یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید محمدرضا زندیه ، شهدای کمیجان اراک

  • ۱۱:۳۶
شهید محمدرضا زندیه - کمیجان اراک
شهید محمدرضا زندیه
نام پدر: شرف علی

تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۱/۰۲ شمسی
محل تولد: کمیجان
شغل : نظامی ، کادر ارتش

تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۱۱/۱۸ شمسی
محل شهادت : میمک
دلیل شهادت : حوادث ناشی از درگیری با دشمن
مزار : گلزار شهدای روستای امامزاده عباس شهر: کمیجان - استان مرکزی - اراک

شهید محمدرضا زندیه در سال ۱۳۴۲ در روستای امامزاده عباس دیده به جهان گشود و در تاریخ ۶۶/۱۱/۱۸ در منطقه عملیاتی میمک به فیض شهادت رسید.

صفحه شهید در شهدای ارتش

سامانه ملی شهدا / نوید شاهد

شهدای امامزاده عباس

شهید سعید زندی علی آبادی (داود)، کتاب باباسعید

  • ۰۱:۳۹

کتاب-بابا-سعید- شهید سعید زندی

شهید سعید زندی علی آبادی ( در شناسنامه داود)

نــام :سعید (داود)

نـام خـانوادگـی : زندی علی آباد

نـام پـدر :قربانعلی

تـاریخ تـولـد :۱۳۴۱/۰۳/۰۵

مـحل تـولـد :تهران

سـن :۲۲ سـال

دیـن و مـذهب :اسلام شیعه

وضـعیت تاهل : متاهل و یک فرزند پسر

شـغل : پاسدار

تـحصیـلات : چهارم متوسطه - علوم تجربی

تـاریخ شـهادت :۱۳۶۳/۱۲/۲۲

مـحل شـهادت : شرق دجله

عـملیـات : بدر

نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری

مـحل مـزار :گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران -قـطعـه :۲۷، ردیـف :۱۰۹، شـماره :۱

زندگی نامه:

پنجم آذر ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش قربانعلی و مادرش،محبوبه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. پاسدار بود. سال۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان لشکر ۲۷ محمد رسول الله در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گردان در شرق دجله عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

صفحه شهید در سامانه گلزار. شهدا  / نوید شاهد


کتاب بابا سعید

 خاطرات عرفانی شهید سعید زندی

شهید سعید زندی ، شهدای تهران ، عملیات رمضان

  • ۰۱:۲۶

شهید سعید زندی شهدای تهران

شهید سعید زندی

نـام پـدر :صادق

تـاریخ تـولـد :۱۳۴۰/۱۲/۲۱

مـحل تـولـد :ری

سـن :۲۱ سـال

دیـن و مـذهب :اسلام شیعه

وضـعیت تاهل :مجرد

تـحصیـلات :سیکل - راهنمایی

تـاریخ شـهادت :۱۳۶۱/۰۴/۲۵

کـشور شـهادت :عراق

مـحل شـهادت :پاسگاه زید

عـملیـات :رمضان

نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری

مـحل مـزار :بهشت زهرا(س)قـطعـه :۵۰ردیـف :۹۴شـماره :۲

بیست و یکم اسفند ۱۳۴۰، در محله صفائیه از توابع شهرستان ری به دنیا آمد. پدرش صادق، کارگر قالیشویی بود و مادرش صدیقه نام داشت. دانش‌آموز چهارم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم تیر ۱۳۶۱، با سمت تک‌تیرانداز در پاسگاه زید عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۹ پس از تفحص، در بهشت‌زهرای شهرستان تهران به خاک سپرده شد.

صفحه شهید در سامانه گلزار شهدا

تصاویری از شهید در جبهه

خاطرات دفاع مقدس رزمنده لرستانی محمدرضا درخشان

  • ۱۱:۵۴

201107161387

خاطرات دفاع مقدس رزمنده لرستانی محمدرضا درخشان

شهادت یک اتفاق نیست

خرداد ماه ۱۳۶۳ در منطقه زبیدات عراق و در بالای ارتفاعات کله قندی مستقر شده بودیم. کله قندی به عراقی ها بسیار نزدیک بود حتی حرکت تانک هایشان را به وضوح می دیدیم. برای بررسی منطقه رفته بودیم.

غروب بسیار زیبا و دلگیری بود.نیروهایمان کم بودند و آتش تهیه دشمن بسیار سنگین. شدیدا تحت فشار بودیم. دشمن دوربین های قوی ای داشت و به وسیله آنها منطقه را به دقت کنترل می کرد.

مشغول بررسی منطقه بودم که پیک گردان رسید. نامه ای برایم آورده بود. از یکی از دوستان ،که برایم بسیار عزیز بود.

برای گرفتن نامه از محلی که ایستاده بودم خارج شدم. هنوز چند قدم  از سنگر فاصله نگرفته بودم که یک کاتیوشا به سنگر خورد و سنگر به کلی نابود شد.

آری شهادت تصادفی و اتفاقی نیست.

طنز در جبهه

یادی از برادر شهید صید احمد سپهوند - - شهدای خرم آباد

  • ۱۰:۵۱

شهید صید احمد سپهوند و شهید جوزی امیری- خرم آباد.jpg

سرداران شهید احمد سپهوند و جوزی امیری از فرماندهان لرستان

در منطقه عملیاتی زبیدات عراق سال ۱۳۶۴

 

به بهانه یادی از  برادر شهید احمد سپهوند

معاون فرمانده گردان انبیاء لشگر 57 ابو الفضل لرستان

راوی محمد سلیمانی مخابرات گردان انبیاء :

برادر سپهوند انسانی مومن ، شجاع ، و به سلامتی و حفظ جان رزمندگان اهمیت زیادی میداد . در یکی از روزهای بهار در منطقه زبیدات عراق شب را تا  تا سحر پای بی سیم بیدار بودم دم صبح خوابم برد، بچه ها بیدارم نکردند ساعت 10 صبح بود بیدار شدم . فرصتی پیش آمده بود تا لباس هایم را بشویم . کنار تانکر آب که پشتش به عراقی ها بود و با گونی شن محصور شده بود نشسته بودم . کلاه خود سرم نبود .

برادر سپهوند با لنکروز فرماندهی از کنارم رد شد از اینکه کلاه نداشتم از او خجالت کشیدم خودم را پنهان کردم و زیر چشمی به او نگاه میکردم دیدم اتفاقاً خودش نیز کلاه ندارد. خیلی تعجب کردم . چون برادر سپهوند در حفظ جان بسیجیان بسیار حساس بود و با کلاه بچه ها همیشه مسئله داشت . با ماشین نزدیک پارکینگ فرماندهی شد . در یک لحظه آنقدر خمپاره بر سرمان ریخت که فرصت نشستن هم نداشتیم خمپاره اولی به پشت تانکر آب اصابت کرد ولی عمل نکرد . بچه ها فکر کردند به من اصابت کرده به طرف من آمدند که دومین گلوله به کنار تانکر اصابت کرد و برادر میرزا علی دریکوند را مجروح کرد . سومی و چهارمی و پنجمی به سنگر تدارکات و فرماندهی و ماشین اصابت کرد . تعدادی از بچه ها زخمی شدند . خمپاره بارید و بارید، همه نگران بودند و فریاد میزدند بخوابید . احتمالاً آتش تهیه است هرکس مجروح

نشده خودش را به سنگر دیدبانی برساند . همه این ماجرا با بلند شدن گرد و خاک و دود در کمتر از یک دقیقه بود . لحظه ای آتش قطع شد به دنبال هم می گشتیم .

وقتی بلند شدم برادر میرزا علی دریکوند را دیدم که به شکم او ترکش خورده و با لبخند همیشگی به طرف آمبولانس می رود .

یک نوجوان   15- 14 ساله را دیدم که با چهره ای دگرگون شده و صورتی سیاه شده به طرفم می آید . فهمیدم ترکش خورده ولی نمیدانستم به کجای او ، نمی توانست حرف بزند . ترکش  به قفسه سینه اش و در نزدیکی قلبش اصابت کرده بود .

به سراغ ماشین رفتیم ، برادر احمد سپهوند تکان می خورد ولی خون تمام بدنش را گرفته بود، او را از ماشین بیرون کشیدیم . اتفاقاً ترکش درست به سرش اصابت کرده بود . جایی که او همیشه به آن حساسیت نشان میداد و بچه ها را تشویق به کلاه خود کرده بود. او را به بیمارستان منتقل کردیم که مداوا اثر نکرد و به آرزوی دیرینه اش ، شهادت در راه خدا رسید. روحش شاد و یادش گرامی .                  

 صلوات را فراموش نکنید

 

شهید قربان علی عزت پور ، شهدای خرم آباد

  • ۱۷:۳۳

شهید قربان علی عزت پور - خرم آباد

نام: قربان علی

نام خانوادگی: عزت پور

نام پدر: علی اکبر

تاریخ تولد: 1343/11/10

محل ولادت : خرم آباد ، لرستان

تاریخ شهادت: 1362/01/09

منطقه عملیاتی شهادت: تپه های دوقلو - جنگل امقر ، بستان

مزار شهید : گلزار بهشت رضا فاز یک - خرم آباد استان لرستان

شهید قربان‌علی عزت‌پور در وصیت‌نامه خود گفته است:

«شهادت یعنی جنگ با نفس، جنگ با دشمن خدا، جنگ با دشمن پیامبر(ص)، جنگ با دشمن، آری! جنگ با ظلم، جنگ با جهل. پس من که این مراحل را تا این اندازه دیده و تمام آن‌ها را درک کرده‌ام امروز که جنگ در صحرای خوزستان و آن هم در میان اسلام و کافر است شرکت نکنم؟».

سامانه ملی شهدا

به من گفتند تا اذان صبح بیشتر نیستی ، شهید محمد هادی امینی

  • ۰۰:۰۵

شهید محمد هادی امینی - تهران

شهید محمد هادی امینی 

دقایقی قبل از شهادت←

▫️پدرش می‌گفت: حدود ۱۰_۱۵ دقیقه قبل از اذان صبح بود با مربی با اخلاص اش رفتیم بالاسرش و باهاش صحبت کردم قربون صدقش رفتم؛ چند ثانیه بعد از اینکه اومدیم بریم، دستگاه‌ها صدا داد و هرکاری کردن نشد(هادی رفت🥀).. 

▪️مربی اش تعریف میکنه، شب دفنش قبل از اذان صبح خواب می‌بینه که: همون صحنه توی بیمارستان ، هادی روی تخته، گفتم هادی چرا حرف نمی‌زنی؟ 

-گفت: حاج احمد به من از سر شب گفتن که تا اذان صبح بیشتر نیستی و تا اذان صبح هستی💔.. 

قبل از اینکه شما و بابام بیاید تو، حضرت زهرا(س) اینجا بود. شما که اومدید خانم رفت؛ من خیلی گریه و اصرار کردم خانم برگشت. شما که رفتید منم رفتم🕊..

#شهید_محمدهادی_امینی

شادی  روح شهید صلوات 

شهید مصطفی بهرامی - شهدای خرم آباد

  • ۱۲:۰۶

شهید مصطفی بهرامی - خرم آباد

شهید مصطفی بهرامی
نام پدر: رحمن
محل تولد: خرم آباد ، لرستان
تاریخ تولد: 1337/08/08
شغل: کارمند
تحصیلات: دیپلم
تاریخ شهادت: 1361/09/11
محل شهادت: شرهانی
مزار شهید: گلزار شهدای خرم آباد

کد ایثارگری:6105111

سامانه ملی شهدا

زندگینامه معلم شهید مصطفی بهرامی 

دلاور شهید اسدالله حسنوند - شهدای الشتر

  • ۰۱:۴۲

شهید اسدالله حسنوند - الشتر

جاویدالاثر شهید اسدالله حسنوند

نام پدر: علی الله

شغل : معلم

تاریخ تولد: 3-10-1334 شمسی

محل تولد: الشتر 

تاریخ شهادت : 3-12-1362 شمسی

محل شهادت : چزابه

وضعیت پیکر : جاویدالاثر

گلزار شهدا: بلوک: نام گلزار:بهشت رضا فاز 1 شهر:لرستان - خرم آباد

زندگینامه شهید علی اسدالله حسنوند

پرستوی مهاجر شهید به سال 1334 در یکی از روستاهای توابع شهرستان الشتر بنام بتکی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده ای باخدا رشد و پرورش یافت . وی مقطع ابتدایی را در روستای دو آب علیشاهی گذراند و مقطع متوسطه را تا سال سوم در قلعه مظفری گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به شهرستان خرم آباد آمد و تحصیلات خود را در این شهر به اتمام رسانید .

جهادگر شهید علی گودرزی - شهدای بروجرد

  • ۰۱:۲۱

جهادگر شهید علی گودرزی - بروجرد

جهادگر شهید علی گودرزی

کد ایثارگری: 6531818

نام پدر: عباس

محل تولد: بروجرد 

تاریخ تولد: 1339/02/12

شغل: جهادگر

تحصیلات: دیپلم

تاریخ شهادت: 1365/01/16

محل شهادت: سردشت

مزار شهید : گلزار شهدای بروجرد 

سامانه ملی شهدا 

شهید علی احمد معظمی گودرزی - شهدای بروجرد

  • ۲۳:۱۲

شهید علی احمد معظمی گودرزی - بروجرد

شهید علی احمد معظمی گودرزی 

فرزند : علی‌محمد

تاریخ شهادت : ۱۳۶۰/۰۵/۱۶

محل شهادت : دشت عباس

مزار شهید : گلزار شهدای شهرستان بروجرد

یکم آذر۱۳۳۱، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش علی‌محمد و مادرش خانم نام داشت. تاپایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. شانزدهم مرداد۱۳۶۰، در دشت‌عباس توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در بهشت‌ شهدای زادگاهش واقع است.

یاد امام و شهدا

شهید اردشیر معظمی گودرزی ، شهدای بروجرد

  • ۲۳:۰۰

شهید اردشیر معظمی گودرزی - بروجرد

شهید اردشیر معظمی گودرزی 

فرزند : محمدابراهیم

تاریخ شهادت : ۱۳۶۰/۰۵/۱۲

محل شهادت : سردشت

مزار شهید : گلزار شهدای شهرستان بروجرد

چهارم آبان ۱۳۳۸، در شهرستان شادگان دیده به جهان گشود. پدرش محمدابراهیم، کارگر بود و مادرش خانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. او نیز کارگر بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دوازدهم مرداد۱۳۶۰، در سردشت توسط مزدوران گروهک ضدانقلاب کرد به شهادت رسید. مزارش در بهشت شهدای بروجرد واقع است.

یاد امام و شهدا

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan