یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

دانشجوی شهید سیدمحمد موسوی ، شهدای بروجرد

  • ۰۰:۵۲

دانشجوی شهید سیدمحمد موسوی ، شهدای بروجرد

شهید سیدمحمد موسوی

نـام پـدر : سیدمحمود

تـاریخ تـولـد :۱۳۳۹/۰۶/۰۱

مـحل تـولـد: بروجرد

سـن :۲۶ سـال

دیـن و مـذهب : اسلام شیعه

وضـعیت تاهل : متاهل و یک فرزند

شـغل : معلم

دسـته اعـزامـی :بسییج

تـحصیـلات :لیسانس رشته تاریخ 

تـاریخ شـهادت :۱۳۶۵/۱۲/۰۷

مـحل شـهادت :شلمچه

عـملیـات :کربلای۵

نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری

دوم شهریور ۱۳۳۹، در بروجرد چشم به جهان گشود. پدرش سیدمحمود، خوار و بار فروش بود و مادرش صدیقه نام داشت. دانشجوی کارشناسی و در رشته تاریخ درس خواند. معلم بود. سال۱۳۶۵ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه شهید شد. مزار او در گلزار شهدای بروجرد واقع است.

منبع: سایت گلزار شهدا 

بسم رب الشهداء والصدیقین

«زندگینامه شهید محمد موسوی»

شهید عبدالمحمد عراقی زاده ، شهدای بندر عباس

  • ۱۳:۳۶

شهید عبدالمحمد عراقی زاده- بندرعباس

شهید عبدالمحمد عراقی‌ زاده  جانشین فرمانده بهداری لشکر 14 امام حسین (ع)

شهید عبدالمحمد عراقی‌زاده در مردادماه سال ۱۳۳۶ در یک خانواده‌ای مذهبی در بندرعباس چشم به جهان گشود. پدرش برادرزاده علامه شهید آیت‌الله حاج‌علی وکیلی، امام‌جمعه لارستان در عهد رضاخان و مادر ایشان نوه دختری این علامه شهید بود. پدر او که خود معلم قرآن و پایبند به اجرای قوانین شرع بود از همان اوان کودکی وی را تحت تربیت‌های اسلامی قرار داد. از همان موقع در حالی‌که شاید ۱۲ سال بیشتر نداشت نماز و روزه را شروع کرد و با قرآن و تعالیم اسلامی آشنا شد، در مراسم مذهبی با شوق و ذوق فراوان فعالانه شرکت می‌کرد.
ایشان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بندرعباس به پایان برد و پس از طی دوره دانشسرای عالی کرمان و اخذ مدرک فوق‌دیپلم ریاضی، خدمت سربازی خود را به صورت معلم در بخش فین بندرعباس آغاز نمود. در همین زمان بود که انقلاب اسلامی به رهبری مجاهد کبیر، امام خمینی با قدرت و شدت رژیم طاغوت را درهم می‌کوبید و عبدالمحمد نیز پا به پای دیگر همرزمانش ضمن حفظ ارتباط با نیروهای فعال در بندرعباس به افشاگری علیه رژیم طاغوت پرداخت و در بالا بردن بینش علمی، سیاسی و انقلابی دانش‌آموزان همت والایی از خود نشان داد.

زندگینامه شهید طاهر اجاقلو ، شهدای زنجان

  • ۱۱:۵۰

https://khatshekanha.ir/wp-content/uploads/2021/03/taher-ojaqloo.jpg

یا خیر المنزلین 
بـر در میـخـانـه رفـتـن کــار یـکرنـگـان بـود

خود فروشان را بـه کوی می فروشان راه نیست (حافظ) 

از سرداران بنام و حماسه ساز شهرستان زنجان

سردار رشید اسلام  شهید طاهر اجاقلو

معاونت دلیر طرح و برنامه و عملیات لشگر 17 علی ابن ابیطالب (ع)

در عملیات سرنوشت ساز خـیـبـر (جزایرمجنون ) اسفند ماه1362

شهید طاهر اجاقلو دوم اسفند ۱۳۴۱، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش یدالله، لباس فروش بود و مادرش ملکه نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند ۱۳۶۲‏، با ‏سمت معاون یگان طرح و عملیات لشکر علی بن ابی طالب ‏در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مدفن وی در مزار پایین زادگاهش قرار دارد. برادرش ناصر نیز به شهادت رسیده است.

بسیجی شهید علی نوفرستی - شهدای بیرجند - نوفرست

  • ۱۰:۵۱

http://s6.picofile.com/file/8216354692/ali.jpg

شهید علی نوفرستی
نام پدر:
محمد

محل تولد: خراسان - بیرجند - روستای نوفرست
تاریخ تولد: 1343
مدرک تحصیلی: دیپلم
رشته تحصیلی: مکانیک
محل شهادت: جزیره مجنون
تاریخ شهادت: 1362/12/06
مزار شهید: گلزار شهدای بیرجند

علی نوفرستی فرزند محمد در سال 1343 در خانواده ای متدین و مذهبی در روستای نوفرست از توابع شهرستان بیرجند متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و دوران راهنمایی را با موفقیت در بیرجند به پایان رساند. سپس در هنرستان فنی در رشته ی مکانیک عمومی مشغول تحصیل شد و با موفقیت دیپلمش را گرفت.

وصیت نامه شهید علی اکبر نظری ثابت ، شهدای قم

  • ۲۲:۴۸
شهید علی اکبر نظری ثابت
🔰 وصیت نامه شهید؛
اگر برای دلمان کار کنیم اجر اخروی از بین می رود.
شما هر کجا هستید اولین وصیت من این است که به وصیت شهدا عمل کنید. 
شما ببینید آیا به وصیت شهدا عمل شده؟! 
چیزهایی که آنها می خواستند از آنها نگذرید.
امام عزیز راجع به این وصیت نامه ها می گوید:‌ شما پنجاه سال عبادت کردید.
یک سر به وصیت این ده پانزده ساله ها بزنید.
سَر ما در لاک خودمان نباشد.
در گوشه ای بسیجیان و سربازان و پاسداران ما جان می دهند در گوشه ای دیگر مسائل مادی به حّد وفور است و...
وصیت دیگر من این که بر هر مسلمانی اطاعت از امام و مسئولین واجب است.
اسلام امروز در ایران است. خدا به ما لطف کرده و اسلام را سربلند نموده.
شهید علی اکبر نظری ثابت🌷
ولادت: ۱۳۴۴ شهر مقدس قم
شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۱۶
منطقه عمومی فاو عملیات والفجر هشت
یاد و خاطرات شهیدان گرامی باد

شهیدی با دو وصیت نامه ، شهید منصور پژولیده

  • ۰۱:۲۶

شهید منصور پژولیده


نام پدر : محسن
تاریخ تولد :1336/10/30
محل تولد: بهشهر
تاریخ شهادت : 1362/12/05
محل شهادت : دهلران

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در زادروز شهید «منصور پژولیده» زندگی‌نامه و وصیت‌نامه این شهید منتشر می‌شود.

زندگی‌نامه شهید:

خداوند به «محسن و معصومه» در دی ۱۳۳۶ در «بهشهر»، پسری عطا کرد که نامش را «منصور» گذاشت. معصومه در کنار محسن، امورات زندگی را با کار در کارخانه چیت‌سازی بهشهر می‌گذراندند. آن­ها شش فرزند داشتند که منصور دوّمی‌شان بود. منصور تا دیپلم علوم تجربی در دبیرستان «هشترودی» زادگاهش تحصیل کرد.

در بیان خلق‌وخوی منصور، باید گفت که در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد بود و در همه حال، مطیع‌شان. با دیگران نیز، با ملاطفت و گشاده‌روئی رفتار می‌کرد و نزدشان، محبوبیتی خاص داشت.

سردار بی سر شهید ذبیح‌الله عالی کردکلایی

  • ۰۰:۵۰
آخرین مکالمه یک شهید

فرمانده بی سرِ لشکر25 کربلا درآخرین لحظه شهادت پشت بی سیم چه گفت؟

در تابستان گرم سال 1332، در روستای کردکلا بخش جویبار در خانواده‌ای کشاورز متولد شد. چون پدرش قبل از تولد او فوت کرده بود، مادر نام پدرش ذبیح‌الله را بر او نهاد. مادرش زنی مۆمنه بود و با کشاورزی مخارج زندگی را تأمین می‌کرد.

او تحصیلات ابتدائی را در روستای محل تولد خود گذراند و پس از آن برای تحصیلات به قائم‌شهر مهاجرت کرد. در کنار تحصیل به ورزش کشتی محلی علاقه بسیار داشت. دارای روحیه پهلوانی و منش مردانگی بود. مدتی بعد از اخذ دیپلم با «سمیه واگذاری» که برادرانش از پهلوانان کشتی بودند و با ذبیح‌اللّه دوستی و رفت و آمد خانوادگی داشتند، در سال 1355 ازدواج کرد.

زندگینامه رزمنده دلیر شهید سید مصطفی رافع -شهدای بروجرد

  • ۱۳:۳۷

شهید مصطفی رافع- بروجرد

شهید مصطفی رافع بروجردی

فرزند  : حسین

زندگینامه رزمنده ی دلیر شهـید گـرانــقدر مصطفی رافع

 درسال 1344 در خیابان شریعتی شهر بروجرد در کنار دشت های غرق گل گلدشت فرزندی باایمان و باتقوا بنام مصطفی بر عرصه زندگی پا نهاد. مصطفی نوگلی بود که در باغ مصفای شهر فرزانگان روز به روز جوانه می زد و شکوفا میشد . با آغاز سن هفت سالگی به آغوش تعلیم و تربیت سپرده شد و دوران ابتدایی در سال 1351 آغاز کرد و سپس وارد دوره راهنمایی و دبیرستان شد در سال تحصیلی 61-60 هنگامی که در سال دوم دبیرستان بود سروش جنگ او را به خود خواند و او همچون پروانه ای دنیای خاکی را با همه فراز و نشیبی که داشت ترک کرد و به دامان جنگ پیوست.

شهید داوود علی پناه از شهدای خرم آباد

  • ۲۳:۳۷

شهید داوود علی پناه

شهید داود علی پناه پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و یکم اسفند ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گروهان نجف اشرف در شرق دجله ، جزیره مجنون بر اثر اصابت گلوله گرینوف یا دوشکا به قفسه سینه شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش کوروش علی پناه نیز به شهادت رسیده است.

شهید داوود علی پناه

وصیت‌نامه شهید علی‌پناه

شهیده خدیجه معظمی گودرزی -بمباران هوایی بروجرد

  • ۱۱:۱۳

شهیده خدیجه معظمی گودرزی - بروجرد

نام: خدیجه معظمی گودرزی

نام پدر: حق مراد

محل تولد: بروجرد - روستای ملمیجان

تاریخ تولد: ۱۳۱۰/۰۱/۰۳

تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۰

شغل: خانه دار

محل شهادت: بروجرد - لرستان

حادثه منجر به شهادت: بمباران شهر بروجرد توسط هواپیماهای جنگی رژیم بعث عراق 

زندگی نامه شهیده خدیجه معظمی گودرزی
وی در سال 1310 در روستای ملمیجان از توابع شهرستان بروجرد در خانواده ای متدین متولد شد. در آن زمان چون مدرسه نبود درس نخواند و قالیبافی فرا گرفت و در سن 15 سالگی ازدواج نمود. او در کارهای کشاورزی و امورات زندگی به همسرش کمک می کرد و پس از کار به راز و نیاز با خدا می پرداخت. او صاحب 5 دختر و 2 پسر بود. در اوقات مختلف و ایام زیارت به زیارت امامزاده پیرنو می‌رفت .

او همیشه به نوه هایش می گفت که اسلام و امام را پشتیبانی کنید مثل اینکه می دانست که آخر عمرش رسیده و می گفت نمی دانم چرا دلم از دنیا سیر شده چنانکه عیدی دخترانش را چه در شهر و چه در روستا یک ماه پیش از شهادت داده بود . و از او که سوال می کردند چرا زود عیدی داده ای می گفت چون نمی دانم که تا عید زنده می مانم یا نه! سرانجام در حمله ی موشکی 63/12/20 در بروجرد به شهادت رسید. یادش گرامی باد

منبع: زنان شهید

امامزاده پیرنو

بسیجی شهید احمدقلی زرینی بساطی از شهدای الشتر که در شلمچه آسمانی شد

  • ۲۲:۴۴
شهید احمد قلی زرینی بساطی
🌺🌺
#ازخاک_تا_افلاک
اواخر سال ۶۵ جوانی بلند قد و درشت اندام، با چشمانی نافذ، از بسیج الشتر به مناطق جنگی اعزام شده بود تا به قول خودش ادای تکلیف کند؛ دست قضا او را به شلمچه رسانده بود تا ما هم افتخار آشنایی با او را داشته باشیم...
جوانی با نشاط و شوخ طبع که در آن گلوله باران بی امان شلمچه (که اگر برای گرفتن وضو از سنگرهای حفره روباهی اش خارج می شدی، باید با دوستانت خداحافظی می کردی، چرا که احتمال بازگشت مجدد به جمع آنان، هیچ تضمینی نداشت) هر روز عادت داشت تا به یکایک سنگرهای گردان شهداء در خط مقدم (روبروی پتروشیمی عراق) سرکشی کند و احوال همه را بپرسد...
در یکی از روزها اما "احمد زرینی" حالش با تمام روزها فرق می کرد...
در حالی که طبق روال از دوستان در سنگرها دیدار می کرد، دیگر آن شوخ طبعی همیشگی را نداشت و خبری از شادی و خنده نبود...
احمد آن روز خیلی جدی شده بود و در بازدید از سنگرها، ضمن سلام و احوالپرسی، یک جمله ترکیبی را هم به احوالپرسی هایش اضافه کرده بود:
"بچه ها، مرا حلال کنید؛ من فردا عصر شهید می شوم!"
شوخ طبعی همیشگی احمد باعث می شد تا همه در جواب این درخواست، به او بگویند: 
"برو بابا، توام ما رو مسخره کردی..."
احمد اما خیلی جدی درخواست خود را تکرار می کرد و راهی سنگرهای بعدی می شد، در حالی که هیچکس او را جدی نگرفت...
نمی دانم چرا این جمله احمد مثل زنگ توی گوشم طنین انداخته بود...
عصر روز بعد، صدای آژیر آمبولانس توجه ما را به خود جلب کرد...
گلوله خمپاره ۶۰( معروف به خمپاره نامرد) احمد را دریافته و در میان خاک و خون، او را از خاک به افلاک رسانده بود...
امدادگران با برانکارد نتوانستند کاری از پیش ببرند، چرا که پیکر "احمد زرینی" چنان قطعه قطعه شده بود که فقط باید با کیسه جمع می شد...
پیکر احمد را جمع کردند و بردند...
 و آن روز خورشید شلمچه آرام آرام غروب کرد و جمع یاران، شبی تاریک و اندوهگین را در فراق عزیزشان سپری کردند...
نقل خاطره از برادر "سیدحجت الله موسوی زاده"
رزمنده و جانباز دفاع مقدس- بروجرد
رزمندگان الشتر
۱ ۲ ۳ . . . ۸ ۹ ۱۰
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan