یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید داود صادقی ، شهدای اشترینان

  • ۰۳:۳۱

یادواره شهدای اشترینان -محمد همتی و داود صادقی

یادواره شهدای اشترینان -محمد همتی و داود صادقی

یادواره شهیدان محمد همتی روزبهانی و داود صادقی از شهدای دفاع مقدس شهر اشترینان با نام شهدا افتخار محله آبروی شهر در محله این شهیدان برگزارشد.

حجه الاسلام توکلی معاونت فرهنگی دانشگاه آیت الله بروجردی (ره) در این یادواره گفت: شهدا خون دادند و ادب حکم می کند که با عمل نمودن به وصایای آنان از آرمانهای شهدا پیروی و قدردان خون شهیدان باشیم.

محمدرضا سلیمانی خبرگزاری صداوسیمای اشترینان

 

شهید محمد همتی روزبهانی ، شهدای اشترینان

  • ۰۳:۱۶

یادواره شهدای اشترینان -محمد همتی و داود صادقی

یادواره شهیدان محمد همتی روزبهانی و داود صادقی از شهدای دفاع مقدس شهر اشترینان با نام شهدا افتخار محله آبروی شهر در محله این شهیدان برگزارشد.

حجه الاسلام توکلی معاونت فرهنگی دانشگاه آیت الله بروجردی (ره) در این یادواره گفت: شهدا خون دادند و ادب حکم می کند که با عمل نمودن به وصایای آنان از آرمانهای شهدا پیروی و قدردان خون شهیدان باشیم.

محمدرضا سلیمانی خبرگزاری صداوسیمای اشترینان

 

شهید محمدحسن نهاوندی ، شهدای اشترینان

  • ۰۳:۱۱

شهید محمد حسن نهاوندی ، شهدای اشترینان

شهید محمدحسن نهاوندی اول فروردین 1350 در اشترینان متولد شد و در تاریخ چهاردهم فروردین 1365 در دربندیخان به شهادت رسید و پیکرش در منطقه جای ماند و بعد از مدتها پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.

بسیجی شهید کاوه طولابی ، خرم آباد

  • ۰۱:۲۰

شهید کاوه طولابی ، خرم آباد

بسیجی شهید کاوه طولابی

فرمانده دسته در تیپ ۵۷ حضرت اباالفضل (ع)  

نام پدر: ولی

تاریخ تولد: 15-5-1342 شمسی

محل تولد: لرستان - خرم آباد - خرم آباد

تاریخ شهادت : 27-5-1362 شمسی

محل شهادت : سلماس 

گلزار شهدا: بهشت رضا فاز 1 - خرم آباد لرستان

کوچه نامگذاری: خرم آباد - چهارراه بانک 

پ.ن: این عکس ظاهراً اتفاقی اما دقیقا در روز شهادت شهید گرفته شد بدون برنامه ریزی قبلی .

منبع : نوید شاهد 

https://navideshahed.com

بسیجی شهید مصطفی بهرامی ، خرم آباد

  • ۰۱:۱۱

شهید مصطفی بهرامی ، خرم آباد

بسیجی شهید مصطفی بهرامی 

کارمند نهضت سوادآموزی لرستان

سمت در جبهه:  تک تیرانداز 

نام پدر: رحمن

تاریخ تولد: 8-8-1337 شمسی

محل تولد: آبادان

تاریخ شهادت : 11-9-1361 شمسی

محل شهادت : ابوقریب

دلیل شهادت : 

گلزار شهدا: بهشت رضا فاز 1- خرم آباد لرستان 

معلم بسیجی شهید اسماعیل خیرالهی ، شهدای الیگودرز

  • ۱۸:۲۹

شهید اسماعیل خیرالهی ، الیگودرز .

شهید اسماعیل خیرالهی 

فرزند : ولی 

تاریخ شهادت : ۶۵/۳/۲

محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران

محل دفن : گلزار شهدای شهرستان الیگودرز

نهم شهریور ۱۳۳۷، در شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش ولی، خواروبار فروش بود و مادرش اقدس نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. معلم بود. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب سه دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سی ام اردیبهشت ۱۳۶۵، با سمت آرپی جی زن در حاج عمران عراق به شهادت رسید. پیکرش هشت در منطقه باقی ماند و پس از تفحص بیست و سوم خرداد ۱۳۷۳، وی را در گلزار مرکزی زادگاهش به خاک سپردند.

منبع : سایت یاد امام و شهدا

http://yadshohada.com

شهید اسدالله صارمی - شهدای اشترینان بروجرد -روستای توده زن

  • ۰۲:۲۸

شهید اسدالله صارمی -روستای توده زن بروجرد

شهید در سال 1347 در خانواده ای مذهبی در روستای توده زن دیده به جهان گشود.تحصیلات ابتدایی وراهنمایی را در روستا طی نمود .

بعد از آن به فرمان رهبر کبیر انقلاب امام خمینی برای دفاع از انقلاب اسلامی درمقابل یورش وحشیانه دشمنان انقلاب به عنوان بسیجی به مدت یکسال در جبهه های حق علیه باطل حضور پیدا کرد و سپس با عضویت وظیفه تا هنگام شهادت خدمت نمود و در این مدت در چندین عملیات پیروزمندانه حضوری فعال داشت تا اینکه در تاریخ 1367/3/28 در منطقه غرب محور بانه (قمیش) به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

مراسم تشییع پیکر شهید اسدالله صارمی -روستای توده زن بروجرد

یادداشت از شهید اسد الله صارمی

طلبه شهید حمیدرضا نهاوندی ، شهدای اشترینان

  • ۰۱:۲۲

شهید حمیدرضا نهاوندی -طلبه اشترینان

به گزارش ایکنا از لرستان، حمیدرضا نهاوندی در سال ۱۳۴۵ در اشترینان و در خانواده‌ای متوسط، مسلمان و متعهد به دنیا آمد و در سایه مهر و محبت پدر و مادری مسلمان پرورش یافت. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شهر اشترینان شهر به اتمام رساند.با اوج‌گیری مبارزه با رژیم ستم‌شاهی فعالیت خود را با برادران حزب الهی آغاز کرد، با شروع جنگ تحمیلی و حملات مزدوران عراقی به سرزمین اسلامی،حمیدرضا نهاوندی در ستاد مقاومت مسجد سید مصطفی خدمت خود را آغاز کرد و سپس وارد بسیج سپاه پاسداران منطقه شد.

شهید نهاوندی بعد از گذراندن دوره‌ای رزمی، علاقه‌مند بود که به جبهه برود،اما چون به سن قانونی نرسیده بود با اعزام او به جبهه مخالفت کردند. ولی چون قامت بلندی داشت مسئولین را متقاعد کرد و در مرحله دوم و سوم عملیات پیروزمند بیت‌المقدس شرکت کرد بعد از پیروزی کفرستیزان اسلام و با بشارت پیروزی عملیات بیت‌المقدس به شهر اشترینان بازگشت.

تحصیل در حوزه علمیه/ازدواج ساده

وصیت نامه شهید سید محمد موسوی ، شهدای زنجان

  • ۱۵:۱۴

شهید سیدمحمد موسوی - زنجان

شهید سیدمحمد موسوی

نام پدر: سیدمجتبی

تاریخ تولد: 15-8-1346 شمسی

محل تولد:  زنجان

تاریخ شهادت : 14-12-1364 شمسی

محل شهادت : فاو 

دلیل شهادت : اصابت گلوله دشمن بعثی به قلب 

گلزار شهدا: گلزارشهدای پایین شهر:زنجان - زنجان

موسوی، سید محمد: یکم فروردین ۱۳۴۶، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش سید مجتبی، نماینده امام در سپاه پاسداران بود و مادرش زهرا نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهاردهم اسفند ١۳۴۶ ‏، در دریاچه نمک فاو عراق بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهید شد. پیکر او را در مزار پایین زادگاهش به خاک سپردند.

نوید شاهد https://navideshahed.com

وصیت نامه شهید سید محمد موسوی

وصیتنامه شهید محمدرضا لولاچیان برادرخانم آقا میثم خامنه ای

  • ۰۹:۵۳

شهید محمدرضا لولاچیان - شهدای تهران

وصیتنامه شهید محمدرضا لولاچیان برادر خانم آقا میثم فرزند مقام معظم رهبری

بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۴۸، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمود، کارمند بود و مادرش،عزت نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. روحانی بود. وی با آغاز جنگ تحمیلی تحصیلات خود را در حوزه علمیه چیذر رها کرد و عازم جبهه حق علیه باطل شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم دی ۱۳۶۵، طی عملیات کربلای پنج به درجه رفیع شهادت نائل آمد. در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و پهلو شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است در ادامه می‌خوانید:
 

معلم شهید کیومرث معظمی گودرزی ، شهدای بروجرد

  • ۱۴:۴۹

شهید کیومرث معظمی گودرزی ، گلچهران

شهید کیومرث معظمی گودرزی فرزند ولی در تاریخ 2/1/1350 در روستای گلچهران از توابع شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود. زمان تولد در ایام بهار بود و خانواده این شهید نیز درگیر فعالیت و کارهای کشاورزی بودند که خدا هدیه ای به این خانواده می دهد. بعد از یکسال بعلت جابجایی شغل پدر که در ذوب آهن اصفهان بود، خانواده نیز به اصفهان مهاجرت می کنند و پس از مدتی نیز دوباره به بروجرد بر می گردند.

شهید مدرسه ابتدایی را در دبستان زادگاهش در روستای گلچهران گذراند و برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی و دبیرستان به بروجرد رفته و در مدرسه علامه مجلسی مقطع راهنمایی و در دبیرستان امام رضا (علیه السلام) مقطع متوسطه را با موفقیت می گذراند. از همان اوان کودکی به انجام واجبات مقید بود و قبل از سن تکلیف به ادای فریضه نماز و روزه خیلی اهمیت می دادند. اکثرا سعی می کرد که نمازها را به جماعت بخواند و در مسجد امام سجاد (علیه السلام) حاضر شود و یکی از افراد علاقمند به حضور در درس اخلاق استاد صاحب الزمانی بود که ضمن گرفتن درس به آن نیز عمل می کرد.

رویای صادقه شهید احمد معظمی گودرزی ، شهدای بروجرد

  • ۱۳:۰۶

رویای صادقانه شهدا/ امشب سفری در پیش دارم

رویای صادقه شهید احمد معظمی گودرزی

امشب از شناسایی برنمی گردم

 
نوید شاهد - خاطره ای از یکی از همرزمان شهید «احمد معظمی گودرزی» در مورد شهیدی که خواب شهادت خود را دیده بود و حتی زمان آن را می دانست.

نوید شاهد: یک روز که صبحانه را آماده کرده بودیم قدری منتظر ماندیم، ولی احمد نیامد. برای صرف صبحانه سراغ او رفتم. دیدم روی تخته سنگی نشسته گفتم: احمد صبحانه آماده است، بیا برویم صبحانه بخوریم. گفت: احمدی بیا بنشین. در کنار او نشستم. به سیمای او نگاه کردم. دیدم انگار در دنیایی دیگر به سر می برد. پرسیدم:مگر از کسی ناراحتی؟ چرا از برادران کناره گیری می کنی؟ گفت: امشب سفری در پیش دارم و به این گردان می اندیشم. به راستی چرا ناراحت نباشم؟گردانی تازه تاسیس و بدون امکانات است و من هم امشب می خواهم بروم. بعد گفت ناراحتی من به خاطر خودم نیست، به خاطر این گردان است. پرسیدم: مگر ماموریتی در پیش داری؟ یا به مرخصی می خواهی بروی؟ گفت:آری به یک مرخصی دائمی. امشب از شناسایی بر نمی گردم. چون دیشب همه چیز را در عالم خواب دیدم.

او در آن روز با تمام برادران گروهان تحت فرماندهی خود با حالتی که متوجه نشوند، خداحافظی کرد. غروب آن روز حرکت کردیم، به منطقه عملیاتی رسیدیم. ماموریت به نحو احسن انجام شد. محمد در بازگشت لحظه شماری می کرد. چندبار به او گفتم: نمی دانم چرا امشب مثل شب های گذشته سرحال نیستی. گفت: نیم ساعت بیشتر به شهادتم نمانده. گفتم: شوخی نکن. در این حالت بودیم که خودمان را در پشت یک سنگر کمین دشمن دیدیم. برخورد ما با سه تن از مزدوران عراقی که در کمین گاه بودند، غیر منتظره نبود. از کمین دشمن هم گذشتیم. به ستون یک در حال بازگشت بودیم. مقداری از راه راست پیمودیم. ناگهان دیدم احمد به آسمان نگاه می کند و دقیقه شماری می کند. سبب را پرسیدم. باز به آسمان نگاه کرد ستاره ای را به من نشان داد و گفت:این ستاره را می بینی ؟ گفتم :بله . گفت: این ستاره من است و تا لحظاتی دیگر از دیده ها محو می شود. هنوز چند قدمی به جلو نرفته بودیم که صدای انفجار مین با صدای ناله برادرانی که در جلوی ما در حرکت بودند، ادغام شد. احمد چند قدم جلوتر از من در حرکت بود. خود را در بالین او رساندم. دیدم روی زانو نشسته و صلوات می فرستد. گفتم: احمد موقع صلوات نیست دو تن از برادران ما شهید شده‌اند، چون کمین دشمن نزدیک است و تا عراقی ها متوجه نشده اند بلند شو. تا اجساد را از منطقه دور کنیم. نگاهی جانسوز به من کرد و گفت: نگاه کن ببین ستاره ای که به تو نشان دادم محو نشده. با عجله به آسمان نگاه کردم تا شاید ستاره را ببینم، اما ستاره را ندیدم. از درخشش افتاده بود. خواستم به احمد بگویم بلند شو. دیدم گفت:سلام مرا به امام عزیز و خانواده ام و دیگر برادران حزب اللهی برسان. من هم سلام تو را به امام زمان(عج) و سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام می رسانم. بار دیگر با عجله به سوی آسمان نگاه کردم. آن ستاره را ندیدم. تا سریع سرم را به سوی احمد برگرداندم، دیدم به شهادت رسیده است.

منبع: کتاب لحظه های آسمانی/ دفتر سوم/ کرامات شهدا/ رویای صادقانه شهدا/ غلامعلی رجایی/ ناشر: نشر شاهد

منبع: نوید شاهد

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan