یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

خاطره ی داریوش گراوند از شهید حمیدرضا ابراهیمی

  • ۱۱:۳۰

رزمنده دلاور داریوش مرادی - کوهدشت

خاطره ای از رزمنده دلاور داریوش گراوند، در رابطه با سردار شهید حمیدرضا ابراهیمی

🟠 «هو الحی»

و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون. 

کسی را که در راه خدا کشته شد، مرده نپندارید، بلکه او زنده جاوید است ولیکن شما این حقیقت را نخواهید یافت سوره آل عمران ، آیه ١٤٠-١٣٩

از بنده خواسته شده خاطره ای از سردار شهید حمیدرضا ابراهیمی نقل کنم. کاش قلمی داشتم تا عبارات را با جوهر روح و روان آدمی بر صفحه کاغذ می چرخاند و کلماتی در صندوقچه بیان که در هیچ گنجینه ای از لغات ناب و شیوای فارسی یافت نمیشد اما چه کنم که دست روزگار ما را با پای لنگ ادبیات به وادی خاطره نویسی از حمید کشانده . خدا کند دست حمید همچون روزهای سخت جنگ در این وادی نیز دستگیرم گردد. به قول خواجه خوش سخن حافظ شیراز :

ما در درون سینه هوایی نهفته ایم

 بر‌ باد اگر رود دل ما زان هوا رود

دیدار آهنگران با جانباز لرستانی رضا گودرزی

  • ۲۲:۳۷

دیدار آهنگران با جانباز لرستانی رضا گودرزی

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان لرستان، حاج صادق آهنگران، مداح دوران دفاع مقدس همراه با سردار یحیی الهی فرمانده انتظامی لرستان و علیرضا شیروی مدیرکل صدا و سیمای استان لرستان با رضا گودرزی جانباز دوران دفاع مقدس دیدار کرد.

جانباز رضا گودرزی اولین بار سال ۱۳۶۰ در منطقه پدافندی کوت شیخ آبادان بر اثر موج انفجار شدید از ناحیه سر، هر دو چشم، گوش و کمر مجروح شد.

وی دومین بار سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) در نقطه صفر مرزی شلمچه بر اثر اصابت ترکش و گلوله به ناحیه سر و هر دو پا مجروح شد و هم اکنون ۷۲ ترکش در پای چپ جانباز گرانقدر رضا گودرزی است.

رضا گودرزی برای سومین بار سال ۱۳۶۲ در پایگاه مقاومت بسیج مسجد امام حسین (ع) شهرستان خرم آباد در حال انجام وظیفه بود که توسط گروهک منافقین از ناحیه شکم و انگشت دست راست مجروح شد.

رضا گودرزی جانباز ۵۰ درصد هشت سال دفاع مقدس که خود را سرباز وطن می‌داند با وجود مجروحیت‌های شدید و عوارض ناشی از آن، اکنون هم برای دفاع از وطن حاضر است و تأکید مهم او تبعیت از دستورات، ولی فقیه است.

فیلم دیدارو روضه خوانی آهنگران

خون و شرف - خاطرات سرهنگ فریدون کلهر

  • ۰۰:۲۲

سرهنگ فریدون کلهر - ارتش

خاطرات سرهنگ فریدون کلهر

تنظیم: زهرا ابوعلی

اعزام به جبهه

در پست فرمانده پشتیبانی پادگان مهماتی بابا‌عباس در خرم‌آباد مشغول خدمت بودم که جنگ شروع شد. هر روز نیروهایی به پادگان می‌آمدند تا مهمات را به جبهه‌ها برسانند. مشتاقانه آن‌ها را به سمتی می‌کشاندم و از آنها می‌خواستم از جبهه برایم بگویند. آن‌ها هم از شنیده‌ها و دیده‌های خودشان می‌گفتند. من هم همه آن حرف‌ها را برای همسرم تعریف می‌کردم.

شب اول تیر ماه 1360 بود. بچه‌ها که خوابیدند، طبق معمول من و همسرم به بالکن رفتیم تا حرف بزنیم. آن شب دلم بدجوری گرفته بود. همه‌اش به آسمان نگاه می‌کردم. همسرم گفت: فریدون! من‌من کرد و گفت: اگر می‌خواهی جبهه بروی مخالفتی ندارم! با خوشحالی دستش را گرفتم و گفتم: راست می‌گویی؟ همسرم سرش را تکان داد و گفت: من نمی‌توانم ناراحتی تو را ببینم. گفتم: احساس می‌کنم از افسرانی که در جبهه سینه به سینه دشمن مردانه ایستاده‌اند و می‌جنگند یک سر و گردن کوتاه‌ترم!

گفت: تو مرد خوبی هستی ولی مدت‌هاست که می‌بینم حتی نسبت به من و بچه‌ها بی‌حوصله شدی. حتی دیگر با شوق و حرارت از جبهه نمی‌گویی.

در حالی که گریه می‌کردم گفتم: ببخشید اگر کوتاهی کردم ولی دست خودم نبود. می‌خواستم بگویم که دوست دارم بروم جبهه، ولی عشق و علاقه به تو و بچه‌ها نمی‌گذاشت. بعد هم نگرانتان بودم که با نبود من چکار می‌کنید، ولی این روزها از خودم بدم می‌آید. فکر می‌کنم مگر افسرانی که در جبهه هستند خانواده ندارند؟

 همسرم در حالی که گریه می‌کرد گفت: ما هم خدایی داریم. هر کاری که فکر می‌کنی درسته انجام بده. دستش را بوسیدم و تشکر کردم و گفتم: خوشحالم که خیالم را راحت کردی!

فردای آن روز با اطمینان خاطر و تصمیم قاطع تقاضای انتقالم به لشکر 21 حمزه را نوشتم و آن را به فرمانده آمادگاه دادم.

خاطره ای از سپهبد شهید صیاد شیرازی

  • ۰۱:۰۱

شهید سپهبد صیاد شیرازی

شبی با سردار شهید صیاد شیرازی

سرزمین های داغ خوزستان و گردنه های برافراشته کردستان سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و‌ شجاع بوده و جبهه های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خود گذشتگی او حفظ کرده است . 

پیام رهبر معظم انقلاب بمناسبت شهادت سپهبد صیاد شیرازی

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

خاطره ای از صیاد دلها

رویای صادق (خاطره درگیری اف 14 با 13 جنگنده عراقی) سرهنگ خلبان فریدون علی مازندرانی

  • ۰۲:۴۸
عکس فریدون علی مازندرانی

رویای صادق

(خاطره درگیری اف 14 با 13 جنگنده عراقی) سرهنگ خلبان فریدون علی مازندرانی

 اواخر اسفند ماه سال 1363 بود که تازه عملیات بدر تمام شده بود و بر و بچه های خلبان مامور به پایگاههای درگیر هر کدام به پایگاه ها و محل خدمتی اصلیشون برگشته بودند، نزدیک شب عید بود و ما هم گفتیم خوب این خواست خدا بوده که برای اولین بار بعد از انقلاب امسال شب عید را در کنار خانواده بسر ببریم، تو همین حال و هوا بودیم که صدام نامرد شهر زنی را بصورت خیلی ناجوانمردانه ای و درست دو - سه روز مانده به عید آغاز کرد، که بلافاصله طی یک تلفنگرام آنی از طرف معاون عملیات نیرو دستور صادر شد که کلیه خلبانان اف 14 که در ستاد نیرو خدمت میکنند و بقول ما (همه پیر و پاتالها) در کمترین زمان خودشان را به پایگاههای هفتم و هشتم شکاری برسانند، خوب من هم که تازه دو روزی بود از پایگاه ششم بوشهر به محل اصلی خدمتم در ستاد نیرو و امور ایثارگران بازگشته بودم، بلافاصله و با اولین پرواز ایران ایر همان روز خودم را به شیراز رساندم و به محض ورود به ترمینال شیراز حضور خودم را تلفنی به جناب سروان خلبان عطالله معصومی که افسر عملیات و برنامه نویس گردان بود اعلان نمودم، که انهم نامردی نکرد و برای دو ساعت بعد ما را برنامه کرد که بریم پرواز و در منطقه جنوب پرواز کنیم.

خاطرات سرتیپ دوم محمود ضرابی از دوستان شهیدش

  • ۲۳:۴۹

سرتیپ خلبان محمود ضرابی - کرمان

آنچه در پی می‌آید به مرور خاطراتی از سرتیپ دوم خلبان محمود ضرابی اختصاص دارد که در گفت‌وگو با سایت تاریخ شفاهی ایران بیان شد. مردی که بهترین سال‌های زندگی‌اش را بی‌هیچ هراسی در کابین هواپیماهای شکاری گذرانده و همواره معتقد است دو عامل ایمان و وحدت باعث موفقیت ملت ما شد و نسل کنونی باید قهرمان‌های واقعی کشورشان را بشناسند. این بار از دریچه دلاورمردی‌های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران، به هشت سال دفاع مقدس‌مان نگاه می‌کنیم.  

خودتان را معرفی کنید.

خلبانان معمولا این‌گونه شروع می‌کنند‌: به نام خالق آسمان‌ها، بلند آسمان جایگاه من است.

من خلبان محمود ضرابی هستم و در 23 اسفند سال 1325 در خانواده‌ای پرجمعیت در کرمان که یکی از محروم‌ترین نقاط ایران بود به دنیا آمدم‌.

چطور به فضای خلبانی ورود کردید؟

حاج سید نبی موسوی جانباز 70 درصد و برادر سه شهید بزرگوار

  • ۱۴:۲۸

حاج سید نبی موسوی جانباز 70 درصد و برادرسه شهید بزرگوار

حاج سید نبی موسوی یکی از رزمندگان دلاور و از جانبازان گمنام وبی ادعای دفاع مقدس است. در بهمن ماه سال 1361 به اتفاق سردار شهید سید محمد موسوی و دو تن از همرزمان خود برای شناسایی منطقه عملیاتی به سمت خاک دشمن حرکت کرده تا با زیر نظر گرفتن تردد و گرفتن آمار تقریبی از نفرات و سلاح و مهمات دشمن کم کم برای عملیات بزرگ والفجر مقدماتی آماده شوند درحین شناسایی گلوله خمپاره ای درنزدیکی آن عزیزان به زمین میخورد که موجب عروج ملکوتی سردارشهید سید محمد موسوی گردیده و حاج نبی تامرز شهادت پیش میرود بطوریکه ایشان را با دیگر شهدا به پشت خط انتقال میدهند که پس از مدتی که تقریبا هوشیاری نسبی بدست می آورند. نگهبان سردخانه متوجه میشود که پلاستیکی که ایشان در آن قرار داده شده بخار کرده بلافاصله سید را به بیمارستان انتقال داده و بصورت معجزه آسایی شفا می یابند . 

ایشان برادر سه شهید والامقام شهید سید حجت و شهید سید کاظم و شهید سید مهرعلی نیز میباشند روح تمامی شهدای اسلام از صدر تاکنون شاد و یادشان گرامی باد . 

برای این انسان بزرگوار و نیک سیرت آرزوی سلامتی و سعادت از خداوند متعال آرزومندیم

حاج سید نبی موسوی جانباز 70 درصد و برادرسه شهید بزرگوار

وصیت شهید محسن حیات پور به مسئولین - شهدای قم

  • ۱۴:۲۹

سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید محسن حیات پور گرامی باد

سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید محسن حیات پور گرامی باد

وصیت شهیدمحسن حیات پور به مسئولین

می‌خواهم با مسئولین نکته ای را در میان بگذارم. ای برادران همیشه در فرمان‌هایتان رضای خدا را در نظر بگیرید و بدانید در میان این عزیزانی که تحت فرمان شما قرار گرفته‌اند مقربان درگاه خدا وجود دارند. سعی کنید مسئولیت را مقام مپندارید؛ مسئولیت کنونی در این عالم فقط باری است سنگین بر دوش شما که اگر آن را خوب ایفا کنید اجر بزرگی دارد ولی اگر بر اثر وسوسه شیطان دچار کبر و غرور و جاه طلبی شوید به عذاب سختی مبتلا خواهید شد. پس ای برادران بیایید فقط برای جلب رضای خدا اخذ تصمیم و دستور صادر فرمایید و مسئولیت خود را انجام دهید.

منبع: زندگی نامه شهدای دلفان پاک دستان تاریخ

http://mabarenoor.ir/uploads/posts/2021-04/1618053062_13910716000092_photol.jpg

4خرداد 61/ مسجد جامع خرمشهر/ نفر دوم ایستاده از راست: شهید محسن حیات پور در کنار سردار جاویدان اثر حاج احمد متوسلیان. نفر نشسته: تقی رستگار مقدم

 
نویسنده: شهید محسن حیات‌پور
ولادت : ۱۳۴۰/۱۰/۰۳ قم 
مسئولیت رزمی: فرمانده گردان تخریب لشکر 27 محمدرسول الله(ص)
زمان شهادت : ۱۳۶۲/۰۱/۲۳
مکان شهادت: شرهانی -  ارتفاعات فکه شمالی
نبرد آخرین: عملیات والفجر یک
مزار:‌ گلزار شهیدان حرم امامزاده علی ابن جعفر- قم
 بلوک:2 قطعه:3 ردیف:5 شماره مزار:346 

امیر سرتیپ خلبان محمدابراهیم کاکاوندی از خلبانان نیروی هوایی

  • ۰۹:۳۱

چرا عملیات مروارید انجام شد؟

عملیات مروارید توسط دریادلان نیروی دریایی ارتش و برای حفظ سیادت جمهوری اسلامی بر آب‌های گرم خلیج فارس آغاز شده بود و ماموریت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی یگان‌های عمل کننده در دریا بود. در آن زمان، بارگیری و تخلیه کالا برای عراق از طریق بندر ام‌القصر که خارج از اروند رود است، انجام می‌شد. صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نام‌های «البکر» و «الامیه» واقع در اروندرود عملی می‌شد. در روز هفتم آذرماه سال ۱۳۵۹ در عملیات مروارید این سکوهای نفتی منهدم شدند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع شد. خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدف‌های دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم کنند.

عملیات مروارید

مرحوم امیر سرتیپ خلبان محمدابراهیم کاکاوند از خلبانان نیروی هوایی ارتش حاضر در این عملیات درباره طرح ریزی این عملیات می‌گوید:

دلاورمردی های رزمندگان گردان ۴۱۰ غواص از زبان یک رزمنده ی قدیمی + عکس

  • ۰۱:۴۸

شهدای غواص گردان ۴۱۰ رفسنجان

دلاورمردی های رزمندگان گردان ۴۱۰ غواص از زبان یک رزمنده ی قدیمی + عکس

خانه خشتی 

https://www.khanehkheshti.com/153024/

امیرمحمد گودرزی ، جانباز ۷۰ درصدی که هیچوقت چهره فرزندانش را ندیده !

  • ۰۲:۱۴

جانباز امیرمراد گودرزی - بروجرد

گروه استان‌ها-زندگی امیرمراد گودرزی جانباز ۷۰ درصد بروجردی، روایتی متفاوت از ایثار و فداکاری این قهرمان وطن است که هیچوقت فرزندان خودرا ندیده است

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بروجرد ، شاید در نگاه اول وقتی خنده‌هایش را ببینی و اینکه روی دوپای خود راه می‌رود رنج ناشی از جانبازی‌اش را نتوانی بفهمی اما چشمان پدری که هیچ‌گاه چهره و قد کشیدن چهار فرزندش را ندیده و دستانی که نبود تا به‌نشانه مهرورزی و نوازش بر سر فرزندان کشیده شوند خود حسرتی چندساله در دل می‌کارد.

در بروجرد یکی از شهرستان‌های استان لرستان دلیرمردی زندگی می‌کند که در دوران دفاع مقدس چشم‌ها و دست‌هایش را در منطقه عملیاتی سردشت جا گذشت؛ جانبازی که هیچ‌وقت نه چشمی برای دیدن فرزندانش داشت و نه دستی که بر سر آن‌ها نوازش بکشد.

امیرمراد گودرزی جانباز 70درصدی بروجردی متولد اول آبان 1340 است که از ابتدای حمله صدام به ایران عازم جبهه‌های جنگ شد و 22 فروردین سال 62 در منطقه بوالحسن در محور سردشت بر اثر انفجار مین دو چشم خود را از دست داد، دو دست از آرنج قطع و شنوایی او نیز تا 70 درصد از بین رفته است.

وی همچنین از ناحیه صورت به‌شدت آسیب‌دیده و در جریان انفجار مین تمامی دندان‌های خود را از دست داده و بخش‌هایی از صورت او همچون استخوان ابرو دچار شکستگی شدید شده است.

متن گفت‌وگوی خبرنگار ‌تسنیم ‌با این جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس را در ادامه می‌خوانید:

جانباز شهید حاج احمد مدهنی ، یادگار دفاع مقدس

  • ۰۹:۰۴

حاج احمد مدهنی را اغلب رزمندگان لشگر 57 حضرت ابوالفضل (ع) می شناسند. زیرا وی مدتها در کسوت فرماندهی گردان بعثت و فرمانده محور در زمان جنگ تحمیلی ایفای وظیفه نموده است، حاج احمد مدهنی فردی خوش رو و با سابقه و از یادگارهای باقی مانده از جبهه های جنگ و دفاع مقدس است که سالها خدمت نمودن، خدمات بسیاری در کارنامه افتخاراتش به وجود آورده است.

رسول خدا (ص) می فرماید: الْمُجَاهِدُونَ‏ فِی‏ اللَّهِ‏ تَعَالَى قُوَّادُ أَهْلِ الْجَنَّة. بحار الأنوار، ج97، ص15، ح34.

در روز قیامت مجاهدان در راه خدا - رزمندگان - پیشگامان اهل بهشت اند.

این جانباز دلاور در روز جمعه 4خرداد 1397  به یاران شهیدش پیوست . مراسم تشییع و تدفین آن دلاور مرد لرستانی  روز شنبه ۱۳۹۷/۰۳/۰۵از پادگان امام حسین ع سپاه به طرف قبرستان سراب یاس برگزار گردید.

تصاویر برادر رزمنده حاج احمد مدهنی

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan