یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

از کوهدشت تا حاج عمران/ شهید جاویدالاثر غلامرضا نظرپور فرد

  • ۱۴:۱۸

شهید غلامرضا نظرپور فرد

شهید جاویدالاثر ، بسیجی دلاور  🌹
شهید غلامرضا نظرپور فرد

فرزند:  بهمنیار
تاریخ تولد :  ششم تیر ۱۳۴۶
محل تولد: کوهدشت لرستان - روستای توه خشکه
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۳/۲
محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران

گردان اخلاص، اطلاعات عملیات، لشکر ۵۷ حضرت اباالفضل (ع) لرستان
تاکنون پیکر مطهر شهید برنگشته است


شهدا را فراموش نکنیم تا راهشان گم نشود.
شادی روح مطهرش صلوات 🍀

خاطرات رزمنده بهمن امرایی از شهید تیمور معظمی گودرزی

  • ۱۶:۰۹

شهید تیمور معظمی گودرزی -حاج عمران

این یادداشت ها را رزمنده عزیز برادر بهمن امرایی از کوهدشت لرستان در نظرات وبلاگ نوشته اند.

جمعه 8 مهر1390 ساعت: 11:49

یادداشت ۱ توسط:بهمن امرایی

تاریخ شهادت این مرد خدا (شهید تیمور معظمی گودرزی) در تاریخ شب دوم خرداد شصت و پنج در منطقه عملیاتی حاج عمران به عنوان آرپی جی زن و با سمت بسیجی داوطلب بوده است . اگر اطلاعات دیگری از این بزرگوار خواستید به شما خواهم داد . عکس های زیادی از ایشان در منطقه عملیاتی دارم. روزانه برای او و به نیابت از ایشان قرآن می خوانم اگر خدا قبول کند. خوشا به سعادتش که مرگ سرخ را انتخاب کرد. راه او راه سرخ حسین است و ما بدبخت ها مانده ایم با کوله باری از گناه. خدا رحم کند. خدا توفیق بدهد از خون او و همه شهدا دفاع کنیم و مدیون خون شهدا و امام شهدا و خانواده آنان نشویم .

خدا شاهد است هرگز او را فراموش نکرده و نمی کنم. گاهی عکس هایم را با او می بینم و حسرت و غبطه می‌خورم. خداوند به پدر و مادرش صبر عنایت فرماید و روح خودش را با شهدای کربلا قرین و محشور فرماید. آمین . تیمور جان به خدا خیلی دلتنگ تو هستم . فکر نکن تو را در دعاها و یا خاطره ها فراموش می کنم. کاش من با تو شهید می شدم. تو بردی و ما باختیم. والسلام علی عباد الله الصالحین. رحمت خدا بر تو باد.

جمعه 8 مهر1390 ساعت: 11:51 یادداشت ۲ توسط:بهمن امرایی

نام :شهید تیمور معظمی گودرزی -تیپ ۵۷ حضرت ابولفضل (ع)- گردان شهدا-گروهان حمزه سیدالشهداء- تاریخ شهادت ۶۵/۳/۲- شغل :دانشجوی تربیت معلم شهید مطهری بروجرد- محل شهادت :حاج عمران- نام عملیات : حاج عمران- بسیجی داوطلب- سمت در زمان شهادت : آرپی جی زن.

سخنی با شهید تیمور معظمی گودرزی : راستی یادت هست وقتی من همراه شهید جواد میر شاکی و ۱۲ نفر دیگر یک روز دیرتر از تو به پیرانشهر رسیدم، غروب آفتاب بود، و تو با عجله کوله پشتی مرا کمکم بستی، وصیت نامه مرا با هم در کمترین زمان تکمیل کردیم و چه سفارشها که به همدیگر نکردیم. یادت هست صدای توپ و تانک از پشت کوه ها به گوش میرسید و تو به من گفتی میخواهیم همانجا عملیات برویم. راه افتادیم و نیمه شب به نزدیک بعثی ها و کفار رسیدیم. یادت هست چه مهتاب عجیبی بود همه جا روشن و رفت و آمد عراقیها را می‌دیدیم و در کمین جهت رسیدن فرمان حمله و شکستن خط عراقی ها بودیم .اما آتش بسیار سنگین در دل تاریکی های شب ما را جدا کرد . آنگاه من خبر شما را صبح از دیگران گرفتم. چه نبرد سنگینی بود. شهید دانیالی بروجردی- شهید جدیدالاسلامی- شهید شکوهی - شهید میر بهرسی- شهید پیریایی- شهید حاجیوند- و شهید مصطفی میرشاکی- شهید ولیان- شهید لونی (راستی این ها با تو شهید شدند و نزد تو هستند.) اما باورت میشد بعد از این همه سفارش ها تو شهید شوی و من بمانم . تو آسمانی شوی و من زمینی بمانم. تو بهشتی شوی و من سرنوشت نامعلوم پیدا کنم. ترا به خدا مرا دعا کن .زیرا دعای تو مستجاب است و دعای من نامعلوم. توعاقبت به خیر شدی ولی من نامعلوم. پس بر تو رواست ما را فراموش نکنی. خوشا به حالت.

منبع: وبلاگ امامزاده پیرنو

-------------

رزمندگان لرستان و اعزام به عملیات حاج عمران در سال ۱۳۶۵

خاطره دیگری از رزمنده دلاور بهمن امرایی در سایت انفطار لرستان: 

به پسرم دروغ نگویید! سردار شهید درویشعلی شکارچی - پلدختر

  • ۰۱:۲۵

سردار رشید اسلام شهید درویشعلی شکارچی -پلدختر

شهید درویشعلی شکارچی

نام پدر : حسینعلی

تاریخ ومحل تولد: ۱۳۲۷/۳/۱۰– پلدختر

تاریخ ومحل شهادت: ۱۳۶۵/۰۲/۲۹ –منطقه عملیاتی حاج عمران

مزار : بهشت زهرای تهران – قطعه ۲۹ ردیف ۱۸  

مختصری از زندگی شهید: 

سردار شهید درویشعلی شکارچی در سال ۱۳۲۷ هجری شمسی در روستای سراب حمام از توابع شهرستان پلدختر دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را در روستای زادگاهش به پایان رساند . شهید شکارچی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راه یافت ودر هر نقطه از کشور به خصوص کردستان که به وی ماموریت داده می شد جانانه به سرکوبی ضد انقلاب می پرداخت . پس از شروع جنک تحمیلی شهید شکارچی به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت وفداکاری شهید در مناطق عملیاتی زبانزد همرزمان اوست. وی حدود شش سال در جبهه به جهاد پرداخت ودر این مدت در سمت فرماندهی گردانها انبیاء، مالک اشتر لشگر 57 حضرت ابوالفضل لرستان وگردان محرم از لشگر ولیعصر خوزستان انجام وظیف نمود وبارها از ناحیه چشم وپا ودست مجروح گردید . تا اینکه سر انجام در تاریخ ۱۳۶۵/۰۲/۲۹ در عملیات ظفرمند حاج عمران به فیض عظیم شهادت نائل آمد. شادی روح شهید و همه شهیدان صلوات 

شهید مفقودالاثر علیرضا حیدری فرزان -شهدای اسدآباد

  • ۲۲:۱۱

شهید علیرضا حیدری فرزان -شهدای اسدآباد همدان

شهید علیرضا حیدری فرزان دوم مهرماه سال ۱۳۲۶ در شهرستان اسدآباد از توابع استان همدان به دنیا آمد. پدرش علی حیدر نام داشت. در شش سالگی وارد دبستان شد و تحصیلات خود را تا سال دوم راهنمایی ادامه داد. مشغول کار شد تا بخشی از مخارج خود و خانواده اش را تامین کند. سال ۱۳۵۲ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و چهار دختر شد که از وی به یادگار مانده است.

پس از ازدواج به استخدام شهربانی وقت درآمد. با شروع حرکت مردمی علیه شاه و مبارزه مردم ایران با رژیم طاغوت به فعالیت‌های انقلابی پیوست و در روز تسخیر لانه جاسوسی از شرکت کنندگان اصلی آن واقعه بود. در سال ۱۳۵۹ بر اثر سکته قلبی در بیمارستان بستری شد اما به طور معجزه آسایی شفا یافت.

با آغاز جنگ تحمیلی و در سال ۱۳۶۲ در حالی که فرزند کوچکش دو ماهه بود به صورت داوطلبانه روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد تا در برابر تجاوز رژیم بعث عراق به مرزهای ایران بایستد و از کیان خود دفاع کند.

در عملیات‌های متعدد شرکت کرد و همراه با دیگر همرزمان خود جانانه از مرزهای ایران حفظ و حراست نمود. سرانجام پس از ماه‌ها مجاهدت در راه خدا در بیست و ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی حاج عمران در حالی که برای نجات همرزمان خود که زخمی شده بودند رفته بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به کاروان عظیم شهدا پیوست. تاکنون اثری از پیکر پاک و مطهرش به دست نیامده است.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

شعر جهانسوزی از شهید تیمور معظمی گودرزی

  • ۲۱:۱۳

شهید بسیجی تیمور معظمی گودرزی

شعری از شهید تیمور معظمی گودرزی


برو مادر خداحافظ که دیگر روی ماهت را نخواهم دید
دگر از گرمی آغوش پر مهرت نصیبی بر نمی گیرم
مرا دیگر نمی بوسی
دگر لبهای گرمابخش دلجویت برای من نمی خندد
برایم دیگر این دنیا به آخر می رسد مادر
دگر آن دست گرمت را بر روی گونه هایم حس نخواهم کرد
دیگر سهمی ندارم از نوازش های تو مادر
خوش آن روزی که در دامان پر مهرت مرا می پرورانیدی
و حالا من آن طفلم
به محبوبم بگو مادر من دلخسته را دیگر نمی بیند
امیدش را ببر مادر بگو فرزند من مرده است دیگر برنمی گردد
صدای ناله های زخمی ها
خروش و غرش بی وقفه ی خمپاره ها در جبهه می پیچد
مسلسلها ز بی رحمی بروی رزمنده ها ، خمپاره ها سرب می بارند
به گوشم آه درد آلود مجروحان ندایی تازه می گردد
تفنگم را به دوشم می کشم تا ناجوانمردان دشمن را از پا بیندازم
و اما لحظه ای از سوزش درد سینه ام بر پا نمی مانم
سپس بر خاک گرم جبهه می غلتم
ولی مادر برو با سربلندی زندگانی کن
که فرزند تو اینک در ره میهن شهادت را پذیرا شد
شکوه این شهادت را علف هایی که با خونم به رنگ لاله می روید به همراه نسیمی بازگو می کند مادر
شب تاریک و غمگین است من بنشسته ام اینجا
دور از بسترم مادر

به یاد گرمی آغوش پر مهرت
تفنگم را به آغوشم فشردم من
ولی ناگه صدای غرش توپی به افکار من بیچاره می خندد
به گوشم ناله ی زنجیرهای تانکی می رسد از دور
به دنبالش هزاران بمب آتش زا می ریزد از دور
خداحافظ مادر جان ...

پ.ن: این شعر جانسوز در ساعت های آخر عمر شهید در اول خرداد 1365 در منطقه جنگی حاج عمران نوشته شده

وصیت نامه شهید تیمور معظمی گودرزی

فرمانده شهید محمود کاوه در خاطرات دخترش

  • ۰۰:۴۲

سردار شهید محمود کاوه

نام پدر دلیل افتخارش است، مایه سربلندی اش؛ همان پدری که نامش بین فرماندهان ارشد دفاع مقدس می درخشد ، همان مردی که ۳۱ سال پیش در ارتفاعات ۲۵۱۹ حاج عمران شهید شده و خاطره اش هنوز که هنوز است با اوست.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، زهرا کاوه تنها فرزند فرمانده شهید محمود کاوه از پدر هیچ خاطره ای ندارد ؛ برگ برگ دفتر خاطرات این دختر از پدر را دیگران نوشته اند؛ دوستان پدر، همرزمانش ، مردمی که خاطره رشادت های او را هنوز بعد از 31 سال از یاد نبرده اند. برای زهرا کاوه مرور این خاطرات مساوی است با حس افتخار، حسی ماندگار که هر وقت زهرا دلتنگ بابا می شود، می آید و یادش می اندازد پدر برای رفتن و پرکشیدن دلیل داشت، که باید می رفت و چیزی جز شهادت در سرنوشتش نبود. آخرین روز مهرماه در دفتر جام جم آنلاین میزبان زهرا کاوه شدیم و با او از محمود کاوه گفتیم؛ فرمانده شهیدی که هنوز عکسش در کردستان روی دیوار خانه ها دیده می شود. جوانی اهل مشهد که خیلی ها در کردستان به یادش اسم فرزندشان را کاوه می گذارند.

شهید اله دریکوند (علا) ، شهدای خرم آباد

  • ۰۱:۵۶

شهید اله دریکوند -علا - خرم آباد

شهید اله دریکوند (علاء) 

نام پدر: پیری بک

شغل : بسیجی

تاریخ تولد: 25-12-1346 شمسی

محل تولد: لرستان - خرم آباد - خرم آباد

تاریخ شهادت : 29-2-1365 شمسی

محل شهادت : حاج عمران 

سن در زمان شهادت: ۱۸ سال 

گلزار شهدا: گلزار شهدای روستای سالی بزرگ ، شهر: خرم آباد- استان لرستان ( روستای شهید رحیمی انگز )

نوید شاهد  -  سامانه ملی شهدا

برگهای زرین شهید : 

شهید تیمور معظمی‌گودرزی از شهدای اشترینان بروجرد

  • ۰۳:۰۸

شهید تیمور معظمی گودرزی

شهید تیمور معظمی‌گودرزی، پانزدهم فروردین 1340، در روستای ملمیجان از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. دانشجوی رشته تربیت معلم بود. ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم خرداد 1365، در حاج‌عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، به شهادت رسید. پیکرش 8 سال در منطقه باقی ماند و سال 1373، پس از تفحص ، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

وصیت نامه شهید تیمور معظمی گودرزی

۱ ۲ ۳ . . . ۵ ۶ ۷
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan