یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

دانشجوی شهید سیدمحمد موسوی ، شهدای بروجرد

  • ۰۰:۵۲

دانشجوی شهید سیدمحمد موسوی ، شهدای بروجرد

شهید سیدمحمد موسوی

نـام پـدر : سیدمحمود

تـاریخ تـولـد :۱۳۳۹/۰۶/۰۱

مـحل تـولـد: بروجرد

سـن :۲۶ سـال

دیـن و مـذهب : اسلام شیعه

وضـعیت تاهل : متاهل و یک فرزند

شـغل : معلم

دسـته اعـزامـی :بسییج

تـحصیـلات :لیسانس رشته تاریخ 

تـاریخ شـهادت :۱۳۶۵/۱۲/۰۷

مـحل شـهادت :شلمچه

عـملیـات :کربلای۵

نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری

دوم شهریور ۱۳۳۹، در بروجرد چشم به جهان گشود. پدرش سیدمحمود، خوار و بار فروش بود و مادرش صدیقه نام داشت. دانشجوی کارشناسی و در رشته تاریخ درس خواند. معلم بود. سال۱۳۶۵ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه شهید شد. مزار او در گلزار شهدای بروجرد واقع است.

منبع: سایت گلزار شهدا 

بسم رب الشهداء والصدیقین

«زندگینامه شهید محمد موسوی»

شهید سیدحمیدرضا فاطمی، شهید دفاع مقدس تهران

  • ۱۰:۴۴
شهید سید حمیدرضا فاطمی - شهدای تهران (شلمچه)
نــام : سیدحمیدرضا
نـام خـانوادگـی : فاطمی
نـام پـدر : سیدمحسن
تـاریخ تـولـد : ۱۳۴۴/۱۰/۱۱
مـحل تـولـد : تهران
سـن : ۲۱ سـال
دیـن و مـذهب : اسلام شیعه
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۵/۱۰/۲۱
مـحل شـهادت :شلمچه
عـملیـات :کربلای۵
نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری
مـحل مـزار : بهشت زهرا (س)، قطعه ۵۰، ردیف ۵۹، شماره ۱۴
شـرح شـهادت

یازدهم دی ۱۳۴۴، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محسن، راننده بود و مادرش،معصومه نام داشت. دانشجو سال اول در رشته علوم اقتصادی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم دی ۱۳۶۵، در شلمچه شهید شد. تاکنون اثری از پیکرش بدست نیامده است.

دیدار با خانواده شهیدان زهرا حسنی سعدی و محمد صالحه

  • ۱۰:۴۳

شهیدان زهرا حسنی سعدی و محمد صالحی در کنار سردار سلیمانی

دیدار با خانواده شهیدان زهرا حسنی سعدی و محمد صالحه

جمعی از مسئولان، کارکنان و دانشجویان دانشگاه معارف اسلامی برای عرض تسلیت و ابراز همدردی با خانواده‌های شهدای سانحه هوایی در روز دوشنبه ۳۰ دی‌‌ماه ۹۸، در بیت شهیدان زهرا حسنی سعدی و محمد صالحه حضور یافتند.

در ابتدای این جلسه، حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابروش ضمن عرض تسلیت به خانواده این شهیدان، برای خانواده‌های شهدای سانحه هوایی از درگاه خداوند طلب صبر کردند و از موضع­گیری ایشان نسبت به این حادثه و حفظ مصالح کشور و نظام تقدیر و تشکر نمودند.

در ادامه سرکار خانم ملایی مادر شهیده حسنی سعدی، به بیان برخی از ویژگی‌های این دو شهید پرداختند. ایشان گفتند: شهیدان زهرا حسنی سعدی و محمد صالحه در بحث علمی نخبه بودند و نسبت به نخبگی خود، هیچ ادعایی نداشتند.

شهید محمد بابایی ، شهدای تهران - مادر ژاپنی

  • ۰۱:۰۴

شهید محمد بابایی یزدی -مادر ژاپنی

شهید «محمد بابایی»

محمد در سال 1362 در عملیات «والفجر یک» در فکه به خواسته‌اش رسید. در آخرین نامه‌اش نوشته بود: «تصمیم گرفته‌ام تا آخرین قطره خونم در جبهه بمانم. تمام این سرزمین به خون شهدا آغشته است. من نمی‌توانم اینجا را ترک کنم...» بعد از شهادت محمد که نتایج کنکور اعلام شد، خبردار شدیم در رشته مهندسی متالوژی دانشگاه علم و صنعت قبول شده...»

مکث خانم بابایی بعد از این جملات، مطمئنم کرد می‌خواهد سخت‌ترین فصل داستان زندگی‌اش را روایت کند. خودم را آماده می‌کردم برای همدلی با مادری که از عزیزترین سرمایه زندگی‌اش در راه اعتقاداتش گذشته اما آرامشش این بار هم غافلگیرم کرد: «وقتی محمد در 18 سالگی گفت: «امام پیام داده جوانان جبهه‌ها را پر کنند. من هم می‌خواهم بروم»، هیچ مخالفتی نکردم. چون یاد گرفته بودم در نگاه اسلام، فرزندان، امانت خدا هستند و باید به او برگردانده شوند. وظیفه پدر و مادر، فقط تربیت صحیح آنهاست. یاد گرفته بودم اگر فرزندم راه خدا را انتخاب کرد، نباید مانع او شوم. البته با این فضا ناآشنا نبودم چون سلمان، پسر بزرگم که دانشجو بود، قبل از محمد به جبهه رفته و مجروح شده بود. خلاصه محمد یک بار به جبهه غرب رفت و موقع کنکور برگشت. کنکور را که داد، دوباره عزم رفتن کرد. موقع خداحافظی با خنده گفت: «این دفعه عمودی می‌رم و افقی برمی‌گردم.» و همان شد...

 

دانشجو و معلم شهید عباس حاجی‌وند ، شهدای دورود

  • ۱۰:۱۷

شهید عباس حاجیوند - دورود

شهید عباس حاجی‌وند

ولادت: چهارشنبه ۰۱ دی ۱۳۴۴
محل ولادت: شهرستان دورود
شهادت: جمعه ۰۲ خرداد ۱۳۶۵
محل شهادت: حاج عمران
 
 عباس حاجی‌وند: یکم دی 1344،‌ در شهرستان دورود به دنیا آمد. پدرش علی، کارگر بود و مادرش صدیقه نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته روانشناسی و معلم بود. به عنوان بسیجی به جبهه رفت. دوم خرداد 1365 در حاج عمران عراق به شهادت رسید. پیکر وی را در شهرستان ازنا به خاک سپردند.
منبع: دانشگاه لرستان

دانشجو و پاسدار شهید محمد حسن احمدی ، شهدای الیگودرز

  • ۰۹:۰۷

https://lu.ac.ir/media/images/mohammadhassan-ahmadi.original.jpg

پاسدار شهید محمد حسن احمدی

ولادت: شنبه ۲۵ آبان ۱۳۴۱
محل ولادت: شهرستان الیگودرز
شهادت: چهارشنبه ۰۵ مرداد ۱۳۶۷
محل شهادت: کرمانشاه
دلیل شهادت: اصابت ترکش به چشم و قلب
بیست و پنجم آبان 1341، در شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش یدالله، بنا بود و مادرش فرنگیس نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته مهندسی صنعتی و پاسدار بود. سال 1361 ازدواج کرد و صاحب سه دختر شد. پنجم مرداد 1367، با سمت فرمانده دسته در کرمانشاه هنگام درگیری با گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت ترکش به چشم و قلب، شهید شد. مزار وی در گلزار مرکزی زادگاهش واقع است.

منبع: دانشگاه لرستان

شهیدی که پس از 35 سال به آغوش خانواده بازگشت

  • ۰۹:۵۰

https://navideshahed.com/files/fa/news/1397/6/25/289552_138.jpg

پیکر مطهر شهید علی طنوریان، روز جمعه 23 شهریورماه در محله باغ فیض تهران تشییع و در گلزار شهدای امامزاده حمیده‌خاتون به خاک سپرده شد. شهید علی طنوریان، متولد 1342، اعزامی از تهران بود. این شهید بزرگوار در سال 1362 به جهبه نبرد حق علیه باطل اعزام و در عملیات والفجر یک در سال 62 و در منطقه عملیاتی فکه به شهادت رسید. طی عملیات تفحص اخیر پیکر مطهر این شهید شناسایی و به میهن اسلامی بازگشت.

نوید شاهد - همراه با تصاویر مراسم-  ۲۵ شهریور ۱۳۹۷

شهید سیدمصطفی میرشاکی ، الیگودرز (سید مرتضی)

  • ۱۷:۳۶

شهید سید مصطفی میرشاکی -الیگودرز

زندگینامه شهید سیدمرتضی( مصطفی) میرشاکی

زندگی کوتاه یا بلند شهدا سراسر الگو و افتخار است. الگو برای تمامی ما که زندگی آنها را مطالعه می کنیم. چرا که آنها با دادن جان خود زندگی دوباره و بدون بند و زنجیر به همه ما هدیه کردند. زندگی سید مصطفی نیز از جمله زندگی هایی است که باغ افتخار او و خانواده و الگو برای یکایک ماست.

آری در تیرگی و ظلمت شبی سرد از شبهای پاییزی در سال 1338 سیدی از ذریه رسول الله چشم به جهان گشود. سیدی که می رفت در آینده ای نه چندان دور، پرچم عدل الهی را به پیروی از اجداد مطهرش بر دوش کشد و اسلام ناب محمدی را سربازی صدیق باشد. ولادت سید مصطفی قلب و چشم خانواده را روشن ساخت و این مصطفی بود که در اولین لحظه ورود به دنیا در آن لیله مبارک برگزیده گشت و نام بامسمای مصطفی را به خویش گرفت.

وی دوران طفولیت خود را تحت تربیت پدرش که فردی متدین و پارسا بود پشت سر گذارد. وی در گذر از روزگار کودکی، همپای پدر در مجالس و محافل مذهبی، شرکت می نمود اگرچه سنش کم بود ولی از استعدادهای قابل تحسین برخوردار بود چنانکه در سن 7 سالگی یکی از قاریان خوب قرآن بود.

سید مصطفی دوران تحصیل خود را با بهترین نمرات پشت سر نهاد،همیشه به عنوان شاگردی ممتاز و نمونه در درس،اخلاق و انضباط به شمار می آمد. او در کنار تحصیل به ورزش نیز می پرداخت. لذا در دو رشته کشتی و ورزش باستانی از ورزشکاران نمونه بود.

با اتمام تحصیلات متوسطه خود در سال 56 که با آغاز مبارزات مردم ایران مقارن بود به خدمت سربازی فرا خوانده شد 6 ماه نخست این دوره را در سراب اردبیل سپری نمود. وی نقش مهمی در بیداری سربازان همدوره خود داشت. مدتی بعد به علت داشتن معدل بالا به عنوان سپاهی دانش به روستای قاسم آباد الیگودرز اعزام شد. در آنجا با پاره کردن عکس شاه ملعون مبارزه خود را با رژیم علنی ساخت. در پی این اقدام خبر به ژاندارمری محل (پاسگاه) و به دنبال آن توسط ساواک دستگیر شد به طبس تبعید شد ولی با زیرکی و هشیاری اقدام به فرار نمود. در بحبوحه انقلاب نقش مهمی را ایفا نمود. با پیروزی انقلاب شهربانی به دست مردم افتاد و سید مصطفی در این ارگان ثبت نام و اقدام به سرکوب طاغوتیان نمود. سید مصطفی با همیاری دوستانش اقدام به تشکیل ستاد حزب الله الیگودرز نمود و به مبارزه با منافقین پرداختند. با شروع درگیریهای اشرار در کردستان سید مصطفی به همراه برادر شهیدش به سرکوب اشرار پرداختند. وی پس ازاتمام درگیریها برای ادامه تحصیل به الیگودرز بازگشت و برای اخذ فوق دیپلم به مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی خرم آباد عزیمت نمود. پس از اتمام تحصیلات به عنوان دبیر بینش دینی به جبهه رفت در آنجا فرماندهی دسته،گردان،گروهان طرح و عملیات قرارگاه در لشگرهای مختلف سپاه به نبرد با دشمن پرداخت.

سید مصطفی در اول فروردین 65 با دختری متدین و مومنه از اهالی کوهدشت پیمان عقد و ازدواج بست. درست پنجم فروردین بود که بار سفر به جبهه را بربست. سید مصطفی خلاقیت عجیبی در امور نظامی داشت و بارها به او پست های مهم نظامی پیشنهاد کردند ولی او رد کرد. او معتقد بود که در لباس بسیجی در کنار سربازان گمنام مبارزه کردن افتخاری دیگر است. پس از مدتی سید مصطفی همراه سید جواد اقدام به تشکیل گردان ویژه شهدای حزب الله نمودند. این گردان توانست در عملیات والفجر 9 در محور سلیمانیه عراق و نیز کربلای 2 در محور حاج عمران حماسه ها بیافریند.

نحوه شهادت سید مصطفی از زبان برادرش

یکی از برادران بی سیم چی از من پرسید سید مصطفی پیش شما نیامد؟ گفتم نه، چون در سمت چپ گردان بوده است. بی سیم چی گفت قرار بود بیایند بروند جلو. بعد من حرکت کردم و جلو رفتم ولی هرچه گشتم سید مصطفی را پیدا نکردم. وقتی برمی گشتم برادرم زیر آتش دشمن به حالت سجده و با زبان روزه سر بر زمین نهاده و شهید شده بود او را بغل کردم و به عقب آوردم و تحویل برادران امدادگر دادم و برگشتم، بدین سان سید مصطفی شربت شیرین شهادت نوشید.

نوید شاهد لرستان

قسمتی از وصیت‌نامه شهید مصطفی میرشاکی

گفتم فرمانبر و تسلیم ولایت باشم که در غیر اینصورت بزرگترین گناهم این است. عقب ماندن و جلوتر از امام حرکت کردن هلاکت و نابودی را به دنبال خواهد داشت. به خودم گفتم اصلا برای چه خلق شده ای؟ هدف از خلقت تو چه بود؟ از چه خلق شده ای؟ تا به حال چه کرده ای؟ و بعدا چه خواهی کرد؟ و آخر الامر به کجا خواهی رفت؟ مگر نه این است که انسان برای تکامل و به کمال رسیدن خلق شده است؟ چرا نتوانستم به این کمال برسم؟ انسان بودم و خطاکار.

... از عموم ملت مسلمان تقاضا دارم که غیر از خط امام که همان خط خدا و اسلام و قرآن، پیغمبر و ائمه معصومین(ع) است دنباله روی از دیگران نکنند و هوشیارانه و گوش بفرمان امام عزیز مواظب توطئه خوارج و نهروانی‌ها باشند که دشمنی برای اسلام هستند.

خبرگزاری دفاع مقدس

خاطره ی جانباز حاج بهزاد باقری از سردار شهید سید مصطفی میرشاکی

شادی رو پاک این شهدای عزیز صلوات

خاطرات رزمنده بهمن امرایی از شهید تیمور معظمی گودرزی

  • ۱۶:۰۹

شهید تیمور معظمی گودرزی -حاج عمران

این یادداشت ها را رزمنده عزیز برادر بهمن امرایی از کوهدشت لرستان در نظرات وبلاگ نوشته اند.

جمعه 8 مهر1390 ساعت: 11:49

یادداشت ۱ توسط:بهمن امرایی

تاریخ شهادت این مرد خدا (شهید تیمور معظمی گودرزی) در تاریخ شب دوم خرداد شصت و پنج در منطقه عملیاتی حاج عمران به عنوان آرپی جی زن و با سمت بسیجی داوطلب بوده است . اگر اطلاعات دیگری از این بزرگوار خواستید به شما خواهم داد . عکس های زیادی از ایشان در منطقه عملیاتی دارم. روزانه برای او و به نیابت از ایشان قرآن می خوانم اگر خدا قبول کند. خوشا به سعادتش که مرگ سرخ را انتخاب کرد. راه او راه سرخ حسین است و ما بدبخت ها مانده ایم با کوله باری از گناه. خدا رحم کند. خدا توفیق بدهد از خون او و همه شهدا دفاع کنیم و مدیون خون شهدا و امام شهدا و خانواده آنان نشویم .

خدا شاهد است هرگز او را فراموش نکرده و نمی کنم. گاهی عکس هایم را با او می بینم و حسرت و غبطه می‌خورم. خداوند به پدر و مادرش صبر عنایت فرماید و روح خودش را با شهدای کربلا قرین و محشور فرماید. آمین . تیمور جان به خدا خیلی دلتنگ تو هستم . فکر نکن تو را در دعاها و یا خاطره ها فراموش می کنم. کاش من با تو شهید می شدم. تو بردی و ما باختیم. والسلام علی عباد الله الصالحین. رحمت خدا بر تو باد.

جمعه 8 مهر1390 ساعت: 11:51 یادداشت ۲ توسط:بهمن امرایی

نام :شهید تیمور معظمی گودرزی -تیپ ۵۷ حضرت ابولفضل (ع)- گردان شهدا-گروهان حمزه سیدالشهداء- تاریخ شهادت ۶۵/۳/۲- شغل :دانشجوی تربیت معلم شهید مطهری بروجرد- محل شهادت :حاج عمران- نام عملیات : حاج عمران- بسیجی داوطلب- سمت در زمان شهادت : آرپی جی زن.

سخنی با شهید تیمور معظمی گودرزی : راستی یادت هست وقتی من همراه شهید جواد میر شاکی و ۱۲ نفر دیگر یک روز دیرتر از تو به پیرانشهر رسیدم، غروب آفتاب بود، و تو با عجله کوله پشتی مرا کمکم بستی، وصیت نامه مرا با هم در کمترین زمان تکمیل کردیم و چه سفارشها که به همدیگر نکردیم. یادت هست صدای توپ و تانک از پشت کوه ها به گوش میرسید و تو به من گفتی میخواهیم همانجا عملیات برویم. راه افتادیم و نیمه شب به نزدیک بعثی ها و کفار رسیدیم. یادت هست چه مهتاب عجیبی بود همه جا روشن و رفت و آمد عراقیها را می‌دیدیم و در کمین جهت رسیدن فرمان حمله و شکستن خط عراقی ها بودیم .اما آتش بسیار سنگین در دل تاریکی های شب ما را جدا کرد . آنگاه من خبر شما را صبح از دیگران گرفتم. چه نبرد سنگینی بود. شهید دانیالی بروجردی- شهید جدیدالاسلامی- شهید شکوهی - شهید میر بهرسی- شهید پیریایی- شهید حاجیوند- و شهید مصطفی میرشاکی- شهید ولیان- شهید لونی (راستی این ها با تو شهید شدند و نزد تو هستند.) اما باورت میشد بعد از این همه سفارش ها تو شهید شوی و من بمانم . تو آسمانی شوی و من زمینی بمانم. تو بهشتی شوی و من سرنوشت نامعلوم پیدا کنم. ترا به خدا مرا دعا کن .زیرا دعای تو مستجاب است و دعای من نامعلوم. توعاقبت به خیر شدی ولی من نامعلوم. پس بر تو رواست ما را فراموش نکنی. خوشا به حالت.

منبع: وبلاگ امامزاده پیرنو

-------------

رزمندگان لرستان و اعزام به عملیات حاج عمران در سال ۱۳۶۵

خاطره دیگری از رزمنده دلاور بهمن امرایی در سایت انفطار لرستان: 

شهیدی که نائب قهرمان دومیدانی کشوری بود

  • ۱۰:۰۴

طلبه شهید علی عباس حسین پور

ولادت: 1345/05/03 خرم آباد

شهادت: 1364/11/23 فاو عملیات والفجر 8

مزار : خرم آباد - گلزار شهدا

علی عباس در ورزش مستعد بود و خوش می درخشید. در رشته دومیدانی جوانان نائب قهرمان کشوری بود.

می گفت: من هم از نظر روحی باید پرورش پیدا کنم و هم از نظر جسمی تا انشاءالله بتوانم روی آن عقاید و نظریاتی که دارم به نتیجه برسم.

در زمان عملیات به جبهه اعزام می شد. وقتی بر می گشت نرمش و تمرین را فراموش نمی کرد. اتفاقا دو بار آن هم از ناحیه  پاهایش مجروح شد. اما با وجود مجروحیت، در تمرین های مسابقه دو با مانع شرکت می کرد. به شوخی بهش می گفتم: «اون پاهات که باهاش مانع ها رو رد می کردی چیکارشون کردی؟ تو دیگه باید تو مسابقات معلولان شرکت کنی».

اگر شبی را در پایگاه بسیج می گذراند، صبح اولین کسی بود که برای نماز بلند می شد و بعد از نماز صبح ورزش می کرد و دیگران را هم به ورزش تشویق می کرد. می گفت: کمتر استراحت کنید و کمتر بخوابید و بیشتر به امورات معنوی بپردازید.

در اردوها و مسابقات وقتی که اذان می شد، مقید به نماز اول وقت بود. می گفت: اگر برای نماز به مسجد نمی توانیم برویم؛همین جا توی استادیوم نماز می خوانیم.

کتاب دلم تنگه براتون ؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی عباس حسین پور؛ 

نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی. نوبت چاپ: دوم-۱۳۹۷٫ صفحه ۵۰-۵۳ و۵۹٫

زندگینامه شهید علی عباس حسین پور

روایت ترجیح دفاع از وطن به دفاع از پایان نامه! /کلیپ تصویری

  • ۱۴:۰۲

 زندگینامه شهید دکتر علیرضا ولیان ، شهدای الیگودرز

شهید سید علیرضا شفیعی نجفی ، شهدای خرم آباد

  • ۲۳:۱۳

شهید سید علیرضا شفیعی نجفی

شهید سید علیرضا شفیعی نجفی

فرزند  :  سید فضل الله

تاریخ ولادت : ۱۳۴۵/۱۲/۵

محل ولادت : خرم آباد 

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۶/۱۰/۱۹

محل شهادت: استان سلیمانیه عراق، ارتفاعات اطراف شهر ماووت

مزار :  گلزار شهدای شهرستان خرم آباد

پنجم اسفند ۱۳۴۵، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش سید فاضل، کارگر بود و مادرش فانوس نام داشت. دانشجوی سال دوم کاردانی در رشته تربیت معلم بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نوزدهم دی۱۳۶۶، بر روی ارتفاع قمیش اطراف شهر ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کتف، صورت و زانو به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای خرم آباد واقع است.
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan