- شنبه ۱۰ دی ۰۱
- ۱۷:۳۴
سردار شهید محمد شفیع خانی
و برادرش شهید علی شفیعخانی نیز در عملیات کربلای پنج شهد شهادت نوشید.

شهدا را فراموش نکنیم
سردار شهید محمد شفیع خانی
و برادرش شهید علی شفیعخانی نیز در عملیات کربلای پنج شهد شهادت نوشید.
شهید علی محمد آدینه وند
کد ایثارگری: 6400060
نام پدر: ناصرعلی
محل تولد: گراب کوهدشت
تاریخ تولد: 1347/06/03
شغل: دانش آموز
تاریخ شهادت: 1364/05/24
محل شهادت: شلمچه
شهید علی محمد آدینه وند (نظری) در سال ۱۳۴۸ در خانواده ای مذهبی و کشاورز در شهر گراب از توابع بخش طرهان دیده به جهان گشود بعد از گذراندن مقطع راهنمایی با تلاش و کوشش فراوان تحصیلات خود را تا پایه ی چهارم دبیرستان با موفقیت سپری کرد عزیز دردانه ی مادر بود و همیشه ، عاشقانه بر دستهای مادر بوسه می زد. روزها در کار کشاورزی و خانه به پدر و مادر کمک می کرد و شبها را تا صبح در سپاه پاسداران شهر گراب می گذراند. با آغاز ماه مبارک رمضان سحرگاهان به خانه می آمد و در مسیر راه، همسایه ها را برای سحری بیدار می کرد.
با صدور فرمان ملکوتی حضرت امام (قدس سره) به عضویت سپاهیان مخلص خدا در آمد. روزها از پی هم می گذشتند تا اینکه بیتوته های شبانه در سپاه پاسداران شهر گراب جرقه ای در مغزش ایجاد کرد؛ آری، باید بروم دشمن به خاک سرزمینم تجاوز کرده است. آسمان شهر گراب هفته ای چند بار مورد تجاوز جنگنده های رژیم بعثی قرار میگیرد، دیگر جای ماندن نبود باید کاری می کرد. تصمیم به رفتن گرفت. ایشان بعد از گذراندن آموزشهای مقدماتی عازم پاسگاه زید شد و چند ماه در خط پدافندی در سرمای طاقت فرسای کردستان در کمین های شبانه شرکت کرد.
کرم رضا رضایی یکی از همرزمان شهید میگوید ایشان انسانی بسیار متواضع و مهربان بود رسم ادب و احترام را بجای می آوردند و همیشه در کمین های شبانه حضور فعال داشتند و با تمام توان مقاومت می کردند.
شهید پیرولی آدینه وند
فرزند : امامعلی
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۳۰
محل شهادت : گراب – روستا
محل دفن : گراب – روستا
ششم خرداد۱۳۵۰، در روستای طرهان از توابع شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش امامعلی، کشاورز بود و مادرش زبیده نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. تعمیرکار خودرو بود. سی ام بهمن ۱۳۶۵، در بمباران هوایی روستای گراب کوهدشت بر اثر اصابت ترکش، به شهادت رسید. مزار او در همان روستا واقع است.
شهید پیرولی معتمدی (سگوند)
فرزند : عباس
تاریخ ولادت : ۱۳۳۳/۰۴/۰۸
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۰۴/۲۳
محل شهادت : شلمچه
محل دفن : گلزار شهدای روستای فتحآباد منطقه آبستان از توابع شهرستان خرم آباد
هشتم تیر ۱۳۳۳، در روستای فتحآباد آبستان از توابع شهرستان خرمآباد به دنیا آمد. پدرش عباس و مادرش قدم خیر نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. بنا بود. ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پاها، شهید شد. مزار وی در شهرستان زادگاهش واقع است.
منبع: یاد امام و شهدا
وصیت نامه عارفانه شهید پیرولی سگوند
شهید محمدرضا گودرزی
نام پدر: رضا
تاریخ تولد: 1-4-1343 شمسی
محل تولد: بروجرد - روستای دودانگه
تاریخ شهادت : 8-1-1361 شمسی
محل شهادت : شوش
دلیل شهادت : اصابت ترکش خمپاره و راکت دشمن به سر و پهلو
گلزار شهدا: قطعه:24 ردیف:119 شماره مزار:39 نام گلزار:بهشت زهرا (س) تهران
منبع: نوید شاهد
یکم تیر ۱۳۴۳، در روستای دودانگه تابعه شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود. پدرش رضا، نگهبان نمایشگاه خودرو بود و مادرش زهرا نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته راه و ساختمان درس خواند. کارگر کوره پزخانه و فروشنده دورهگرد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هشتم فروردین ۱۳۶۱، با سمت نیروی واحد تدارکات در قصرشیرین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره و راکت به پهلو، شهید شد. پیکر وی را در بهشتزهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.
منبع: سایت گلزار شهدا
شهید محمد بشیری گودرزی
فرزند : غلامحسین
تاریخ ولادت : ۱۳۴۵/۱۲/۲۰
محل ولادت : اشترینان ، بروجرد
تحصیلات: فوق دیپلم
تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۰۴/۲۵
محل شهادت : اصفهان – پادگان غدیر
محل دفن : بهشت شهدای شهرستان بروجرد ، استان لرستان
بیستم اسفند ۱۳۴۵، در شهر اشترینان از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش غلامحسین و مادرش هاجر نام داشت. در حد دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم تیر ۱۳۶۴، در پادگان غدیر اصفهان در حین دوره آموزشی بر اثر اصابت گلوله سهوی به شهادت رسید. مزار او در بهشت شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.
منبع: سایت یاد امام و شهدا
صفحه شهید در سامانه ملی شهدا
شهید محمدرضا گودرزی
کد ایثارگری: 6531871
نام پدر: اسمعیل
محل تولد: بروجرد ، استان لرستان
تاریخ تولد: 1344/07/03
شغل: کارگر
تحصیلات: دیپلم
تاریخ شهادت: 1365/03/02
محل شهادت: حاج عمران
مزار : گلزار شهدای بروجرد
شهید محمدرضا گودرزی سال ۱۳۴۴ در روستای دهگاه بروجرد در میان خانوادهای متدین و زحمتکش به دنیا آمد.
از کودکی پسری زرنگ و دوستداشتنی بود و با کنجکاویهای قشنگ و برخورد مهربان با دیگران در دل آنها جای ویژهای داشت.
وی دوره ابتدایی را در دبستان آغاز و تحصیلاتش را در همانجا به پایان رسانید. در همه امور زندگی بامتانت و صبر و آرامی حرکت میکرد و در برخورد با دیگران همیشه رعایت احترام آنان را مینمود. محمدرضا برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی به شجره طیبه بسیج پیوست و بهسوی مناطق نبرد عازم شد.
در منطقه حاج عمران حضور یافت و در عملیاتی شرکت نمود. در ۱۳۶۵/۳/۲ با اصابت ترکش خمپاره دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی خود که همانا شهادت درراه خدا بود رسید.
پیکر مطهرش به بروجرد منتقل و در بهشت شهدا خاکسپاری شد.
در بخشی از وصیتنامه شهید محمدرضا گودرزی آمده است:
حاجیه خانم مریم گودرزی مادر شهیدان غلامرضا و محمد گودرزی به فرزندان شهیدش پیوست.
به گزارش ایرنا بروجرد، پیکر حاجیه خانم مریم گودرزی ساعت ۱۱ صبح روز جمعه در شهرستان بروجرد تشییع و در گلزار شهدای این شهرستان به خاک سپرده میشود.
شهید غلامرضا گودرزی فرزند حسن متولد ۲۸ تیرماه ۱۳۴۵ در بروجرد می باشد. وی درجه دار ارتش بود که در تاریخ بیست ویکم بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات والفجر۸ در منطقه کوشک به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
https://navideshahed.com/fa/vip/129476
شهید محمد گودرزی فرزند حسن متولد سوم مرداد ۱۳۵۵ در بروجرد و در تاریخ دوم دی ماه ۱۳۶۵ در بمباران هوایی بروجرد به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
بنا بر گفته رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان بروجرد در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس ، یکهزار و ۵۰۰ شهید، ۲ هزارو ۵۰۰ جانباز و ۲۵۰ آزاده تقدیم میهن اسلامی کرده است.
بروجرد نیز در دوران هشت سال دفاع مقدس ۵۱ بار مورد حملات هوایی دشمن قرار گرفت و ۶۰۰ تن از شهروندان بروجردی از جمله ۶۸ دانش آموز مدرسه استثنایی شهید فیاض بخش در این حملات شهید شدند
منبع خبر : ایرنا
وصیتنامه شهید احمد یغمائی
سلام علیکم
ان ا... اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه
خداوند جان و مال مؤمنین را می خورد ودرمقابل به آنها بهشت می دهد.
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و ویران کننده کاخ ستمگران و کل ظالمان و با درود به مهدی فاطمه حضرت ولی عصر(عج) و نائب برحقش امام خمینی، این پیر طریقت پاسدار دین و شریعت و با سلام به رزمنده گان و شهیدان از کربلای حسین تا کربلاهای ایران و با سلام به خانواده های شهدا- اسرا- مظلومین و مجروحین جنگ تحمیلی وصیت نامه خود را آغاز می کنم.
اول از همه خدا را شکر می کنم که زندگی مرا در زیر سایه ولایت فقیه و رهبری امام خمینی قرار داد و خدا را حمد می گویم که مرگ مرا در راه خودش واقع کرد.
اللهم ارزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک
پروردگارا : تو می دانی که ما چقدر مشتاق شهادتیم و نیز می دانی که هدف ما شهادت نیست بلکه پیروزی در راه توست اگر کشته بشویم یا بکشیم پیروزیم. خدایا تو شاهد باش موقعی که از خانه روانه جبهه شدم فقط به خاطر تو بود نه چیز دیگر. خدایا این بار آمدم تا به زیارت قبر حسین ابن علی(ع) بروم یا راهی را که شهیدان رفتنند نصیب من شود. آمدم که این بار با خون خود موهای جبهه غرب کشور (ایلام) را رنگین تر کنم. آمدم که به ندای حسین زمان امام عزیزمان خمینی کبیر لبیک گفته باشم.
بله برادران ما راه خودمان را با آگاهی هرچه بیشتر انتخاب کردیم و آن شما هستید که باید راه شهیدان را ادامه بدهید فقط شعار ندهید. شعارهایتان همراه با عمل باشد و آن هم عمل مخلصانه و صادقانه به خاطرخدا باشد.
خدایا از روزی که تو را شناختم جرقه ای در دلم از ایمان زد و عشق و علاقه ام به تو چند برابر شد و عاشق شدم که به جبهه بروم تا بتوانم کمکی به اسلام بکنم. اگرخداوند شهادت را نصیب من کرد شما برادرانم و دوستانم به خصوص تو ای برادر کوچکم محمود جان می خواهم که راه این حقیر را ادامه بدهی و اسلحه خونین برادرت را که در جبهه های (ایلام) و (گیلان غرب) بر روی خاکهای رنگین کربلا افتاده برگیری و با دشمنان اسلام بجنگی و سپاه و بسیج را فراموش نکنی و با این ارگانهای انقلابی فعالیت داشته باشی و جبهه ها را ، وجبهه ها را، وجبهه ها را و امام خمینی را فراموش نکنی.
بنده حقیر کوچکتر از آنم که بخواهم پیامی به شما بدهم ولی پیام این حقیر به مردم خور و بیابانک این است که اتحاد خود را از دست نداده و ندهند و از امام جمعه محترم جناب آقای حجت السلام والمسلمین آقای مرتضی صالحی حفاظت کنید و کاری نکنید که این امام جمعه را از دست شما مردم همیشه در صحنه مردم خور، ناراحت شود، و دیگر اینکه از شما می خواهم که جبهه را فراموش نکنید و اگر می توانید به جبهه بروید و اگر درتوانتان نیست در پشت جبهه خدمت به اسلام و مسلمین بنمائید.
ای پدر عزیزم و مادر مهربانم و خواهرانم، از شما می خواهم موقعی که خبر شهادت بنده را آوردند هیچ ناراحت نشوید و گریه نکنید و اگر گریه کردید به یاد حسین(ع) گریه کنید که سر در بدن نداشت و پیام مهم اینکه امام را تنها نگذارید و پشتیبان ولایت فقیه باشید و ای همرزمانم و ای همکلاسی هایم، از شما می خواهم که راه این حقیر را ادامه بدهید.
در پایان با شعار «خدایا،خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار» وصیتنامه خود را تمام می کنم. الحقیر احمد یغمائی (۱۳۶۳/۰۷/۲۴)
منبع : وصیت نامه شهدای خور
منبع: وصیت نامه شهدای خور
شهید سیداحمد آل داود
نام پدر: سیدهادی
محل تولد: خور - شهرستان خور و بیابانک ، استان اصفهان
تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۰۱/۰۲
شغل: کشاورز
تحصیلات: دیپلم
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۲/۱۸
محل شهادت : شلمچه
مزار : گلزار شهدای خور - استان اصفهان
سامانه ملی شهدا https://shohada.org
وصیتنامه شهید سید احمد آل داود
بسم رب الشهداء والصالحین
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون.
گمان می برید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مردگانند بلکه آنان زنده اند و نزد خدای خویش روزی داده می شوند.
با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی امید مستضعفین قلب محرومین اینجانب سید احمد آل داود وصیت می نمایم که اگر شهادت نصیب من شد و به لقاءا... پیوستم از شما پدر و مادر عزیزم می خواهم که برای من و بنده ناقابل خدا و فرزند کوچک خودتان گریه نکنید زیرا که بنده با شوق و اشتیاق فراوان به مکان جنگ بین حق و باطل که همیشه مشاهده کرده اید که پیروز شده است و ما همه بخاطر اسلام می رویم و کشته می شویم و یا می کشیم و یا هر دو حال پیروز می شویم.
پدرم درود برتو که چون ابراهیم فرزند را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادید بدان و آگاه باشی که اسماعیلت هرگز از فرمان باری تعالی سر باز نمی زند و مرگ در راه خدا را بجز سعادت نمی داند و زندگی را جز جهاد در راه عقیدهی درست نمی داند و شهادت را از بهترین نعمتهای خداوند می داند.
مادر عزیزم که عزیزترین عزیزها هستی و بعد از خدا مهربانترین مهربانها، من به وجود تو افتخار می کنم که در نزد تو اینچنین تربیت شدم که توانستم در هنگام جوانی خدمت ناچیزی به اسلام بکنم وچنان مرا تربیت کردی که پای خود را جای پای علی اکبر بگذارم که چه کشته شوم یا سالم باشم برای تو افتخار است.
ای برادران عزیزم پیوسته در راه پیشبرد اسلام عزیز به رهبری امام خمینی بکوشید و تمامی قوانین اسلام را انجام دهید و سخنان امام را به جان و دل پذیرا باشید چون زمان، زمان حسین(ع) و روزها نیز هر کدام عاشورا است.
و تو ای خواهر حجاب و عفت و پاکدامنی را بیش از هر چیز مورد اهمیت قرار بده چون حجاب تو مشت محکمی به دهان یاوه گویان است.
ودیگر خواهشی که دارم در فکر دفن کردن من نباشید اگر مکان دارد که کنار قبر شهید وهب علیخانی و مهدی فرخ خاکم کنید و اگر امکان ندارد هرکجا باشد مانعی ندارد. شهادت در راه خدا برای من از عسل شیرین تر است چون که شهداء شمع محفل تاریخ بشریتاند. در درجه اول امیدوارم که پیروز برگردیم ودر راه پیروزی اگر شهادت نصیبم شد چه بهتر.
والسلام علیکم ورحمه ا... وبرکاته
دوستانم راه مرا ادامه دهید.
سید احمد آل داود
منبع : وصیت نامه شهدای عزیزمون در شهرستان خور
همزمان با شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها پیکر مطهر ۲۰۰ شهید گمنام دفاع مقدس توسط مردم شهیدپرور تهران از مقابل دانشگاه تهران تشییع شد.
بسم رب شهدا خدایامارو مدیون خون شهدا نکن روحشون روباسیدالشهدا مشهورکن