یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

گذری بر زندگی شهید هاشمی نژاد

  • ۱۲:۱۲

بررسی بعد سیاسی ولایت فقیه/ گفتاری از شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد | ندای  اصفهان

سید عبدالکریم هاشمی نژاد 5 مرداد 1311 ه.ش در شهر بهشهر از پدر و مادری سادات به عنوان اولین فرزند خانواده متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در بهشهر آغاز نمود و به دلیل علاقه زیادی که به روحانیت داشت، تحصیل در حوزه را مشتاقانه انتخاب کرده و در اولین گام در حوزه علمیه مرحوم آیت الله کوهستانی ثبت نام کرد؛ به زودی به لحاظ هوش و استعداد از سایرین ممتاز گشت و مورد محبت خاص آن پیر بزرگوار قرار گرفت.
سید عبدالکریم تا 17 سالگی در نزد استاد به علم آموزی ادامه می دهد و پس از آن با کسب اجازه از استاد خود برای عمق بخشی به تحصیلاتش راهی شهر قم می شود. ایشان در قم از محضر اساتید بزرگواری چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام خمینی (ره)، بهره بردند. از دیگر اساتید ایشان در قم، می توان به شخصیت های علمی و مجاهدی همچون شهید محراب آیت الله شیخ محمد صدوقی (ره)، آیت الله سید رضا صدر (ره) و آیت الله آقا میرزا محمد مجاهدی تبریزی اشاره کرد. با این حال بیشترین تأثیرپذیری شهید هاشمی نژاد از شخصیت ممتاز امام خمینی (ره) در اخلاق، فقه، اصول و فلسفه بود.
شهید هاشمی نژاد پس از ازدواج در مشهد، در این شهر ساکن می شود و به تدریس و فعالیت اجتماعی می پردازد. تدریس ایشان بیشتر در شبستان مرحوم نهاوندی مسجد گوهرشاد، مدرسه میرزا جعفر (که هم اکنون دانشگاه علوم اسلامی رضوی است) و مسجد ملا هاشم دایر می گردید.

شهیدی که در روز شهادت امام جواد(ع) شهید شد ، شهید عبدالکریم هاشمی نژاد

  • ۱۱:۵۶

چرا شهید هاشمی نژاد خاری درچشم منافقین بود؟- اخبار رسانه ها تسنیم | Tasnim

شهید سید عبد الکریم هاشمی نژاد شیدا و عاشق امام جواد الائمه علیه السّلام بود و به آن حضرت چون دیگر امامان عشق می ورزید. 

یکی از بستگان بسیار نزدیک هاشمی نژاد، پس از شهادت او در عالم خواب، خود را بالای قبر شهید در حرم رساند. اما با قبر خالی شهید مواجه گردید، با جستجوی فراوان او را، داخل ضریح امام رضا علیه السّلام دید که نشسته است. خطاب به شهید گفت: شما که در دنیا با همه لیاقتها، پست های پیشنهاد شده از سوی امام خمینی را قبول نکردید. حالا در ضریح به چه کاری اشتغال دارید؟
سرش را بالا آورد و گفت داخل قبر جایم خیلی تنگ بود. اینجا آمده ام و مسئولیت تنظیم ملاقاتهای امام جواد علیه السّلام را قبول کرده ام.
 
جوانمرد فاضل و دانشمند در روز شهادت امام جواد علیه السّلام راس ساعت 7 صبح به مکان حزب جمهوری اسلامی آمد. یکی از اعضای منافقین به بهانه خرید کتاب و پوستر با نارنجک به سالن حزب رفت و در آنجا مخفی شد. وقتی راس ساعت 8 صبح کلاس پایان گرفت، منافق سیه روز، خود را به جوانمرد فاضل رساند. او را در بغل گرفت و نارنجک را در جلوی شکم آن عاشق شهادت منفجر کرد.
 
انفجاری که روح بلندش را از قفس تن پرواز داد و فریاد رسوایی شب پرستان و طلوع خورشیدی دوباره را در آسمان شهر نوید داد فریاد رستگاری از مأذنه شهادت برخاست و هاشمی نژاد را به مهمانی جدش رسول خدا برد و با اتصال به اقیانوس جاوید و بیکران روحش را از کوثر کمال سیراب ساخت. یادش گرامی باد.

مجاهد شهید سید فخرالدین رحیمی ، شهدای لرستان

  • ۰۰:۴۲

شهید سید فخرالدین رحیمی ، شهدای خرم آباد

شهید حجت الاسلام سید فخرالدین رحیمی در سال ۱۳۲۳ هجری شمسی در شهر خرم آباد و در یک خانواده روحانی متولد شد، پدرش حجت الاسلام سید علی اکبر رحیمی از علمای بزرگ شهر بود که نسب او به حضرت امام موسی بن جعفر (ع) می‌رسید.
شهید سید فخرالدین پس از پایان تحصیلات مقطع ابتدایی تحت تکفل برادر بزرگ و روحانی خود شهید حجت الاسلام حاج سید نورالدین رحیمی قرار گرفت، سید نورالدین برای ادامه تحصیل دروس حوزوی به قم مشرف شد و به همین دلیل شهید سید فخرالدین نیز به همراه او به شهر خون و قیام قم رفت و به طور رسمی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد.

هفتم تیر سالروز شهادت آیت الله شهید دکتر بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب

  • ۰۰:۵۶

https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/13920404152237632748634.jpg

شهید بهشتی و ولایت فقیه

یک روز پس از سوء قصد به جان آیت الله خامنه ای در ششم تیر سال 1360، در ساعت بیست و سی دقیقه شامگاه روز یکشنبه، هفتم تیر 1360، جلسه ای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، واقع در سرچشمه تهران برگزار شد. نمایندگان مجلس و برخی اعضای هیئت دولت در جلسه حاضر بودند و درباره تورم بحث می شد. برخی از اعضا خواستند درباره انتخابات ریاست جمهوری نیز صحبت شود. شهید بهشتی سخنانش را با این عنوان آغاز کرد: «ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند.... » این آخرین کلماتی بود که از لبان حق گوی ایشان شنیده شد. ناگهان انفجاری مهیب روی داد و در کمتر از ثانیه ای، از سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی جز تلی از خاک چیزی نماند. فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران در تهران و شهادت مظلومانه هفتاد و دو تن از برجستگان و نیروهای شایسته و کارآمد انقلاب و در رأس آنها دکتر شهید بهشتی، با توطئه سازمان منافقین، واکنش استکبار جهانی و عوامل داخلی آنها در قبال برکناری بنی صدر خائن و حذف ضد انقلاب از صحنه سیاسی کشور با تدبیر مسئولان نظام اسلامی بود.

با شهادت این یاران والامقام انقلاب، سیر انقلاب اسلامی بر مبنای اسلام و ولایت و فقاهت، قوت و بالندگی یافت و توطئه های منافقان و نقشه های التقاطی و انحرافی آنان را رسوا ساخت. اگر حیات و شهادت فرزانگانی چون شهید بهشتی نبود، شاید سرنوشت انقلاب به گونه ای دیگر رقم می خورد. امام خمینی رحمه الله، با کمال شهامت و شجاعت، به سرعت پس از حادثه فرمود: «گرفتن این شهیدان از ملت، ملت را عقب نمی نشاند؛ صف ها فشرده تر می شود، مشت ها گرهش محکم تر می شود. شما نمی توانید با ترور بعضی شخصیت ها، با بمب گذاشتن در بعضی جاها، هر جا که باشد، نمی توانید این ملت را از صحنه خارج کنید. این ملت در سرتاسر کشور، الان در صحنه است...».

امام با این سخنان حماسی از دل برآمده، روحیه دیگری به ملت بخشید و با سرانگشت تدبیر خود، نگذاشت کشور حتی یک روز، دچار بحران شود. بی شک، ولایت فقیه برای ملت ما راز عزت، عظمت و استقلال بوده است.

سلام و درود خدا بر شهید مظلوم، بهشتی که فرمود: «ما معتقدان سرسخت به ولایت فقیه و امامت قاطع رهبر عالی قدرمان هستیم. اصل ولایت فقیه در اسلام، تعارف نیست و یک اصل بنیادی نظام اسلامی است».

شهیدی که نائب قهرمان دومیدانی کشوری بود

  • ۱۰:۰۴

طلبه شهید علی عباس حسین پور

ولادت: 1345/05/03 خرم آباد

شهادت: 1364/11/23 فاو عملیات والفجر 8

مزار : خرم آباد - گلزار شهدا

علی عباس در ورزش مستعد بود و خوش می درخشید. در رشته دومیدانی جوانان نائب قهرمان کشوری بود.

می گفت: من هم از نظر روحی باید پرورش پیدا کنم و هم از نظر جسمی تا انشاءالله بتوانم روی آن عقاید و نظریاتی که دارم به نتیجه برسم.

در زمان عملیات به جبهه اعزام می شد. وقتی بر می گشت نرمش و تمرین را فراموش نمی کرد. اتفاقا دو بار آن هم از ناحیه  پاهایش مجروح شد. اما با وجود مجروحیت، در تمرین های مسابقه دو با مانع شرکت می کرد. به شوخی بهش می گفتم: «اون پاهات که باهاش مانع ها رو رد می کردی چیکارشون کردی؟ تو دیگه باید تو مسابقات معلولان شرکت کنی».

اگر شبی را در پایگاه بسیج می گذراند، صبح اولین کسی بود که برای نماز بلند می شد و بعد از نماز صبح ورزش می کرد و دیگران را هم به ورزش تشویق می کرد. می گفت: کمتر استراحت کنید و کمتر بخوابید و بیشتر به امورات معنوی بپردازید.

در اردوها و مسابقات وقتی که اذان می شد، مقید به نماز اول وقت بود. می گفت: اگر برای نماز به مسجد نمی توانیم برویم؛همین جا توی استادیوم نماز می خوانیم.

کتاب دلم تنگه براتون ؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی عباس حسین پور؛ 

نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی. نوبت چاپ: دوم-۱۳۹۷٫ صفحه ۵۰-۵۳ و۵۹٫

زندگینامه شهید علی عباس حسین پور

شهید عبدالعلی مزاری - روحانی مجاهد افغانستان

  • ۱۱:۰۱

https://bayanbox.ir/view/2947455863457559348/%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C.jpg

شهید عبدالعلی مزاری در سال ۱۳۲۶ هجری شمسی در روستای نانوایی چهار کنت از توابع ولایت بلخ چشم به جهان گشود. پدرش حاجی خداداد، زراعت پیشه و مالدار بود.

خانواده حاجی خداداد اصلا از سرخجوی ورس به شمال افغانستان مهاجرت کرده بودند. در دورانی که عبدالعلی مزاری به دنیا آمد، خانواده‌ی او چون بسیاری خانواده‌های دیگر در زمستان به قشلاق و در تابستان به ییلاق می رفتندعبدالعلی نیز چون دیگر اطفال در دامداری و زراعت به خانواده کمک می کرد. در کنار این دروس ابتدایی را زمستان ها در مدرسه‌ی نانوایی فرا گرفت. سپس به صورت تمام وقت تعلیمات دینی را در مدرسه چهارکنت و مزار شریف ادامه داد

یادی از روحانی شهید جهانبخش گودرزی ، ونایی بروجرد

  • ۱۴:۲۸

شهید جهانبخش گودرزی - ونایی

متن وصیت نامه شهید جهانخش گودرزی

با درود و سلام به پیشگاه  مقدس منجی عالم بشریت حضرت ولی‌عصر (عج) و نائب برحقش امام امت و پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی کفر د رجهان، بدین‌وسیله اینجانب جهانبخش گودرزی همچون آرزویی که داشتم و به آن  رسیدم، از خدای بزرگ می‌خواهم که این بنده گناهکار را ببخشد.

پدر جان تا کوچک بودم شما را خیلی اذیت کردم و حال که بزرگ‌ شده‌ام شما در غم من می‌سوزید. پدر جان موقعی که اسلام در خطر باشد ما باید مال و جان خود را فدای اسلام کنیم و از مادرم می‌خواهم که مرا حلال کند چون که خیلی برای من زحمت کشیده است؛ چه قدر شبها نخوابیده تا مرا بزرگ کرده و از شما می‌خواهم که در غم من گریه و زاری نکنید.

اگر خواستید گریه کنید به یاد لب‌های خشکیده امام حسین گریه کنید، چون که ابا عبدالله می‌فرماید: ای شیعیان من هرگاه خواستید گریه کنید برای شهیدان ، اول برای من گریه کنید چون که حسین سید الشهدا است و سرور شهیدان است.

پیامی که برای برادرانم دارم این است البته من خیلی کوچکتر از آنم که بخواهم برای شما پیامی  بفرستم، برادران عزیز بیایید و جبهه‌ها را پر کنید الان موقع امتحان است چون که یکی از فروع دین ما جهاد است و ما باید بیاییم و در راه اسلام جهاد کنیم و جان خود را فدا کنیم.

برادران چه مرگی بهتر از شهادت در راه خداست. به خدا قسم بهترین مرگ، شهادت در راه خدا است.

ول و آخر ما باید بمیریم اما بهترین مرگ شهادت است  و از خواهران عزیز می‌خواهم که در پشت جبهه فرزندان خوبی برای اسلام تربیت کنند و راه و رسم اسلام را به آنها یاد دهند.

و از شما برادران و خواهران می‌خواهم که برای امام عزیزمان دعا کنید و پشت جبهه‌ها را حفظ کنید تا ان‌شاءالله این منافقین کوردل نابود شوند و از شما می‌خواهم که هر کس هر حقی بر گردن من دارد اگر قابل جبران است او را از برادرم تورج بگیرد و اگر قابل جبران نیست به بزرگی خودش ما را ببخشد.»

لیست شهدای روحانی استان لرستان ( حتما ببینید جالب است)

پای درس شهید قرآنی ، شهید احمد امینی رعنا

  • ۱۴:۱۷
پای درس شهید قرآنی| از عشق به «صیاد‌القلوب» تا حضور در جلسات استاد مولایی

پای درس شهید قرآنی| از عشق به «صیاد‌القلوب» تا حضور در جلسات استاد مولایی

من نمی‌خواهم سخن اغراق‌آمیز دوست احمد شهیدمان را که وقتی او را به یاد می‌آورد می‌گوید: "او چکیده پیامبر بود"، را بگویم ولی احمد عزیز، انسانی انبیایی بود که در راه تخلّق به اخلاق انبیاء سخت کوشا بود...

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سومین دیدار جامعه قرآنی کشور عصر روز چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت‌ماه در منزل خانواده شهید احمد امینی صورت گرفت.

« شهید احمد امینی در سال 1342 به دنیا آمد و در سال 1362 در حالی گه بیست سال از عمر خود را گذرانده بود، در عملیات والفجر4 در منطقه پنجوین عراق به شهادت رسید، او پیش از اعزام به جبهه، راهی مشهد شد و از امام رضا(ع)، درخواست شهادت کرد و در نهایت به آرزویش رسید.»

طلبه شهید حسن معظمی گودرزی - نهاوند

  • ۱۱:۵۵
طلبه شهید حسن معظمی گودرزی -نهاوند

روحانی شهید:‌ حسن معظمی گودرزی

فرزند: آقا گجر

ولادت:1342/01/02

شهرستان : نهاوند - روستای حاجی آباد

شهادت: 1365/02/09 _ فاو

مزار او در گلزار شهدای روستای شعبان تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

طلبه شهید حسن معظمى گودرزی، در بهار سال 1342 در روستای حاجی آباد از اطراف نهاوند چشم به جهان گشود. پس از طى مراحل کودکى، براى آموزش خواندن و نوشتن وارد دبستان شد و این درس ها را تا دوم دبیرستان ادامه داد. او در مراحل تحصیل همیشه به عنوان دانش آموزى ممتاز مورد توجه معلمان بود و با حسن خلقى که داشت به هم کلاسى هایش علاقه مند بود. به سبب وضعیت اقتصادى خانواده تابستان ها را کارگرى می کرد تا هم براى خانواده اش مفید باشد و هم مخارج شخصى اش را تأمین نماید.
در سال دوم دبیرستان بود که خورشید انقلاب اسلامى از پس ابرهاى حکومت پهلوى درخشیدن گرفت و شهید معظمى به سبب علاقه درونی اش به مسایل دینى، وارد حوزه علمیه شد.

طلبه شهید زهرا دقیق خداشهری

  • ۰۴:۴۶

شهیده زهرا دقیق خداشهری

طلبه شهید زهرا دقیق خداشهری

نام پدر: احمد
محل تولد: فومن 
تاریخ ولادت: 1349/10/20
تاریخ شهادت: 1390/08/17
سن شهادت: 41
مذهب: شیعه
تحصیلات : حوزوی سطح 1
عضویت: بسیج
عنوان شهادت: شهدای ترور-بعد از دوران دفاع مقدس
عامل شهادت: انفجار اتوبوس در حادثه حمله تروربیستی
محل شهادت: سامرا به عراق - کشور عراق
محل دفن: گلزار شهدای فومن-گیلان

طلبه شهید فاطمه ترکان ترک آبادی - کرمان

  • ۰۳:۵۱

شهیده فاطمه ترکان ترک آبادی -بم

طلبه شهید فاطمه ترکان ترک آبادی

نام پدر: علی
محل تولد: بم - کرمان 
جنسیت: زن
تاریخ ولادت: 1350/10/12
تاریخ شهادت: 1388/03/10
سن در زمان شهادت: 38 سال
دین مذهب: اسلام شیعه
تحصیلات حوزوی: مقدمات
تحصیلات دانشگاهی: کارشناسی
عنوان شهادت: ترور 
عامل شهادت: حادثه تروریستی
محل شهادت: زاهدان 
محل دفن: رستم آباد- بم - استان کرمان 

نامه شهید غلامرضا دانش آشتیانی به دخترش

  • ۰۳:۲۸

http://s7.picofile.com/file/8385468550/shahid_danesh_ashtiani.jpg

حجت الاسلام شهید غلامرضا دانش آشتیانی در سال 1309 (هـ .ش) در شهر آشتیان اراک ، شهری که اهالی آن به پرهیزگاری و پویندگی علمی و اخلاقی موصوف هستند دیده به جهان گشود. نوزادی که بعدها نه تنها در آسمان شهرستان آشتیان بلکه سراسر ایران به خوبی درخشید.
شهید دانش آشتیانی در حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ به همراه آیت الله شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران امام به شهادت رسید.

نامه شهید آشتیانی به دخترش

بسمه تعالی

مریم (فاطمه ) عزیزم، اولین گفتاری است که با زبان قلم با تو در میان میگذارم و راز دل خود را که از کانون مهر و محبت سرچشمه گرفته و مشعل‌های سوزان آن درد و رنج فراق را نصیبم ساخته است با تو می‌گویم .

دختر عزیزم این را بدان که این مهر و محبت و این علاقه و الفت را خدای توانا در دل و کانون حیات بشر قرار داد تا در نتیجه افراد انسان باهم هماهنگ شوند و با بکار بستن دستورهای حیات بخش خویش مردان صالح و زنانی مظهر عفاف گردند . یعنی من بکوشم و از روی علاقه به تو تو را چنان تربیت کنم که خانمی پرهیزکار و گوهری گرانبها گردی تا دامن پربهایت فرزندان امانت و راستی و فضیلت و درستی تربیت کند.

خلاصه آنکه تو نمونه از فضیلت و انسانیت از من به یادگار بمانی و از خود هم فرزندان شایسته ثمر دهی. بگذرم این رشته مهر و محبتی که خدای مهربان در دلم گذارده و در اثر جدائی تو مرا در رنج انداخته برای چنین هدف بزرگی است .

تو خود این را بدان و این مختصر نامه پدر را با خود از دوران کودکی و اولین وحله زندگی بیادگار داشته باش و به گوش دل بسپار تا چون بزرگ شدی یادگاری از من نزد تو باشد و همیشه در آن اندیشه کنی و از آن پند بگیری.

این علاقه من به تو دوامی ندارد و تا زمانی رشته دل من را با تو و هرکس دیگر پیوند میدهد و ما را به یکدیگر نزدیک نگه می دارد که آن خدای عزیز را فراموش نکنی و خشنودی و خیرخواهی او را در نظر داشته و فرمانهای سعادت بخش وی که در وحله اول نسبت به تو شناسایی او و پرستش وی و رعایت عفت و اطاعت از شوهر است به کار بندی تا در نتیجه به کار بستن دستورهای خدا از لذت و آسایش آن برخوردار گشته و دریابی که دین خدا از روی علاقه ای است که او به تو دارد و از علاقه پدر و هرکس دیگر به تو بیشتر است .

خواهان سعادت و عزت تو و همه

پدر مهربانت

غلامرضا دانش آشتیانی

۵/۶/۱۳۳۲ شمسی برابر بتاریخ ۱۸ ذی الحجه الحرام ۱۳۷۲ قمری

زندگینامه و خاطرات شهید در ادامه مطلب 

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan