- جمعه ۱۵ ارديبهشت ۰۲
- ۰۳:۰۰

شهید ناصر فاضلی شیرازی
نام پدر: محمدقلی
تاریخ تولد: 1-4-1340 شمسی
محل تولد: آبادان
شغل : پاسدار
تاریخ شهادت : 14-12-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه
دلیل شهادت :
گلزار شهدا: گلزار بهشت شهدای بروجرد - استان لرستان
شهدا را فراموش نکنیم

شهید ناصر فاضلی شیرازی
نام پدر: محمدقلی
تاریخ تولد: 1-4-1340 شمسی
محل تولد: آبادان
شغل : پاسدار
تاریخ شهادت : 14-12-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه
دلیل شهادت :
گلزار شهدا: گلزار بهشت شهدای بروجرد - استان لرستان

شهید امیرحسین اعتمادسعید
نــام :امیرحسین
نـام خـانوادگـی :اعتمادسعید
نـام پـدر :محمدتقی
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۸/۰۱/۰۶
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۱۶ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :مجرد
شـغل : دانش آموز و پاسدار
تـحصیـلات :سوم متوسطه
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۴/۱۱/۲۱
مـحل شـهادت :فاو
عـملیـات :والفجر۸
نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری
مـحل مـزار :بهشت زهرا (س)قـطعـه :۲۷ردیـف :۱۵شـماره :۹
ششم فروردین ۱۳۴۸، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمدتقی، فروشنده لوازم خانگی بود و مادرش، فاطمه نام داشت.دانش آموز سوم متوسطه در رشته ریاضی بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم بهمن ۱۳۶۴، با سمت آر پی جی زن در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.
وصیتنامه شهید

شهید حمیدرضا اعتمادسعید
نــام :حمیدرضا
نـام خـانوادگـی : اعتماد سعید
نـام پـدر : محمدرضا
تـاریخ تـولـد : ۱۳۳۶/۰۶/۲۸
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۲۵ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :مجرد
شـغل :جهادگر
دسـته اعـزامـی :بسیج
تـحصیـلات :سال اول کاردانی
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۱/۰۲/۱۰
مـحل شـهادت :کرخه
عـملیـات :بیت المقدس
نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری
مـحل مـزار : تهران - بهشت زهرا (س) ، قـطعـه :۲۶ردیـف :۶۰شـماره :۳۶
شـرح شـهادت
بیست و هشتم شهریور ۱۳۳۶، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمدرضا و مادرش، طیبه نام داشت. دانشجوی کاردانی در رشته مکانیک بود. جهادگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، با سمت فرمانده گردان ۱۰۵ در کرخه دزفول به شهادت رسید. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

شهید "ایرج معظمیگودرزی"؛ از افتخار برای ایران تا شهادت
نــام :ایرج
نـام خـانوادگـی :معظمی گودرزی
نـام پـدر :علی
تـاریخ تـولـد :۱۳۲۶/۰۴/۲۵
مـحل تـولـد : آبادان
سـن :۳۸ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :متاهل و یک فرزند
شـغل : مهندس شرکت نفت و کشتیرانی
مـلّیـت :ایرانی
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۴/۰۶/۱۱
مـحل شـهادت :جزیره خارک
نـحوه شـهادت :بمباران هوایی و موشکی توسط دشمن بعثی
مـحل مـزار :بهشت زهرا(س)قـطعـه :۲۷ردیـف :۵۷شـماره :۱/الف
به گزارش نوید شاهد البرز؛ مهندس"شهید ایرج معظمیگودرزی" به سال 1326 در خانوادهای مؤمن و مسلمان در شهر آبادان چشم به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدائی خود را در زادگاهش گذرانید و از نظر اخلاق و رفتاری که در محل تحصیل داشت مورد تشویق معلمان قرارگرفت.

اولین اعزامم به جبهه
اواخر بهمن ماه ۶۰ و هوا بی نهایت سرد بود . کلاس دوم راهنمائی بودم ؛ مدرسه که تعطیل شد درحال برگشت به خانه صدای سرودی که از بلندگوی بسیج پخش می شد همه را بسوی خود جذب می کرد. به اتفاق تنی چند از دوستان از جمله شهید سیداحمد آل داوود و شهید عظیمی برادر عبدالرضا رحیمی و برادر آزاده محمدرضا ایزدی به سوی بسیج رفتیم ؛ مسئول وقت بسیج آقای امامی برای آموزش و اعزام به جبهه ثبت نام می کرد. موقعی که وارد شدیم حدود ده نفری ثبت نام کرده بودند، که آقای امامی به طرفمان آمد و پرسید که اگر برای ثبت نام به جبهه اینجا آمده اید باید بگویم که چون قدتان کوتاه است نمی توانم از شما ( اشاره به من و شهید عظیمی و علیرضا مالکی ) ثبت نام بعمل آورم! ولی از شهید آل داوود و شهید احمد یغمائی - عبدالرضا رحیمی - کلیم الله بابائی - حسن مقیمی - علی اصغر گودرز- علی مسعود -سید مرتضی موسوی – علی هنری - و چندی دیگر ثبت نام بعمل آورد ؛ و من با ناراحتی به خانه برگشتم .

شهید علی اکبر سعادت
نام پدر: هرمز
بسم رب االشهداء والصدیقین
با سلام و درود بیکران به رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی و با سلام به همه شهدای اسلام به خصوص شهیدان جنگ تحمیلی
اینجانب علی اکبر سعادت بر حسب وظیفه ای که داشتم روانه میدان نبرد شدم و در جنگی که کفر برعلیه انقلاب اسلامی ما حمله ور شده وظیفه ماست برخیزیم و او را نابود کنیم و پرچم اسلام را بر پا داریم. اما شما ای جوانان و دوستان من هوشیار باشید و درست بیاندیشید و در آغوش اسلام زندگی کرده و از اتلاف عمر و پرورش دادن خیالات خام در سر بپرهیزید مانند جوانانی باشید که در راه اسلام مخلص بودند و برای هدف واقعی یعنی اسلام دست از جان کشیدند و همچون امام حسین(ع)باشید که در راه حمایت از اسلام به شهادت رسید.

احمد سعادت
نام پدر: عباسعلی
تاریخ تولد: 15-5-1342 شمسی
محل تولد: خور - نائین - اصفهان
تاریخ شهادت : 16-2-1361 شمسی
محل شهادت : خرمشهر
مزار: گلزار شهدای خور شهر: خور - استان اصفهان
وصیتنامه شهید احمد سعادت
بسم الله الرحمن الرحیم و بسم الله القاصم الجبارین
سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار
سلام بر شما ملت و امت شهید پرور و مقاوم حزب ا... ایران. سلام و درود بر شما ای پدر ومادر و ای یگانه همشیره و ای برادران من. برادر من راه را شناختم و پس آن را برگزیدم و در راه خدا و برای خدا و برای پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین عاشق شدم. برادر تو هنوز نمی دانم که دچار عاشقی شده ای یا نه نمی دانم که آیا عاشق حسین، عاشق علی، عاشق امام و عاشق ملت و میهن شده ای یا نه. من و برادر عزیزم این برادر همسنگرم حکمت عاشق خدا شدیم و برادر نشانه عاشقی را در تو می بینم. برادر من می روم و به گفته معلم شهید آنها که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که ماندند بایستی کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند.
و اکنون تو ای برادر آرزوی منی موقعی که شهید شدم تو بایستی به پدر و مادر دلداری بدهی. من می دانم که پدرم مرا خیلی دوست دارد و من شرمنده و خجلم از اینکه من نتوانستم به زحمتهای ایشان جوابی مثبت بدهم ؛ امیدوارم که تو بتوانی جواب این همه زحمتهای آنها را به خوبی بدهی.

با سلام و درود بر خاندان آل محمد(ص) و بر منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج) این یگانه رهبر مسلمین جهان و یار و یاور رزمندگان اسلام و با سلام و درود بر نائب بر حقش و به پیر جماران حضرت امام خمینی و با سلام و درود بر شهدای اسلام و شهدای این جنگ تحمیلی و با سلام و درود بر خانواده های شهدای انقلاب اسلامی ایران و با سلام و درود بی پایان بر رزمندگان و جنگجویان انقلاب اسلامی ایران و سپس با سلام و درود بر شما امت حزب ا... و همیشه در صحنه این خطه خور و بیابانک.
ای آفریدگار توانا از آنکه مرا سعادت بخشیدی که در راهت قدم بردارم و برای تو به جهد و تلاش دست یاری کنم هزاران بار سپاست می گویم. ای دانای بخشنده و ای کریم و حکیم و ای دانای دانندگان ، تو مرا از لجن زار رکود به بهشت موعود خواندی و با نبرد حق علیه باطل به بهشت هدایت کردی. تو مرا توفیق آن دادی که خویشتن خویش را ترک کنم و بی آن بروم و برای چه مرا خلق کرده ای و آنگاه سعادتم بخشیدی که از میان فراوان راههای زندگیم شاهراه ایثار حسین گونه را بپذیرم. ای خدای من سپاست می گویم از آنکه نور عشقت را در قلب من تاباندی و این قلب سرد و خاموش مرا با نور عشق فروزانت روشن گردانیدی و قلب پر تلاطم مرا آرامش بخشیدی، به راستی که الا به ذکر ا... تطمئن القلوب. پروردگارا تو را به عظمت و کرمت سوگند می دهم که لحظه ای این بنده گنهکارت را به حال خود وا مگذار زانکه بی لطف تو تباهم. خدایا از تار و پود وجودم از تو می خواهم که سعادت شهادت در راهت را به من عطا کنی. آخر نمی خواهم که زنده باشم و غریبی آقا حسین و امام و انقلاب و غریبی اسلام عزیز را ببینم. حال که فرصتی پیش آمد تا درباره سرانجام خود و سایر انسانها بیاندیشیم خدایا مرا توفیق آن ده که آنچه در دل و عقیده دارم بی ریا روی کاغذ بیاورم و آن چه می ماند وصیتی باشد وسیله ای برای هدایت. خدایا اینکه به یاد تو و به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم به جبهه می روم و نه به خاطر انتقام و یا نام و مقام.
از ملت رزمنده می خواهم که فقط خط ا... و راه روح ا... را ادامه دهند که تنها راه سعادت فقط همین راه است. برادران و خواهران شما را به خدا سوگند گفتارهای امام را تحلیل کنید و روی آنها عمل کنید زیرا هیچ صحنه ای دردناک تر از این نمی تواند باشد که دشمنان در یک صف بر علیه جمهوری اسلامی ایران بشورند ولی ما پراکنده باشیم پس چه بهتر که مسلمان و برادر باشیم به حرف های منافقین گوش ندهید وتحت تأثیر این بلندگوهای تبلیغاتی گروه ها قرار نگیرید و هرچه رهبر و دیگر عالمان ربانی گفتند گوش دهید درغیر این صورت نه نامی از اسلام می ماند و نه یک لحظه به شما اجازه حرف زدن خواهند داد.
من دو وصیت به شما عزیزان می کنم یکی این که اطاعت از رهبر کنید و دوم اینکه دشمن در فکر این است که افراد حزب ا... انحلالی درش بوجود آید شما به خاطر خدا این دشمنان را نابود کنید و نگذارید یک منافق در جامعه نفاق به وجود بیاورد امیدوارم که بعد از من اسلحه بردارید و از اسلام و میهن خود دفاع کنید ما که در صدر اسلام در کربلای حسین(ع) نبودیم تا فرزند زهرا تنها نماند اینکه به یاری امام کبیرمان لبیک بگوئیم تا اسلام برای همیشه سربلند بماند.
و اما ای دشمنان اسلام و انقلاب که در این گوشههای ایران نق می زنید پیامی هم برای شما دارم و آن این است که ای دشمنان اسلام و ای جنایت کاران تاریخ، ما به اسلام بیش از وجود خودمان معتقدیم اگر هزار بار تکه تکه ام کنید و دوباره زنده ام کنید باز با شما می جنگم و برای جمهوری اسلامی تا پای جان به پیش میروم و لحظهای اجازه نفس کشیدن را به شما نخواهم داد.
و اینک ای پدر و مادرم شما که اینگونه ابراهیم وار فرزندتان را به قربانگاه عشق و وادی ستیز حق با باطل فرستادید استوار باشید و از قربانی شدن این هدیه تان با آغوش باز استقبال کنید. در صورتیکه من شهید شدم جامه سیاه به تن نکنید و برای من ماتم نگیرید زیرا که این راه را خود انتخاب کرده ام و به سویش رفتم. دوست دارم در این آغاز زندگیم که شهادت است شیرینی پخش کنید و پیروزی اسلام را جشن بگیرید چرا که می دانم اگر من شهید می شوم ولی با شما در گلستان شهدای خور هستم و پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی کفر صدامی را جشن می گیریم ولی شما مرا نمی بینید. هرگز راضی نمی باشم که در فقدان من گریه کنید چرا که من آنقدر گنهکارم که خود را لایق آن مراسم و عزاها نمی دانم.
ای برادران من ، من به عنوان برادر بزرگتر خانواده به شما وصیت می کنم که بعد از شهادتم باید اسلحه به خون آغشته و با خون تمیز شده مرا که به زمین افتاده بردارید و با قمقمه ای پر از آب و خشابی پر و نارنجکی چند با فانوسقه به کمر بسته و با آن اسلحه قلب دشمن را نشانه روید و با شلیک آتشین گلوله هایت به دشمن بفهمانی که حق پیروز است.
و اما ای همسر عزیزم پیامی دارم برایت که همان طور که قبل از ازدواجمان به شما گفتم که زن من نمی شوی گفتم که شما زن لباسهای من میشوی شما همسر لباسهای رزم منی و حال این جسم بی ارزش من می رود و این لباسهای رزم که شما همسر اویید برای شما می ماند از شما عاجزانه می خواهم که اگر انشاءا... فرزندی متولد شد و اگر پسر بود لباسهای رزم مرا بپوشد و با دشمنان اسلام بجنگد. شما باید این فرزند را چنان بزرگ و تربیت کنید که ادامه دهنده راه پدرش باشد، اگر دختر هم بود باید او را همچون فاطمه زهرا(س) بسازی این فرزند را به حوزه علمیه بفرست و او باید یک روحانی و شخصی باشد از برای تبلیغ اسلام در این کشور. مبادا گریه کنی که با گریه ات قلب مرا آزرده می کنی، امیدوارم چنان پایدار و صبور باشی چنان حجابت را رعایت کنی تا در قیامت یکدیگر را ملاقات کنیم؛ نمازهای جمعه و جماعات را ترک نکنی. دنباله رو امام و روحانیت باشید. دعای کمیل و توسل را زیاد بخوان.
و در پایان تأکید می کنم ای امت حزب ا...از امام از روحانیت و از اسلام و انقلاب حمایت کنید، برادران را دعوت کنید به سپاه و بسیج و دست بدست یکدیگر بدهید و مملکتی آباد و اسلامی بسازید و زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) فراهم آورید.
در پایان اگر کسی از من بدی دیده و آزاری دیده مرا حلال کند که طاقت آتش جهنم را ندارم.
به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی به سرکردگی آمریکای جنایتکار .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا
والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته
بنده سراپا تقصیر و گنهکار غلامرضا سعادت

🏴 پیام حضرت آیتالله خامنهای در پی حادثهی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز
🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جنایت شقاوتآمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بیگناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهمالسلام جز با جستجو از سررشتهی این فاجعهآفرینیها و اقدام قاطع و خردمندانه دربارهی آن، جبران نخواهد شد. همه در مقابله با دست دشمن آتشافروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوهی قضائیه تا فعالان عرصهی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحدهئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنائی و بیاحترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئهی خباثتآمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله.
🔺 اینجانب به خانوادههای عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همهی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۵ آبان ۱۴۰۱
شهید محمدرضا یاراحمدی
نام پدر: حسن
شغل(ها):
تاریخ تولد: 1-8-1340 شمسی
محل تولد: مشهد مقدس
تاریخ شهادت : 26-10-1359 شمسی
محل شهادت : میمک
دلیل شهادت :
گلزار شهدا: خواجه ربیع شهر مشهد خراسان رضوی
منبع: نوید شاهد

درباره رزمنده مجاهد حزب الله لبنان، شهید «مهدی محسن رعد»
سرباز واقعی امام مهدی (عج)
17 فروردین 1398
بخش زندگی نامه
«مهدی» از زمان کودکی ارتباط ویژهای با امام زمانش داشت. او به خوبی میدانست که هر کدام از ما برای آماده سازی ظهور حضرتش باید کاری انجام دهیم. او متناسب با هر مرحله از عمرش آنچه که بر عهدهاش بود را انجام داد...
حریم حرم: خورشید شعله ور و گرما شدید است؛ دلها برای جانبازی در راه حق از عقلها سبقت گرفتهاند. رزمندگان مقاومت با آگاهی کامل پای در یک راه بیبازگشت گذاشتهاند و جایی برای عقب نشینی نیست. معرکه، معرکه آزادسازی کوههای «عرسال» است. فرمان شروع این عملیات رسما از سوی «سید حسن نصرالله» اعلام شده و پس از اعلام این فرمان، روحهای پاک و جانهای عاشق به دعوت «سید» لبیک گفته و برای رفتن به منطقه و دست یابی به پیروزی بزرگ از هم سبقت گرفتهاند.
شهید «مهدی رعد» از جمله رزمندگان مقاومت حزب الله بود که به قصد شهادتی با عزت و افتخار، پای در این میدان گذاشت.

به نام خدا،سلام بر شهدا با عرض سلام،بنده برادر شهید دلاور ...