یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهیده شهناز محمدی زاده - شهدای خرمشهر

  • ۱۳:۰۸

شهید شهناز محمدی زاده - خرمشهر

شهیده شهناز محمدی زاده

نام پدر: شکرالله

تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۰۳/۱۰ شمسی

محل تولد: دزفول

تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۷/۰۸

محل شهادت: خرمشهر

نوید شاهد

شهناز فکر می کردم خیلی چیزها از تو می دونستم!

هرچی ازمادرت پول می گرفتی برای خودت نمی مانداماهیچ وقت رونکردی به چه

کسی می دادیشان؟

یادت هست شهناز؟تویک دوربین داشتی وباآن کلافه مان کرده بودی.چپ می

رفتی راست می آمدی تق تق عکس می گرفتی؟ازخرمشهربدون آدم هایش‌-

ازدرودیوارسوراخ سوراخش-ازشهدایش-ازهمه چی-یادت هست شهناز؟سرت

غرغرمی کردم که:«یه شهردرب وداغون عکس گرفتن داره؟»توهم بهم

گفتی:«شایداین عکس هابمونه برای بعدازما.»راستی شهنازدوربینت کجاست؟خیلی

دنبالش گشتم!

وای شهناز.چراآن روزمعنی حرفت رانفهمیدم؟چراآن روزکه داشتیم باهم صبحانه

می خوردیم همه ی حرفهات برایم شوخی بود.حتی وقتی موقع ناهارهم بهم گفتی.

وقتی فکرش رامی کنم دیوانه می شوم که چرانفهمیدم؟ سرشام که بازخندیدی و

گفتی:این شام آخرمنه.چرا؟خیلی قشنگ یادم هست سیب توی دستت بود خوردیش

وبعدخندیدی خیلی قشنگ ِبهم گفتی:این هم آخرین سیبه که می خورم.ودوباره 

خندیدی.

یادت هست شهناز؟بدوآمدم دنبالت گفتم:مامان وبابات آمده اندببرندت.گفتی:قایمم

کن نمی خواهم بروم.می خواهم درخرمشهربمانم.راضیت کردم باآنهاحرف بزنی راضی

شان کردی یک روزدیگربمانی.یک روز دیگرفقطیک روزاما... 

دیدمت کمی غذابرداشته بودی ومی بردی برای رزمنده ها داشتی ردمی شدی

ازکنارگل فروشی. ترکش خوردبه تنت وتونشستی.همان جاکنارگلفروشی وماندی

توی خرمشهر برای همیشه!

کارهایت عجیب وغریب بود.آخردخترجان!این همه جابرای نوشتن بودچراوصیت نامه

ات راروی دستمال کاغذی نوشتی؟می دانم هیستی چپ چپ نگاهم نکن.هنوزهم

می گویم توهمان شهنازعجیب وغریب خودمانی!

نحوه ی پرپرشدن اصابت ترکش... .

منبع: وبلاگ برادرم قابیل

زندگینامه و خاطرات  شهید

شهادت آخرین و برترین معراج انسانیت است/ شهید محمود قلندری

  • ۰۳:۲۷
شهید محمود قلندری- نقده
سالروز شهادت فرمانده گردان قائم درحاج عمران

شهادت آخرین و برترین معراج انسانیت است/ شهید محمود قلندری

زندگینامه
تنها دو روز بود که برای استراحت به نقده آمده بود اما با مشاهده شرارت های دشمن بعثی در منطقه حاج عمران تاب نیاورد و با عجله به همراه یک گردان از نقده به منطقه حاج عمران عزیمت نمود و با حضور دیگر دلاوران طرح لبیک شهرستان نقده شروع به نبرد با دشمن کرد.
نوید شاهد آذربایجان غربی: سردار رشید اسلام شهید محمود قلندری متولد سال 1340، که همزمان با اخذ مدرک دیپلم، جهت پیروزی انقلاب بسیار فعال بود، به طوری که منزل ایشان به عنوان یک پایگاه و محل حرکت و تجمع جوانان انقلابی بود. بعد از انقلاب حین تحصیل در دانشگاه در بسیج سپاه ثبت نام نموده و در جبهه ها  شرکتی فعال داشت. تا اینکه در صبحگاه یکم خرداد ماه سال 1365 در حاج عمران تا اذان صبح نبرد کرده و حماسه ها آفرید و بالاخره در چنین روزی، روز دوازدهم رمضان به سوی پروردگارش پر کشید.

خاطره ای از شهید هادی عبادی ، از شهدای خور

  • ۲۰:۵۷

شهید سید هادی عبادی -شهدای خور

شهید سید هادی عبادی 

نام پدر: سید احمد 

ولادت :  ۱۳۴۵/۰۶/۲۵  شهر خور

اعزام : دانش آموز - بسیجی 

شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۶ فاو

عملیات والفجر ۸ 

مزار: گلزار شهدای شهر خور - استان اصفهان 

سامانه ملی شهدا

وصیتنامه شهید سید هادی عبادی

شهید على احمدوند: مثل زینب(س) استوار باشید و زیر بار ذلت نروید

  • ۱۱:۰۶

شهیدعلى احمدوند: مثل زینب(س) استوار باشید، زیر بار ذلت نروید

شهید علی احمدوند در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است: «مثل زینب(س) استوار باشید و مقاومت کنید و زیر بار ذلت نروید».

به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، «شهید»، شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر افتد.

3866/ تبرک لحظاتمان با شهید علی احمدوند

السلام علیک یا اباعبدالله‌الحسین(ع)، السلام علیک یا انصارالحسین(ع) و یا صاحب‌الزمان(عج).

با سلام و درود بر پیشگاه مقدس آقا امام زمان و نایب بر حقش خمینى کبیر تنها کسی که چراغ هدایت را جلوى پاى ما گذارد و ما را به اسلام دعوت کرد و با سلام و درود بیکران بر شهیدان صدر اسلام و همچنین گلگون‌کفنان انقلاب ایران.

اى عزیزان! این جنگ؛ جنگ سرنوشت‌سازی است که همگى وظیفه داریم در این جنگ شرکت کنیم؛ عزیزان بدانید به خون شهدا قسم من نه به خاطر ریا و نه بخاطر مقام روانه جبهه شدم بلکه وظیفه شیعه‌بودنم بود که بر دوشم سنگینى می‌کرد و هم به جوش آمدن خونم در رگ‌هاى بدنم بود که توانستم به نداى امام عزیزم لبیک بگویم.

اسلام را یارى کنید، امیدوارم با ریختن خون من و دیگر جوانان عزیز بتوانیم درخت اسلام را آبیارى کنیم تا ثمر دهد.

اى عزیزان مبادا در رختخواب غفلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد، بار خدایا! تو می‌دانى من دعا می‌کردم که مرا از اصحاب و یاران امام حسین(ع) قرار بدهى.خدایا! تو مى دانى من دوست دارم همیشه خدمتگزارى باشم براى اسلام.

نماز را سبک نشمارید که نماز ستون دین است، نماز است که دین اسلام را به پا داشته و این جمهورى اسلامى را بیشتر ، نمازها و دعاهاى شما بر پا داشته است. این مملکت اسلامى مانند قلبى است که احتیاج به خون داشته باشد تا می‌توانید اسلام را یارى کنید.

مبادا امام حسین(ع) را فراموش کنید که امام تنها کسى است که چراغ هدایت را جلوى پاى همگى ما گذارده است.

اگر سعادت مرا یارى کرد و شهید شدم بدانید فردا همگى شما به ما ملحق می‌شوید؛ در پیشگاه خداوند باید جواب گوى سوالات اسلام و وظیفه‌اى که بر دوشمان بوده و انجام نداده‌ایم باشیم که آن وقت دیگر پشیمانى سودى ندارد، پس از همین حالا به فکر خدایتان باشید و به فکر مکتب و دینتان؛ راه حسین(ع) را در پیش گیرید.

خدایا مرا سربازى از سربازان حضرت مهدى(عج) قرار بده، پروردگارا! اول پاکم کن و عفوم کن و بعد خاکم کن، خدایا این خدمتى که در راه تو و به رضاى تو انجام وظیفه کرده‌ام مورد قبول و عنایت خود قرار بده و شهادتم را قبول بگردان.

مثل زینب(س) استوار باشید و مقاومت کنید و زیر بار ذلت نروید.

به نقل از فارس

سرتیپ پاسدار شهید محمدرضا بارفروش ، کاشان

  • ۰۰:۱۸

سرتیپ پاسدار شهید محمدرضا بارفروش ، کاشان

سردار شهید حاج محمدرضا بارفروش نیز در پیروی از امر ولایت ، در دفاع از اسلام و کشور اسلامی در جبهه حضور یافت در عملیات های محرم و رمضان شرکت کرد . 24 تیرماه 1361 در عملیات رمضان به شدت مجروح شد به گونه ای که حدود یک سال به خارج از کشور جهت درمان اعزام شد .

سرتیپ پاسدار شهید حاج رضا بارفروش با داشتن 70 درصد جانبازی تحصیلات خود را تا دوره لیسانس نظامی دافوس ادامه داد .وی دانشجوی دوره دکترای عالی جنگ بود و در طول خدمت خود در مسئولیتهای مشاور امور اقتصادی فرمانده نیروی زمینی سپاه ، مدیرعامل مجتمع خودکفایی و سازندگی ظفر ، مسئول مرکز خدمات پرسنلی سپاه غرب کشور ، عضو هیئت مدیره سازمان تحقیقات و جهاد کفائی و نماینده بنیاد تعاون سپاه مرکز در استان باختران انجام وظیفه کرد .

وی دهم بهمن ماه 1376 در حین بازگشت به محل ماموریت خود در اثر سانحه تصادف به همراه همسرش به دیار حق شتافت و پسرش را به یادگار گذاشت .

شهیدان ۶لی اصغر و محمدرضا بارفروش -کاشان

متن وصیتنامه شهید محمدرضا بارفروش

شهید علی جمعه رائجی یانسری ، شهدای کردکوی

  • ۲۲:۵۳

 شهید علی جمعه رایجی یانسری- کردکوی

شهید علی جمعه رایجی یانسری/ یکم شهریور 1347 ، در شهرستان گلوگاه به دنیا آمد. پدرش شفیع، کشاورز بود و مادرش رعنا نام داشت. دانش‌آموز سوم راهنمایی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم مهر 1363 ، با سمت تک تیرانداز در مریوان هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به سینه و شکم، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده روستای روشن آباد تابعه شهرستان کردکوی واقع است.

فرازهایی از وصیت نامه شهید علی جمعه رایجی یانسری

شهید فیروز سرتیپ نیا: دشمن سپاه بی عقل و بی منطق است

  • ۱۴:۰۸

سردار شهید فیروز سرتیپ نیا - کوهدشت - قاب

 دشمن سپاه بی عقل و بی منطق است

شهید فیروز سرتیپ نیا
نام پدر: فتح اله
تاریخ تولد: 2-4-1340 شمسی
محل تولد: کوهدشت -
لرستان
شغل: پاسدار

تاریخ شهادت : 24-10-1365 شمسی
محل شهادت :شلمچه عملیات کربلای 5
دلیل شهادت : اصابت ترکش خمپاره دشمن 
گلزار شهدا: بهشت زهرا - کوهدشت

شهید فیروز سرتیپ نیا، فرزند فتح الله ، دوم تیر 1340 در شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست  و نهم دی 1365، با سمت فرمانده گردان کمیل تیپ 57 ابوالفضل در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش کوهدشت قرار دارد.

برادرش حجت الله نیز به شهادت رسیده است.

شهید محمدرضا گودرزی ، شهدای روستای دهگاه بروجرد

  • ۰۰:۲۰

شهید محمدرضا گودرزی - بروجرد روستای دهگاه

شهید محمدرضا گودرزی

کد ایثارگری: 6531871

نام پدر: اسمعیل

محل تولد: بروجرد ، استان لرستان

تاریخ تولد: 1344/07/03

شغل: کارگر

تحصیلات: دیپلم

تاریخ شهادت: 1365/03/02

محل شهادت: حاج عمران 

مزار : گلزار شهدای بروجرد 

صفحه شهید در سامانه ملی شهدا

نوید شاهد

شهید محمدرضا گودرزی سال ۱۳۴۴ در روستای دهگاه بروجرد در میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش به دنیا آمد.

از کودکی پسری زرنگ و دوست‌داشتنی بود و با کنجکاوی‌های قشنگ و برخورد مهربان با دیگران در دل آن‌ها جای ویژه‌ای داشت.

وی دوره ابتدایی را در دبستان آغاز و تحصیلاتش را در همان‌جا به پایان رسانید. در همه امور زندگی بامتانت و صبر و آرامی حرکت می‌کرد و در برخورد با دیگران همیشه رعایت احترام آنان را می‌نمود. محمدرضا برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی به شجره طیبه بسیج پیوست و به‌سوی مناطق نبرد عازم شد.

در منطقه حاج عمران حضور یافت و در عملیاتی شرکت نمود. در ۱۳۶۵/۳/۲ با اصابت ترکش خمپاره دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی خود که همانا شهادت درراه خدا بود رسید.

پیکر مطهرش به بروجرد منتقل و در بهشت شهدا خاک‌سپاری شد.

در بخشی از وصیت‎نامه شهید محمدرضا گودرزی آمده است:

وصیت نامه شهدای خور - استان اصفهان

  • ۲۲:۵۴

شهید چهل علیخانی - شهدای خور

منبع: وصیت نامه شهدای خور 

http://vasyat.blogfa.com/

وصیت نامه شهید شهرام کاوه ، شهدای شیراز

  • ۲۱:۰۹

شهید شهرام کاوه ، شهدای شیراز

وصیتنامه شهید شهرام کاوه

خدایا من هرچه به خود و عمر خود نگاه می‌کنم چیزى را که براى تو باشد به انجام نرسانده ام و آنچه را که سایه رضا و خشنودى تو باشد نکرده ام و همه گناه و معصیت است خدایا گرچه رویى ندارم اما بجز تو هم کسى را ندارم و نمى شناسم که قادر به بخشندگى گناهانم باشد.

  

وصیت نامه شهید شهرام کاوه 

شهید سیدکاظم موسوی ، شهدای روستای سنج الیگودرز

  • ۲۰:۵۹

شهید سیدکاظم موسوی - روستای سنج الیگودرز

شهید سیدکاظم موسوی 

فرزند : سید حبیب الله

تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۰۴/۲۳

محل شهادت : منطقه کوشک

مزار:  گلزار شهدای روستای سنج از توابع شهرستان الیگودرز

سوم فروردین ۱۳۴۲، در روستای سنج از توابع شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش سیدحبیب الله، کشاورز بود و مادرش محترم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم تیر ۱۳۶۱، با سمت آرپی جی زن در کوشک بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش قرار دارد. برادرش مهرعلی نیز به شهادت رسیده است.

وصیتنامه شهید سید کاظم موسوی 

طلبه شهید علی محمد بیگی ، شهدای نوش آباد - آران و بیدگل

  • ۲۲:۲۴

طلبه شهید علی محمد بیگی

نام : علی محمد

نام خانوادگی: بیگی

 نام پدر: غلامرضا

نوع عضویت: بسیجی

شغل: طلبه روحانی

تاریخ تولد: 1337/03/23

تاریخ شهادت: 1361/01/02

محل شهادت: کرخه  - شوش- عملیات فتح المبین 

محل خاکسپاری: گلزار شهدای امام زاده محمّد (ع) نوش آباد

خاک پاک ایران، زادگاه دلاورانی نیک سرشت است که نه تنها با زندگانی سراسر حماسه که با مرگ سرخ خویش، برگ­های زرین تاریخ را با خون آراستند. یکی از این اسوه­ های ایمان و رشادت علی محمدبیگی است که خاک نیلگون شوش، او را به شهدای کربلای سنۀ 61 پیوند داد. سـال 1337 در «نوش آباد» شهرستان آران و بیدگل پای به سرای هستی نهاد و با آمدنش فضای خانوادۀ مذهبی خویش را عطرآگین کرد. پس از سپری کردن دوران شیرین کودکی، در حال و هوای کویری زادگاهش راهی دبستان شد تا گوهر جانش را به علم بیاراید. هنوز مقطع راهنمایی را به پایان نرسانده بود که جذبۀ دلربای ساقی ازل و ابد، مهدی موعود(عج) او را حجره نشین مدرسۀ علمیه «کاشان» کرد تا در زلال چشمه سار علوم اهل بیت(ع) و محضر فرزانگانی چون حضرات آیات «اعتمادی» و «یثربی» مرجان وجودش را سیراب کند.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan