یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهیدی که دو وصیت نامه دارد

  • ۲۳:۰۹

شهید حسین یاراحمدی - نیریز فارس

زندگی نامه و وصیت نامه شهید حسین یار احمدی (کربلای هشت)

آرى روزها در فکرش مبهوتم و شبها جهت از راه رسیدنش مى سوزم و مى سازم و چونان پروانه به دور شمعش پر مى زنم و لحظه شمارى مى کنم و انگار ملائکه ها در انتظارمند تا مرا تحسین و نوازش کنند و راهنماییم کنند به سوى او. بارالها من که از عشقت نمى توانم شب را سحر کنم پس مرا دریاب.

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی نامه شهید حسین یار احمدی

فرمانده شهید نصرالله ایمانی و خاطرات خودنوشت ، شهدای کازرون

  • ۰۳:۵۰

شهید نصرالله ایمانی - کازرون

نوید شاهد فارس: شهید نصراله ایمانی در سال 1337 در خانواده ای روحانی در کازرون متولد شد. وی پس از گذراندن تحصیلات خود در کازرون و اخذ دیپلم، در سال 1356 به سربازی اعزام و در پادگان هشتگل اهواز مشغول به خدمت شد. با شروع جنگ تحمیلی با اشتیاقی که به دفاع از وطن داشت به جبهه اعزام شد . و سرانجام در بیستم اردیبهشت 1362  در شلمچه بر اثر اصابت خمپاره‌ دشمن به شهادت رسید.

همه خاطرات در اینجا

خاطره خودنوشت از شهید نصرالله ایمانی (3)

خاطراتی از شهادت شیر بهمن !

  • ۰۳:۲۱

شهید بهمن شجاعی -کازرون

دستنوشته شهید نصر الله ایمانی از شهادت شیر بهمن

این داستان حقیقی است تلخ و ناگوار از چگونگی شهادت دو مبارز راستین جبهه های جنگ دهلاویه از گروه ابوالفضل (شهید دیده ور) داستانی از آواز سوزناک غم و شفق سپیدی که بخون نشست داستانی از غروبی خونین سنگری خونین ، پیکری خونین و بالاخره داستانی از چگونگی شهادت بهمن شجاعی معروف به بهمن شیر در خاکریز دهلاویه و عملیات ایذائی شهید محراب که در آن رحمن رضازاده ، قهرمان جنگهای از هویزه تا حمله مذکور شهید می شود . ابتدا از بهمن می گویم :

شهید شیربهمن -کازرون ۲

شهید بهمن شجاعی فرزند محمد شجاعی، جوانی بود که در سال ۱۳۳۷ در کوره خانه های جنوب شهر کازرون در خانواده ای فقیر بدنیا آمد . وی اولین فرزند خانواده اش بود . در دامان پدر و مادر بزرگ شد پدرش کشاورزی ساده بود که روزگار را در صحراها گذرانده بود . از همان کودکی به شغل پدرش آشنا شد . بهمن بی اندازه به صحرا دل بسته بود ، روز و شب بدنبال پدر در مزرعه کار میکرد بعد از اینکه به حد تکلیف رسید بی اندازه به اصول و احکام اسلام پایبند بود . دائم حساب دارائی اش را می کرد و بی امان خمس و دیگر وجوهات واجبه را می پرداخت. در سالهای رژیم شاه با نماینده فعلی امام در کازرون تماس گرفت و بعد از پرداخت وجوهات تقاضای رساله امام می کند که بعد از چندی رساله را با آرم دیگری برایش می فرستند . در لحظات شروع انقلاب مبارزه را هرچه بیشتر ادامه داد . با تشکیل بسیج مستضعفین در آن شرکت کرد . و شبها در بسیج نگهبانی می داد و روزها هم در صحرا کار می کرد، کمتر به شهر می آمد، هرگز احساس خستگی نمی کرد.

تو باید بروی دیگر جای ماندن نیست ، شهید علی اکبر رعیت پیشه ، فسا

  • ۱۷:۲۶

علی اکبر رعیت پیشه

نام پدر: احمد

تاریخ تولد: 7-4-1351 شمسی

محل تولد: فسا- روستای سنان
شغل : درجه دار ارتش
تاریخ شهادت : 2-6-1374 شمسی
محل شهادت : سرپل ذهاب 
گلزار شهدا:  نام گلزار شهدای روستای سنان -فسا استان
فارس

زندگی نامه شهید علی اکبر رعیت پیشه

شهید علی اکبر در تاریخ 1351/04/07 در خانواده ای مؤمن و معتقد به نظام مقدس جمهوری اسلامی، در روستای سنان در بخش شیب کوه از توابع شهرستان فسا متولد شد. پدرش در سپاه به صورت قراردادی آشپزی می کرد و کارگری می نمود. او دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رساند و لحظه ای پدر خود را رها نمی کرد و به یاریش شتافت. بعد از گذشت چند سال به خدمت مقدس سربازی رفت، حدود 7 ماه خدمت سربازی خود را انجام داد و بعد از این مدت، از نظام وظیفه تسویه حساب کرد و وارد ارتش شد و به درجه گروهبانی نائل آمد.

۴۰ شهید شهرستان زرقان در گردان فجر، لشکر 33 المهدی (عج) ، استان فارس

  • ۱۳:۰۴

40 شهید زرقان

هوالجمیل

شهدای شهرستان زرقان در *گردان فجر، لشکر 33 المهدی*(عج) استان فارس :
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

١_ شهید محمدرضا حاجی زمانی
٢_  شهید عباس حاجی زمانی
٣_ شهید عبدالله مقدم 
۴_ شهید علی اکبر مقدم
۵_ شهید سید حسین حسینی
۶_ شهید سید عباس حسینی
٧_ شهید عباس گل محمدی
٨_ شهید محمدجواد گل محمدی
٩_ شهید عباس شعبانی نژاد
١٠_ شهید محمدجواد شعبانی نژاد
١١_ شهید محمدجعفر ایزدپور
١٢_ شهید محمدرضا جاوید
١٣_ شهید محمدرضا آل طاها
١۴_ شهید محمد حسن زمانی
١۵_ شهید محمد حسین شیعه
١۶_ شهید عبدالرضا زارعی
١٧_ شهید علی اصغر سیف
١٨_ شهید عبدالواحد شفیعی
١٩_ شهید علی اکبر علیشاهی
٢٠_ شهید علیرضا نتیجه بر
٢١_ شهید اصغر کلان
٢٢_ شهید غلامعلی مرادی
٢٣_ شهید سید محمود بهارلو
٢۴_ شهید عبدالرضا غفاری پور
٢۵_ شهید عبدالاحد خدامی
٢۶_ شهید مراد نجاتی
٢٧_ شهید هاشم حاتم زاده
٢٨_ شهید سعید شیعه
٢٩_ شهید عباس کوهکن
٣٠_ شهید عباس شیعه
٣١_ شهید عبدالرضا رنجبر
٣٢_ شهید سید علی اکبر زرقانی
٣٣_ شهید حمید قائدشرف
٣۴_ شهید غلامرضا زارعی
٣۵_ شهید محمدتقی بذرافکن
٣۶_ شهید محمد تقی خدامی
٣٧_ شهید محمدرضا رضایی
٣٨_ شهید ابوالفضل صادقی
٣٩_ شهید سیاوش (محمود) همتی
۴٠_ شهید محمد حسین علیزاده پور

جانبازان بالای ٧٠ درصد
١_ سید محمدجواد بهارلو
٢_ محمد نعمت الهی
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ستاد یادواره شهدای گردان فجر شهرستان زرقان استان فارس

 40 شهید زرقانی گردان فجر المهدی

اسامی شهدای زرقان به ترتیب الفبا

+ زندگینامه و عکس های هر شهید

معجزه ی دعای شهدا ، چله شهدا با هدیه صلوات

فرمانده ای که امام خمینی (ره) پیشانیش را بوسید ! شهید مرتضی جاویدی

  • ۰۱:۰۵

شهید مرتضی جاویدی - فسا فارس

❤️شهید «مرتضی جاویدی» معروف به «اشلو» تنها فرماندهی که امام خمینی (ره) پیشانی‌اش را بوسید !
شهید «مرتضی جاویدی»
متولد :   1337              
محل تولد : روستای جلیان شهرستان فسا استان فارس
سال ازدواج :  1360                    
تعداد فرزندان :  دو دختر
آخرین عملیات : کربلای 5              
محل شهادت :شلمچه65/11/8
«مرتضی جاویدی» بین عراقی‌ها معروف شده بود به اشلو! 
از بس که خودش را به سنگرهایشان می‌رسانده و به عربی باهاشان صحبت می‌کرده و می‌گفته: 
«اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! داخل کیفش یک دست لباس نظامی عراقی بود. پر از جای ترکش و خون خشک!
«این به چه درد تو می خورد، نجس است.»
گفت:
«من با این لباس، کارهای بزرگ انجام می‌دهم.»
عکسی را نشان داد که با لباس و کلاه عراقی در یک جیپ غنیمتی نشسته بود. 
تعریف می کرد:
«من با همین لباس چند بار به داخل عراقی‌ها رفتم و با آنها نان و ماست خوردم! با این جیپ هم با بچه‌ها در منطقه گشت می‌زنیم. این جیپ را هم از خودشان گرفتم!»
بعد که می‌رفته، می‌فهمیده‌اند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آن‌ها اطلاعات منطقه را بگیرد. 
از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند.
آنها هر چند وقت یکبار در رادیوشان بلوف می‌زدند که «اشلو» را کشته‌ایم. اشلو مخفف «ان شی لونک» بود، به معنی حال و روزت چطور است؟
۴۰۰ نفر بودند که تپه «بردزرد» را فتح کردند. کار سختی نبود، اسیر هم گرفتند اما سختی کار تازه بعد از مستقر شدن گردان فجر روی تپه شروع شد. 
عراق نمی‌خواست تپه را از دست بدهد، اما بچه‌های گردان فجر مقاومت کردند، آن هم بدون آب و غذا. چهار الی پنج روز مقاومت کردند تا نیروی کمکی رسید و تپه حفظ شد.
اما دیگر خبری از گردان فجر نبود؛ گردان شده بود گروهان و کم‌کم گروهان هم شده بود دسته؛ آخر از ۴۰۰ نفر فقط ۱۸ نفر مانده بودند
آنقدر شهید زیاد شده بود، که می‌گفتند تعداد اسرای عراقی از تعداد رزمنده‌های ایرانی بیشتر شده است! 
گردان رفته بود و دسته برگشته بود، بله باورش سخته اما مرتضی جاویدی درعملیاتی سخت و طاقت فرسا به نام والفجر۲، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن مقاومت جانانه‌ای کرد.
در حالی که ۴ شب و ۳ روز در ۴۰ کیلومتری خاک عراق با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب عقب نشینی می‌دهد، او پشت بیسیم می‌گوید که قصه احد در تاریخ برای بار دیگر تکرار نخواهد شد و ما تنگه را ترک نمی‌کنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم می شناسند.
بعد از عملیات والفجر ۲ فرماندهان جنگ به محضر امام خمینی می‌روند. 
محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات می‌دهند و به رشادت‌ و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره می‌کنند. 
امام خمینی با شنیدن سخنان صیاد از جا برمی‌خیزد و تمام قد می‌ایستد و شهید جاویدی را در بغل می‌گیرد. 
همه‌ نگاه‌ها به امام بود و لب‌هایی که بر پیشانی مرتضی می‌نشیند و مرتضی در حالی که اشک می‌ریخته است، شروع به بوسیدن دست و بازو وصورت امام می‌کند.
در یک عملیات شهید مرتضی، شهید حاج قاسم سلیمانی و نیروهایش که در محاصره نیروی عراقی بودند نجات می دهد از فرماندهی کل دستور می رسد که گردان حاج قاسم سلیمانی در حال اسارت و محاصره شدید نیروهای عراقی هستند و دستور می رسد نیروی زبده و شجاع گردان فجر به فرماندهی جوان فسایی شهید مرتضی جاویدی عملیات نجات را انجام دهد که در ناباوری گردان فجر حاج قاسم و نیروهایش را از اسارت و محاصره عراقی ها آزاد می کند که فرماندهان جبهه از این عمل گردان تکاور فجر مبهوت می شوند حاج قاسم سلیمانی همیشه از شهید مرتضی جاویدی یاد می کرد و خوش فکری و شجاعت او را می ستود. 
به عنوان حسن ختام از دستنوشته های شهید جاویدی برای شما مینویسم:
🌹(( نمیدانم من چکار کرده‌ام که شهید نمیشوم
شاید قلبم سیاه است. خدا رحمت کند حاج مجید ستوده را، 
وقتی باهم صحبت میکردیم می‌گفتیم اگر جنگ تمام شود ما زنده باشیم چکار کنیم؟ 
واقعا نمی شود زندگی کرد و به صورت خانواده های شهدا نگاه کرد...
واین جاست که ما و جاماندگان از قافله نور باید بگوییم
خوشابه حال آنان که با شهادت رفتنند.))
🌷☘️🌸💐🌴🌹
«ادای احترام
شهید صیاد شیرازی به اشلو»
شهیدصیاد شیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را می‌گیرد.
 تا می‌رسد به شهر فسا
بعد روستای جلیان، همراهان صیاد می‌گویند از فاصله‌ ۵۰ متری مزار از ماشین پیاده می‌شود.
 لباسش را مرتب می‌کند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار می‌رود و آنجا دست راست را به گوشه‌ی کلاه نظامی می‌چسباند و فاتحه می‌خواند و هرچه بچه‌های سپاه فسا که از حضورش خبردار شده بودند از او می‌خواهند ناهار را آنجا بماند، می‌گوید من در ماموریتم و فقط به احترام مردی که امام به پیشانی‌اش بوسه زد، به اینجا آمده‌ام و باید بروم. 

شهید حبیب الله طهماسبی پور - شهدای شیراز

  • ۱۲:۳۳

شهید حبیب الله طهماسبی پور -شیراز

شهید حبیب الله طهماسبی پور

(نام شناسنامه ای : حبیب اله عدل بند طهماسبی)
تولد:1342/10/1- شیراز
شهادت: 1361/8/23

عملیات محرم

دستان مهربان حبیب

🌷 عملیات محرم, برای خانواده ما عملیات سنگینی بود. برادرم علی اصغر اتحادی شهید شده و همسرم به شدت مجروح شده بود. مجروحیت حسن را خانه نشین کرده بود. یکی از روزها, عصر هنگام- عصرانه ای برایش فراهم کرده بودم، تلویزیون روشن بود و اخبار استان می گفت. گفتم حسن آخر جریان مجروح شدنت را برای من نگفتی.
بعد از کمی دست دست کردن گفت: آن روز مسؤلیت گردانی را به من و علی اصغر دادند. اصغر از یک طرف رفت و من هم از طرف دیگر. منطقه ای که ما در آن بودیم منطقه ای رملی بود. نمی دانم از کجا ترکشی به پشت زانویم اصابت کرد. پاهایم توان سنگین بدنم را نداشتند و افتادم. نیروها ایستادند. دستور پیشروی دادم و خودم را به صورت نیمه خیز به کناری کشاندم، در همین حالت زانوی زخمیم در چاله ای متعفن فرو رفت. تا استخوانم از درد می سوخت، ناگهان خمپاره ای نزدیک من منفجر شده و باعث زخمی شدن پشتم گردید.

خاطره مجروحیت شهید ابوالحسن حق نگهدار

  • ۱۰:۵۷

http://shohadayefars.com/data/1243404.jpg

شهید ابوالحسن حق نگهدار

نام پدر : رحیم

ولادت : 1336 شیراز

متاهل و دارای سه فرزند

تاریخ شهادت:  1367/03/04

ایشان شهید مفقودالاثر است و در شلمچه آسمانی شد. 

دستان مهربان حبیب

🌷 عملیات محرم, برای خانواده ما عملیات سنگینی بود. برادرم علی اصغر اتحادی شهید شده و همسرم به شدت مجروح شده بود. مجروحیت حسن را خانه نشین کرده بود.یکی از روزها, عصر هنگام- عصرانه ای برایش فراهم کرده بودم، تلویزیون روشن بود و اخبار استان می گفت. گفتم حسن آخر جریان مجروح شدنت را برای من نگفتی.
بعد از کمی دست دست کردن گفت:

شهید حبیب روزی طلب - عارف بالله شهدای شیراز

  • ۱۰:۴۲
شهید حبیب روزی طلب

شهید حبیب روزی طلب

دانشجوی مقطع کارشناسی رشته علوم اجتماعی مردم شناسی

تاریخ و محل تولد: ۲۳ مرداد ۱۳۳۹، شیراز

تاریخ و محل شهادت: ۱۹ آبان ۱۳۶۱، شرهانی، عملیات محرم

مزار: دارالرحمه شیراز

زندگینامه

عقیده او این بود که باید مانند حضرت علی (ع) زندگی کرد و مانند او شهید شد

  • ۱۴:۰۰

شهیدی که همانند پیشوایش علی (ع) با فرقی شکافته به دیدارش شتافت

شهید جعفر زارع در دهم فروردین ماه 1340 در خانواده ای کشاورز در روستای دستجرد خیرِ استهبان چشم به جهان گشود . 

تحصیلات ابتدائی را در همان روستا طی کرد و از همان کودکی علاقه زیادی به روحانیت و مسائل دینی داشت. چون خانه ی آنها محل رفت آمد طلابی بود که جهت تبلیغ به روستا می آمدند و سوره های کوچک قرآن را حفظ بود.

 پس از دوره ابتدائی تحصیلات راهنمائی را در روستای خیر گذراند . در همین دوران بود که از طرف طلابی که از قم می آمدند کلاس آموزش قران برگزار شد. جعفر در این کلاسها شرکت کرد و رتبه دوم شد از آن به بعد به قرآن علاقه زیادی پیدا کرد.

 پس از سپری شدن دوران راهنمایی تحصیلات متوسطه در استهبان گذراند که در همان دوران  وارد جریانات سیاسی مذهبی شد و در راهپیمائی ها و تظاهرات شرکت می کرد . یک بار هم که با یکی از روحانیونی که دوست بود و از قم به دیدنش آمده بود مورد بازخواست ساواک قرار گرفت .

شهید محمد فرهادیان فرد (امیر) ، شهدای غواص

  • ۲۲:۲۸

شهید امیر فرهادیان فرد

شهید محمد فرهادیان فرد (نام مستعار : امیر ) 
نام پدر: صمد
تاریخ تولد: 17-2-1342 شمسی
محل تولد: شیراز
تاریخ شهادت : 4-10-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه
دلیل شهادت : 
گلزار شهدا: بلوک: قطعه:2 ردیف:3 شماره مزار:31
نام گلزار: دارالرحمه شیراز

گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم، احمد شیخ حسینی درباره شهادت امیر می‌گفت: «من بودم و شهید امیر فرهادیان فرد و شهید عباس رضایی. وقتی خورد به تنه‌ام، به خودم اومدم. قد یک کُنده بزرگ نخل بود. فکر کردم تنه درخته، هیچی نگفتم، دُم بالاییش توی تاریکی از آب بیرون زده بود. گفتم همه چیز تمام شد».

آروم گفتم: «امیر، کوسه!»

گفت: هیس!.

 .. دارم می‌بینمش...

شهید مفقودالاثر جابر سهیلی نیریزی ، شهدای داراب

  • ۲۳:۳۹
شهید جابر سهیلی نیریزی - داراب فارس
شهدا ذخایر عالم بقاء هستند .امام خمینی (ره)
🌹شهید مفقودالاثر جابر سهیلی نیریزی🌹
نام پدر: ماشاءالله
💠 تاریخ تولد : ۱۷-۲-۱۳۴۵ 
محل تولد : داراب فارس
دانش آموز بسیجی 
💠 تاریخ شهادت : ۲۲-۲-۱۳۶۲
سن در زمان شهادت : ۱۷ سال 
محل شهادت: شرهانی - ایلام (دهلران)
شادی روح پاکش و ارواح طیبه شهدا صلوات 🍀
۱ ۲
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan