یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

وصیت شهید محسن حیات پور به مسئولین - شهدای قم

  • ۱۴:۲۹

سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید محسن حیات پور گرامی باد

سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید محسن حیات پور گرامی باد

وصیت شهیدمحسن حیات پور به مسئولین

می‌خواهم با مسئولین نکته ای را در میان بگذارم. ای برادران همیشه در فرمان‌هایتان رضای خدا را در نظر بگیرید و بدانید در میان این عزیزانی که تحت فرمان شما قرار گرفته‌اند مقربان درگاه خدا وجود دارند. سعی کنید مسئولیت را مقام مپندارید؛ مسئولیت کنونی در این عالم فقط باری است سنگین بر دوش شما که اگر آن را خوب ایفا کنید اجر بزرگی دارد ولی اگر بر اثر وسوسه شیطان دچار کبر و غرور و جاه طلبی شوید به عذاب سختی مبتلا خواهید شد. پس ای برادران بیایید فقط برای جلب رضای خدا اخذ تصمیم و دستور صادر فرمایید و مسئولیت خود را انجام دهید.

منبع: زندگی نامه شهدای دلفان پاک دستان تاریخ

http://mabarenoor.ir/uploads/posts/2021-04/1618053062_13910716000092_photol.jpg

4خرداد 61/ مسجد جامع خرمشهر/ نفر دوم ایستاده از راست: شهید محسن حیات پور در کنار سردار جاویدان اثر حاج احمد متوسلیان. نفر نشسته: تقی رستگار مقدم

 
نویسنده: شهید محسن حیات‌پور
ولادت : ۱۳۴۰/۱۰/۰۳ قم 
مسئولیت رزمی: فرمانده گردان تخریب لشکر 27 محمدرسول الله(ص)
زمان شهادت : ۱۳۶۲/۰۱/۲۳
مکان شهادت: شرهانی -  ارتفاعات فکه شمالی
نبرد آخرین: عملیات والفجر یک
مزار:‌ گلزار شهیدان حرم امامزاده علی ابن جعفر- قم
 بلوک:2 قطعه:3 ردیف:5 شماره مزار:346 

امیر سرتیپ خلبان محمدابراهیم کاکاوندی از خلبانان نیروی هوایی

  • ۰۹:۳۱

چرا عملیات مروارید انجام شد؟

عملیات مروارید توسط دریادلان نیروی دریایی ارتش و برای حفظ سیادت جمهوری اسلامی بر آب‌های گرم خلیج فارس آغاز شده بود و ماموریت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی یگان‌های عمل کننده در دریا بود. در آن زمان، بارگیری و تخلیه کالا برای عراق از طریق بندر ام‌القصر که خارج از اروند رود است، انجام می‌شد. صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نام‌های «البکر» و «الامیه» واقع در اروندرود عملی می‌شد. در روز هفتم آذرماه سال ۱۳۵۹ در عملیات مروارید این سکوهای نفتی منهدم شدند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع شد. خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدف‌های دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم کنند.

عملیات مروارید

مرحوم امیر سرتیپ خلبان محمدابراهیم کاکاوند از خلبانان نیروی هوایی ارتش حاضر در این عملیات درباره طرح ریزی این عملیات می‌گوید:

دلاورمردی های رزمندگان گردان ۴۱۰ غواص از زبان یک رزمنده ی قدیمی + عکس

  • ۰۱:۴۸

شهدای غواص گردان ۴۱۰ رفسنجان

دلاورمردی های رزمندگان گردان ۴۱۰ غواص از زبان یک رزمنده ی قدیمی + عکس

خانه خشتی 

https://www.khanehkheshti.com/153024/

امیرمحمد گودرزی ، جانباز ۷۰ درصدی که هیچوقت چهره فرزندانش را ندیده !

  • ۰۲:۱۴

جانباز امیرمراد گودرزی - بروجرد

گروه استان‌ها-زندگی امیرمراد گودرزی جانباز ۷۰ درصد بروجردی، روایتی متفاوت از ایثار و فداکاری این قهرمان وطن است که هیچوقت فرزندان خودرا ندیده است

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بروجرد ، شاید در نگاه اول وقتی خنده‌هایش را ببینی و اینکه روی دوپای خود راه می‌رود رنج ناشی از جانبازی‌اش را نتوانی بفهمی اما چشمان پدری که هیچ‌گاه چهره و قد کشیدن چهار فرزندش را ندیده و دستانی که نبود تا به‌نشانه مهرورزی و نوازش بر سر فرزندان کشیده شوند خود حسرتی چندساله در دل می‌کارد.

در بروجرد یکی از شهرستان‌های استان لرستان دلیرمردی زندگی می‌کند که در دوران دفاع مقدس چشم‌ها و دست‌هایش را در منطقه عملیاتی سردشت جا گذشت؛ جانبازی که هیچ‌وقت نه چشمی برای دیدن فرزندانش داشت و نه دستی که بر سر آن‌ها نوازش بکشد.

امیرمراد گودرزی جانباز 70درصدی بروجردی متولد اول آبان 1340 است که از ابتدای حمله صدام به ایران عازم جبهه‌های جنگ شد و 22 فروردین سال 62 در منطقه بوالحسن در محور سردشت بر اثر انفجار مین دو چشم خود را از دست داد، دو دست از آرنج قطع و شنوایی او نیز تا 70 درصد از بین رفته است.

وی همچنین از ناحیه صورت به‌شدت آسیب‌دیده و در جریان انفجار مین تمامی دندان‌های خود را از دست داده و بخش‌هایی از صورت او همچون استخوان ابرو دچار شکستگی شدید شده است.

متن گفت‌وگوی خبرنگار ‌تسنیم ‌با این جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس را در ادامه می‌خوانید:

جانباز شهید حاج احمد مدهنی ، یادگار دفاع مقدس

  • ۰۹:۰۴

حاج احمد مدهنی را اغلب رزمندگان لشگر 57 حضرت ابوالفضل (ع) می شناسند. زیرا وی مدتها در کسوت فرماندهی گردان بعثت و فرمانده محور در زمان جنگ تحمیلی ایفای وظیفه نموده است، حاج احمد مدهنی فردی خوش رو و با سابقه و از یادگارهای باقی مانده از جبهه های جنگ و دفاع مقدس است که سالها خدمت نمودن، خدمات بسیاری در کارنامه افتخاراتش به وجود آورده است.

رسول خدا (ص) می فرماید: الْمُجَاهِدُونَ‏ فِی‏ اللَّهِ‏ تَعَالَى قُوَّادُ أَهْلِ الْجَنَّة. بحار الأنوار، ج97، ص15، ح34.

در روز قیامت مجاهدان در راه خدا - رزمندگان - پیشگامان اهل بهشت اند.

این جانباز دلاور در روز جمعه 4خرداد 1397  به یاران شهیدش پیوست . مراسم تشییع و تدفین آن دلاور مرد لرستانی  روز شنبه ۱۳۹۷/۰۳/۰۵از پادگان امام حسین ع سپاه به طرف قبرستان سراب یاس برگزار گردید.

تصاویر برادر رزمنده حاج احمد مدهنی

شهید سپهدار بهادری ، شهدای لرستان

  • ۱۲:۱۳

آلبوم تصاویر شهید «سپهدار بهادری» منتشر شد

شهید سپهدار بهادری

فرزند  : الله قلی

تولد:  ۱۳۴۵ بخش پاپی

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۵/۰۳/۰۲

محل شهادت  : منطقه عملیاتی حاج عمران

مزار  :  گلزار بهشت رضای شهدای شهرستان خرم آباد


سال ۱۳۴۵، در روستای پاپی از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش الله قلی نام داشت . وی چهره متین و دوست داشتنی داشت  و با  آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که  توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش طلا خانم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید سپهدار پا به عرصه وجود گذاشت. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت ، اما  تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف   بعنوان پاسدار مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد  و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه این شهید عظمی در دوم خرداد ۱۳۶۵، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش  پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید. مزار وی در گلزار شهدای شهرستان خرم آباد  واقع است.

وصیت نامه :

زنده یاد رزمنده دلاور حمید قبادی ، کوهدشت

  • ۱۲:۰۴

11261789808079930627

سردار پاسدار حمید قبادی روز گذشته در یک سانحه رانندگی در محور کوهدشت – خرم‌آباد جان خود را از دست داد و به دیار حق شتافت. 1مهر 1391

پیکر پاک حمید قبادی سردار دلاور هشت سال دفاع مقدس در میان ناباوری مردم شهرستان کوهدشت تا بهشت زهرا سلام الله علیها تشییع شد.

حمید قبادی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس و شهدای انقلاب اسلامی بود که از نوجوانی تا واپسین لحظات حیاتش از امام و رهبری و خط ولایت جدا نشد. وی در سمت های مختلف با جان و دل از اسلام و ولایت دفاع می کرد.

او سربازی فداکار ، جانبازی غیور و ولایتمداری کم نظیر بود ، ایشان در ادامه سخنانش گفت امیدوارم همرزمان این سرباز اسلام راه و مسیرش را تا حصول نتیجه وسپردن پرچم انقلاب اسلامی به صاحبش مولایمان امام زمان  عجل الله تعالی فرجه راهش را ادامه دهند.

نوجوان 14 ساله ای که با اصابت مستقیم آرپیچی سرش رفت

  • ۰۲:۴۸
نوجوان ۱۴ ساله ای که برای آوردن آب رفت و سرش رفت
خاطره ای از جانباز 70 درصد دفاع مقدس؛

نوجوان 14 ساله ای که با اصابت مستقیم آرپیچی سرش رفت

بیان خاطره ای از شاهد ماجرا

به گزارش راهیان نور، محمد رضا فرامرزی جانباز 70 درصد جبهه نبرد حق علیه باطل ما را با خود به روزهایی خواهد برد که هیچ گاه ندیده ایم. در ادامه خاطره ای از این رزمنده دفاع مقدس می خوانید:

در جاده ی اهواز خرمشهر بودیم در حالت پدافند و بنده فرمانده گردان بودم و 120 یا 130 نفری آماده بودیم که شب عملیات از خرمشهر حرکت کنیم.
خیلی در تیررس دشمن بودیم و بچه ها نمی توانستند از سنگر بیرون بروند.
بچه ها تشنه بودند و چندین ساعت آب نخورده بودند و کسی نمیتوانست برود و آب بیاورد.
یکی از بچه های سنگر کنار من آمد و گفت: حاجی یک نفر را بفرست با من بیاید تا برویم و آب بیاوریم.
گفتم مرد حسابی الان در تیررس دشمنیم و من هم نمی توانم به کسی بگویم که با تو بیاید. چون بچه ها میگویند حکم فرمانده است و حکم فرمانده یعنی حکم امام و ولی فقیه و هر کس برود مساوی است با مرگ و شهادت. نه! من به کسی نمی گویم.
خودش چون عطش بچه ها را می دید و تلف شدنشان را می دید به تنهایی رفت و به من از روی شوخی گفت حاجی من مثل حضرت عباس شهید تشنه لب میشوم.
خلاصه دبه ها را برداشت و رفت و شیر تانکر آب را باز کرد و دستش به دبه ها بود. تا دبه ها پر شد همین که آمد بلند شود خمپاره افتاد در همان دبه اش و سرش رفت و چند قدمی نزد ما آمد اما نرسید و شهید شد.


واقعا بچه ها به سختی و مشقت جنگیدند برای دفاع از ولایت، اسلام و ناموسشان و اما الان چگونه به خونشان بی حرمتی میشود.
واقعا بچه ها تن به تن جنگیدند.
نوجوان 14 ساله ای بود که با اصابت مستقیم آر پی چی سرش رفت و الان ما امنیت و آرامش خودمان را مدیون شهداییم.

منبع: راهیان نور

مریم کاظم‌زاده عکاس جنگ و همسر شهید اصغر وصالی درگذشت

  • ۱۲:۰۳
مریم کاظم‌زاده عکاس جنگ و همسر شهید اصغر وصالی درگذشت

مریم کاظم زاده همسر شهید اصغر وصالی فرمانده «دستمال سرخ‌ها» در زمان دفاع مقدس وعکاس باسابقه سال‌های انقلاب و جنگ تحمیلی درگذشت.

به گزارش ایسنا، مریم کاظم زاده اولین عکاس زن جنگ بود که مهر سال ۵۹ به مناطق جنگی رفت و خاطرات بسیاری از حضور رزمندگان و فرماندهان در مناطق جنگی ثبت کرد.

حضور مریم کاظم زاده در کردستان و همراهی با شهید مصطفی چمران، عکس های زیادی از آن دوران به یادگار گذاشته است که بخشی از آنها در کتاب « عکاسان جنگ » توسط بنیاد روایت فتح به چاپ رسیده است.

مریم کاظم زاده در ۶۵ سالگی درگذشت. 1401/03/12

شهید اصغر وصالی فرمانده «دستمال سرخ‌ها»

روایت جنگ تن به تن جوان‌ترین شهید بروجرد ، شهید علی کماسی

  • ۰۱:۵۴

شهید علی کماسی- بروجرد

شهید علی کماسی

نام پدر : محمد

تاریخ تولد : 1351/07/01

محل تولد : بروجرد

تاریخ شهادت : 1367/03/28

محل شهادت : در ارتفاع قمیش عراق

عنوان : دانش آموز بسیجی

کد ایثارگری : ۶۷۱۶۵۳۶

روایت جنگ تن به تن جوان‌ترین شهید بروجرد

به گزارش ایسنا، جعفر کماسی از جانبازان دوران هشت سال دفاع مقدس و برادر شهید علی کماسی روایت می‌کند: برادرم علی متولد مهرماه سال ۵۱ بود. با آغاز جنگ تحمیلی او هم دوست داشت همچون سایر جوانان در جنگ علیه دشمن بعثی حضور داشته باشد اما به دلیل سن کم با حضورش در جبهه موافقت نمی‌کنند. در نهایت برای آنکه بتواند به جبهه بیاید شناسنامه‌اش را دست کاری می‌کند. علی کوچک‌ترین شهید دوران دفاع مقدس در بروجرد است.

شهید نوجوان که اصرار می‌کرد آر پی جی زن باشد . شهید محمدرضا مقدسی

  • ۰۱:۱۸

آرپی جی

شهید محمدرضا مقدسی

نام پدر: رحم خدا

تاریخ تولد: 2-6-1349 شمسی

محل تولد:  بروجرد 

تاریخ شهادت : 1-3-1365 شمسی

محل شهادت : حاج عمران

دلیل شهادت : اصابت تیر و ترکش دشمن بعثی 

مزار : گلزار بهشت شهدای بروجرد 

نوید شاهد 

خاطرات سید غلامرضا موسوی زاده از رزمندگان گردان ثارالله از تک عراق به حاج عمران:

این خاطرات برای اولین بار در این وبلاگ انتشار پیدا می کند... به دلیل اینک این خاطرات در دهه 60 ضبط شده اند سرنوشتی از راوی در دست نبود ... ( راوی از جانبازان و رزمندگان بروجرد است و من از خواهرزاده اش ، آقای سید حجت الله موسوی زاده احوالش را پرسیدم. زمستان 1400)

خاطرات رزمنده بهمن امرایی از شهید تیمور معظمی گودرزی

  • ۱۶:۰۹

شهید تیمور معظمی گودرزی -حاج عمران

این یادداشت ها را رزمنده عزیز برادر بهمن امرایی از کوهدشت لرستان در نظرات وبلاگ نوشته اند.

جمعه 8 مهر1390 ساعت: 11:49

یادداشت ۱ توسط:بهمن امرایی

تاریخ شهادت این مرد خدا (شهید تیمور معظمی گودرزی) در تاریخ شب دوم خرداد شصت و پنج در منطقه عملیاتی حاج عمران به عنوان آرپی جی زن و با سمت بسیجی داوطلب بوده است . اگر اطلاعات دیگری از این بزرگوار خواستید به شما خواهم داد . عکس های زیادی از ایشان در منطقه عملیاتی دارم. روزانه برای او و به نیابت از ایشان قرآن می خوانم اگر خدا قبول کند. خوشا به سعادتش که مرگ سرخ را انتخاب کرد. راه او راه سرخ حسین است و ما بدبخت ها مانده ایم با کوله باری از گناه. خدا رحم کند. خدا توفیق بدهد از خون او و همه شهدا دفاع کنیم و مدیون خون شهدا و امام شهدا و خانواده آنان نشویم .

خدا شاهد است هرگز او را فراموش نکرده و نمی کنم. گاهی عکس هایم را با او می بینم و حسرت و غبطه می‌خورم. خداوند به پدر و مادرش صبر عنایت فرماید و روح خودش را با شهدای کربلا قرین و محشور فرماید. آمین . تیمور جان به خدا خیلی دلتنگ تو هستم . فکر نکن تو را در دعاها و یا خاطره ها فراموش می کنم. کاش من با تو شهید می شدم. تو بردی و ما باختیم. والسلام علی عباد الله الصالحین. رحمت خدا بر تو باد.

جمعه 8 مهر1390 ساعت: 11:51 یادداشت ۲ توسط:بهمن امرایی

نام :شهید تیمور معظمی گودرزی -تیپ ۵۷ حضرت ابولفضل (ع)- گردان شهدا-گروهان حمزه سیدالشهداء- تاریخ شهادت ۶۵/۳/۲- شغل :دانشجوی تربیت معلم شهید مطهری بروجرد- محل شهادت :حاج عمران- نام عملیات : حاج عمران- بسیجی داوطلب- سمت در زمان شهادت : آرپی جی زن.

سخنی با شهید تیمور معظمی گودرزی : راستی یادت هست وقتی من همراه شهید جواد میر شاکی و ۱۲ نفر دیگر یک روز دیرتر از تو به پیرانشهر رسیدم، غروب آفتاب بود، و تو با عجله کوله پشتی مرا کمکم بستی، وصیت نامه مرا با هم در کمترین زمان تکمیل کردیم و چه سفارشها که به همدیگر نکردیم. یادت هست صدای توپ و تانک از پشت کوه ها به گوش میرسید و تو به من گفتی میخواهیم همانجا عملیات برویم. راه افتادیم و نیمه شب به نزدیک بعثی ها و کفار رسیدیم. یادت هست چه مهتاب عجیبی بود همه جا روشن و رفت و آمد عراقیها را می‌دیدیم و در کمین جهت رسیدن فرمان حمله و شکستن خط عراقی ها بودیم .اما آتش بسیار سنگین در دل تاریکی های شب ما را جدا کرد . آنگاه من خبر شما را صبح از دیگران گرفتم. چه نبرد سنگینی بود. شهید دانیالی بروجردی- شهید جدیدالاسلامی- شهید شکوهی - شهید میر بهرسی- شهید پیریایی- شهید حاجیوند- و شهید مصطفی میرشاکی- شهید ولیان- شهید لونی (راستی این ها با تو شهید شدند و نزد تو هستند.) اما باورت میشد بعد از این همه سفارش ها تو شهید شوی و من بمانم . تو آسمانی شوی و من زمینی بمانم. تو بهشتی شوی و من سرنوشت نامعلوم پیدا کنم. ترا به خدا مرا دعا کن .زیرا دعای تو مستجاب است و دعای من نامعلوم. توعاقبت به خیر شدی ولی من نامعلوم. پس بر تو رواست ما را فراموش نکنی. خوشا به حالت.

منبع: وبلاگ امامزاده پیرنو

-------------

رزمندگان لرستان و اعزام به عملیات حاج عمران در سال ۱۳۶۵

خاطره دیگری از رزمنده دلاور بهمن امرایی در سایت انفطار لرستان: 

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan