

شهید محسن میرزایی ، زرند کرمان

در وصیت نامه شهید «محسن میرزایی» آمده است: خواهران باید حجاب خود را رعایت کنید، شما نباید کاری کنید که خون این شهیدان عزیز این انقلاب اسلامی پایمال شود و شما نزد خداوند بزرگ وظیفه مهمی دارید.

به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید «محسن میرزایی» بیستم‌ مرداد 1348 ، در روستای ‌گیسک ‌از توابع‌ شهرستان ‌زرند کرمان متولد شد. وی تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند و به‌ عنوان بسیجی‌ در جبهه‌ حضور یافت. سرانجام در نوزدهم دی1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد.

نباید خون شهیدان عزیز انقلاب اسلامی پایمال شود

در ادامه بخش هایی از وصیت نامه شهید «محسن میرزایی» را مرور می کنیم:

اولین سلام ودرود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی وچند سلام به شهیدان این شهرک طالقانی وتمام شهدای جمهوری اسلامی که با خون خود درخت نوبهار این انقلاب را آبیاری می کنند وبا سلام به رزمندگان پرتوان انقلاب اسلامی که شب و روز دشمن را به خاک ظلمت می کشند.

اولین وصیتم این است که ای مادر وپدر خواهر وبرادرم و تمام اقوام ودوستان وقتی که من به سوی خدا شتافتم وبه شهادت رسیدیم برای من گریه نکنید که دشمنان جمهوری اسلامی خوشحال می شوند وشما باید کاری کنید که دشمنان امام شب وروز گریه کنند.

 پدر ومادر من را ببخشید ومن را به خدای بزرگ سپارید و از تمام دوستان عزیزم میخواهم که سلاح به زمین افتاده ی شهیدان سرد شود ودیگر اینکه یار و وفادار امام باشید و دست از امام بر ندارید و در همه ی زمان این امام را یاری کنید.

من راضی نیستم کسانی که ضد انقلاب هستند در تشییع جنازه من شرکت کنند و از تمام مردم این شهرک میخواهم که دعاهای کمیل و ندبه و توسل با شکوه‌تر بخوانید که رضای خداوند در آن است و از مردم در خواست میکنم که جلوی منافقین را که در صدد ضربه به این انقلاب هستند بگیرید تا یک سیلی محکمی به دهان دشمنان اسلام بخورد و تا دست از این جنایت بیشمار خود بردارند تا اینکه جوانان جمهوری اسلامی را به فساد تباهی نکشند.

خواهران حجاب شما رنگین تر از خون من است، شما خواهران باید حجاب خود را رعایت کنید که بعضی جوانها از بی حجابی شما سوءاستفاده نکنند، شما نباید کاری کنید که خون این شهیدان عزیز این انقلاب اسلامی را پایمال نمائید و شما نزد خداوند بزرگ وظیفه مهمی دارید.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan