یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

درد دلهای همسر شهید سلطانعلی رایج با سه فرزند ناشنوا ، شهدای گرگان

  • ۲۳:۵۱

شهید سلطانعلی رایج کفشگیری

روایتی که جز با عشق حک نمی شود ؛

عاشقانه ای از یک همسر شهید گلستانی / روایتی سخت اما شیرین از شکوفایی سه دسته گل ناشنوا یادگار شهید

تاریخ مصاحبه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵

زندگی خانواده های شهدا خودش داستانی بس شنیدنی است خاصه اینکه در دل این خانواده ها شیرزنی پیدا شود که سه فرزند ناشنوا را به توصیه شهید به مرز شکوفایی برساند . [

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گلستان ما ؛ تمام زندگی انسان از اول تا آخر خاطره است.هر کس به یک نحوی زندگی را آغاز کرده و هر کسی هم به نحوی زندگی را تمام می کند. آدمی از کجا میخواهد شروع کند و به کجا تمام !!!! زندگی ما از شروع و اولش خاطره بود و تا آخر هم با خاطره تمام شد.

همسر شهید سلطانعلی رایج کفشگیری

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, گلستان ما,

اینها سرآغاز سخنان همسر شهیدی است که از نای دل بر می خیزد .... سخنانی که سالهاست در تاریکخانه قلبش رسوب شده و به مانند عقده ای مقدس سودای فریادکشیدن دارد که تو ای شهید نبودی ببینی سه دسته گلت را با چه مشقت‌هایی بزرگ کردم.

رهدگبنامه و آشنایی با شهید

زهرا رایج خود را متولد سال ۱۳۴۲ معرفی می کند. او می گوید: در سال ۵۶ با سلطانعلی رایج که پسرخاله بنده بودند ازدواج کردم.

شهید در آن زمان ۲۴ سال داشتند و معلم بودند و با وجود ۹ سال اختلاف سنی قبول کردم که با او ازدواج کنم . ازدواج ما کاملا سنتی بود و خاتمه ی زندگی ما در سال ۱۳۶۷ با شهادت وی به پایان رسید.

آهی می کشد و ادامه می دهد . . .

شهید محمدعلی شیردل ، شهدای جاجرم

  • ۲۳:۱۷

شهید محمد شیردل -شهدای جاجرم

شهید محمدعلی شیردل

۱۹ اردیبهشت سی چهارمین‌ سالگرد شهادت شهید محمد علی شیردل گـــــرامی باد🌸

تولد ۱۳۴۵/۱۱/۱ محل تولد : روستای چهاربید از توابع شهرستان جاجرم استان سمنان

شهادت ۱۳۶۵/۲/۱۹ محل شهادت: منطقه ابوغریب  

شهید شیردل ، درخانواده مذهبی دیده به جهان گشود دوران ابتدایی را در روستای چهاربید گذارند وی دردرس خواندن جزء نفرات برتر کلاس بود 

بعداز پایه چهارم ابتدایی به خاطر عدم تشکیل پایه پنجم برای ادامه تحصیل به روستای شوقان که هم اکنون به شهر تبدیل شده رفت.

شهید شیردل تا دوم راهنمایی در شهر شوقان تحصیل می کرد به یک باره از این شهر به بجنورد جهت ادامه تحصیل رفت.

یک سال نگذشته بود تحصیل را رها کرد و به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد .

روحیه مبارزه و شهادت طلبی داشت.

بسیار مهربان و دلسوز بود. شهید شیردل کمتر حرف می زد و بیشتر عملگرا بود. بار اول که به مرخصی آمد اصلا یک انسان دیگری شده بود، نماز اول وقت و نصیحت جوانان روستا را به ادای فریضه نماز تشویق می کرد.

شهید شیردل نمونه بارز استقامت و تقوا در روستا بود. وی هرگز سخنان دل سردکننده به زبان نمی آورد و سفارش می کرد به احترام گذاشتن به پدر و مادر.

شهید شیردل در واحد مخابرات جبهه های پیچ انگیز و ابوقریب و چنانه بود. و جمله کلیدیش را فراموش نمی کنم که می فرمود همه ما رفتنی هستیم باید به فکر خودمان باشیم .

* به نقل از برادر علی معظمی در گروه راه نور

شهید علی جمعه رائجی یانسری ، شهدای کردکوی

  • ۲۲:۵۳

 شهید علی جمعه رایجی یانسری- کردکوی

شهید علی جمعه رایجی یانسری/ یکم شهریور 1347 ، در شهرستان گلوگاه به دنیا آمد. پدرش شفیع، کشاورز بود و مادرش رعنا نام داشت. دانش‌آموز سوم راهنمایی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم مهر 1363 ، با سمت تک تیرانداز در مریوان هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به سینه و شکم، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده روستای روشن آباد تابعه شهرستان کردکوی واقع است.

فرازهایی از وصیت نامه شهید علی جمعه رایجی یانسری

وصیت نامه دانشجوی شهید علی سنجر آرانی ، شهدای آران و بیدگل

  • ۱۳:۳۰

نام : آقا على

نام خانوادگى : سنجر آرانى

نام پدر : مهدى

تاریخ تولد:1343/01/05

محل تولد: آران و بیدگل

تاریخ شهادت : 1365/10/04

محل شهادت : جزیره امّ‏ الرّصاص (عملیّات کربلاى 4)

نوع عضویّت و شغل : دانشجوى بسیجى

محل دفن : گلزار شهداى امام‏ زاده هلال بن على  علیه السلام  آران

شهید علی سنجر آرانی، پنجم فروردین 1343، در شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش مهدی، کشاورز بود و مادرش سلطنت نام داشت. دانشجو کارشناسی در رشته ریاضی کاربردی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم دی 1365، در جزیره امّ الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش دشمن شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده محمد هلال بن علی (ع) زادگاهش واقع است.

وصیت نامه دانشجوی شهید علی سنجر آرانی

شهید سیدعلی سجادی وفسی ، شهدای اراک

  • ۰۱:۲۳

نــام :سیدعلی

نـام خـانوادگـی :سجادی وفسی

نـام پـدر :سیداسماعیل

تـاریخ تـولـد :۱۳۴۶/۰۱/۲۰

مـحل تـولـد : اراک

سـن :۲۰ سـال تمام 

دیـن و مـذهب :اسلام شیعه

وضـعیت تاهل :مجرد

مـلّیـت :ایران

دسـته اعـزامـی :بسیج

تـحصیـلات :چهارم متوسطه

تـاریخ شـهادت :۱۳۶۶/۰۱/۱۹

مـحل شـهادت :شلمچه

عـملیـات :کربلای۸

نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری

مـحل مـزار :بهشت زهرا (س)

قـطعـه :۲۷ ، ردیـف :۲۰ شـماره :ج 

بیستم فروردین ۱۳۴۶، در اراک چشم به جهان گشود. پدرش سیداسماعیل و مادرش، سیده حاجیه نام داشت. تا پنجم ابتدایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نوزدهم فروردین ۱۳۶۶، با سمت امدادگر در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. برادرش سیدابراهیم نیز شهید شده است.

پایگاه گلزار شهدا 

شهید سید ابراهیم سجادی وفسی ، شهدای اراک

شهید سید محمدحسن سجادی ، شهدای مشهد مقدس

  • ۰۰:۱۶

شهید سید محمدحسن سجادی - مشهد مقدس

شهید سیدمحمدحسن سجادی

نام پدر: سیدعلی

تاریخ تولد: 1-2-1333 شمسی

محل تولد: فریمان 

تاریخ شهادت : 24-12-1363 شمسی

محل شهادت : شرق دجله

دلیل شهادت : حوادث ناشی از درگیری با دشمن

گلزار شهدا: بلوک:30 قطعه:21 شماره مزار:2 نام گلزار:بهشت رضا شهر مشهد - خراسان رضوی 

نوید شاهد

شهید سیدمحمدحسن سجادی -مشهد

سامانه ملی شهدا

 

زندگینامه و وصیت نامه شهید اسماعیل هادیان ، کوهدشت

  • ۰۱:۱۷

شهید اسماعیل هادیان - کوهدشت

دانشجوی شهید اسماعیل هادیان

نام پدر: ابراهیم

محل تولد:کوهدشت

تاریخ تولد: 1345

محل تحصیل : استان اصفهان

تحصیلات: دانشجوی پزشکی

مسئولیت: دیده بان

نام عملیات: کربلای 10

محل شهادت: غرب

تاریخ شهادت: 1366/11/26

زندگی نامه: شهید درعیدقربان سال1345 آن گاه که حجاج بیت الله الحرام لباس احرام پوشیده وبه سوی رب الکعبه می شتابند وقربانیان رابه قربانگاه آورده بودند پای درعرصه،وجودنهاد. به تناسب آن عید سعید پدرش او را اسماعیل ذبیح الله نام نهاد شاید پیروی باشد برای ابراهیم خلیل الله.

شهید مجتبی آدینه وند ، شهدای کوهدشت

  • ۰۰:۳۷

شهید مجتبی آدبنه وند - شهدای کوهدشت

وصیت نامه شهید مجتبی آدینه وند

عنقریب بانگ جرس کاروان بسیجیان در کربلای منتظر طنین انداز می شود که الها مگر پیرمان پایان این غربت را در این سال نوید داده است خوشا بحال کسانیکه با قدمهای سهمگین خود مجرای تحقق این حرکت شدند و لب برگونه های سرخ پیروزی زدند حال درباره دو آرمان که سالهاست برای دستیابی به آنها خود را اماده کرده ام قدری می نویسم تا نماینگر روشنائی حرکتم باشد همانطور که می دانید هدف نهائی آدمی این است که در راستای تکلیف خداوندی که بر دوش او نهاده شده موجبات تسهیل این راه بی انتها را فراهم آورد تا به لقای پروردگار برسد همچنانکه از آیات و روایات اسلامی بر می آید شهادت بر تارک این اسباب تکامل درخشندگی دیگری دارد و حماسه دیگر.

خاطرات شهید اسماعیل هادیان ، شهدای کوهدشت

  • ۰۰:۳۲

شهید دکتر اسماعیل هادیان - شهدای کوهدشت

شهید اسماعیل هادیان 

اسماعیل تازه از منطقه برگشته بود. با لشکر امام حسین و با بچه های دانشجو اعزام شده بود. مستقیم به منزل ما آمده بود.

آن روزها مجتبی آدینه وند تازه شهید شده بود. اسماعیل نامه ای را که مجتبی برایش نوشته بود برایم خواند. در تمام مدت خواندن نامه اشک می ریخت.

از من خواست که پدر و مادرش را راضی کنم که با لشکر 57 ابوالفضل مجددا به منطقه اعزام شود. گفت یا من بروم و اگر اجازه ندهند محمد و فریبرز بروند. 

برخورد فرمانده با نیروی زخمی ، شهید عباس رعیت پیشه ، شهدای فسا

  • ۰۰:۴۷

آلبوم تصاویر شهید «فیروز سرتیپ نیا»

نفر وسط : شهید فیروز سرتیپ نیا

شهید عباس رعیت پیشه 

خاطرات شهید فیروز سرتیپ نیا به نقل از همرزم شهید (فرمانده بی باک گردان کمیل) 

در سال 60 در عملیات والفجر مقدماتی در شب دوم عملیات بود که گردان محبین وارد عملیات شده بود. ساعت حدود 1/30 بعد از نیمه شب بود آن زمان شهید سرتیپ نیا معاونت گردان را به عهده داشتند ایشان برای توجیح کردن گردان وقت کافی در اختیار نداشتند که هرچه زودتر می بایست گردان را آماده و وارد عملیات نماید. مراجعه کننده گفت بیا فلانی کمک کن که بچه ها را آماده نماییم جهت عملیات ساعت حدود 3 نیمه شب گردان وارد عملیات شد چند ساعت از عملیات گذشته بود به فرمانده گردان دستور داده شد که هرچه سریعتر گردان را از منطقه عملیاتی عقب بکشد این کار انجام شد.

موقع هوا روشن شد متوجه شدیم بی سیم چی گردان مجروح شده و در منطقه عملیاتی جا مانده به نام عباس رعیت پیشه از بچه های بسیج شیراز بود. شهید سرتیپ نیا بسیار ناراحت بود و اظهار داشت ای کاش همه بچه های کوهدشت جا می ماندن و نه این برادر بسیجی چونکه اول در بین ما غریب بود دوم اینکه بچه خوبی بود مهمان ما بود و من باید هر طوری که شده این برادر بسیجی را پیدا نمایم چه زخمی شده باشد یا اینکه شهید شده باشد. در آن زمان بود که از یکی از برادران به نام انصاری درخواست کرد که کجا بی سیم چی را دیده؟برادر انصاری گفت نمی شود بروید چونکه وسط عراقیها جا مانده آن به شدت زخمی شده بود شهید سرتیپ نیا راه افتاد دوباره در منطقه عملیات به دنبال رعیت پیشه در حالی که منطقه توسط دشمن به وسیله هواپیما و توپخانه به شدت زیر آتش سنگین بود زیر آتش دشمن راه افتاد بعد از حدود 5 تا 6 ساعت متوجه شدیم که برادر سرتیپ نیا بسیجی زخمی را پیدا کرده و با خودش به نزدیکی مقر آورد.

و این در حالی بود که خود برادر شهید فیروز سرتیپ نیا خودش به شدت از ناحیه ران مجروح شده بود که نمی توانست راه برود. زمانی که من به بالای سر او رفتم خواستم او را روی دوش بگیرم و بیاورم اظهار نمود مرا رها کنید بروید عباس را بیاورید. گفتم عباس کجاست گفت او را با خود آوردم پشت همین خاکریز می باشد. مراجعه کردیم پشت خاکریز دیدم آن برادر بسیجی به شهادت رسیده. آمدیم ولی چیزی به سرتیپ نیا نگفتم. ایشان ناراحت بود که چرا ما ایشان را نیاوردیم، آخرش به او گفتم که به شهادت رسیده. در همان لحظه بود اشک از چشمان او جاری شده و گفت خدایا تو شاهد باش من تلاش خودم را کردم ولی هرچه تو بخواهی همان می شود و از تو می خواهم که مرا هم مثل این برادر بسیجی به شهادت برسانی.

این بود چند کلمه ای از شجاعت و شهامت سردار بزرگ اسلام شهید فیروز سرتیپ نیا.

یادش گرامی..

خاطره از رزمنده دلاور : براتعلی عزیزی 

رنگ سرخ بهاران - سرداران شهید کوهدشت

(یعنی خاطره مربوط میشود به تاریخ 1361/11/18)

عملیات والفجر مقدماتی 17 بهمن 1361 - منطقه فکه و چزابه

شهید مصطفی نوروزیان ، شهدای بروجرد

  • ۱۵:۴۵

شهید مصطفی نوروزیان - بروجرد

شهید مصطفی نوروزیان

فرزند : ماشاءالله

ولادت: ۱۳۴۱/۰۳/۱۴ بروجرد 

شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۹

محل شهادت : شلمچه

مسؤلیت در زمان شهادت : معاون گردان 

مزار : گلزار شهدای شهرستان بروجرد -استان لرستان 

چهاردهم خرداد ۱۳۴۱، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش ماشاءالله، خواربارفروش بود و مادرش ملوک نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته تربیت معلم درس خواند. معلم بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی ۱۳۶۵، با سمت معاون گردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به سر وصورت، شهید شد. مزار او در بهشت شهدای زادگاهش بروجرد واقع است.

شهید حسن گودرزی و شهید مصطفی نوروزیان - بروجرد

شهید حسن گودرزی و شهید مصطفی نوروزیان - زبیدات ۱۳۶۳

شهید حجت الله سرتیپ نیا ، شهدای کوهدشت

  • ۱۲:۲۲

https://lorestan.navideshahed.com/files/fa/news/1400/3/13/669313_534.jpg

شهید حجت اله سرتیپ نیا دوم خرداد ۱۳۴۳، در شهرستان کوهدشت چشم به جهان گشود. پدرش فتح‌الله، کشاورز بود و مادرش صاحب نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست‌ و ‌نهم دی ۱۳۶۵، با سمت معاون گردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او در زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش فیروز نیز شهید شده است.

خاطره ای از برادران شهید سرتیپ نیا به نقل از احمدیار سوری

بنده احمد یار سوری عضو گردان عاشورا خاطراتی از شهید سرافراز فیروز سرتیپ نیا فرمانده گردان کمیل را جهت زنده نگه داشتن یاد و رشادتهای آن عزیز همیشه جاوید به قلم می نگارم.

در اعزام های مکرر که با او داشتم روحیه شاد و شهادت طلبی در او بارز بود و اما در سال ۶۵/۱۰/۴ به لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل به عنوان نیروی بسیجی به گردان کمیل به فرماندهی شهید فیروز سرتیپ نیا اعزام شدم. با توجه به لطفی که نسبت به حقیر داشتند بعنوان معاون گردان کمیل معرفی کردند بعد از عملیات کربلای ۴ بنا به تصمیمات فرماندهی لشگر مقرر شد دو گردان شهدا به فرماندهی شهید سیدجواد میرشاکی و گردان کمیل به فرماندهی شهید فیروز سرتیپ نیا در محور شلمچه عملیات کربلای ۵ شرکت کنند.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan