یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

امام خمینی (ره) در وصیت نامه شهیدان

  • ۰۱:۲۷

امام در وصیت شهیدان

به گزارش نوید شاهد اصفهان، سند رابطه عمیق و آگاهانه امام و شهدا وصیت نامه‌های شهد‌است که امروز با گذشت سال ها از پایان جنگ تحمیلی تبدیل به گنجینه ارزشمندی شده است. جمع زیادی از شهدا در وصیتنامه هایشان از امام عزیزشان نوشتند و به ما توصیه نمودند امام را تنها نگذاریم.

گزیده موضوعی/ امام خمینی (ره) در وصیتنامه شهدا
در آستانه فرارسیدن سی و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) به انتشار گزیده ای از وصیتنامه شهدای اصفهان در خصوص ایشان پرداختیم، که در ادامه مشاهده می کنید.
شهید «رضا مشرفی»:
امام را که تجسم عینی و قرآن ناطق و تبلور اسلام است تنها نگذارید.
شهید «حسین احمدی»:
بدانید که امام خمینی، حسین (ع) زمان است و حسین گونه زندگی می‌کند پس ای فریاد کنندگان امروز روز امتحان فرارسیده‌است بشتابید به یاری رهبر.
شهید «مهدی حسینی»:
از امام اطاعت کنید که او عصاره اسلام است او را تنها نگذارید که نماینده حجت‌ابن‌الحسن عج است و از وجودش بهره بگیرید.
شهید «عزیزالله بابایی»:
امام عزیزمان ما را از تاریکی و ظلمت نجات داد و به ما آموخت که زیر بار ظلم نرویم. برایش دعا کنید و او را تنها نگذارید و به سخنان گهربارش گوش فرا دهید و به آن جامه عمل بپوشانید.
شهید «نعمت‌الله گودرزی»:

شهید ناصر جام‌ شهریاری ، شهدای قم

  • ۱۹:۲۸

شهید ناصر جام‌ شهریاری - قم

زندگی نامه ی شهید ناصر جام شهریاری:

شهید ناصر جام شهریاری در دوم تیرماه سال ۱۳۳۸ در روستای «امامزاده اسماعیل» از توابع شهر مقدس قم متولد شد. در کانون خانواده ای معتقد و مذهبی تربیت یافت و دل و جانش با محبت اولیای خدا خو گرفت.

او در محیط معنوی روستا کنار پدرش آقاجان زندگی آمیخته به تلاش و سرشار از صفا داشت اما این دوران زود سپری شده و با وجود همۀ مشکلات برای ادامه تحصیل به شهر آمد. در این دوران بود که پدرش را از دست داد. او به دلیل فقر مادی نتوانست ادامۀ تحصیل دهد ولی با روح بلند و مقاوم، مشکلات زندگی را با تلاش و کوشش از میان برداشت.

شهید بی سر جلال کاوند ، شهدای بروجرد

  • ۱۴:۱۲

https://defapress.ir/files/fa/news/1397/2/31/441251_336.jpg

شهید قرآنی : جلال کاوند

تاریخ تولد: 1332/1/1

محل تولد: بروجرد

تاریخ شهادت:1365/3/2

محل شهادت:حاج­ عمران

 مزار: گلزار شهدای شهرستان بروجرد

زندگینامه

 سال 1332، در بروجرد، به دنیا آمد. تحصیلاتش تا مقطع راهنمایی، در بروجرد سپری کرد. هنگام فراغت از تحصیل؛ به ویژه، در تعطیلات تابستانی، با کار و تلاش فراوان، مخارج شخصی و تحصیلی خود را به دست می ­آورد. از این راه، به خانوادۀ خود کمک می­کرد. باشور و شوق و نشاط و مهر و محبتی که داشت، به محیط گرم خانواده،  صفا و صمیمت بیشتری می ­بخشید. اشتیاق جلال، به فراگیری قرآن و حضور در مراسم مذهبی، او را بسیار متواضع و با اخلاص بار آورده بود.

جلال، درس و مدرسه را رها کرد و روانۀ تهران شد. در کارگاه خیاطی، مشغول به کار شد؛  اما روحیۀ او با سکون و سازش همراه نبود. در همان ایام به شناسایی افراد مذهبی دست زد. با آنها رابطه برقرار کرد؛ تا این­که قیام 15 خرداد، به رهبری حضرت امام خمینی(ره) آغاز شد. بعد از فاجعه 15 خرداد، جلال کاوند، با تفکرات حضرت امام خمینی(ره) آشنا گردید و از همان اوایل، به پیروی از خط و مشی امام پرداخت.

شهید جوزی امیری -روستای بدرآباد خرم آباد

  • ۰۱:۱۵

شهید جوزی امیری _ روستای بدرآباد علیا خرم آباد

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، شهید جوزی امیری در فرازی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: شما باید حافظ ولایت فقیه باشید و امام و رهبرمان را همچون نگین انگشتری در میان نگه دارید. ملت ما الآن باید خود را بسازد تا فرد فرد این ملت یک مربی شوند و اول از خودمان شروع کنیم.

سردار شهید «جوزی امیری»، هجدهم مردادماه سال ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی «زبیدات» دوشادوش رزمندگان، دلاورمندانه جنگید و با نثارخون خود، به ندای ابراهیم زمان لبیک گفت، همان‌طوری که قبل از شهادتش گفته بود «شهادت لبیک گفتن به ابراهیم زمان است.»

به همین مناسبت، گذری کوتاه داریم بر زندگی سراسر حماسه این شیرمرد دیار لرستان.

کودکی و نوجوانی

شهید غلامرضا کاووسی قهفرخی -شهرکرد

  • ۱۱:۳۲

سردار سعید غلامرضا کاووسی قهفرخی - شهرکرد

غلامرضا یکم آذر 1337، در شهر فرخشهر از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمد. تا پایان دوره کاردانی در رشته مکانیک درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سال 1361 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. بیست و سوم اسفند 1366، با سمت فرمانده گردان یا زهرا در شاخ شمیران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. مزار او در بهشت صالح زادگاهش قرار دارد. برادر او علیرضا کاوسی قهفرخی نیز به شهادت رسید.

فرازی از وصیت نامه شهید

ای عزیزان ادامه دهنده نهضت حسینی ، خودخواهی ها و خودپرستی ها و منیت ها را کنار بگذارید زیرا آفت انسانهاست که تصرف می کند و به هلاکت و تباهی می کشاند. از ولایت فقیه دور نشوید و با ولایت باشید که اگر با ولی فقیه باشید آسیبی به شما نخواهد رسید اما اگر خودسر شوید منحرف خواهید شد...

و اما کوردلان بدانند که من با چشمان باز و آگاهی کامل در این راه قدم گذاشتم و با آغوشی باز به سراغ شهادت رفتم نه از روی احساسات و نه برای حقوق و مزایا بلکه برای نیت و مقام زیرا که زیر آتش توپخانه و گلوله رفتن برای پست و مقام و حقوق جماعت است و بدانید بنده اگر می خواستم می توانستم در شهر بمانم و بیشترین حقوق را دریافت نمایم و هیچ به جبهه هم نروم مثل خیلی افراد دیگر اما برای مسئولیت و دفاع از کیان اسلام و انقلاب اسلامی و خون شهیدان به بنده اجازه ماندن در شهر را نداد و نتیجه اینکه .

من نمی گویم سخنور باش یا پروانه باش

گر به عشق رفتن افتاده ای مردانه باش

شهید غلامرضا کاووسی-  شهرکرد

آلبوم عکس های شهید کاووسی در سایت صدای و سیمای 

شهیدی که تاریخ شهادتش را در پشت عکسش نوشت . شهید صیدعزیز قاسمپور

  • ۱۱:۱۸

سه روایت از شهید «عزیز قاسمپور»

شهید « عزیز قاسم‌پور » ، در سال 1343 در روستای گاوکش علیاء ، از توابع شهرستان نورآباد لرستان ، در خانواده‌ای متدّین و مذهبی دیده به جهان گشود . تحصیلات ابتدائی را با موفقیت به پایان رسانید . در سال 1351 در معیّت پدرش (مرحوم حاج‌صیدطاهر قاسم‌پور)، به مشهد مقدّس مشرّف گشت ؛ در کلاسهای قرآنی که از سوی عموی شهیدش (حاج علیرضا قاسم‌پور)برگزار می‌گردید ، مُجدّانه شرکت داشت . در خیرات و جمع‌آوری نذورات و مصرف آنها در امور شرعی و عام‌المنفعه ، ثابت‌قدم و عضو فعّال پایگاه مقاومت شهدای گاوکش بود . در امر به معروف و نهی از منکر ، نماز و روزه ، صلة ارحام ، نوازش و دستگیری از یتیمان و درماندگان و … با خلوص نیّت اهتمام می‌ورزید .

با شروع جنگ تحمیلی ، حیاتش مِن جمیع جهات ، متحوّل و نورانیّت دیگری یافت. به کرّات ندای خورشید را از اعماق دلش لبیّک گفت. 11 بار به‌عنوان یک‌بسیجی مخلص ، به میادین نور علیه ظلمت و بیداد ، اعزام و جمعاً مدت 36 ماه و 25 روز ، در 7 عملیّات و 6 پدافندی عملیّات ، به عناوین : « بی‌سیم‌چی ، آرپی‌جی‌ زن ، تیربارچی ، فرمانده و … » در دشوارترین شرایط مردانه رزمید.

شهیدی که آخرین فرزندش را ندید . پاسدار شهید حسین رضایی

  • ۱۶:۱۰

پاسدار شهید حسین رضایی  - پلدختر

دوازدهم آبان ماه ۱۳۳۲، در روستای افرینه از توابع شهرستان پلدختر به دنیا آمد. پدرش میرزا، کشاورز بود و مادرش خیران نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب پنج پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بی‌سیم‌چی بود. بیست و هفتم خرداد ۱۳۶۷، با سمت مسؤل مخابرات و فرمانده گروهان ارکان شهدا در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در شهرستان زادگاهش واقع است.

وصیت نامه سردار شهید پاسدار حسین رضایی :

شهید عباس حیدری حسنوند ، شهدای خرم آباد

  • ۱۹:۱۸

شهید عباس حیدری حسنوند در سوم فروردین سال ۱۳۲۰ روز تاسوعا در خانواده ای مذهبی در روستای نیاز آباد شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش دوشنبه و مادرش مهربانو نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. کارگر بود. ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و دو دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نوزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزارش در آرامگاه خضر شهرستان خرم آباد واقع است.

وصیت نامه شهید عباس حیدری حسنوند

شهید حشمت الله قلی ، شهدای الیگودرز

  • ۱۸:۲۹

شهید حشمت الله قلی

شهید حشمت اله قلی در سال ۱۳۴۴ در شهرستان الیگودرز متولد شد. و در تاریخ ۱۱/۰۱/۱۳۶۵ در منطقه ی شمال سلیمانیه عراق در ارتفاعات میشلان به درجه رفیع شهادت نائل گردید .

بخشی از وصیت نامه شهید حشمت اله قلی

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از ستایش خداوند تبارک و تعالی و صلوات و سلام بر رسول خدا و با درود بر امام امت و روان تابناک شهیدان .

هم اکنون که این چند سطر را می نویسم ، در انتظار شب حمله ام . در انتظار شب رحمت ، شب بیداری و شب غلبه بر نور بر ظلمت و سرنگونی کفر ، به یاری حق و امدادهای غیبی و دعاهای شما امت حزب ا…

در این لحظات پایانی که آخرین روزهای عمر خود را می گذرانم ، توانسته ام اندکی به خویش بازگردم و با خدایم راز و نیاز کنم .

شهید سیدمصطفی میرشاکی ، الیگودرز (سید مرتضی)

  • ۱۷:۳۶

شهید سید مصطفی میرشاکی -الیگودرز

زندگینامه شهید سیدمرتضی( مصطفی) میرشاکی

زندگی کوتاه یا بلند شهدا سراسر الگو و افتخار است. الگو برای تمامی ما که زندگی آنها را مطالعه می کنیم. چرا که آنها با دادن جان خود زندگی دوباره و بدون بند و زنجیر به همه ما هدیه کردند. زندگی سید مصطفی نیز از جمله زندگی هایی است که باغ افتخار او و خانواده و الگو برای یکایک ماست.

آری در تیرگی و ظلمت شبی سرد از شبهای پاییزی در سال 1338 سیدی از ذریه رسول الله چشم به جهان گشود. سیدی که می رفت در آینده ای نه چندان دور، پرچم عدل الهی را به پیروی از اجداد مطهرش بر دوش کشد و اسلام ناب محمدی را سربازی صدیق باشد. ولادت سید مصطفی قلب و چشم خانواده را روشن ساخت و این مصطفی بود که در اولین لحظه ورود به دنیا در آن لیله مبارک برگزیده گشت و نام بامسمای مصطفی را به خویش گرفت.

وی دوران طفولیت خود را تحت تربیت پدرش که فردی متدین و پارسا بود پشت سر گذارد. وی در گذر از روزگار کودکی، همپای پدر در مجالس و محافل مذهبی، شرکت می نمود اگرچه سنش کم بود ولی از استعدادهای قابل تحسین برخوردار بود چنانکه در سن 7 سالگی یکی از قاریان خوب قرآن بود.

سید مصطفی دوران تحصیل خود را با بهترین نمرات پشت سر نهاد،همیشه به عنوان شاگردی ممتاز و نمونه در درس،اخلاق و انضباط به شمار می آمد. او در کنار تحصیل به ورزش نیز می پرداخت. لذا در دو رشته کشتی و ورزش باستانی از ورزشکاران نمونه بود.

با اتمام تحصیلات متوسطه خود در سال 56 که با آغاز مبارزات مردم ایران مقارن بود به خدمت سربازی فرا خوانده شد 6 ماه نخست این دوره را در سراب اردبیل سپری نمود. وی نقش مهمی در بیداری سربازان همدوره خود داشت. مدتی بعد به علت داشتن معدل بالا به عنوان سپاهی دانش به روستای قاسم آباد الیگودرز اعزام شد. در آنجا با پاره کردن عکس شاه ملعون مبارزه خود را با رژیم علنی ساخت. در پی این اقدام خبر به ژاندارمری محل (پاسگاه) و به دنبال آن توسط ساواک دستگیر شد به طبس تبعید شد ولی با زیرکی و هشیاری اقدام به فرار نمود. در بحبوحه انقلاب نقش مهمی را ایفا نمود. با پیروزی انقلاب شهربانی به دست مردم افتاد و سید مصطفی در این ارگان ثبت نام و اقدام به سرکوب طاغوتیان نمود. سید مصطفی با همیاری دوستانش اقدام به تشکیل ستاد حزب الله الیگودرز نمود و به مبارزه با منافقین پرداختند. با شروع درگیریهای اشرار در کردستان سید مصطفی به همراه برادر شهیدش به سرکوب اشرار پرداختند. وی پس ازاتمام درگیریها برای ادامه تحصیل به الیگودرز بازگشت و برای اخذ فوق دیپلم به مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی خرم آباد عزیمت نمود. پس از اتمام تحصیلات به عنوان دبیر بینش دینی به جبهه رفت در آنجا فرماندهی دسته،گردان،گروهان طرح و عملیات قرارگاه در لشگرهای مختلف سپاه به نبرد با دشمن پرداخت.

سید مصطفی در اول فروردین 65 با دختری متدین و مومنه از اهالی کوهدشت پیمان عقد و ازدواج بست. درست پنجم فروردین بود که بار سفر به جبهه را بربست. سید مصطفی خلاقیت عجیبی در امور نظامی داشت و بارها به او پست های مهم نظامی پیشنهاد کردند ولی او رد کرد. او معتقد بود که در لباس بسیجی در کنار سربازان گمنام مبارزه کردن افتخاری دیگر است. پس از مدتی سید مصطفی همراه سید جواد اقدام به تشکیل گردان ویژه شهدای حزب الله نمودند. این گردان توانست در عملیات والفجر 9 در محور سلیمانیه عراق و نیز کربلای 2 در محور حاج عمران حماسه ها بیافریند.

نحوه شهادت سید مصطفی از زبان برادرش

یکی از برادران بی سیم چی از من پرسید سید مصطفی پیش شما نیامد؟ گفتم نه، چون در سمت چپ گردان بوده است. بی سیم چی گفت قرار بود بیایند بروند جلو. بعد من حرکت کردم و جلو رفتم ولی هرچه گشتم سید مصطفی را پیدا نکردم. وقتی برمی گشتم برادرم زیر آتش دشمن به حالت سجده و با زبان روزه سر بر زمین نهاده و شهید شده بود او را بغل کردم و به عقب آوردم و تحویل برادران امدادگر دادم و برگشتم، بدین سان سید مصطفی شربت شیرین شهادت نوشید.

نوید شاهد لرستان

قسمتی از وصیت‌نامه شهید مصطفی میرشاکی

گفتم فرمانبر و تسلیم ولایت باشم که در غیر اینصورت بزرگترین گناهم این است. عقب ماندن و جلوتر از امام حرکت کردن هلاکت و نابودی را به دنبال خواهد داشت. به خودم گفتم اصلا برای چه خلق شده ای؟ هدف از خلقت تو چه بود؟ از چه خلق شده ای؟ تا به حال چه کرده ای؟ و بعدا چه خواهی کرد؟ و آخر الامر به کجا خواهی رفت؟ مگر نه این است که انسان برای تکامل و به کمال رسیدن خلق شده است؟ چرا نتوانستم به این کمال برسم؟ انسان بودم و خطاکار.

... از عموم ملت مسلمان تقاضا دارم که غیر از خط امام که همان خط خدا و اسلام و قرآن، پیغمبر و ائمه معصومین(ع) است دنباله روی از دیگران نکنند و هوشیارانه و گوش بفرمان امام عزیز مواظب توطئه خوارج و نهروانی‌ها باشند که دشمنی برای اسلام هستند.

خبرگزاری دفاع مقدس

خاطره ی جانباز حاج بهزاد باقری از سردار شهید سید مصطفی میرشاکی

شادی رو پاک این شهدای عزیز صلوات

به پسرم دروغ نگویید! سردار شهید درویشعلی شکارچی - پلدختر

  • ۰۱:۲۵

سردار رشید اسلام شهید درویشعلی شکارچی -پلدختر

شهید درویشعلی شکارچی

نام پدر : حسینعلی

تاریخ ومحل تولد: ۱۳۲۷/۳/۱۰– پلدختر

تاریخ ومحل شهادت: ۱۳۶۵/۰۲/۲۹ –منطقه عملیاتی حاج عمران

مزار : بهشت زهرای تهران – قطعه ۲۹ ردیف ۱۸  

مختصری از زندگی شهید: 

سردار شهید درویشعلی شکارچی در سال ۱۳۲۷ هجری شمسی در روستای سراب حمام از توابع شهرستان پلدختر دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را در روستای زادگاهش به پایان رساند . شهید شکارچی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راه یافت ودر هر نقطه از کشور به خصوص کردستان که به وی ماموریت داده می شد جانانه به سرکوبی ضد انقلاب می پرداخت . پس از شروع جنک تحمیلی شهید شکارچی به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت وفداکاری شهید در مناطق عملیاتی زبانزد همرزمان اوست. وی حدود شش سال در جبهه به جهاد پرداخت ودر این مدت در سمت فرماندهی گردانها انبیاء، مالک اشتر لشگر 57 حضرت ابوالفضل لرستان وگردان محرم از لشگر ولیعصر خوزستان انجام وظیف نمود وبارها از ناحیه چشم وپا ودست مجروح گردید . تا اینکه سر انجام در تاریخ ۱۳۶۵/۰۲/۲۹ در عملیات ظفرمند حاج عمران به فیض عظیم شهادت نائل آمد. شادی روح شهید و همه شهیدان صلوات 

من راهم را آگاهانه انتخاب کردم . سردار شهید کاظم نجفی رستگار - شهرری

  • ۰۹:۱۳

شهید کاظم نجفی رستگار

شهید کاظم نجفی رستگار

ولادت: 1339/01/03

محل تولد: اشرف آباد شهرری

تاریخ شهادت: ۲۵ اسفند ۱۳۶۳

محل شهادت : شرق دجله - هورالهویزه

مزار : تهران- بهشت زهرا -قطعه 24- ردیف 24- شماره 23

خلاصه‌ای از زندگی‌نامه شهید

 “حاج کاظم نجفی رستگار” در آغازین روزهای شکوفایی بهار سال ۱۳۳۹ در شهر ری به‌دنیا آمد و در دامان مادری مهربان و با دسترنج پدری کشاورز تکامل و تربیت یافت. از هفت سالگی، قدم در راه تحصیل علم گذاشت و با وجود سختی‌های زندگی تا کلاس سوم متوسطه با موفقیت به ادامه تحصیل پرداخت. اما پس از آن، از ادامه تحصیل بازماند و وارد مبارزات و فعالیت‌های انقلابی شد.

 او که دوران نوجوانی را با زمزمه‌های نهضت امام خمینی(ره) آغاز کرده بود، در روزهای نخست پیروزی، با شروع غائله کردستان و تحریکات نیروهای ضد انقلاب، همراه نیروهای “دکتر چمران” راهی کردستان شد و آموزش‌های چریکی را در آن‌جا فرا گرفت.

 وی که تربیت‌یافته مکتب بزرگانی چون شهید “دکتر چمران” و “حاج احمد متوسلیان” بود، پس از بازگشت در پادگان توحید به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و بعد از مدتی به “فیروزکوه” رفته، کلاس‌های آموزش احکام دینی و مسائل نظامی را برای جوانان و نوجوانان برپا کرد.

 وی را به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های تیپ رسول الله(ص)، که فرمانده آن احمد متوسلیان بود، انتخاب کردند و بعد از شش ماه فعالیت، مسئولیت واحد عملیات را در پادگان توحید پذیرفت و تا شروع جنگ در این سمت باقی ماند.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan