بیست و نهم اسفند ۱۳۴۳، در شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش جمشید، کشاورز بود و مادرش فرنگ تاج نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه خدمت می کرد. بیست و ششم فروردین ۱۳۶۶، با سمت تکتیرانداز در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در روستای اکبرآباد تابعه زادگاهش (الشتر) به خاک سپرده شد.
ساری-ایرنا- سپاه کربلا مازندران اعلام کرد: "شهید احمد صالحی" روز گذشته در حین ماموریت تعقیب و گریز و مقابله با یک تیم تروریستی تکفیری که قصد برهم زدن امنیت کشور را داشت در حوالی شهرستان زاهدان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
به گزارش روز ایرنا از روابط عمومی سپاه کربلا مازندران، سردار سرتیپ سیاوش مسلمی فرمانده سپاه استان مازندران، شامگاه چهارشنبه در پیامی شهادت بسیجی مدافع امنیت «شهید احمد صالحی» از سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات را به مردم شریف ایران به ویژه مردم شهید پرور و ولایتمدار مازندران و شهرستان ساری و خانواده معزز شهید تبریک و تسلیت گفت.
بنابراین گزارش، این جهادگر بسیجی دهه هفتادی که عضو گروه جهادی شهید امنیت "مصطفی نوروزی" نیز بود، برای دفاع از مرزهای کشور و مقابله با اشرار، جان خویش را نثار امنیت مردم و ایران اسلامی کرد.
سپاه کربلا مازندران علو درجات و همنشینی با سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین ( ع ) را برای شهید عزیز و صبر زینبی را برای خانواده و بازماندگان آن شهید بزرگوار از خدای متعال مسئلت دارد.
کدام فرمانده نیروی دریایی ارتش در عملیات مروارید به شهادت رسید؟
امیر دریادار شهید محمد ابراهیم همتی یکی از شهدای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۲۹ در خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. محمد ابراهیم شش سال بیشتر نداشت که به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد تا دوران ابتدایی و دبیرستان خود را در این شهر طی کند.
او پس از دریافت دیپلم از دبیرستان رودکی تهران با اینکه در یکی از رشتههای مهندسی دانشگاه تهران پذیرفته شده بود، اما به دلیل علاقه بسیار به دریا و دریانوردی، نیروی دریایی ارتش را انتخاب کرد و به استخدام این نیرو درآمد.
محمد ابراهیم پس از ورود به نیروی دریایی ارتش برای گذراندن دورههای ناوبری و فرماندهی کشتی به آلمان اعزام شد و در بین دانشجویان ۷۰ کشور جهان رتبه نخست را به دست آورد و پس از آن بود که به کشورمان بازگشت. او در ادامه، برای تکمیل مهارتها و تخصصهای دریا نوردی، به کشورهای سوئد و فرانسه اعزام شد و تا سال ۱۳۵۷ در آن جا تحصیل کرد.
محمد ابراهیم برای تکمیل مهارتها و تخصصهای دریانوردی پس از آلمان، به کشورهای سوئد و فرانسه اعزام شد و تا سال ۱۳۵۷ در آنجا مشغول به تحصیل بود و پس از اتمام دورههای تخصصی در بازگشت به ایران در منطقه دوم دریایی بوشهر مشغول خدمت شد.
همزمان با تحصیل محمد ابراهیم در فرانسه، ناوچه پیکان به سفارش ایران در این کشور ساخته شد و وی با همین ناوچه به ایران بازگشت و تا آخرین حیات مادیاش در این ناوچه خدمت کرد و فرمانده ناوچه پیکان بود.
شهید حسین خلعتبری در سال ۱۳۲۸ در روستای «بصل کوه» شهرستان رامسر به دنیا آمد. کسی که بعدها در بین بعثیون به «حسین ماوریک» شکارچی ناوهای اوزای عراقی معروف شده بود و برای زنده و مردهاش جایزه تعیین کرده بودند، کسی که مهارت او در خلبانی و شلیک موشک ماوریک (نوعی موشک هوا به سطح) در نیروی هوایی شهره بود.
حسین دوران کودکی و جوانی را در رامسر بود. با پشت سر گذاشتن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در سال ۱۳۴۹ به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از طی دوران سربازی، در سال ۱۳۵۱ به دلیل علاقه وافری که به فن خلبانی داشت وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد. پس از دوره مقدماتی پرواز برای دیدن دوره پیشرفته به کشور آمریکا رهسپار شد.
پیش از سفر به آمریکا، حسین خلعتبری به دیدار خانواده میشتابد و به مادرش وکالت میدهد که: «مادر! تمام حقوق ماهیانهام را براى رفع مشکلات نیازمندان هزینه کن.»
او در کشور آمریکا، نخست دوره خود را در دانشگاه شپارد آغاز کرد و سپس به دانشگاه تگزاس منتقل شد و استعداد خیره کننده او در یادگیری و در پی آن هدایت هواپیما، باعث شده بود به عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شود و نام او را همه اساتید به عنوان یک دانشجوی برجسته بر زبان آورند.
در همین حین، به دلیل مهارت خاصی که در خلبانی داشت، دوره شلیک موشک ماوریک را که یک موشک هوا به سطح است و به وسیله آن میتوان انواع شناورها را هدف قرار داد، با موفقیت پشت سر گذاشت.
سرانجام دوره خلبانی پایان مییابد و او با دریافت گواهینامه خلبانی در هواپیمای اف ۴ به ایران باز میگردد و در پایگاه ششم شکاری بوشهر با درجه ستوان دومی مشغول به خدمت میشود.
عملیات مروارید توسط دریادلان نیروی دریایی ارتش و برای حفظ سیادت جمهوری اسلامی بر آبهای گرم خلیج فارس آغاز شده بود و ماموریت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی یگانهای عمل کننده در دریا بود. در آن زمان، بارگیری و تخلیه کالا برای عراق از طریق بندر امالقصر که خارج از اروند رود است، انجام میشد. صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نامهای «البکر» و «الامیه» واقع در اروندرود عملی میشد. در روز هفتم آذرماه سال ۱۳۵۹ در عملیات مروارید این سکوهای نفتی منهدم شدند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع شد. خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدفهای دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم کنند.
مرحوم امیر سرتیپ خلبان محمدابراهیم کاکاوند از خلبانان نیروی هوایی ارتش حاضر در این عملیات درباره طرح ریزی این عملیات میگوید:
شانزدهم خرداد ۱۳۴۰، در روستای خسرو از توابع شهرستان پاکدشت دیده به جهان گشود. پدرش رجبعلی، کارمند سازمان آب بود و مادرش فاطمه خانه دار. در حد دوره راهنمایی درس خواند. نقشهبردار بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. یکم اسفند ۱۳۶۰، در تنگه چزابه به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.
سیام آبان ۱۳۴۳، در روستای موسیآباد کاشانی از توابع ورامین چشم به جهان گشود. پدرش جلال، کشاورز بود و مادرش سیما (فوت۱۳۴۷) نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم آذر ۱۳۶۱، با سمت تکتیرانداز در سومار به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه بر جا ماند و بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۸۰، پس از تفحص در گلزار شهدای خیر آباد ورامین به خاک سپرده شد.
طلبه بسیجی آرمان علی وردی ۲۱ ساله از شهدای ناآرامی ها و اغشتاشات اخیر است که چهارشنبه شب (۴ آبان ۱۴۰۱) در منطقه اکباتان تهران مجروح و به شهادت رسید. شهید آرمان علیوردی در تجمعات چهارشنبه ۴ آبان در اکباتان تهران بر اثر جراحت شدید ناشی از حمله و شکنجه وحشیانه اغتشاشگران مجروح و به بیمارستان منتقل شد و سپس به شهادت رسید.
شهید علیوردی ۲۱ سال داشت و متولد دهه ۸۰ بود. او دارای تحصیلات حوزوی و در حال تحصیل در مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی (ره) و مربی کانون تربیتی حوزه و همچنین عضو بسیجیان یگان امام رضا (ع) سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ بود.
مدیریت حوزه علمیه استان تهران شهادت مظلومانه طلبه بسیجی شهید علیوردی را به عموم طلاب و اساتید حوزه استان تسلیت گفته و خواستار برخورد جدی و قاطعانه با عوامل این جنایت شده است.
شهید «مهدی زاهد لویی» متولد ۱۳۸۱ از نیروهای بسیجی بود که در جریان اغتشاشات آسیب دیده بود.
گفتنی است در جریان اغتشاشات صورت گرفته در قم در روز سه شنبه و چهارشنبه ۲۹ و ۳۰ شهریور ماه مجموعا سه نفر از نیروهای برقراری امنیت، با سلاح سرد مجروح و به بیمارستان منتقل شدند که یکی از مجروحان شهید زاهدلویی بود.
شهید «مهدی زاهد لویی» پس از یک هفته بستری و تحمل جراحات، علیرغم تلاش کادر درمان به درجه رفیع شهادت رسید.
مراسم تشییع و خاکسپاری این شهید والامقام روز سه شنبه دوازدهم مهرماه 1401 از حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به سمت گلزار شهدای امام زاده ابراهیم برگزار شد.
لعنت خدا بر قاتلین این شهدای عزیز و بی گناه و اغتشاشگران و و حامیان آنها
بسیجی دلاور «مجتبی امیری دوماری» از مدافعان مردمی امنیت شهرستان قشم که بر اثر حمله وحشیانه اشرار آشوبگر مسلح در شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ هدف اصابت گلوله قرار گرفته بود، شب گذشته و پس از ۱۰ روز بستری بودن در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس به علت شدت جراحت وارده به فیض شهادت نائل شد.
به گزارش ایرنا، اغتشاشگران عصر و شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با هدایت عوامل ضد انقلاب خارجی به دفتر امام جمعه این شهرستان و چند ساختمان دیگر حمله کردند و به اموال عمومی نیز آسیب رساندند.
آنان همچنین با حمله به نیروهای مدافع امنیت و نیروهای فراجا موجب مجروح شدن شماری از آنان شدند.
در این آشوب ها که با تلاش رسانه های بیگانه و توسط نیروهای آموزش دیده ضدانقلاب انجام شد، اموال عمومی تخریب و به پرچم مقدس جمهوری اسلامی، تصاویر شهدای دفاع مقدس و پرچم های سیاه عزاداری امام حسین (ع) و اهل بیت در دهه آخر ماه صفر بی احترامی شد.
لعنت خدا بر اغتشاشگران و حامیان آنها و قاتلین این شهدای عزیز و بی گناه
تشییع شهید مجتبی امیری دوماری در حرم امامزاده سید مظفر(ع) قشم
در این اغتشاشات هم از این بهاصطلاح تهدید ــ که حالا آنها این را برای ملّت ایران یک تهدیدی دانستند ــ ملّت ایران استفاده کرد. چه کار کرد؟ حقیقت خودش و جهتگیری خودش را نشان داد؛ کجا؟ در سیزدهم آبان. سیزدهم آبان امسال با همهی سالهای قبل فرق داشت. یک عدّهی معدود به خواستهی آمریکا داخل خیابانها آمدند، [امّا] ملّت عظیم ایران در سیزدهم آبان آمدند علیه آمریکا شعار دادند؛ یک نمونه سیزدهم آبان است. یک نمونهی [دیگر] تشییع این شهدا است. یک شهید عزیز و یک جوانی به شهادت میرسد این روزها ــ از همین شهدای عزیزی که شهدای امنیّت، شهدای بسیجی، شهدای نیروی انتظامی، آحاد مردمی که شهید میشوند ــ مثلاً فرض کنید شهید روحالله عجمیان که یک جوان ناشناختهای است، [ولی] در شهادت او یک جمعیّت عظیمی برای تشییع جنازه بیرون میآیند! عکسالعمل مردم این است. از آن تهدید فرصت درست میکنند؛ یعنی مردم خودشان را نشان میدهند؛ میگویند: ما این جور هستیم. شما جوان ما را به شهادت میرسانید، همهی ما پشت این جوانیم! درست نقطهی مقابل آن چیزی که دشمن میخواهد القا کند که ملّت ایران آمدند در خیابان، ملّت ایران علیه فلان است، ملّت ایران چنان [کرد]، [امّا] ملّت خودش را نشان داد. از این تهدید استفاده کرد، فرصت درست کرد.
مهران رجبی در این مراسم اظهار داشت: چون کار به جان رسید، جان باید داد. ما بچه حزباللهی هستم، چیزی نداریم که پنهان کنیم. خیلی توهین میشنیدم که کدام سراغ موش هستی و چرا چیزی نمیگویی؟ فحش هم میدادند.
وی افزود: من ۶۱ سال دارم و خیلی معدلم الف باشد، ۱۹ سال دیگر زندهام و بعدش زیر خاک هستم. من باید جواب چِشمهای قاسم سلیمانی را بدهم. جواب ماشاءالله لطفی را که کنار هم در سوسنگرد میجنگیدیم، بدهم. جواب اینها را باید بدهیم.منبع
بسم رب شهدا خدایامارو مدیون خون شهدا نکن روحشون روباسیدالشهدا مشهورکن